تاریخ انتشار:
آینده نفت
شکستن عادت
در آغاز قرن بیستم، آزاردهندهترین چالش زیستمحیطی که شهرهای بزرگ جهان با آن روبهرو بودند محلههای فقیرنشین، فاضلاب یا دوده نبود، بلکه سرگین اسبها بود.
در آغاز قرن بیستم، آزاردهندهترین چالش زیستمحیطی که شهرهای بزرگ جهان با آن روبهرو بودند محلههای فقیرنشین، فاضلاب یا دوده نبود، بلکه سرگین اسبها بود. در لندن در سال 1900، حدود 300 هزار اسب واگنها و درشکهها، چهارچرخهها و گاریها را میکشیدند و پشت سر خود باتلاقی از سرگین به جای میگذاشتند. شهروندان نیویورک، شهری که 100 هزار اسب داشت، از همین مصیبت رنج میبردند؛ آنها ناچار بودند در زمان بارش باران برای جریان به راه افتاده از سرگین و در روزهای آفتابی برای تل سرگین پر از مگس کاری بکنند. در نخستین کنفرانس بینالمللی برنامهریزی شهری که در سال 1898 در نیویورک برگزار شد، موضوع سرگین در صدر دستور کار قرار گرفت. هیچ راهحلی برای آن یافت نشد و نمایندگان ناامید یک هفته زودتر به خانههای خود بازگشتند.
اما یک دهه بعد مشکل سرگین همچنان وجود داشت اما دست ناپیدای بازار آن را پاک کرد. هنری فورد نخستین مدل T خود را تولید کرد که ارزان، سریع و تمیز بود. تا سال 1912 تعداد خودروهای نیویورک از تعداد اسبها بیشتر شد و در سال 1917 آخرین تراموای اسبکش در منهتن به کار خود پایان داد. این همزمان با آغاز عصر نفت بود.
این عصر یکی از سریعترین و پرشتابترین پیشرفتها را داشت. اگر زغالسنگ انقلاب صنعتی را به راه انداخت، نفت موتور احتراق درونی، پرواز و این مفهوم قرن بیستمی را که تواناییهای بشر نامحدود است، روشن کرد؛ نفت انسان را به ماه و فراتر از آن رساند. تولیداتی که زندگی بشر را تغییر دادهاند- از رژلب گرفته تا دستگاه پخش سیدی، از کلاه ایمنی موتور سیکلت گرفته تا آسپیرین- همگی دارای ترکیبات پتروشیمی هستند. تراکتورها و کودهایی که غذای ارزانتر و پلاستیک مورد استفاده برای بستهبندی را در اختیار ما قرار میدهند، همگی محصولات فرآوردههای پتروشیمی هستند.
نفت تاریخ را تغییر داده است. زخم جنگهای نفتی، شوکهای نفتی و نشتهای نفتی در 100 سال گذشته بر جای مانده است و حتی در قرن 21 نیز استیلای نفت به قوت خود باقی است. نفت میتواند به هر چیزی سرعت ببخشد، اما قانون کلی در بازار نفت این است که تغییر دادن ترکیب سوخت فرآیندی زمانبر است. در زمان تحریم نفت از سوی اعراب در سال 1973، نفت 46 درصد ذخیره انرژی جهان را تشکیل میداد. در سال 2014 نفت هنوز هم سهم 31درصدی داشت که این میزان برای زغالسنگ 29 درصد و برای گاز طبیعی 21 درصد بود. رقبای سوختهای فسیلی مانند انرژی باد، خورشید و زمین-گرمایی، که به سرعت در حال رشد هستند روی هم رفته کمی بیش از یک درصد سهم جهانی را تشکیل میدهند.
اسبهایی برای مسیر
اما تغییر از نیروی اسب به اسب بخار، اصطلاحی که اریک موریس از دانشگاه کلِمسون در کارولینای جنوبی آن را بیان داشت، تمثیلی کاربردی برای زمان ماست. صد سال پیش نفت ناجی محیط زیست شناخته میشد. اما اکنون مشکلاتی که تولیدات آن ایجاد میکنند مانند مشکلات سرگین در زمان گذشته است: یعنی تهدیدی برای سلامت عمومی و محیط زیست.
نفت با وجود قدرت ماندگارش، به مرحله مدل T خود رسیده است. خطر پیش رو سقوط آنی تقاضا نیست بلکه آغاز تغییر در استراتژیهای سرمایهگذاری از یافتن منابع جدید نفت به سوی یافتن جایگزینهایی برای نفت است. کاتالیزور آنی واکنش جهانی به تغییرات اقلیمی است. توافق پاریس در سال گذشته که شانس 50-50 برای حفظ گرمایش زمین در کمتر از دو درجه سانتیگراد بالاتر از سطح پیش از دوران صنعتی شدن را پیشنهاد داد و احتمالاً آن را تا 5 /1 درجه سانتیگراد محدود کند، از نظر برخیها اعلان جنگ علیه سوختهای فسیلی است.
آن توافق با انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور بعدی آمریکا که تغییرات اقلیمی را تنها یک شوخی احمقانه میداند به تردید کشیده شده است. اما اگر مصرفکنندگان بزرگ انرژی مانند اتحادیه اروپا، چین و هند به کنترل گرمایش زمین پایبند بمانند، تمام سوختهای فسیلی تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. آژانس بینالمللی انرژی (IEA) که سازمان جهانی پیشبینیکننده است، میگوید برای رسیدن به هدف دو درجه سانتیگرادی، تقاضای نفت باید به اوج خود در سال 2020 یعنی 93 میلیون بشکه در روز برسد که درست کمی بالاتر از سطح کنونی است. مصرف نفت در حملونقل مسافر و بار در 25 سال آینده کاهش مییابد و برق، گاز طبیعی و سوختهای زیستی جایگزین آن میشود. هیچ کدام از امضاکنندگان توافق پاریس چنین اقدام شدیدی انجام ندادهاند، اما با سقوط هزینه انرژیهای تجدیدپذیر و باتریها چنین تغییری به نظر غیرقابل اجتناب میرسد. شرکت تحقیقات سرمایهگذاری برنِشتِین میگوید: «چه تغییرات اقلیمی را باور داشته باشید چه نداشته باشید، تغییری توقفناپذیر از زغالسنگ و نفت به سوی سوختهایی با کربن کمتر در حال رخ دادن است، که سرانجام به عصر نفت پایان میبخشد.»
تردید اندکی وجود دارد مبنی بر اینکه زغالسنگ همان سوخت فسیلی است که بیشترین آسیب را در راه این تغییر خواهد دید. در سال 2014 سوختهای فسیلی 46 درصد تولید دیاکسیدکربن مبتنی بر سوخت در جهان را به خود اختصاص دادند که این رقم در مورد نفت 34 درصد و گاز طبیعی 20 درصد بود. به دلیل پاک بودن نسبی گاز طبیعی احتمالاً آخرین سوخت فسیلی باشد که مصرف آن کنار گذاشته میشود. بسیاری برق تولیدشده با گاز و سایر سوختهای تجدیدپذیر را نخستین گام در جهت تعمیر اساسی سیستم انرژی جهانی میدانند.
این گزارش ویژه بر نفت تمرکز دارد زیرا بزرگترین و تنها مولفه صنعت انرژی و کالایی است که با مبلغ سالانه 105 تریلیارد بیشترین میزان داد و ستد جهانی را به خود اختصاص داده است. نیمی از 10شرکت برتر فهرستشده از سوی فورچون 500 (Fortune 500) تولیدکننده نفت هستند و شرکت غیربورسی آرامکو عربستان به تنهایی تمام آنها را کوچک جلوه میدهد. کشورهای با پشتوانه مالی نفت به ژئوپولتیک جهانی و نیز به کشورهایی که در چنگ دیکتاتورها و تروریستها گرفتارند ثبات میبخشند و تولیدات آنها 93 درصد حملونقل جهان را تامین میکند و بنابراین قیمت آن بر همگان تاثیر میگذارد. از آنجا که نوسان قیمت نفت خام از سال 2014 آغاز شده است، جهان لحظهای شاهد آسیبی بود که صنعت تضعیفشده نفت میتواند ایجاد کند. زمانی که قیمت نفت در ژانویه امسال به کمتر از 30 دلار در بشکه سقوط کرد، بازار سهام طبق پیشبینی سقوط کرد، تولیدکنندگان نفت مانند ونزوئلا و نیجریه به کسری بودجه و ناآرامی اجتماعی مبتلا و برخی شرکتهای شیل در آمریکا دچار ورشکستگی شدند. اما تاثیرات مثبتی نیز وجود داشته است. عربستان سعودی به برنامهریزی برای اقتصادی که کمتر به نفت وابسته باشد روی
آورد و اعلام کرد بخشی از شرکت آرامکو را به بخش خصوصی واگذار میکند. دیگر تولیدکنندگان خاورمیانه با اشتیاق از انرژی خورشیدی استقبال کردهاند. بعضی از کشورهای مصرفکننده نفت از قیمت پایین نفت برای کاهش یارانههای سوخت بهره بردهاند.
شرکتهای نفتی غربی این بحران را با وجود مصیبتی جدید به دلیل اهمیت یافتن گرمایش زمین از سر گذراندهاند. در آمریکا کمیسیون ارز و اوراق بهادار و دفتر دادستان کل نیویورک در حال تحقیق در شرکت اگزون موبیل، بزرگترین شرکت خصوصی نفتی جهان، بر سر این موضوع هستند که آیا این شرکت به طور کامل خطرات ناشی از اقدامات برای کاهش تغییرات اقلیمی بر منابع گسترده آن را افشا کرده است یا خیر. سهامداران هم در آمریکا و هم اروپا فشار زیادی بر شرکتهای نفتی وارد میکنند تا توضیح دهند اگر مقررات مربوط به تغییرات اقلیمی کشورهای جهان را مجبور کند تا خود را از نفت محروم کنند آنها چگونه کسبوکار خود را مدیریت میکنند. مارک کارنی، رئیس بانک انگلستان هشدار داده است تغییر انرژی مصرفی میتواند محدودیتهای شدیدی بر ثبات مالی تحمیل کند؛ و اینکه تا 80 درصد منابع سوخت فسیلی بلااستفاده میشود. فریاد استمداد صنعت نفت یعنی «حفاری، حفاری» اکنون پاسخی گوشخراش دریافت کرده است: «آن را زیر زمین نگه دار!»
کدام اوج؟
این نشاندهنده تغییری بزرگ است. در سراسر عصر نفت، بزرگترین نگرانی درباره امنیت ذخایر انرژی بوده است. قدرتهای استعماری برای دسترسی به نفت با هم جنگیدهاند. سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) توسط تولیدکنندگان نفت برای محافظت از میراث نفتیشان و بالابردن قیمتها تاسیس شد. در قرن بیستم نگرانی عمده «نقطه اوج تولید نفت» بود، زمانی که ذخایر شروع به کاهش کرد. اما اکنون، همانطور که دنیل یارگین، مورخ نفتی و برنده جایزه پولیتزر میگوید: «نقطه چرخشی برای این پرسش که «چه زمانی نفت تمام میشود؟» به سوی این پرسش که «ما تا چه مدت نفت مصرف خواهیم کرد؟» وجود دارد.» اکنون «نقطه اوج تولید نفت» را «نقطه اوج تقاضای نفت» بخوانید.
نفت سالها برای تهیه سوخت وسایل نقلیه سنگین، هواپیماها و کشتیها و برای تهیه پلاستیک، مورد نیاز بوده است. اما از آمریکا گرفته تا چین، استاندارد گازهای خروجی از وسایل نقلیه سختتر شده است و آنها منفعت بیشتری از مصرف کمتر سوخت میبرند. آلودگی هوا و احتراق در شهرهای بزرگ کشورهایی مانند چین و هند را به یافتن جایگزین برای بنزین و گازوئیل به عنوان سوخت وسایل حملونقل سوق میدهد. شرکتهای خودروسازی مانند تسلا، شورولت و نیسان طرحهایی را برای فروش گسترده خودروهای برقی با سوبسیدهایی حدود 30 هزار دلار اعلام کردهاند تا خرید آنها راحتتر شود و در سراسر دنیا نقش انرژی در رشد تولید سرانه داخلی در حال کمرنگ شدن است. تحلیلگرانی که فکر میکنند توافق پاریس نشاندهنده نقطه عطفی در تلاشهای جهانی برای کاهش تولید گازهای گلخانهای است میگویند مصرف جهانی نفت میتواند قبل از سال 2020 کاهش یابد. این امر بدان معناست که شرکتها ناچارند منحصراً بر نفت سهلالوصول مانند نفت خاورمیانه و استانهای نفتخیز شیل آمریکا تمرکز یابند به جای آنکه به پروژههای گران و پیچیده با دورههای بازخورد بلندمدت مانند پروژه Arctic، پروژه شن نفتی کانادا
یا پروژههای اکتشاف نفت در عمق اقیانوس متمرکز شوند. با وجود این بسیاری از فعالان این صنعت همچنان گفتوگو درباره نقطه اوج تقاضا را به کناری مینهند. آنها باور ندارند که دولتها اراده سیاسی برای اجرای اهداف اقلیمی در هر چیزی مانند تسریع بخشیدن به پیشبینیهای توافق پاریس دارند. در آمریکا آنها این ایده را به تمسخر میگیرند که ملتی که حول موضوع اتومبیل ساخته شده میتواند سریعاً بنزین را کنار بگذارد. و خالد الفلیح، وزیر انرژی عربستان سعودی، برآورد میکند جهان همچنان به سرمایهگذاری در زمینه نفت تا یک تریلیون دلار در سال تا 25 سال آینده نیاز دارد.
تعدادی از شرکتهای نفتی بزرگ قبول دارند که در آینده احتمالاً ناگزیرند کمتر در زمینه نفت و بیشتر در زمینه گاز طبیعی و نیز انرژیهای تجدیدپذیر و باتریها سرمایهگذاری کنند. رباح آرِزکی، رئیس بخش کالاها در صندوق بینالمللی پول میگوید «جهان احتمالاً در آستانه بزرگترین آشوب در زمینه نفت است.»
این گزارش استدلال میکند جهان باید با سرنوشت نفت و پایان عصر آن روبهرو شود حتی اگر برای لحظهای به نظر برسد که این آینده دور است و باید این سه پرسش را از خود بپرسد: آیا کل این صنعت با تحقیق و بررسی در زمینه جایگزین سوختهای فسیلی به تغییرات اقلیمی میپردازد، یا آیا با دندانهای تیزشده برای آینده نفت مبارزه میکند؟ آیا صف طولانی سرمایهگذاران در صنعت نفت آماده پرداختن به تغییرات اقلیمی هستند؟ و آیا مصرفکنندگان هم در کشورهای غنی و هم فقیر برای جایگزین کردن غرش موتور بنزینی با صدای ضعیف باتری هستند؟
منبع:اکونومیست
منبع:اکونومیست
دیدگاه تان را بنویسید