شناسه خبر : 16110 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ازدواج در ژاپن

نمی‌پذیرم

سیکو، خبرنگار ۳۵‌ساله ساکن توکیو نمونه بارزی از آن چیزی است که ژاپنی‌ها «نودل سال نو» می‌نامند. سال ژاپنی در ۳۱ دسامبر به پایان می‌رسد و از دیدگاه ژاپنی‌ها پس از ۳۱‌سالگی دوران مطلوب ازدواج برای زنان تمام می‌شود.

سیکو، خبرنگار 35‌ساله ساکن توکیو نمونه بارزی از آن چیزی است که ژاپنی‌ها «نودل سال نو» می‌نامند. سال ژاپنی در 31 دسامبر به پایان می‌رسد و از دیدگاه ژاپنی‌ها پس از 31‌سالگی دوران مطلوب ازدواج برای زنان تمام می‌شود. اوضاع می‌توانست از این هم بدتر باشد. این اصطلاح عامیانه در گذشته «کیک کریسمس» بود که بهترین زمان برای ازدواج زنان را قبل از 25‌سالگی می‌دانست. شاید به زودی به اصطلاح جدیدی نیاز باشد: زنان و مردان ژاپنی در سنین بالاتر ازدواج می‌کنند و شاید هم هرگز مزدوج نشوند. از سال 1970 میانگین سن ازدواج مردان و زنان به ترتیب 2 /4 و 2 /5 سال بالاتر رفته و به 1 /31 و 4 /29 سال رسیده است. نسبت ژاپنی‌هایی که تا سن 50سالگی ازدواج نکرده‌اند از پنج درصد در سال 1970 به 16 درصد در سال 2010 افزایش یافت.
روند مشابهی در سایر کشورهای ثروتمند در جریان است اما ژاپن پیشتاز آسیاست. به عنوان مثال نسبت مردم کره جنوبی که تا 50‌سالگی ازدواج نکرده‌اند چهار درصد است. همچنین در غرب کاهش ازدواج با افزایش زندگی مشترک بدون ازدواج همراه بود در حالی که فقط 6 /1 درصد از زوج‌های ژاپنی به این سبک زندگی می‌کنند. بنابراین در ژاپن ازدواج کمتر به معنای فرزندآوری کمتر است که برای کشور با جمعیت کهنسال و رو به کاهش یک نوع فاجعه به حساب می‌آید. در ژاپن فقط دو درصد از کودکان خارج از ازدواج متولد می‌شوند در حالی که این درصد در آمریکا و بریتانیا به 40 می‌رسد.
برخی از دلایل رویگردانی از ازدواج در ژاپن مشابه همان دلایلی است که در دیگر کشورهای ثروتمند دیده می‌شوند. زنان تحصیلات بهتری دارند، به دنبال شغل هستند، می‌توانند خود را از نظر مالی تامین کنند و خانواده سنتی را به عنوان تنها راه زندگی نمی‌بینند. اما برخی جزییات در ژاپن فرق می‌کنند. در ژاپن از زوج‌ها انتظار می‌رود تا زمان کوتاهی پس از ازدواج صاحب فرزند شوند بنابراین زنانی که تمایل دارند دیرتر بچه‌دار شوند انگیزه زیادی دارند که دیرتر ازدواج کنند. با این حال اکثر ژاپنی‌ها هنوز دوست دارند که در نهایت ازدواج کنند. موسسه ملی پژوهش‌های جمعیت و تامین اجتماعی که نهادی دولتی است در سال 2010 نتایج نظرسنجی خود را منتشر کرد: 86 درصد از مردان و 89 درصد زنان به ازدواج تمایل دارند.
اقتصاد بخش بزرگی از مشکل را تشکیل می‌دهد. زنان به دنبال مردانی هستند که امنیت مالی دارند و مردان می‌خواهند تامین مالی را بر عهده گیرند. اما در دورانی که جوانان بیشتری درگیر کارهای موقت یا پاره‌وقت شده‌اند امنیت مالی دشوار است. جانکی ایگاتا کارآموز 24‌ساله‌ای که در یک بنگاه هتل‌های زنجیره‌ای کار می‌کند می‌گوید: «من دوست ندارم همسر و فرزندانم به خاطر ناتوانی مالی من از یکسری تجربیات زندگی محروم شوند.» او قصد دارد ازدواج را تا اواسط یا اواخر دهه 30 زندگی به تاخیر اندازد. احتمال ازدواج مردان دارای شغل پاره‌وقت در مقایسه با شاغلان تمام‌وقت کمتر است.
این وضعیت در میان زنان برعکس است. شاغلان زن تمام‌وقت در مقایسه با همتایان شاغل پاره‌وقت خود کمتر ازدواج می‌کنند. مشکل آنها تداوم دیدگاه سنتی به مسوولیت‌های زناشویی است که رسیدگی به کارهای تمام‌وقت را برای یک زن دارای فرزند بسیار دشوار می‌سازد. شوهران این زنان اغلب از آنها می‌خواهند که شغل خود را رها کنند. نامزد سیکو درست سه ماه پس از آشنایی چنین درخواستی را مطرح کرد. درخواستی که او نپذیرفت. علاوه‌ بر این تقسیم کار منزل در ژاپن عادلانه نیست. مردان فقط یک ساعت و هفت دقیقه از روز را به کار منزل و مراقبت از فرزندان اختصاص می‌دهند در حالی که این زمان برای مردان آمریکایی سه ساعت و برای مردان فرانسوی 5 /2 ساعت در روز است. روزگار اومیایی (omiai) یا ازدواج‌های از قبل تنظیم‌شده سپری شده است. دانشجویان دانشگاهی بیشتر وقت خود را در گروه‌هایی می‌گذرانند که به تقویت رزومه آنها کمک می‌کند چرا که مشاغل خوب کمیاب هستند. کارگران ساعات طولانی به کار مشغول هستند. برخی عقیده دارند که مردان در مورد نزدیک شدن به شرکای بالقوه زندگی خود خجالتی‌تر یا تنبل‌تر شده‌اند.
مانع دیگر انتظارات بالاست. تاکاکو اوکی کارمند شرکت همسریابی «پارتنر» می‌گوید مراجعان اغلب می‌گویند «من، من، من» آنها به دنبال یک شریک رویایی هستند. خانم اوکی می‌گوید 18 ماه طول می‌کشد تا بتوان خودپسندی را از ذهن آنها خارج کرد. در کمترین حالت آنها به دنبال چیزی هستند که ژاپنی‌ها سه‌گانه متوسط می‌خوانند: درآمد متوسط، زیبایی متوسط، تحصیلات متوسط. مشکل ازدواج جوانان ژاپنی عامل کاهش نرخ باروری است. در حال حاضر نرخ باروری زنان ژاپنی از 13 /2 در سال 1970 به 43 /1 نزول کرده است. بنابراین تعجبی ندارد که جمعیت رو به کاهش است. برخی مردم از افزایش شمار افراد منزوی و «مجردان انگل» ابراز نگرانی می‌کنند. این گروه افرادی هستند که تا بزرگسالی همچنان نزد والدین زندگی می‌کنند. دولت می‌تواند حمایت‌های مالی فراهم سازد اما آن دسته از گروه‌ها و انجمن‌های مدنی که افراد را با جامعه پیوند می‌زدند در ژاپن و دیگر کشورها ضعیف شده‌اند. با کاهش مشاغل تمام‌وقت و دائمی، پیوند محکم بین کارکنان و شرکت‌ها نیز ضعیف شد. آقای یامادا جامعه‌شناس دانشگاه چوا که اصطلاح مجردان انگل را ابداع کرده است می‌گوید: «من نمی‌دانم وقتی والدین این افراد فوت کنند چه اتفاقی برایشان روی خواهد داد.»
هیچکدام از این مجردان دوستی از جنس مخالف ندارند هر چند خود نیز از آن دسته افرادی نیستند که وقت خود را به بازی‌های رایانه‌ای بگذرانند یا خود را در اتاق محبوس کنند. آقای یامادا اعتقاد دارد اگر افراد نمی‌خواهند ازدواج کنند باید روشی برای برقراری صمیمیت پیدا کنند. او در حال تحقیق بر روی این گروه از افراد است.
شینزو آبه نخست‌وزیر ژاپن نیز نگران است. دولت او از زنان می‌خواهد تا فرزندان بیشتری داشته باشند. دولت همچنین علاقه‌مند است تا ازدواج را به عنوان مبنای زندگی خانوادگی حفظ کند. دولت به شهرهایی که مراسم همسریابی برگزار می‌کنند یارانه می‌دهد، مهدکودک‌های بیشتری می‌سازد و مالیات بر درآمد زنانی را که سالانه بیش از یک میلیون ین درآمد داشتند حذف کرد. شاید این گونه اصلاحات به ازدواج کمک کند. کاهش ساعات کاری نیز مفید خواهد بود. از همه مهم‌تر آنکه مردان ژاپنی باید درک کنند که نمی‌توانند با همان شرایطی ازدواج کنند که پدرانشان خانواده تشکیل دادند. دولت‌ها معمولاً در تغییر اینگونه عادات فرهنگی ناتوان هستند اما این زنان و مردان ژاپنی هستند که در نهایت باید تصمیم بگیرند آیا می‌خواهند با یکدیگر زندگی کنند یا برای همیشه تنها بمانند.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها