پل میلگرام کیست و چه تاثیری در علم اقتصاد داشته است؟
بنیانگذار نظریه سازمانهای صنعتی
پل رابرت میلگرام اقتصاددان آمریکایی است که در روز ۲۰ آوریل سال ۱۹۴۸ میلادی در دیترویت متولد شد و یکی از شناختهشدهترین و فعالترین اقتصاددانان دنیا در زمینه نظریه بازیها و اقتصاد اطلاعات است. این دو حوزه جدیدترین بخشهای علم اقتصاد است که مطالعات انجامشده در این زمینه در سالهای اخیر افزایش یافته است و اغلب برندگان نوبل اقتصاد سالهای اخیر افرادی هستند که در این زمینهها فعالیت میکردند.
پل رابرت میلگرام اقتصاددان آمریکایی است که در روز ۲۰ آوریل سال ۱۹۴۸ میلادی در دیترویت متولد شد و یکی از شناختهشدهترین و فعالترین اقتصاددانان دنیا در زمینه نظریه بازیها و اقتصاد اطلاعات است. این دو حوزه جدیدترین بخشهای علم اقتصاد است که مطالعات انجامشده در این زمینه در سالهای اخیر افزایش یافته است و اغلب برندگان نوبل اقتصاد سالهای اخیر افرادی هستند که در این زمینهها فعالیت میکردند.
تخصص اصلی این اقتصاددان ۶۸ساله آمریکایی که در بسیاری از نشریات اقتصادی از او به عنوان یکی از پرکارترین اقتصاددانان جهان نام میبرند، در نظریه بازیها، نظریه حراج و استراتژی قیمتگذاری است. او از سال ۱۹۸۷ میلادی تاکنون در سمت استاد در دانشگاه استنفورد آمریکا مشغول به کار است و یکی از تاثیرگذارترین اقتصاددانان این رشته محسوب میشود. وی در ایجاد نظریه بدون تجارت؛ با نانسی استوکی همکاری کرد و در ایجاد قوانین و ساختارهای حراجیهای بزرگ در آمریکا مشارکت زیادی داشت.
او از پدری کانادایی و مادری آمریکایی متولد شد و محل تولد وی در دیترویت آمریکا بود. پل میلگرام که دومین فرزند پسر خانوادهای بود که چهار فرزند پسر داشتند، در سن شش سالگی به همراه خانوادهاش به میشیگان نقل مکان کرد و در مدرسه اوک پارک میشیگان مقطع ابتدایی و دبیرستان را طی کرد. در دوره دبیرستان بود که او بازی شطرنج و تحلیلهای مرتبط با این بازی را یاد گرفت و زیربنای علاقهمندی او به بازیهای استراتژیک ایجاد شد و در همین سالها ریشه علاقه وی به علم ریاضیات هم بنا نهاده شد. در انتهای دوره دبیرستان پل میلگرام جوان به رشته ریاضیات علاقهمند شد و وارد رقابتهای ریاضیات در ایالت میشیگان شد. در تابستان سال سوم دبیرستان این اقتصاددان برجسته در دورههای آموزشی ریاضیات دانشگاه دولتی اوهایو شرکت کرده بود و به همین دلیل توانست در مسابقات ایالتی ریاضیات رتبه خوبی کسب کند و انگیزه تحصیل در این رشته را به دست آورد.
علاقه وی به ریاضیات تا آنجا پیش رفت که او ریاضیات را به عنوان رشته دانشگاهی انتخاب کرد و در سال ۱۹۷۰ میلادی با مدرک کارشناسی ریاضیات از دانشگاه میشیگان فارغالتحصیل شد. وی سالها به عنوان مشاور در شرکتهای بیمه آمریکا کار کرد و یکی از کارشناسان خبره در این زمینه بود تا اینکه تصمیم به ادامه تحصیل گرفت. البته همیشه از این دوره کاری چهارساله به عنوان یکی از مهمترین دورههای کاریاش یاد میکند وبر این باور است که در سالهای مذکور بود که توانست علاقه خود را بشناسد و با کاستیهای موجود در علم اقتصاد آشنا شود.
وی در سال ۱۹۷۵ میلادی در رشته امبیای و در مقطع کارشناسی ارشد تحصیلاتش را آغاز کرد ولی بعد از اتمام سال اول تحصیلاتش از وی برای تحصیل در مقطع دکترا دعوت و موفق شد تا در سال ۱۹۷۸ کارشناسی ارشد رشته آمار و در سال ۱۹۷۹ دکترای رشته بازرگانی را دریافت کند. اخذ این مدارک تحصیلی آغاز مطالعات جامع و گسترده وی بود. روزنامه نیویورکر در این زمینه نوشت: میلگرام بعد از اتمام دوره دکترا وارد وادی مطالعاتی شد. او اقتصاددانی است که هیچگاه تلاش خود را متوقف نکرد و همیشه برای کار بیشتر و مطالعه بیشتر وقت گذاشت. در این سالها بارها در کمیته نوبل حضور داشت و بارها جوایز ملی و کشوری دریافت کرد و همیشه به عنوان یکی از برترینهای رشته اقتصاد در دنیا بود.
پایاننامه دکترای او در سال ۱۹۷۹ میلادی در مورد نظریه حراج بود و توانست برنده جایزه لئونارد ساویج شود. وی بعد از تکمیل پایاننامه دکترای خود چند مقاله در زمینه نظریه حراج و مناقصات تالیف کرد که در سمینارها و کنفرانسهای مختلف عرضه شد و اسم او را در سطح بینالمللی مطرح کرد. مشاور وی هنگام نوشتن پایاننامه دکترا رابرت ویلسون بود که در سالهای بعد در طراحی طیف حراج که توسط کمیسیون ارتباطات فدرال مورد استفاده قرار گرفت با میلگرام همکاری کرد. او هماکنون یکی از همکاران بسیار نزدیک میلگرام است و مقالات زیادی با همکاری هم تالیف و چاپ کردهاند.
مشاغل آکادمیک
میلگرام بعد از دریافت مدرک دکترا در رشته بازرگانی به عنوان استاد دانشگاه در مدرسه مدیریت کلوگ در دانشگاه نورث وسترن مشغول به کار شد و این شغل در فاصله سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۳ میلادی ادامه پیدا کرد. در بخش اقتصاد مدیریتی و علوم تصمیمگیری میلگرام به همراه راجر میرسون، بنت هولمستروم، نانسی استوکی، رابرت وبر، و جان رابرتس حضور داشت که تمامی آنها در طول سالهای کاری خود برنده نوبل اقتصاد شدند. وی در این سالها موفق شد تا ارتباط بین احتمالات و آمار و علم اقتصاد را پررنگتر کند و به همین دلیل یکی از اثرگذارترین اقتصاددانان این سالها بود. بعد از اتمام دوره کاری وی در این دانشگاه، اقتصاددان برجسته آمریکایی به ییل رفت و تدریس در این دانشگاه را آغاز کرد. از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ میلادی وی به عنوان استاد اقتصاد و مدیریت در دانشگاه ییل مشغول به کار شد و در سال ۱۹۸۷ میلادی به استنفورد بازگشت و کارش را به عنوان استاد رشته اقتصاد در این دانشگاه از سر گرفت. او راهنمایی پایاننامههای دکترای زیادی را بر عهده داشت که از جمله آنها میتوان به راهنمایی پایاننامه سوزان آتنی اشاره کرد که
برنده مدال جان بیتس کلارک شد.
او به عنوان سردبیر در شمار زیادی از مجلات علمی کار کرده است که از جمله آنها میتوان به سردبیری مجله گذر اقتصادی آمریکا؛ و اکونومتریکا و ژورنال نظریههای اقتصادی اشاره کرد. او در سال ۱۹۸۴ میلادی به عنوان عضو افتخاری جامعه اقتصادسنجی آمریکا انتخاب شد و در سال ۱۹۹۲ میلادی عضو آکادمی آمریکایی هنر و علم شد. در سال ۱۹۹۶ میلادی این اقتصاددان برجسته آمریکایی در تقدیر از ویلیام ویکری سخنرانی تاثیرگذاری در محل اعطای جایزه نوبل اقتصاد انجام داد. ویلیام ویکری تنها سه روز بعد از اعلام جوایز نوبل در سال ۱۹۹۶ درگذشت و در زمان اعطای این جوایز در محل حضور نداشت. در سال ۲۰۰۶ این اقتصاددان برجسته به عنوان رئیس آکادمی ملی علوم در آمریکا انتخاب شدکه یکی از مهمترین و قابل احترامترین جوامع در آمریکاست.
جوایز میلگرام
او تاکنون سه جایزه مهم در حوزه اقتصاد دریافت کرده است. اولین جایزه در سال ۲۰۰۸ میلادی بود و جایزه آروین پلین نمرز در حوزه اقتصاد بود که به دلیل مشارکت و تلاش وی برای افزایش شناخت روی نقش اطلاعات و انگیزهها روی مسائل مختلف از قبیل حراجها، نظریه شرکتها و در نهایت بازارهای چندجانبه به او داده شد. او در سال ۲۰۱۲ میلادی هم جایزه پیشگامان اطلاعات بیبیویای را در حوزه اقتصاد، امور مالی و مدیریت از آن خود کرد و دلیل اعطای این جایزه به وی مطالعات گسترده میلگرام در بخشهای مختلف علم اقتصاد از قبیل حراجیها، طراحی بازار، قراردادها و انگیزهها، اقتصادهای صنعتی، اقتصاد سازمانها، امور مالی و نظریه بازیها بود.
او درسال ۲۰۱۳ میلادی به عنوان معاون رئیس اتحادیه اقتصادی آمریکا انتخاب شد و در روزهای نوزدهم و بیستم ماه آوریل سال ۲۰۱۳ کنفرانسی به افتخار شصت و پنجمین سالگرد تولد وی در دانشگاه استنفورد برگزار شد. وی در سال ۲۰۱۴ میلادی جایزه گلدن گوس را به دلیل مطالعات گسترده و اثرگذاری در طراحی نظریه حراج و کاربردی کردن آن دریافت کرد.
مطالعات میلگرام
میلگرام در حوزههای مختلفی ازعلم اقتصاد مطالعه کرده است و همین مساله سبب شد تا نام او به عنوان اقتصاددانی که در مسائل مختلف کار کرده است مطرح شود. ولی اصلیترین حوزههای مطالعاتی او را میتوان نظریه حراج، نظریه بازیها، اقتصاد اطلاعات، سازمانهای صنعتی و نظریه سازمانها دانست که حوزههای تازهای در علم هستند و هر روز زمینه تازهای در این حوزهها کشف و شناسایی میشود.
وی بالغ بر ۱۰۰ مقاله علمی منتشر کرده است و بالغ بر ۶۸ هزار و ۸۰۰ بار از مقالات وی در مقالات علمی و ژورنالیستی نقل قول شده است. اما یکی از مهمترین حوزههای کاری میلگرام سازمانهای صنعتی بود و او به همراه جان رابرتس ایدههای مرکزی و مهمی در زمینه اطلاعات همزمان در سازمانهای صنعتی ایجاد کرد. کار جرج اکرلوف و جوزف استیگلیتز و مایکل اسپنس که در دهه ۱۹۷۰ میلادی انجام شده بود مفاهیم زیربنایی و اصلی نظریههای عنوانشده ازسوی این اقتصاددان برجسته آمریکایی بود. اگرچه در نتیجه مطالعات میلگرام و رابرتس در دهه ۱۹۸۰ میلادی در کاربرد نظریه بازیها با اطلاعات ناقص در مسائل سازمانهای صنعتی بود که اهمیت حوزههای مطالعاتی این اقتصاددان در علم بیش از پیش مشخص شد.
او در حوزه امور مالی اقتصاد کلان هم مطالعاتی انجام داد و بازارهای اوراق قرضه یکی از اصلیترین زیربخشهای این حوزه بوده است. میلگرام و استوکی در سال ۱۹۸۲ میلادی تلاش کردند تا به این سوال پاسخ دهند که چرا مردم اوراق قرضه را مبادله میکنند و آیا کسی در نتیجه این فعالیت سفتهبازی سودی به دست میآورد یا خیر؟ نظریه مشهور بدون تجارت؛ که در یکی از مقالات میلگرام عنوان شده بود بیان میکرد اگر بازرگانان عقاید اولیه مشابهی داشته باشند و انگیزههای تجاری کاملاً انگیزههای سفتهبازی باشد، پس دیگر هیچ فعالیت سفتهبازی نباید اتفاق بیفتد. دلیل این مساله هم اینجاست که تمامی افراد فعال در بازار اوراق قرضه میتوانند به طور صحیح نتیجه این اطلاعات روی قیمتهای تعادلی را تفسیر کنند و انتظار داشته باشند که افراد دیگر هم به صورت عقلایی در این بازار وارد شوند. در نتیجه این مساله یک فرد فعال در بازار اوراق قرضه که اطلاعات درست و کاملی ندارد اطمینان خواهد داشت که در مقابل یک فرد آگاه در مورد اجزا و زیربخشهای بازار متحمل زیان خواهد شد و به همین دلیل بهتر است که وارد بازار نشود. البته نظریه این اقتصاددان اجزا و بخشهای زیادی دارد و
تشریح جزییات آن کار دشواری است ولی مساله مهم اینجاست که دیدگاههای این اقتصاددان در حوزه اطلاعات و تصمیمگیری متفاوت از دیگر فعالان اقتصادی همدوره او بود که باعث شد او به عنوان یک فرد شاخص و متفاوت در عرصه اقتصاد حضور بسیار پررنگی داشته باشد.
اقتصاد اطلاعات و سازمانها یکی دیگر از حوزههای مهم مطالعاتی این اقتصاددان برجسته آمریکایی بود و ریشه آن به سال ۱۹۸۷ میلادی بازمیگردد. او در مقالهای که همان سال به همراه هولمسترانگ ارائه داد یک تکنیک تازه برای مطالعه مشکلات آژانسهای چندبعدی ارائه داد و هدف اصلی در مقاله این بود که طرحهای خطی ساده تحت شرایط خاصی قابلیت بهینه شدن را دارد. ولی شاید بتوان از مقالات تالیفشده و مطالعات انجامشده در زمینه سازمانهای صنعتی به عنوان مهمترین حوزه مطالعاتی وی نام برد. مطالعات گسترده او در زمینه سازمانهای صنعتی سبب شد این بخش از علم توسعه زیادی پیدا کند و مفاهیم تازهای به دایره علم اقتصاد اضافه شود.
زمینههای تدریس
از زمانی که میلگرام به عنوان استاد تدریس در دانشگاههای آمریکا را آغاز کرد تاکنون، دروس مختلفی را تدریس کرده است، در دهه ۱۹۹۰ میلادی وی دروس مشهوری در مقطع کارشناسی ایجاد کرد که در زمینه بنگاههای مدرن در نظریه و عمل بود و بر مبنای یافتههای کتابی که با جان رابرتس تالیف کرده بود، ایجاد کرد، در اوایل قرن بیست و یکم میلادی پل میلگرام و الوین راث تدریس اولین درس را در مقطع تحصیلات تکمیلی آغاز کردند که این درس طراحی بازار نام داشت و مفاهیمی در زمینه حراجها، تناسبها و دیگر بخشهای مرتبط با حوزه اقتصاد را دربر داشت. میلگرام در تدریس خود همیشه به حوزه عمل نظریههای اقتصادی توجه داشت و به دانشجویانش در مورد آنچه مدلهای اقتصادی میتوانند پیشبینی کنند و آنچه مدلهای اقتصادی نمیتوانند پیشبینی کنند، تاکید میکرد. وی روی فرضیاتی که در افزایش قدرت پیشبینی نظریههای اقتصادی موثر است تاکید زیادی میکند تا دانشجویان را متوجه ضعفها و قوتهای مدلهای اقتصادی بکند. وی در مورد فرضیات انتخاب عقلایی میگوید: با وجود نقصها و ضعفهای مدلهای انتخاب عقلایی، ابزار قدرتمندی
برای سیاستهای تحلیلی در اختیار فعالان اقتصادی قرار میدهد و باید از این نظریه استفاده شود.
وی در تمانی سخنرانیهای خود هم در مورد ضعفهای نظریههای اقتصادی صحبت کرده بود و همیشه بیان میکرد این نظریهها و مدلها تنها در صورتی قابل استفاده است که فرضیاتش رعایت شود. ولی واقعیت اینجاست که نمیتوان و نباید به دلیل نقصها و ضعفهای این مدلها آنها را کنار زد بلکه باید از قدرت پیشبینی آنها حداکثر استفاده را کرد.
مهمترین مقالاتی که تالیف و منتشر کرده است
این اقتصاددان ۶۸ساله آمریکایی طی بالغ بر ۳۰ سالی که در این حوزه فعالیت کرده است، دهها مقاله تالیف کرد که مهمترین آنها عبارتند از:
■ ساختار اطلاعات در حراجهای رقابتی که در سال ۱۹۷۹ میلادی و بر مبنای پایاننامه دکترایش تالیف کرد و بسیار مورد توجه فعالان اقتصادی در دنیا قرار گرفت.
■ انتظارات عقلایی، تحصیل اطلاعات و حراجهای رقابتی؛ که در سال ۱۹۸۱ میلادی در نشریه اکونومتریکا منتشر شد.
■ حد قیمتگذاری و ورود تحت شرایط اطلاعات ناکامل: تحلیل تعادلی؛ که در سال ۱۹۸۲ میلادی در نشریه اکونومتریکا منتشر شد. این مقاله از سوی پل میلگرام و جان رابرتس تالیف شده بود و بعد از انتشار بالغ بر ۱۰۰ بار توسط اقتصاددانان دیگر مورد مطالعه قرار گرفت.
■ قیمت و سیگنالهای تبلیغاتی کیفیت محصول؛ که در سال ۱۹۸۶ میلادی و با همکاری جان رابرتس تالیف شده است و نشریه اقتصاد سیاسی آن را منتشر کرد.
■ یکسانی اطلاعات، رفتار استراتژیک و سازمانهای صنعتی؛ که توسط پل میلگرام و جان رابرتس در سال ۱۹۸۷ میلادی تالیف شد و نشریه گذر اقتصادی آمریکا در صفحات ۱۸۴ تا ۱۹۳ آن را چاپ کرد.
■ اشتغال، قراردادها، فعالیتهای اثرگذار و طراحی سازمانهای کارآمد؛ که در سال ۱۹۸۸ میلادی تالیف شد و نشریه اقتصاد سیاسی آمریکا آن را منتشر کرد.
■ اقتصاد تولید مدرن، تکنولوژی، استراتژی و سازمان؛ این مقاله در سال ۱۹۹۰ توسط پل میلگرام و جان رابرتس تالیف شد و گذر اقتصادی آمریکا آن را چاپ کرد.
■ آمارهای مقایسهای مونوتون؛ که پل میلگرام و کریس شانون در سال ۱۹۹۴ آن را تالیف کردند و نشریه اکونومتریکا آن را منتشر کرد.
■ نظریه بازیها و طیف حراجها؛ که درسال ۱۹۹۸ میلادی تالیف شد و نشریه گذر اقتصادی اروپا آن را منتشر کرد.
آخرین مقالات منتشر شده از وی را میتوان اینطور دستهبندی کرد:
■ طراحی مکانیسم تخصیص تصادفی: نظریه و کاربرد؛ این مقاله در سال 20۱۳ و با همکاری چی بودیش و کوجیکا وای کی تالیف شده است. نشریه گذر اقتصادی آمریکا این مقاله را چاپ کرد.
■ مسائل بحرانی در تمرین طراحی بازار؛ که در سال ۲۰۱۱ تالیف و چاپ شد و نشریه سوالات اقتصادی آمریکا این مقاله را منتشر کرد.
■ مکانیسم سادهسازیشده با کاربرد در حراجهای دارای اسپانسر؛ که در سال ۲۰۱۰ میلادی ازسوی نشریه بازیها و رفتار اقتصادی چاپ شد.
■ قیمتهای افزایشی و بستههای مناقصه: تحلیل نظری و تجربی؛ که در سال ۲۰۱۰ در ژورنال اقتصادی آمریکا: اقتصاد خرد چاپ شد.
دیدگاه تان را بنویسید