علی تیموریشندی از سازوکار بازار شرکتهای کوچک، متوسط و صندوقهای جسورانه در بازار سرمایه میگوید
تامین مالی به سبک نوین
علی تیموریشندی میگوید: در دولت یازدهم یکی از اولویتها، حمایت جدی از بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط است که اختصاص یارانه تولید به این بنگاهها از محل درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها، نیز نشان از همین حمایت دارد.
در بورسهای مطرح دنیا سالهای زیادی است که به کمک ابزارهایی همچون صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه و بازار شرکتهای کوچک و متوسط سرمایه لازم برای طرحها و پروژههای نوآورانه و بنگاههای کوچک و متوسط تامین میشود. در کشور ما نیز اخیراً صندوقهای VC و بازار SMEها در فرابورس در جهت پاسخگویی به نیازهای موجود راهاندازی شدهاند. به این بهانه با علی تیموریشندی، مدیرعامل تامین سرمایه لوتوس پارسیان به عنوان یکی از شرکتهای پذیرششده در این بازار به گفتوگو پرداختیم. او طی این گفتوگو از سازوکار بازار SMEها و صندوقهای VC در بازار سرمایه کشور میگوید.
سهم شرکتهای کوچک و متوسط در تولید ناخالص ما چقدر است و چرا تامین مالی آنها مهم به نظر میرسد؟
در دو دهه اخیر تغییرات محتوایی و کیفی بسیار زیادی در بازارهای جهانی رخ داده و حرکت به سوی منطقهایشدن و جهانیشدن بازارها سرعت گرفته است؛ به موازات آن، دوره تولیدمحوری به انتهای حیات خود رسیده و دوره مشتریمحوری در حال شکلگیری است. تولیدکنندگان صنعتی، با هدف استفاده بهینه از امکانات و جلوگیری از هدر رفتن منابع باارزش، تمهیداتی اندیشیدهاند که نتیجه آن تغییر در ساختار صنعتی خواهد بود. یکی از مشخصات بارز و اصلی این تغییر ساختار، رشد و ترویج بیش از پیش صنایع کوچک و متوسط است. بر اساس تعریف وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی، بنگاههای کوچک و متوسط، واحدهای صنعتی و خدماتی (شهری و روستایی) هستند که کمتر از ۵۰ نفر کارگر دارند (یونیدو، ۱۳۸۳: ۱۲۱). وزارت تعاون نیز بر حسب مورد، تعاریف وزارت صنایع و معادن و مرکز آمار ایران را در مورد این صنایع به کار میبرد. مرکز آمار ایران کسبوکارها را به چهار گروه طبقهبندی کرده است؛ کسبوکارهای دارای ۹-۱ کارگر، ۴۹-۱۰ کارگر، ۹۹-۵۰ کارگر و بیش از ۱۰۰ کارگر (آمار سال ۱۳۷۸). هر چند این طبقهبندی ظاهراً شباهتی با تعاریف اتحادیه اروپا دارد ولی مرکز آمار ایران فقط کسبوکارهای
کمتر از ۱۰ نفر نیروی کار را بنگاههای کوچک و متوسط محسوب میکند و سایر کسبوکارها را «کارخانجات صنعتی بزرگ» قلمداد میکند. اما بانک مرکزی ایران نیز کسبوکارهای زیر ۱۰۰ نفر نیروی کار را به عنوان بنگاههای کوچک و متوسط تلقی میکند. به دلیل وجود مجموعهای از ویژگیهای بارزی که موسسات کوچک و متوسط را از موسسات بزرگ جدا میکند، و همچنین سهم 15درصدی این بنگاهها در تولید ناخالص ملی (به گفته وزیر صنعت، معدن و تجارت)، شاهد اثرات اقتصادی متفاوت فعالیت این بنگاهها بر اقتصاد نسبت به موسسات بزرگ هستیم که این اثرات، ضرورت رسیدگی به وضعیت این بنگاهها و به خصوص حل مساله تامین مالی آنها را بیش از پیش مشخص میکند. از مهمترین اثرات وجود موسسات کوچک و متوسط در تمامی کشورها، کمک به رشد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری، تاثیر مثبت اینگونه صنایع در توزیع درآمد، انعطافپذیری این موسسات، انباشت سرمایه ملی، ایجاد زمینه بسیار مساعد در آموزش عملی شاغلان صنعتی و آمادهسازی آنها از نظر فنی، مدیریت و دانش فنی است.
مواردی که در بالا ذکر شد، اهمیت وجود موسسات کوچک و متوسط را در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی کشور مشخص میکند. از اینرو توسعه این بنگاهها، دقیقاً به اندازه صنایع بزرگ اهمیت مییابد. اما آنچه مشخص است، نقش تامین مالی به عنوان یک عامل حیاتی در توسعه بنگاههای کوچک و متوسط است که در مجموعه مطالعات مربوط به این بنگاهها همواره مورد بحث قرار گرفته و بر آن تاکید شده است. این مساله از آنجا ناشی میشود که بر اساس مطالعات انجامگرفته، بزرگترین مشکل توسعه این موسسات، فقدان منابع مالی کافی و عدم دسترسی به منابع مالی جایگزین است.
در دولت یازدهم یکی از اولویتها، حمایت جدی از بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط است که اختصاص یارانه تولید به این بنگاهها از محل درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها، نیز نشان از همین حمایت دارد.
راهکارهایی که کشورهای دنیا برای حل مشکل تامین مالی بنگاههای کوچک و متوسط در پیش گرفتهاند، چیست و در ایران چه اندیشهای روی آن شده است؟
به طور کلی این نوع شرکتها به منابع محدودی برای تامین مالی دسترسی دارند. این نوع شرکتها در دنیا عمدتاً از طریق وامهای بانکی، اضافه برداشت، لیزینگ، توافق خرید، انتشار اوراق بدهی، صندوق جسورانه یا از طریق تامین مالی مبتنی بر دارایی مثل فروش مطالبات و... تامین مالی میکنند. بانک جهانی در ایجاد چارچوبی قانونی برای تقویت زیرساختهای مالی بسیار تلاش کرده است. طبق نظر این نهاد عملیات استقراض و سیاستهای مربوطه به این صورت ارائه شده است: «برای تامین مالی از طریق بانکها، خطوط اعتباری مختص SMEها تشکیل شده که مدت بازپرداخت آن طولانیتر از آنچه در بازار موجود است و به سرمایهگذاری در این شرکتها، رشد آنها و تنوعبخشی و... کمک زیادی میکند»، «طراحی PCGs (Partial Credit Guarantee Schemes) که مدلی برای تضمین بخشی از بدهیهای این شرکتهاست بسیار حائز اهمیت بوده و به رشد و موفقیت این شرکتها کمک فراوانی میکند»، «روشهای تامین مالی نوین در مراحل اولیه میتواند برای start-upها و شرکتهایی که پتانسیل زیادی برای رشد دارند، سرمایه و منابع لازم را فراهم آورد»، «برای حمایت از فعالیتهای مالی SMEها، برخی از دولتها،
شرکتهایی ایجاد کردند که خدمات مشاوره و تحلیل در زمینه کسبوکار به آنها ارائه میدهد».
آیا این شرکتها در دنیا به بانکها وابستهاند یا بازاری مستقل برای خود دارند؟
بانک جهانی به دنبال توسعه تامین مالی این شرکتهاست به طور مثال سیستم تامین مالی p2p (مخفف واژه peer-to-peer) که در آن به افراد و شرکتها از طریق سیستم آنلاین وام داده میشود و این کار با برقراری ارتباط مستقیم بین قرضگیرنده و قرضدهنده میسر میشود یا تامین مالی از طریق crowdfunding که در آن یک پروژه با مشارکت تعداد زیادی از مردم و از طریق اینترنت تامین مالی شده و هر یک از افراد سهم کوچکی در تامین منابع مالی دارند. برخی از اقدامات بانک جهانی در این راستا شامل ایجاد خطوط اعتباری و تجدید ساختار مبادلات بوده است. بهطور مثال در سال 2011 از طریق خطوط اعتباری حدود یک بیلیون دلار به کشورهای مصر، مراکش، اردن، تونس و لبنان برای شرکتهای SME برای رشد بخش خصوصی وام داده شده است و برآورد شده که این کار حدود 150 هزار فرصت شغل طی چهار سال اخیر برای آنها ایجاد کرده است. طبق گزارش گروه ادینبورگ، دولتها طرحهای بسیاری جهت حمایت از جریان نقد این شرکتها به روشهای مختلف دارند. برای مثال در آلمان و فرانسه دولتها به آنها این اجازه را میدهند که از روش استهلاکگیری نزولی برای برخی یا همه داراییهای خود استفاده کنند و به این
ترتیب از فشار مالیاتی بر آنها کاسته میشود. برخی دیگر از کشورها چون ژاپن نرخ مالیات بر روی شرکتها را کاهش دادند و کشورهایی چون کانادا نیز سیاستهای دیگری را که به کاهش مالیات منجر میشود در پیش گرفتهاند. در بورس لندن نیز تدبیرهایی برای حمایت این نوع شرکتها دیده شده است چرا که دریافتهاند این نوع شرکتها نقش تاثیرگذاری در اقتصاد کشور ایفا میکنند. علاوه بر این، تامین مالی از طریق سیستم بانکی برای برخی شرکتها مناسب نیست و نقش بازار سرمایه در حل این مشکل بسیار پررنگ است. برای مثال، برای شرکتهای نوپایی که جریان درآمدی و نقدی محدودی دارند یا برای شرکتهای تکنولوژی که بسیار سریع رشد میکنند و نیازمند سرمایه اولیه هستند، تامین مالی از طریق بازار سرمایه بهترین حالت تامین مالی محسوب میشود.
صندوق سرمایهگذاری جسورانه رویش لوتوس با داشتن کمیته سرمایهگذاری و ارزیابی تخصصی در هر حوزه از برنامه سرمایهگذاری خود، قادر است کیفیت و جذابیت کسبوکارهای موجود را ارزیابی کرده و بهترین آنها را انتخاب کند.
در دولت یازدهم یکی از اولویتها، حمایت جدی از بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط است که اختصاص یارانه تولید به این بنگاهها از محل درآمد حاصل از هدفمندی یارانهها، نیز نشان از همین حمایت دارد. بر اساس آماری که در سال 93 منتشر شد، سهم صنایع کوچک در ایجاد اشتغال 45 درصد بوده است این در حالی است که سهم این صنایع در صادرات پایین است و این صنایع گاهی حتی فاقد نشان تجاری هستند. از سوی دیگر، بنگاههای کوچک و متوسط سهم بالایی در اقتصاد، تولید، صنعت و صادرات کشورها دارند و از آنجا که تعداد بنگاههای کوچک و متوسط در هر کشوری بالاست، سهم بسیار زیادی نیز در تقویت اقتصادی دارند. به دلیل پایین بودن هزینههای بالاسری این بنگاههای تولیدی، قیمت تمامشده محصولات آنها کاهش مییابد و ازاینرو مزیت رقابتی بالایی دارند.
علاوه بر این، صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک نیز زیر نظر وزارت صنعت، معدن و تجارت از سال 1383 تاسیس شده و فعالیت میکند. موضوع فعالیت صندوق، کمک به 70 درصد (در مناطق کمتر توسعهیافته تا 85 درصد) اصل و سود تسهیلات اعطایی بانکها و موسسات مالی و اعتباری به صنایع و استفاده از وجوه ادارهشده و سایر منابع مالی در چارچوب سیاستهای صنعتی و برنامههای توسعه کشور در زمینه احداث، توسعه، بهسازی و نوسازی، سرمایه در گردش، توسعه پیمانکاریهای فرعی، تحقیق و توسعه، خرید فناوری و دانش فنی و تجهیزات آزمایشگاهی و توسعه منابع انسانی و ... است. همچنین در سال جاری بانک مرکزی با ابلاغ دستورالعمل تامین مالی بنگاههای کوچک و متوسط، اقداماتی را در راستای اعطای تسهیلات به این واحدها با شرایط ویژه در نظر گرفته است.
هدف از راهاندازی و تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه چه بوده است و شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان در این امر چه نقشی بر عهده داشته است؟ سهم صندوقهای جسورانه چند درصد ارزش بازاری بورسهای دنیاست؟
هدف از تشکیل صندوق سرمایهگذاری جسورانه جمعآوری سرمایه از سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی و تزریق آن در شرکتهای در شرف تاسیس، تحقیق و توسعه یا نوپای دارای پتانسیل رشد زیاد و سریع، با هدف کسب بیشترین بازدهی اقتصادی ممکن در برابر پذیرش ریسک است. رشد اقتصادی، توسعه کارآفرینی، ایجاد اشتغال و توسعه فناوری را میتوان از جمله مزایای جانبی این صندوقها نام برد. در راستای اهداف یادشده، صندوق منابع مالی را جمعآوری کرده و اوراق مالکیت اشخاص حقوقی با موضوع فعالیت در زمینههایی از جمله طرحهای تحقیق و توسعه، پروژههای فکری و نوآورانه، اختراعات و علائم تجاری به منظور به بهرهبرداری رساندن و تجاریسازی داراییهای یادشده را از طریق تملک خرد یا مدیریتی، سرمایهگذاری میکند. شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان در راستای همین امر، پس از دو سال مطالعه، تحقیق و ارزیابی توانست موافقت اصولی راهاندازی و تاسیس صندوق سرمایهگذاری جسورانه را از سازمان بورس دریافت کند. هدف از تشکیل این صندوق که به مدیریت شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان است، جمعآوری منابع اشخاص حقیقی و حقوقی - به اصطلاح سرمایهگذاران پیچیده (sophisticated investors) -
برای تزریق و تجهیز مالی کسبوکارهای نوپای دو حوزه سلامت و فناوری ارتباطات و اطلاعات است. این صندوق توانست بهعنوان اولین صندوق سرمایهگذاری جسورانه بازار سرمایه مبلغ 500 میلیارد ریال را از طریق بازار فرابورس پذیرهنویسی کند. با توجه به وجود شرایط خاص حقوقی در کشور ما، این صندوقها بهصورت عمومی پذیرهنویسی شدهاند؛ این در حالی است که در عمده کشورهای توسعهیافته این صندوقها بهصورت خصوصی راهاندازی شدهاند. لذا، بررسی سهم و شدت اثرگذاری این صندوقها را در بازار سرمایه نمیتوان بهطور دقیق تبیین کرد.
با راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه، راه برای تامین مالی استارتآپها بسیار هموارتر شده است، به طوری که پیشبینی میشود با آغاز به کار تمامی صندوقهای دارای موافقت اصولی در امسال و نهایتاً سال آینده منابعی در حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیارد تومان آماده تزریق به کسبوکارهای نوپا شود.
تامین مالی شرکتهای نوپا از طریق VCها هم اکنون در چه مرحلهای قرار دارد و تاثیرگذاری آن در چه مدتی بجا و معقول است؟
با توجه به لزوم تامین مالی سهامی - و نه مبتنی بر بدهی و وام - کسبوکارهای نوپا در حال حاضر و قبل از راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه بازار سرمایه، در کشور ابزارهای تامین مالی کسبوکارهای نوپا بسیار محدود بوده است به طوری که مکانیسم منسجمی برای تامین مالی کسبوکارهای نوپا تا الان در کشور تعریف نشده است. تمامی فعالیتهای این حوزه تنها محدود به چند شرکت سرمایهگذاری خصوصی بوده است که البته عملکرد مناسبی هم داشتهاند. اکنون با راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه، راه برای تامین مالی استارتآپها بسیار هموارتر شده است، به طوری که پیشبینی میشود با آغاز به کار تمامی صندوقهای دارای موافقت اصولی در امسال و نهایتاً سال آینده منابعی در حدود 100 تا 150 میلیارد تومان آماده تزریق به کسبوکارهای نوپا شود. میتوان این نوید را به صاحبان کسبوکارهای نوپا و کارآفرینان داد که از هماکنون مکانیسم منسجم تامین مالی سهامی کسبوکارهایشان آماده شده است. با توجه به ذات بلندمدت سرمایهگذاری جسورانه، افق سرمایهگذاری باید بین سه تا هفت سال باشد. لذا، اگر اولین تاثیرات راهاندازی این صندوقها را ظهور شرکتهای خصوصی
تکنولوژیک و خلاقانه متوسط و بزرگ تعریف کنیم، تا رسیدن به این مهم مسیری سه تا هفت سال داریم.
در خصوص انتخاب طرحها برای سرمایهگذاری صندوقهای جسورانه چه معیارهایی لحاظ میشود و پروفایل ریسک و بازدهی آنها چگونه است؟
صندوق سرمایهگذاری جسورانه رویش لوتوس با داشتن کمیته سرمایهگذاری و ارزیابی تخصصی در هر حوزه از برنامه سرمایهگذاری خود، قادر است کیفیت و جذابیت کسبوکارهای موجود را ارزیابی کرده و بهترین آنها را انتخاب کند. اما اگر بخواهیم در مورد «بهترینها» صحبت کنیم، معیارهای گزینش یک طرح برای سرمایهگذاری را میتوان به این شرح مطرح کرد: «انسجام تیمی، تنوع تخصص تیمی (تخصص فنی، مهارت کسبوکار، دانش حقوقی، قدرت رهبری و مدیریت)، روحیه مثبت و جاهطلبانه، اخلاق تیمی و تشابه و تطابق ارزشهای تیم با ارزشهای سرمایهگذار، شهرت کارآفرینان و به اصطلاح high-profile بودن و داشتن سابقه موفقیت قبلی اولین معیاری است که باید بررسی شود. فلسفه پشت این معیار هم به این صورت قابل توجیه و تفسیر است که یک تیم قوی و منسجم حتی اگر در مسیر راهاندازی یک کسبوکار اشتباه کنند و محصول یا خدمت مورد قبول بازار و مشتریان ارائه ندهند قادر خواهند بود بهعنوان تلاش دوم و سوم و ... خود را برای موفقیت در کسبوکاری دیگر آماده کنند. بنابراین تیم منسجم میتواند ریسک سوخت شدن سرمایهگذاری را تا حدی کاهش داده و کنترل کند»، «روندهای آینده صنعت و حوزه فعالیت
کسبوکار نوپا از منظر متغیرهای خاص آن صنعت از جمله نرخ رشد سالانه، وجود و توسعه نمونههای موفق مشابه در کشورهای توسعهیافته، اندازه بزرگ بازار، تحلیل میزان تطابق ارزش پیشنهادی کسبوکار نوپا با فاکتورهای تقاضای بازار هدف و مزیتهای رقابتی پایدار، دومین معیاری است که باید برای انتخاب یک طرح در نظر گرفته شود»، «پارامترهای مالی کسبوکار که توجیه اقتصادی طرح را نشان میدهند، از جمله نرخ بازگشت سرمایه، نرخ بازدهی داخلی طرح، دوره بازگشت سرمایه، نقطه سربهسری، پیشبینی جریانات نقد آتی حاصل از فعالیت کسبوکار معیاری است که بخشی از آن از برآوردها و پیشبینیهای خود تیم سرمایهپذیر و بخش عمده آن پس از راستی آزمایی (Due Diligence) توسط سرمایهگذار استخراج میشود و اهمیت پیدا میکند»، «امکان تدوین برنامه و سناریوهای خروج موفقیتآمیز سرمایهگذار از کسبوکار» نیز معیاری مهم محسوب میشود.
برنامههای شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان در زمینه توسعه بازار کوچک و متوسط و صندوق جسورانه در سال آینده چیست؟
بازار شرکتهای کوچک و متوسط که اخیراً توسط فرابورس راهاندازی شده است، فرصتی مناسب را برای طراحی برنامه خروج موفقیتآمیز صندوق جسورانه رویش لوتوس از کسبوکارها فراهم آورده است. قطعاً شرکت تامین سرمایه لوتوس پارسیان بهعنوان مدیر این صندوق، این پتانسیل را برای شناسایی سود برخی از کسبوکارهای خود در نظر گرفته و سعی دارد علاوه بر استفاده از این فرصت، خدمات مالی جانبی به سایر کسبوکارهای نوپایی که در سبد سرمایهگذاری صندوق رویش لوتوس نیستند ارائه داده و بهعنوان یکی از متولیان پذیرش و عرضه در این بازار باشد.
دیدگاه تان را بنویسید