تاریخ انتشار:
افزایش قدرت دفاعی اروپا
افزایش بهرهوری
در عصر محدودیتهای شدید مالی آینده دفاع در اروپا به این بستگی دارد که بهرهوری تا چه اندازه به معادلات سیاسی وارد میشود. دولتهای اروپا بین منگنه قرار گرفتهاند. از یک طرف آنها تعهد دارند منابع بیشتری به امور دفاعی اختصاص دهند و از طرف دیگر وضعیت مالی آنها نابسامان است.
در عصر محدودیتهای شدید مالی آینده دفاع در اروپا به این بستگی دارد که بهرهوری تا چه اندازه به معادلات سیاسی وارد میشود. دولتهای اروپا بین منگنه قرار گرفتهاند. از یک طرف آنها تعهد دارند منابع بیشتری به امور دفاعی اختصاص دهند و از طرف دیگر وضعیت مالی آنها نابسامان است. اروپا از درون و از جانب متحدانش تحت فشار قرار گرفته تا مسوولیت بیشتری در زمینه دفاع و امنیت، به ویژه در منطقه خودش بر عهده گیرد. ژنرال آندره راسموسن، دبیرکل ناتو، اعلام کرد اروپا باید بار بیشتری در زمینه دفاع بر دوش بگیرد و آشکارا خود را متعهد سازد در برخی قابلیتهای اصلی دفاعی مشارکت یا حتی خود قابلیتهایی را فراهم کند. اما مطالعهای که در آوریل 2013 با مشارکت 100 مدیر اجرایی امور دفاعی اروپا انجام گرفت، نشان میدهد انقباض محیط مالی فضا را برای مانور دادن در بودجههای ملی تنگتر کرده است. 76 درصد از پاسخدهندگان اعلام کردند، الزامات ریاضتی مهمترین عامل شکلدهی وضعیت دفاعی اروپاست. این فشار دوگانه از قبل محدودیت قابلیتهای نظامی را آشکار کرده است. در اقدام نظامی سال 2011 علیه لیبی حقایق نگرانکننده بروز کرد. اروپا نتوانست امکانات خط مقدم
مانند هواپیما، کشتی نظامی، تجهیزات جاسوسی، سوختگیری مجدد و پهپادها را بدون کمک آمریکا فراهم سازد. در عرصه کلی نیز اروپا نمیتواند این هدف ناتو را محقق سازد که 50 درصد از کل نیروهای نظامی باید آماده به خدمت باشند. علاوه بر این اروپا به هدف آرایش نظامی پایدار نیز دست نیافته است. این شکافها از پراکندگی نیروهای دفاعی اروپا ناشی میشود که تقریباً شش برابر ایالات متحده از سامانههای تسلیحاتی استفاده میکند در حالی که کمتر از نصف ایالات متحده برای آن هزینه تخصیص داده است. برای نیروهای اندازه کوچک و متوسط، اقتصاد هزینههای ثابت بزرگ (که نشانگر بودجه دفاعی است) بدان معناست که حذف کامل یک قابلیت نظامی از آرایش مجدد آن عاقلانهتر است. اما هنگامی که چند کشور با هم قابلیتهایی را حذف کنند، شکافی عمیق و خطرناک در منطقه ایجاد میشود که هیچ کدام از کشورهای بزرگتر به تنهایی نمیتوانند آن را بپوشانند. کشورهای بزرگ مجبورند قابلیتهای دفاعی زیادی را حفظ کنند؛ در حالی که هزینههای آنها را کاهش میدهند. اما با وجود تجهیزات نصبشده زیاد، چانهزنی بر سر کاهش بودجه دفاعی و حفظ قابلیتها مناقشهبرانگیز است. به عنوان مثال میتوان
به بالگردهای فوقسنگین CH-53 اشاره کرد که پایگاه آنها با ظرفیت 80 فروند در سال 2012 در آلمان تاسیس شد. ماموریت افغانستان نشان داد، فقط یکچهارم آنها به فیلتر شن مجهز بودند و میتوانستند برای ماموریت آماده شوند. در میان این تعداد نیز فقط نصف آنها قابلیت آرایش نظامی داشتند و در فرآیند نگهداری یا ماموریتهای آموزشی درگیر نبودند. ارتش آلمان تلاش کرد در برنامه مدرنسازی و گسترش طول عمر بالگردها سرمایهگذاری کند و توانایی آنها را در عمل افزایش دهد. اما هم در آلمان و هم در سراسر اروپا، برنامهریزان از روی ناچاری مجبورند ساختار نظامی را کاهش دهند. با این کار، تاخیر در انجام کارها میتواند باعث شود تصمیمات به ظاهر کوچک به کاهش چشمگیر توانایی جنگی بینجامد. برای کسب موفقیت در اهداف دوگانه کاهش هزینهها همزمان با تحقق اهداف جاهطلبانه تعهدات بیشتر دفاعی، نیروهای نظامی اروپا باید بهرهوری خود را بالا ببرند. اول و از همه مهمتر، ارتشها باید الگویی عملی برای مشارکت و تسهیم پیدا کنند. فقدان اراده سیاسی در جهت همکاری محکم فضایی باقی نمیگذارد تا کشورها بتوانند قابلیتهایشان را تلفیق کنند. اما مشارکت میتواند راهبردی
میانمدت تا درازمدت باشد تا نیروهای نظامی به خوبی درک کنند باید برای تلاش بیهوده دولتها برای ساختن قابلیتهای مشابه راهحلی پیدا کنند. برای بیان بهتر این مطلب به نمونه زیر توجه کنید. اگر اروپا مجموع تقاضاهای خود را در یک ظرف بریزد، به طور میانگین کارایی تا 20 درصد بیشتر میشود. اگر این تاثیر را به 40 درصد هزینه کارگری در سامانههای تسلیحات تعمیم دهیم، حدود 17 درصد در کل هزینههای ساخت و نگهداری صرفهجویی میشود. در صورت اجرای این کار در بودجه 43 میلیارد یورویی تسلیحاتی سال 2012 در اروپا هفت میلیارد دلار صرفهجویی میشد. خرید مشترک تجهیزات نیز میتواند 14 درصد صرفهجویی ایجاد کند. با وجود چنین ارقام بزرگی، اشتراک و سهمبندی مناسبتر و بیشتر امری حیاتی است. اما باز هم کارهای بیشتری میتوان انجام داد. تکتک کشورها میتوانند کارایی نظامی خود را با افزایش بهرهوری در کل بودجه بالا ببرند، به طوری که نیازی به همکاری همسایگان نداشته باشند. از طرف دیگر دولتها و سازندگان باید با یکدیگر در سمت عرضه به توافق برسند تا از افزایش بیش از حد ظرفیت در میان عرضهکنندگان صنایع دفاعی جلوگیری شود.
دیدگاه تان را بنویسید