تعصب جنسیتی در علم
جنس نابرابر
تعصب عمومی بر این باور است که علم یک جهان مردانه است.
تعصب عمومی بر این باور است که علم یک جهان مردانه است. این روزها این باور در بسیاری از رشتهها از جمله رشتههای زیستشناسی درست نیست. اما برخی پژوهشها هنوز نشان میدهند زنان در فرآیند استخدام و پیشرفت شغلی در مشاغل علمی به ویژه در رشتههایی مانند مهندسی، ریاضیات و فیزیک مورد تبعیض قرار میگیرند.
نتایج آزمایشی که توسط وندی ویلیامز و استفان سچی از دانشگاه کورنل انجام گرفت شگفتآورند. از آنجا که آنها در نشریه دانشکده ملی علوم گزارش تهیه میکنند علاقهمند بودند تعصب جنسیتی را در یکی از مهمترین مراحل در مسیر حرفهای علمی بررسی کنند. این مرحله استخدام برای شروع جایگاه حرفهای نامیده میشود و اگر داوطلبی در آن موفق باشد میتواند شغلی دائمی پیدا کند. هر دو پژوهشگر در این مرحله تعصباتی را علیه مردان پیدا کردند.
دکتر ویلیامز و دکتر سچی سه داوطلب فرضی را برای مرحله شروع جایگاه حرفهای در نظر گرفتند. در هر گروه سهنفری، دو نفر صلاحیت کامل و یک نفر صلاحیت کمتر داشت. این پژوهشگران رزومه داوطلبان و اظهار نظرات ساختگی درباره مصاحبههای آنان را به 873 فرد دانشگاهی ارشد در گروههای زیستشناسی، اقتصاد، مهندسی و روانشناسی در 371 دانشگاه آمریکا فرستادند. آنها ویژگیهای هر گروه سهنفری را طوری طراحی کردند که با رشته موردنظر انطباق داشته باشد و در هر گروه به طور تصادفی یکی از دو داوطلب برتر را زن و دیگری را مرد نامیدند. از پاسخدهندگان صرفاً خواسته شد یکی از سه نفر را برگزینند. نتایج نشان داد استادان زیستشناسی، مهندسی و روانشناسی همگی داوطلب زن را بر داوطلب مرد دارای صلاحیت ترجیح دادند. این فاصله نسبتاً زیاد بود و در رشته روانشناسی حتی به سه به یک رسید. علاوه بر این، انتخاب استادان بدون توجه به جنسیت خود آنها انجام گرفت. اقتصاد تنها رشته استثنا در این الگو بود. در این رشته استادان مرد ارجحیت نسبتاً بیشتری برای مردان داشتند، در حالی که استادان زن به شدت از داوطلبان زن طرفداری کردند.
هنگامی که دکتر ویلیامز و دکتر سچی آزمایشهای بیشتری را با جزییات دقیقتر انجام دادند متوجه شدند الگوی کشفشده ارتباطی با اینکه داوطلب فرضی متاهل یا دارای فرزند باشد یا از مرخصی زایمان استفاده کرده باشد، ندارد. هر چند این عوامل اغلب به عنوان عوامل آسیبزننده به حرفه دانشگاهی زنان معرفی شدهاند اما در انتخاب استادان مورد پژوهش وزنی نداشتند. یک انتقاد بر پژوهش انجام گرفته آن بود که استادان میدانستند در یک آزمایش شرکت دارند (هر چند از هدف آن آگاهی نداشتند). شاید آنها تصور میکردند آزمایش برای سنجش تبعیض جنسیتی طرح شده است. برای کنترل کردن این امکان، دکتر ویلیامز و دکتر سچی 127 رزومه یکسان(نیمی مرد و نیمی زن) را به 127 فرد دانشگاهی دیگر فرستادند و صرفاً از آنها خواستند تا داوطلبان را رتبهبندی کنند. به عقیده آنها عدم لزوم به مقایسه بین افراد میتوانست از فشارها بکاهد. اما در این مورد نیز زنان موفقتر بودند. در مقیاس 10گانه، زنان داوطلب فرضی یک نمره کامل بالاتر از مردان قرار گرفتند. به نظر میرسید پاسخدهندگان اولویت بیشتری را برای زنان قائل هستند.
نمیتوان به سادگی گفت که نتایج این آزمایش در استخدامهای واقعی شروع جایگاه حرفهای تکرار میشود. همانطور که نمیتوان آن را به تمام رشتهها تعمیم داد. اما نتایج آنقدر تعجبآور هستند که حداقل میتوانند برای کسانی که اعتقاد دارند مناصب دانشگاهی علیه زنان است، تردید ایجاد کنند. همچنین میتواند برای کسانی که فکر میکنند اقتصاددانان مرد منطقیتر هستند تردیدآفرین باشد.
منبع: اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید