مرور کتاب خاطرات علینقی عالیخانی اولین وزیر اقتصاد ایران
روزگار پرشتاب اقتصاد ایران
اقتصاد عصر پهلوی دوم، از چهار دهه حکمرانی، تنها میتواند به یک دهه خود ببالد که شاید بهطور ناگهانی بخشی از مردان برجسته اقتصادی آن در کنار هم قرار گرفتند.
اقتصاد عصر پهلوی دوم، از چهار دهه حکمرانی، تنها میتواند به یک دهه خود ببالد که شاید بهطور ناگهانی بخشی از مردان برجسته اقتصادی آن در کنار هم قرار گرفتند. پیش از آن، کم و بیش در اقتصاد ملی مردان برجسته، میآمدند و میرفتند و با تجویز نسخههایی، بخش یا محدوده محدودی از اقتصاد کشور را التیام میبخشیدند اما هیچگاه در یک اجماع ملی در سیاستگذاری کلان نقش هماهنگ، منسجم و تعیینکنندهای ایفا نمیکردند. تصور اینکه سازمان برنامه، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و دارایی، بانک توسعه صنعتی، اتاق بازرگانی همسو با هم در سیاستهای مشخصی از هم حمایت کنند شاید برای اقتصاد امروز خیلی شگفتآور باشد اما در دهه 40 شمسی ما شاهد چنین اتفاقی بودیم.
علینقی عالیخانی وزیر 34ساله اقتصاد، وقتی دکترای دولتی اقتصاد خود را در پاریس اخذ کرد و به ایران بازگشت تنها به مجموعه کنفرانسها و همایشهایی میاندیشید که شرکت ملی نفت ایران بر عهدهاش گذاشته بود. او گاهی برای سازمان اطلاعات و امنیت تیمور بختیار گزارشهای اقتصادی تهیه میکرد که تنها یک بار نام خود را روی آن ثبت کرده بود. تصور آنکه او روزی به مرد اول اقتصاد ایران تبدیل شود هم برای او و هم برای رجال آن عصر ناممکن به نظر میآمد. اما چرخه نخبگان در آن سالها به نوعی چرخید که او را بر مسند چنین جایگاهی نشاند. چرخهای که دیگر نمیخواست رجال عصر قجری و حتی پهلوی اول را دور و بر خود مشاهده کند و همچنان به مردانی از رجال سیاسی ایران مظنون بود که در آزمونهایی سخت پیروز میدان نبودند. گردبادهایی چون غائله آذربایجان، ملی شدن نفت، کودتای 25 و 28 مرداد، مذاکرات نفتی با شرکتها و کشورهای خارجی، اصلاحات ارضی و شکلگیری اوپک همگی رخدادهایی بودند که برای بقای تاج و تخت آدرس مردان جدیدی را به شاه میدادند که نباید چندان از سبقه و پیشینه گذشته او اطلاع و آگاهی داشته باشند.
علینقی عالیخانی یکی از همین نخبگان اقتصادی بود که وقتی به دعوت جهانگیر تفضلی -مشاور علم- به خانه اسدالله علم
- نخستوزیر- دعوت شد نه علم و نه بعدها شاه هیچ تصویر روشن و برجستهای از او نداشتند. چندانکه او نیز تنها در رسانهها و محافل سیاسی از آنان شنیده بود.
علینقی عالیخانی، فرزند عابدین -رئیس املاک رضاشاه- متولد 1307 ابهر، که بخشی از کودکی خود را در مناطق تاکستان و ورامین گذرانده و بعدها پس از 1320 به تهران آمد و شاگرد ممتاز دکتر محمدعلی مجتهدی در دبیرستان البرز شد کم و بیش اطلاعات اولیهای بود که همگان میتوانستند به آن دست یابند. او در سال 1325 وارد دانشگاه تهران شد و رشته علوم سیاسی و حقوق را در همین دانشگاه به پایان رساند. او در پایان سال 1329 با اخذ بورسیه دولتی به پاریس رفت و دکترای اقتصاد دولتی در دانشگاه سوربن را اخذ کرد. در سالهای پایانی دهه 30 به ایران بازگشت و بهطور همزمان در شرکت ملی نفت و سازمان اطلاعات و امنیت مشغول به کار شد. از سال 1341 تا 1348 در دولتهای اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا عهدهدار وزارت اقتصاد شد. پس از عزل او از وزارت اقتصاد، رئیس دانشگاه تهران شد. او نیم قرن پیش از ایران مهاجرت کرد و از اتمسفر اقتصادی و سیاسی ایران به دور است و تنها از طریق رسانهها تحولات ایران را دنبال میکند.
دیدگاه تان را بنویسید