ثروتمندان در ایران چگونه خوشمیگذرانند؟
زنگ تفریح
«پریوش اکبرزاده» را ارابه زردرنگی که سوار بر آن بود، به اوج شهرت رساند. پریوش، همان پورشهای را میراند که به درختی در خیابان شریعتی اصابت کرد و این تصادف پایان زندگی او و مرد جوانی را که همراهش بود رقم زد. آنچه مسلم است، قربانیان این حادثه تا لحظه مرگ از «ستارگان» نبودند که نزد مردم شناختهشده باشند اما این از خوی منحصربهفرد ایرانی جماعت است که در چشم برهمزدنی، میتوانند شجرهنامه افراد را از زیر سنگ بیرون بکشند. به همین سبب در اندک زمانی پس از وقوع این حادثه و انتشار خبر آن در رسانهها، صفحه دختر پورشهسوار، نیز از گزند هجوم کاربران ایرانی اینستاگرام در امان نماند. آوازه او دهان به دهان چرخید و تعداد دنبالکنندگان صفحه او، ظرف چند روز از مرز 50 هزار نفر عبور کرد. اما آنچه در پس هیاهوی تصادف دختر پورشهسوار و تمام حواشی آن میتواند قابل تامل باشد، سبکی است که او به عنوان عضوی از طبقه مرفه جامعه برای تفریح برگزیده بود. یکی از پستهای او در اینستاگرام که از قضا به بهانهای برای تاخت و تاز ثروتستیزان تبدیل شده، فیلمی چند ثانیهای است که او را در حال پک زدن به قلیان، پشت فرمان پورشه، نشان میدهد. جالب
اینکه بر اساس بررسیهایی که مرکز آمار ایران در سال 1393 به انجام رساند، فاصله اولین دهک درآمدی با دهک دهم که آخرین دهک درآمدی محسوب میشود، حدود 40 میلیون تومان برآورد شده است. به این معنا که دهک اول به عنوان کمدرآمدترین گروه، به طور متوسط سالی چهار میلیون و 500 تومان درآمد دارد و دهک دهم که پردرآمدترین گروه است، سالانه حدود 43 میلیون و 580 هزار تومان درآمد کسب میکند. اما با این میزان فاصله درآمدی، چگونه است که نوع تفریح صاحبان سرمایه به سبک و سیاق تفریح اقشار فرودست شباهت یافته است؟ پرسش اساسی آن است که ثروتمندان در ایران چگونه تفریح میکنند؟
روشهایی که صاحبان ثروت در دنیا برای تفریح برمیگزینند، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارد. اغلب پولدارها، از سفر، گلف، اسکی، اسبسواری، کشتی سواری تفریحی، پرواز با هواپیمای شخصی و جمعآوری اشیای باارزش برای خوشگذرانی بهره میگیرند. بر اساس نتایج تحقیقی که توماس گرلی برای نگارش کتاب «عادتهای لوکس و بچهپولدارها» به انجام رسانده است، گلف، قایقسواری، تنیس، اسکی و کلکسیونداری، جزو پنج تفریح محبوب پردرآمدها در جهان به شمار میرود.
با مطالعهای که طی پنج سال روی افراد با درآمد سالانه 160 هزار دلار به بالا و دارایی بیش از 2 /3 میلیون دلار در دنیا صورت گرفته، این نتیجه حاصل شده که تفریحات آنان تفاوت چندانی با تفریحات مردم عادی ندارد، بلکه در روش انجام آن کمی تفاوت وجود دارد. به طور مثال، افرادی از طبقه متوسط نیز در این کشورها گلفبازی میکنند، اما ثروتمندان عضو باشگاه خصوصی گلف بوده، یا خود مالک پیست اسکی هستند.
اما ثروتمندان ایرانی به ویژه جوانترها از اینکه به سیاق فرودستان که ظاهراً ناگزیرند، نسبت به تفریحاتی همچون چاق کردن و کشیدن قلیان، راضی نشان دهند؛ از کشیدن قلیان آن هم پشت فرمان پورشه لذتجویی میکنند. مایهدارهای ایرانی گویی ازهر نوع هیجان و ماجراجویی دوری میکنند و اگر به ویلاهایشان در نقاط خوشآب و هوا هم سفر کنند، بازهم به دود قلیان پناه میبرند. البته جوانترها، تفریح دیگری هم دارند؛ در پایتخت که اینگونه است، چند خیابان در مناطق شمالی شهر، به قرق «دوردور»کنندگان درآمده است. این تصویر کلی، حکایت از آن دارد که نهتنها دهکهای پایین درآمدی که تفریحشان به سفرهای فلهای، وقتگذرانی در مراکز خرید و البته کشیدن قلیان خلاصه شده است، بلکه تفریح و نوع شادمانی کردن در دهکهای بالای درآمدی نیز چندان از روشهایی که گروه نخست برگزیدهاند متمایز نیست. برخی کارشناسان بر این باورند که اگر روشهای مرسوم تفریح ثروتمندان در دنیا، در ایران چندان مورد اقبال قرار نگرفته است، شاید به این دلیل است که دخالت دولت در جزییترین مسائل مردم، سبب شده صاحبان سرمایه نیز مانند سایر دهکها، برخورداری از حق انتخاب را احساس نکنند.
اگرچه از نگاه جامعهشناسان، حوزه اجتماعی نسبت به سایر حوزهها از فضای دموکراتیکتری برخوردار بوده است اما بازهم دستهای مداخلهگر دولتها گاهی مانع از آن شده است که مردم آزادانه تفریحاتی را که حتی ممکن است با شعائر دینی و عرفی منافاتی نداشته باشد برگزینند. البته ثروتمندان اصیل ایرانی که به دلیل نگرشهای ضدسرمایهداری در ایران، سعی کردهاند میزان ثروت خود را مخفی کنند، چگونه میتوانند به روشهای تفریحی لوکس که در سایر کشورها نیز مورد اقبال متمولان قرار میگیرد، گرایش داشته باشند؟ البته اگر هم تمایل داشته باشند به این روشها خوش بگذرانند، به خارج از ایران سفر میکنند تا هم آزادانه و با کیفیت بالا تفریح کنند و هم از چشم دیگران در امان بمانند.
در ادامه به برخی تفریحات و ورزشهایی که ممکن است از سوی سرمایهداران ایرانی مورد استفاده قرار گیرد، نگاهی میاندازیم.
گلف
در برخی منابع خبری آمده است که در تهران، خوزستان، مشهد، اصفهان، فارس و قم باشگاههایی برای بازی گلف احداث شده است. البته گفته میشود طرحهای اجرایی چندی در دست اقدام است تا در محوطه دانشگاه تهران، هتلها و همچنین در منطقه میان چالوس و نوشهر، زمینهای گلف ساخته شود. اما اکنون در تهران، تنها یک زمین گلف وجود دارد که آن هم در باشگاه انقلاب واقع شده است. اگرچه، به گفته شاهدان عینی، زمین گلف این باشگاه نیز از کیفیت کافی برخوردار نبوده و حتی دیگر به عنوان زمین دارای چمن نیز محسوب نمیشود و البته نورافکنهای کافی هم ندارد. اما مسوولان این باشگاه ادعا میکنند که روزانه به طور میانگین 20 نفر برای بازی گلف به این باشگاه مراجعه میکنند که عمده این گلفبازان جزو اعضای ثابت این باشگاه هستند. هزینه عضویت سالانه ایرانیان برای بازی در این زمین حدود 35 هزار تومان است. اما هزینه عضویت بازیکنان خارجی 160 هزار تومان تعیین شده است. اما هزینه بلیت ورود به این زمین برای اعضا 15 هزار تومان و برای افراد غیرعضو یا میهمان 100 هزار تومان است. آنچنان که معلوم است، این بازی و تفریح، میتواند مورد
استفاده افرادی از دهکهای پایین درآمدی نیز قرار گیرد. اما هستند کسانی که معتقدند بیشتر، این افراد ثروتمند هستند که فرصت دارند روزانه سه الی چهار ساعت خود را در زمین گلف بگذرانند. ضمن آنکه هزینه ابزار و لباس مختص این بازی از دو میلیون تومان تا حدود چهار میلیون تومان متغیر است و البته اغلب آنان که جزو بازیکنان ثابتقدم گلف در ایران محسوب میشوند، این ابزار و لباسهای خود را از خارج از ایران تهیه میکنند. بنابراین میتوان این فرضیه را مطرح کرد که بازیکنان گلف در ایران بیشتر از میان سرمایهداران هستند.
قایقسواری
تفریحات آبی نیز یکی از تفریحات مشترک و رایج بین ثروتمندان در جهان است. به طوری که 38 درصد از افراد مورد مطالعه قایق تفریحی شخصی دارند و هفتهای حداقل یک بار از آن، برای گشت و گذار و تفریح با خانواده، دوستان و همچنین شرکای تجاری خود استفاده میکنند. 68 درصد آنان نیز از قایق تفریحی خود به منظور انجام تفریحات دیگری مانند اسکی روی آب، تیوبسواری، جت اسکی، ماهیگیری، دریانوردی استفاده میکنند. در ایران نیز این تفریحات در میان طبقه متوسط و ثروتمندان رایج است اما قایقسواری آنگونه که ثروتمندان در سایر کشورها روی عرشه قایقهای تفریحی در حال استراحت دیده میشوند، وجود ندارد. اما اخیراً رشتهای به نام رفتینگ به معنی «کلکسواری» و یا «قایقرانی در رودخانههای خروشان» در ایران راهاندازی شده است که اکنون به دلیل هزینههای بالایی که دارد ممکن است تنها در میان افرادی از طبقه مرفه جامعه مورد اقبال واقع شود. گفته میشود، هزینه هر نفر برای شرکت در این تورها، حدود 200 هزار تومان است. البته به گفته مدیر مرکزی که اقدام به برگزاری این نوع تورها میکند، ثروتمندان ایرانی حاضر به پذیرش
ریسک قایقسواری در ایران نیستند و ترجیح میدهند برای لذت بردن از این تفریح ماجراجویانه به خارج از ایران سفر کنند.
اسکی
اسکی کردن یکی از پنج تفریح محبوب افراد پولدار در جهان است. بر اساس مطالعات صورتگرفته، از 33 درصد افرادی که علاقه به اسکی دارند، 12 درصد آنان مالک ویلاهایی هستند که مجهز به پیست اسکی اختصاصی است. در ایران اما کسی دارای پیست اختصاصی اسکی نیست و اسکیبازان از ۲۳ پیست اسکی که در مناطق کوهستانی ایران وجود دارد، بهره میگیرند. این تفریح البته در میان جوانان طبقه متوسط و سرمایهدار مشترک است؛ با این تفاوت که کمدرآمدها، سالانه یک یا دو بار به صرافت سرخوردن از دامنههای پربرف میافتند. اسکی جزو تفریحات لوکس در ایران به حساب میآید و اگر کسی بخواهد به صورت مجهز برای رفتن به پیستهای اسکی، شال و کلاه کند، چنانچه لباس خود را از معمولیترین برندها نیز انتخاب کند، بین سه تا چهار میلیون تومان باید هزینه کند. البته کسی هم که به قصد اجاره ملزومات اسکی نظیر چوب اسکی، باتوم، کلاه یا عینک به پیستها مراجعه میکند، باید هزینه اجاره آنها را هم در نظر بگیرد. در این میان، اسکیبازان مبتدی نیز باید دستکم 10 ساعت تحت آموزش یک مربی قرار گیرند که هزینه این کلاسهای آموزشی نیز از 30 تا 70 هزار
تومان متغیر است.
سوارکاری
سوارکاری یکی دیگر از تفریحات مورد علاقه ثروتمندان ایرانی است. برخی از آنها که در لواسانات یا کردان کرج ویلا دارند، اسبهایشان را هم در ویلاهایشان نگه میدارند و در ویلای شخصی خود اسبسواری میکنند. اما آنان که از این امکان برخوردار نیستند، به باشگاهها میروند. البته این تفریح نیز میان سرمایهداران و آنان که درآمد متوسطی دارند، مشترک است. اما اغلب ثروتمندان اسبهایی را که با آن به سوارکاری میپردازند خریداری کردهاند. قیمت اسبهای حرفهای که به اصطلاح «اسبهای پرشی» نامیده میشوند، از 150 میلیون تومان به بالاست. صاحبان این اسبها، ماهانه حدود یک میلیون تومان هزینه نگهداری آنها را میپردازند که گاه ممکن است دو تا سه اسب متعلق به یک خانواده باشد. سوارکاران برخوردار از سوارکاران کمدرآمد نیز از لباسهایی که بر تن کردهاند قابل تشخیص است. برای مثال، ممکن است قیمت کلاهی که پردرآمدها برای سوارکاری بر سر میگذارند، به یک میلیون تومان نیز برسد. ضمن آنکه در پیستها این رویه جاری است که معمولاً بهترین اسبهای خود را در اختیار افرادی که صاحب اسب نیستند قرار نمیدهند.
کارتینگ
تفریح یا ورزشی که به عنوان کارتینگ شناخته میشود، تنها در پیست استادیوم آزادی، سالانه حدود 50 هزار مشتری دارد. کارتینگ نوعی از ورزش موتوری با خودروهای چرخباز است. اینگونه خودروهای چهارچرخه کوچک و چرخباز «کارت» نام دارند. این تفریح مهیج را از آن لحاظ میتوان به عنوان تفریح جوانان سرمایهدار قلمداد کرد که بابت هر شش دقیقه رانندگی با این خودروها در پیست 30 هزار تومان دریافت میشود.
دیدگاه تان را بنویسید