تاریخ انتشار:
مدیرعامل کارگزاری بانک کشاورزی از مصائب کارگزاران در بازار سرمایه میگوید
صنعت کارگزاری به برنامه استراتژیک مدون نیاز دارد
حسین خزلیخرازی، مدیرعامل کارگزاری بانک کشاورزی در درباره تعداد و تنوع عملکرد کارگزاریها و نیز نحوه کسب درآمد این شرکتها میگوید. وی همچنین با اعلام آمار کدهای معاملاتی، از مشکلات موجود در بورس کشور و تفاوت آن با دیگر بازارهای جهانی سخن میگوید.
بورس به عنوان یکی از اصلیترین بخشهای بازار سرمایه دارای بازیگران مختلفی در بین دولتیها و خصوصیهاست. وجود مردم عادی از هر کدام از این بخشها به عنوان سهامداران به این بازار تنوعی به وسعت یک کشور میدهد. رابط بین معاملات و مردم شرکتهای کارگزاری هستند. حسین خزلیخرازی، مدیرعامل کارگزاری بانک کشاورزی در ادامه درباره تعداد و تنوع عملکرد کارگزاریها و نیز نحوه کسب درآمد این شرکتها میگوید. وی همچنین با اعلام آمار کدهای معاملاتی، از مشکلات موجود در بورس کشور و تفاوت آن با دیگر بازارهای جهانی سخن میگوید.
تا امروز چند شرکت کارگزاری در ایران فعالیت میکنند و حوزههای فعالیت آنها در چه دستههایی طبقهبندی میشود؟
طبق آخرین آمار کانون کارگزاران، هماکنون 109 شرکت کارگزاری در بورسهای اوراق بهادار تهران، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی فعال هستند. بعضی از کارگزارها فقط در بورس کالا و برخی فقط در اوراق بهادار، بعضی در هر دو اینها و برخی در هر چهار بورس فعال هستند. از سالهای گذشته یک طبقهبندی بر اساس رتبههای کارگزارها وجود داشت که آنها را در رتبههای الف، ب، ج، د و ه مشخص میکرد اما از حدود یک سال و نیم پیش این رتبهبندی دیگر انجام نشد و ظاهراً مدل ارزیابی و رتبهبندی صنعت کارگزاری در حال تغییر است اما هنوز نه سازمان بورس و نه کانون کارگزاران مدل رتبهبندی جدید ارائه ندادهاند. کارگزاران در کل دنیا به دودسته تقسیم میشوند، دسته اول کارگزارانی هستند که همه خدمات موجود در اساسنامه و خدماتی که مقام ناظر مجوز آن صادر کرده، ارائه میدهند و در دسته دوم کارگزارانی هستند که بخشی از این خدمات را ارائه میدهند. حدود 22 خدمت در اساسنامه صنعت کارگزاری وجود دارد و طبقهبندی شده که برای ارائه هر کدام از آنها نیاز به اخذ مجوز از بورس مربوطه و سازمان بورس هست. خدمت تعهد پذیرهنویسی، بازارگردانی، مشاوره سرمایهگذاری، مشاوره عرضه
اوراق بهادار و ارزشگذاری سهام خدماتی است که بین صنعت کارگزاری و تامین سرمایهها طبق اساسنامه مشترک هستند اما در سالهای اخیر سازمان بورس برای این چند خدمت مجوز ویژه میدهد. در بعضی مواقع اجازه تعهد پذیرهنویسی به کارگزارها یا به صندوقهای با درآمد ثابت تحت نظر کارگزارها داده شده، در برخی موارد اجازه بازارگردانی اوراق بهادار را به کارگزارها یا به صندوقهای با درآمد ثابت متعلق به شرکتهای کارگزاری داده و در برخی موارد نداده است.
به طور مثال در شرکت کارگزاری بانک کشاورزی و صندوق یکم کارگزاری بانک کشاورزی متعلق به این شرکت، هماکنون 14 درصد کل اوراق بهادار پذیرفتهشده در بورسهای تهران، فرابورس و بورس کالا را بازارگردانی میکند. این رقم به تنهایی بیش از هر کدام از شرکتهای تامین سرمایه است یا در عرضه اوراق بهادار سلف موازی استاندارد گندم و مرابحه گندم که در شهریور و مهرماه امسال انجام شد سازمان بورس و اوراق بهادار اجازه تعهد پذیرهنویسی هم به کارگزاری بانک کشاورزی و صندوق یکم داد اما هنوز مرزهای دقیق و شفافی بین این خدمات وجود ندارد. ظاهراً آنچه از جلسات برگزار شده در داخل سازمان بورس و سخنرانیهای مدیران مربوطه در سازمان بورس برمیآید، در سالهای آینده سازمان بورس و اوراق بهادار قصد دارد مرزهای بسیار مشخص و دقیقی بین انواع این خدمات قرار دهد تا شرکتهای کارگزاری فقط به حوزه معاملات بپردازند و شرکتهای تامین سرمایه به حوزه سایر خدمات.
آیا این تعداد کارگزاری بورس در بخش بازار سرمایه کافی است یا در این زمینه کمبود وجود دارد؟
طبق مطالعه سازمان بورس و اوراق بهادار و کانون کارگزاران، تعداد شرکتهای کارگزاری ما متناسب با ارزشگذاری بازار جاری و متناسب با حجم معاملات بسیار بیش از بورسهای کشورهای همسایه و بسیار بیشتر از کشورهای پیشرفته است. مثلاً ارزش بازار سهام ما حدود 100 میلیارد دلار است و در بهترین سال که سال 1392 بوده، 35 درصد ارزش بازار ما مورد معامله قرار گرفته است. اگر بخواهم ریالی همین آمار را اعلام کنم در سال 1392 مجموعه ارزش بازار بورس تهران و فرابورس حدود 450 هزار میلیارد تومان بوده که 35 درصد آن یعنی چیزی حدود 120 هزار میلیارد تومان آن معامله شده است. وقتی حجم معاملات را میگوییم باید مجموعه خرید و فروش را محاسبه کنیم که دو برابر این میشود چون یک طرف فروشنده و یک طرف خریدار است. در بهترین تاریخ بازار سرمایه که سال 1392 بود حدود 240 هزار میلیارد تومان حجم معاملات ما بوده است. تقریباً حدود 108 شرکت کارگزاری در آن دوره فعالیت داشته و وقتی به نسبت تعداد شرکتها میانگین بگیریم رقم بسیار کوچک میشود. اگر رقم میانگین را به دلار تبدیل کنیم رقم به طرز غیرقابلباوری کوچک میشود. مثلاً فرض کنید بورسی مثل استانبول حدود 600 میلیارد
دلار ارزش دارد و در سال یک بار صددرصد ارزش بازار مورد معامله قرار میگیرد یعنی سالی 1200 میلیارد دلار در گردش است. در ترکیه 35 شرکت کارگزاری فعال هستند که سهمشان از کل بازار بسیار زیاد است یا در بازار سهام سنگاپور 640 میلیارد دلار ارزش بازار و فقط 24 کارگزاری وجود دارد. بنابراین نسبت کارگزارهای ما به حجم معاملات و ارزش بازار تعداد زیادی است.
متاسفانه سازمان بورس و اوراق بهادار در سالهای گذشته نتوانسته از تعداد شرکتهای کارگزاری کم کند و خود شرکتهای کارگزاری کوچک یا حتی زیانده نتوانستند با هم ادغام شوند. در سه چهار سال اخیر نهادهای مالی بزرگ، شرکتهای سرمایهگذاری بزرگ و بانکهای بزرگ تازه تاسیس شده شروع کردند به خریدن کارگزاریهای کوچک و این نویددهنده این است که بالاخره صنعت کارگزاری از نظر ساختار سهامداران متحول شود ولی باید برای کارگزارهای کمبازده و زیانده و غیرفعال، در سالهای آینده فکر جدی کرد.
متاسفانه سازمان بورس و اوراق بهادار در سالهای گذشته نتوانسته از تعداد شرکتهای کارگزاری کم کند و خود شرکتهای کارگزاری کوچک یا حتی زیانده نیز نتوانستند با هم ادغام شوند.
با وجود بالا بودن تعداد کارگزاریها آیا مجوزدهی برای تاسیس کارگزاریهای جدید اکنون سختتر شده است؟ معیارهای تایید صلاحیت مدیران کارگزاریها و اعطای مجوز به آنها اکنون چگونه است؟
در 10 سال گذشته دو یا سه مجوز جدید داده شده و در پنج سال گذشته هیچ مجوزی داده نشده است. سیاست سازمان بورس با توجه به تعداد بالای شرکتهای کارگزاری این نیست که مجوز جدید دهد بلکه نهادهای مالی را ترغیب میکند که کارگزاران کوچک را بخرند و اصلاح ساختار انجام دهند. سازمان بورس و اوراق بهادار حدود هشت سال است که دستورالعمل دقیقی برای تایید صلاحیت مدیران نهادهای مالی از جمله شرکتهای کارگزاری دارد. این دستورالعمل ضرایب دقیقی دارد که ترکیبی از تحصیلات و تحصیلات مرتبط، سوابق کاری در بازار سرمایه و پول و مدارک حرفهای است. اگر از 100 امتیاز، شخص مصاحبهشونده زیر 40 امتیاز کسب کند خودبهخود رد میشود. بین 40 تا 70 امتیاز بیاورد دعوت به مصاحبه میشود و یک کمیته مصاحبهکننده در سازمان بورس اظهارنظر میکنند. اگر فرد متقاضی بالای 70 امتیاز کسب کند بهطور خودکار قبول میشود. این فرآیند فقط برای تایید صلاحیت علمی و حرفهای است. در سازمان بورس برای مدیرعامل و اعضای هیات مدیره کارگزاریها یک بخش تایید صلاحیت امنیتی و اخلاقی هم وجود دارد که از مراجع ذیصلاح مثل قوه قضائیه و وزارت اطلاعات استعلام میشود و در صورتی که افراد سوء
سابقه نداشته باشند در آن بخش هم تایید میشوند. در مجموع در سالهای اخیر خیلی در تایید صلاحیت مدیران سخت گرفته میشود و بانک اطلاعاتی بسیار قوی در سازمان بورس به نام ستان (سامانه تبادل اطلاعات نهادهای مالی) مستقر است. هرچند نرمافزار این بانک اطلاعاتی بسیار اذیتکننده است اما اطلاعات همه مدیران نهادهای مالی و نه فقط کارگزاران در این بانک اطلاعاتی است و ضرایب و سوابق و امتیازات، حتی امتیازهای منفی، جرایم و تخلفات و تذکراتی که گرفتهاند در آن ثبت شده است.
وضعیت آماری کدهای معاملاتی و ضریب فعالیت این کدها چگونه است و توزیع سرمایهگذاران در بین کارگزاریها به چه شکلی است؟
طبق آخرین آمار اعلامشده حدود 10 میلیون ایرانی شامل شخص حقیقی و حقوقی کد بورسی دارند. از این تعداد حدود 700 هزار کد فعال است و در سال حداقل یک بار خرید و فروش میکنند و کمتر از 100 هزار کد وجود دارد که میتوان به آنها فعال دائمی گفت یعنی تعداد خرید و فروش آنها بیش از پنج بار در سال است. آمار و اطلاعات دقیق در شرکت سپردهگذاری مرکزی وجود دارد. در بین شرکتهای کارگزاری 15 شرکت کارگزاری برتر 70 درصد حجم معاملات و سرمایهگذاریها را به خود اختصاص دادهاند. این نسبت تقریباً در تمام صنایع دیگر هم هست و شرکتهای برتر سهم بیشتری از بازار دارند. در هیچ صنعتی ندیدم که سهم از بازار مساوی تقسیم شده باشد. به ویژه در صنعت رقابتی کارگزاری به دلیل تنوع خدمات و سهولت دسترسی و سرویسهای بهتری که شرکت کارگزاری میدهد این سهم میتواند تغییر کند.
چه عواملی به طور مستقیم و غیرمستقیم بر وضعیت درآمدی کارگزاریها تاثیر میگذارد؟ با توجه به سیکلهای رونق و رکود بازار سرمایه، وضعیت درآمدی کارگزاریها چگونه تغییر میکند؟ کارگزاریها از چه طریقی میتوانند به درآمد تقریباً پایداری برسند؟
مهمترین عاملی که تاثیر مستقیم بر وضعیت درآمدی کارگزاریها دارد حجم معاملات است نه شاخص. ممکن است شاخصها در برخی موارد پایین بیاید و بازار منفی هم باشد اما حجم معاملات خوب باشد چون کارگزارها در مرحله اول از معاملات کارمزد میگیرند. پس هر قدر حجم معاملات بالاتر باشد کارمزد بیشتری میگیرند. رونق و شادابی کل بازار یکی از مواردی است که بر درآمد کارگزارها تاثیر میگذارد. سایر خدمات کارگزارها مثل خدمت سبدگردانی، صندوقهای سرمایهگذاری و... همگی تابعی از رونق و شادابی در بازار است. اگر مراجعه سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی به بورسها کم شود و اگر شاهد رکود و بیانگیزگی سرمایهگذاران باشیم طبیعی است که حجم درآمد سرمایهگذاران هم پایین خواهد آمد. صنعت کارگزاری از آن دست صنایعی است که هزینههای ثابت بالایی دارد و میتوان گفت هر شرکت کارگزاری باید نقطه سر به سرش را با توجه به هزینه ثابت خود محاسبه کند. به ازای هر یک واحد عبور از نقطه سر به سر بیش از یک واحد به سود شرکت کارگزاری افزوده میشود. بنابراین زمانی که شرکت کارگزاری نتواند از پس هزینههای ثابت خود برآید به نقطه بحرانی و زیان میرسد. اصولاً صنعت کارگزاری درآمد
ثابت و پایدار ندارد. ممکن است شرکت کارگزاری در یکی دو سال زیان دهد یا سود خیلی کمی داشته باشد اما در سالهایی که رونق در بورس و معاملات وجود دارد آنچنان سودآور باشد که زیان سالهای قبل را بپوشاند. خیلی مهم است که شرکتهای کارگزاری سرمایه مناسبی داشته باشند تا بتوانند در مقابل زیان تحمل کنند و در سالهای رکود از پس هزینههای ثابت خود بربیایند. بهترین شرکتهای کارگزاری آنهایی هستند که هزینهثابت خود را پایین نگه میدارند زیرا مهمترین و بیشترین فاکتور در شرکت کارگزاری هزینههای حقوق و دستمزد است. در مراحل بعدی هزینه فناوری اطلاعات است. بنابراین باید مدلی برای حقوق و دستمزد داشته باشیم که سطحش پایین باشد اما زمانی که سطح سودآوری و معاملات شرکت بالا رفت مدیران و کارکنان کارگزاری بتوانند حقوقهای متغیر خیلی خوب و بالا دریافت کنند. اگر بتوانند این مکانیسم را در مجموع جبران خدمات و پاداش خود داشته باشند، میتوانند تا حدودی به پایدار بودن درآمد امیدوار باشند. هر چند این حرفها برای شرکتهای کارگزاری نهادی است که سهامدار با مدیران متفاوت هستند. در خیلی از شرکتهای ما سهامدار همان مدیران کارگزاری هستند بنابراین
خیلی سودآوری برای این دسته مهم نیست. اصولاً این نوع از شرکتهای کارگزاری تشکیل نشدهاند برای اینکه سودآور باشند و در ترازنامه سود نشان دهند، این شرکتها معمولاً عمداً یا در صورتهای مالی سود پایینی دارند یا زیان کردهاند. در شرکتهای کارگزاری نهادی مدیر موظف است نسبت به سهامدار در خصوص سودآوری پاسخگو باشد، صنعت کارگزاری صنعتی نیست که مثل صنایع تولیدی سودآور باشد و سوددهی آن بسیار وابسته به شرایط بازار است.
برخی از رقابت منفی میان کارگزاران انتقاد میکنند و آن را عامل کاهش کیفیت آنها میدانند. منظور از رقابت منفی در این صنعت چیست؟
با توجه به اینکه اصلیترین درآمد صنعت کارگزاری کارمزد است برخی از شرکتهای کارگزاری عمدتاً کوچک و خصوصی برای بقا تنها ابزار در بازاریابی را تخفیف در کارمزد میدانند. شهریور سال جاری دستورالعمل واحدی صادر شد که هرگونه تخفیف تا 25 درصد از سقف کارمزدها مجاز است و بیش از آن تخلف است. هرچند باز ممکن است که خیلی از کارگزاران رعایت نکنند. همین اتفاق در صنعت بیمه افتاد و بحرانهای جدی برای صنعت بیمه به وجود آمد. البته عموم بازارهای مالی دنیا در یک نقطه کارمزد را کاملاً آزاد کردند و چیزی به عنوان سقف و کف کارمزد در بازارهای پیشرفته نیست و کاملاً رقابتی است. این به دلیل تنوع خدماتی است که ارائه میکنند و باعث جذب مشتری میشود. هرچند در همین بازار کاملاً رقابتی در دنیا برخی کارگزاران برای برخی خدمات خاص کارمزد بسیار بالایی میگیرند و هیچ سقفی برای کارمزد خدمات خاص وجود ندارد. یکی از این خدمات خاص در دنیا مثلاً طی قراردادی برای مدیریت پرتفوی و سبد سهام شخص در صورت بازدهی خوب، در بازده آن شریک میشود. خدمات کارگزاری دنیا به خاطر تنوع زیاد باعث شده نرخ کارمزد تقریباً به صفر برسد. صنعت کارگزاری باید نسبت به محیط اطرافش
حساس باشد و برنامه استراتژیک مدونی داشته باشد.
مهمترین برنامه شرکت کارگزاری بانک کشاورزی در سال آینده در اولین گام؛ ثبت افزایش سرمایه به ۴۰ میلیارد تومان خواهد بود. با این سرمایه که مجمع آن برگزار شده است، بزرگترین کارگزار از لحاظ سرمایه تاکنون خواهیم بود.
چشمانداز صنعت کارگزاری بورسها را در ایران چگونه میبینید و چه تهدیداتی را پیش روی آن دانسته و به نهاد ناظر برای فعالیت بهتر آنها چه توصیهای دارید؟
نظارت بر صنعت کارگزاری بسیار سخت است. در هیچ صنعتی ندیدم که مثل صنعت کارگزاری لایههای متعدد نظارتی وجود داشته باشد. کارگزاری حسابرس داخلی دارد. هم بورسها و هم کانون و هم سازمان بورس نظارت دارند. نظارت از طرف اعضای هیات مدیره نیز اعمال میشود. علاوه بر مرزهای قانونی، مرزهای اخلاقی هم برای کارگزاران در حال تعریف است و برخی از کارگزاریهای بزرگ برای خود و کارکنانشان دستورالعملهای اخلاقی مهمی تدوین میکنند. هر میزان که زمان جلو میرود نظارتها هوشمندتر و به نفع سرمایهگذاران میشود هر چند هنوز فاصله زیادی با نظارتهای با استاندارد، شفاف و عملیاتی بازارهای پیشرفته جهانی داریم.
با این اوصاف شرکت کارگزاری بانک کشاورزی چه برنامههایی در جهت توسعه فعالیتهایش در بازار سرمایه دارد؟
مهمترین برنامه شرکت کارگزاری بانک کشاورزی در سال آینده در اولین گام ثبت افزایش سرمایه به 40 میلیارد تومان خواهد بود. با این سرمایه که مجمع آن برگزار شده است، بزرگترین کارگزار از لحاظ سرمایه تاکنون خواهیم بود. در گام دوم تاسیس یا تملک شرکتهای پردازش اطلاعات مالی، مشاور سرمایهگذاری و سبدگردانی برای تکمیل حلقه زنجیره خدمات مالی و تبدیلشدن به یک هلدینگ مالی کاملاً بورسی و بازار سرمایهای را در برنامه داریم. تقاضای تاسیس تامین سرمایه به سازمان بورس نیز از دیگر برنامههایمان است. این شرکت تامین سرمایه برای بخش کشاورزی و با مشارکت نهادها و فعالان حقوقی و بزرگ بخش کشاورزی و با محوریت بانک کشاورزی تاسیس خواهد شد. همچنین شروع به تجربه تامین مالی خارجی از طریق انتشار اوراق بهادار اسلامی در بازارهای کشورهای مستعد، تبدیل به سهامی عام شدن و عرضه سهام در فرابورس ایران تا پایان سال 1395، تاسیس صندوق کالایی مبتنی بر ذرت و جو (ETC) تاسیس صندوق با درآمد ثابت دوم به صورت قابل معامله در بورسها (ETF) و طراحی و تولید یا خرید سامانههای مستقل عملیاتی و نرمافزارهای مختص کارگزاری از دیگر برنامههای این شرکت در سال آینده است.
دیدگاه تان را بنویسید