گفتوگو با جلال ذکایی کارشناس امور چاپ و نشر
صنعت چاپ در وزارت ارشاد محلی از اعراب ندارد
جلال ذکایی سالها از نزدیک با حوزه چاپونشر در ارتباط است. او طی سالهای ۷۵ تا ۸۴ مسوولیت ادارات حمایت و نظارت بر صنعت چاپ، بازرسی چاپخانهها، صادرات و واردات کتاب و همچنین دبیری کمیسیون رسیدگی به تخلفات چاپخانهها را عهدهدار بود.
جلال ذکایی سالها از نزدیک با حوزه چاپونشر در ارتباط است. او طی سالهای 75 تا 84 مسوولیت ادارات حمایت و نظارت بر صنعت چاپ، بازرسی چاپخانهها، صادرات و واردات کتاب و همچنین دبیری کمیسیون رسیدگی به تخلفات چاپخانهها را عهدهدار بود. او همچنین عهدهدار مدیریت دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو هیات امنای خانه کتاب بود. او در مدت حضورش در اداره چاپ وزارت ارشاد اقدامات بسیاری داشت، از همینرو برای بررسی جایگاه صنعت چاپ ایران، مشکلات فرارو و راهکار برونرفت از آن به سراغ او رفتیم.
آقای ذکایی برای شروع درباره جایگاه صنعت چاپ ایران در منطقه و جهان بفرمایید؛ ما رده چندم را در تولید، محصولات و صادرات به خود اختصاص دادهایم؟
به این سوال از دو روش میتوان پاسخ داد؛ یک روش علمی است که برای آن باید مطالعهای انجام گرفته باشد و بر اساس دادههای آماری، حجم واردات ماشینآلات مصرفی، کاغذ و مقوا و سایر دادههای اولیه چاپ، نیروی انسانی و مواردی از این دست، به نتایجی رسید که متاسفانه چنین مطالعهای تاکنون انجام نشده است، اگر هم شده باشد، بر اساس یکسری از اطلاعات و دادههایی است که به اعتقاد من قابل استناد نیست. مثلاً فرض کنید موسسه انگلیسی «پایرا» هرساله این مطالعه را در کلیه کشورها به ویژه خاورمیانه انجام داده و در ردههای مختلف عملکردها را رتبهبندی میکند، منتها به دلیل اینکه بسیاری از واردات دستگاهها و تجهیزات به شکل دست دوم و خارج از روال معمول رخ میدهد، اطلاعات و طبقهبندی این شرکت انگلیسی برای ما خیلی قابل استناد نیست. البته حداقل چیزی است که میتوان به آن استناد کرد.
روش دوم نیز این است که ما با توجه به برداشتهای ذهنی و ارتباط با صنف و صنعت به ارائه وضعیت بپردازیم، در این روش اگر کسی الان در شرایط حاضر بگوید صنعت چاپ ما پیشرفته است یا سکون دارد، مبتنی بر برداشت ذهنی و اطلاعات عمومی است که از این صنعت میگیرد.
برداشت ذهنی شما از وضعیت صنعت چاپ ایران در شرایط فعلی چیست؟
آنچه ما الان از برآیند صنعت چاپ کشور میبینیم، با توجه به همه مشکلات و معضلات از جمله تحریمها، عدمحمایت بانکها و... نشاندهنده آن است که شرایط، شرایط مطلوب به آن شکل که باید و شاید نیست. دلیل جدی آن هم این است که تکنولوژیهای جدید یا به کشور وارد نمیشوند، یا به زحمت و عموماً توسط چاپخانههای دولتی و کسانی که به لحاظ منابع مالی مشکل آنچنانی ندارند. در بخش خصوصی شاهد اتفاق جدی نیستیم، اکنون بخش خصوصی ما بیشتر در حد سرپا نگه داشتن خود و گذران زندگی به فعالیت ادامه میدهد.
چیزی به نام توسعه دستیابی به تکنولوژیهای برتر و نظایر آن در بخش خصوصی وجود ندارد، در این شرایط اگر بخواهیم ارزیابی کنیم، در مقایسه با ترکیه، امارات، عربستان و کشورهای اطراف منطقه که ما روزی حرفی برای گفتن داشتیم، در وضعیت پایینی قرار داریم.
یکی از خروجیها و نمونههایی که میتوانیم خود را ارزیابی کنیم، برگزاری نمایشگاههایی است که به صورت تخصصی برگزار میشود، برای نمونه در نمایشگاه چاپ امارات اغلب برندهای معروف دنیا در چاپ افست و چاپ دیجیتال حضور دارند، در نمایشگاه تبلیغات با عنوان «ساین» در دوبی عمده برندهای دیجیتال جهان آخرین تکنولوژیهای خود را عرضه میکنند و حجم بسیاری از بازدیدکنندگان ایرانی را در این نمایشگاه مشاهده میکنیم.
همچنین در نمایشگاه ترکیه باز همین اتفاق میافتد، اما در نمایشگاه چاپ ایران، به دلیل شرایط نامناسب کسبوکار در حوزه صنعت چاپ تقریباً هیچ کدام از این برندها را نمیبینیم، البته در این شرایط مقایسه کار سختی است، چرا که الان وضعیت ما به نسبت آنها در شرایطی نیست که بتوان مقایسهای منصفانه داشت، ما در شرایط تحریم هستیم، نظام بانکی ما هیچ حمایتی از صنعت چاپ کشور نمیکند و آنها قاعدتاً این مشکل را ندارند.
مساله دیگری که وجود دارد و بسیار هم جدی است، این است که عمده موسسات بزرگ دنیا این امکان را برای خریداران خود قائل میشوند، که به صورت یک تا سه سال بازپرداخت سرمایهگذاری را از خریدار مطالبه کنند، در صورتی که در مقابل خریدار ایرانی این امکان را قائل نمیشوند و باید قبل از دریافت دستگاه تمام هزینهها را پرداخت کرد، این در حالی است که ما تا چند سال پیش با السی 10 درصد میتوانستیم این کار را انجام دهیم و زمانی که دستگاه به گمرک رسید، باقیمانده وجه را پرداخت کنیم. اما اکنون ما حتی در برابر چین باید به صورت نقدی معامله کنیم. چه برای خرید مواد مصرفی، چه تجهیزات و چه ماشینآلات.
پس شما معتقد هستید عمده مشکلات صنعت چاپ ما به مشکلات و شرایط تحریم بازمیگردد؟ نبود متولی برای چاپ از نظر شما موجب به وجود آمدن برخی از مشکلات نیست؟
پیش از پاسخ به این پرسش باید بگویم که ما چندان هم از کشورهای منطقه عقب نیستیم، ما در حد رفع نیازهای خودمان کارمان را انجام میدهیم. هرچند مدیران دولتی از واردات محصولات چاپ با رقم قابل توجهی سخن میگویند یا دبیر مسابقات چاپ از این سخن میگوید که 30 درصد نیاز چاپی ما از خارج از کشور وارد میشود. اما به اعتقاد من همه این مشکلات به تحریمها برنمیگردد. چند دلیل برای به وجود آمدن این مشکلات میتوانیم ذکر کنیم. از جمله دلایلی که به این مشکلات دامن میزند، این است که صنعت چاپ ما به لحاظ نظام تصمیمگیری مدیریتی در مجموعهای قرار گرفته که هیچ سنخیتی با این صنف و صنعت ندارد. شاید در سه دهه گذشته که بند 16 ماده 2 قانون اهداف وزارت ارشاد در مجلس تصویب شد و این اتفاق افتاد مصداق داشت، اما الان با شرایط موجود حضور صنعت چاپ در وزارت ارشاد محلی از اعراب ندارد، باید به فکر تغییر و جابهجایی باشیم. چرا که به لحاظ ماموریت و وظیفه هیچ وظیفهای در حیطه صنعت
چاپ به عهده ارشاد نیست و قانونگذار اساساً این را نخواسته است. به لحاظ نیروی انسانی نیز نیروی انسانی مورد نیاز، کاربردی، صنعتی و متخصص در حوزه وزارت ارشاد برای چاپ وجود ندارد. همچنین به لحاظ منابع مالی و اعتباری چاپ نیز در بودجه وزارت ارشاد هیچ تناسب و سنخیتی وجود ندارد. پس هیچ ضرورتی برای اینکه صنعت چاپ بخواهد زیرمجموعه وزارت ارشاد باشد، وجود ندارد. این است که بر اساس یک طرح مشخص تدوینشده مبتنی بر مطالعه کارشناسی این اتفاق رخ دهد، اینکه ما فقط انتقاد و طرح موضوع کنیم، دردی دوا نمیکند، بلکه تشکلهای صنعت چاپ، اتحادیهها و نظایر آن باید طرح مشخصی را به مجلس، دولت یا وزارت صنایع ارائه کنند تا بر اساس آن طرح موضوع انتقال بحث و بررسی شود.
صنعت چاپ در دنیا به عنوان یک صنعت پرسودده شناخته شده که بخش اعظمی از سرمایه در گردش کشورها را به خود اختصاص داده است، اما در ایران سرمایهگذاران برای ورود به این صنعت رغبتی از خود نشان نمیدهند، دلیل این امر چیست؟
نخستین دلیل آن این است که سرمایهگذار در هر حوزهای از چاپ بخواهد ورود کند، اول باید از وزارت ارشاد مجوز بگیرد؛ این اولین گام است که او را دچار تردید میکند؛ با خود میگوید، من میخواهم یک کار صنعتی شروع کنم؛ باید از وزارت صنعت مجوز بگیرم، نه ارشاد! پس از آن میخواهد حجم بازار را مطالبه کند، در حالی که هیچ منبع و بانک اطلاعاتی در این زمینه وجود ندارد، تا بتواند ارزیابی مشخص و دقیقی ارائه دهد، الا اینکه آن فرد خود قبلاً جزو دستاندرکاران باشد. طبیعی است کسی علاقهمند به سرمایهگذاری در این حوزه نمیشود. اکنون صنعت چاپ در جهان به سرعت به سمت دیجیتالی شدن گام برمیدارد، عمده چاپخانههای بزرگ دنیا بخش دیجیتال راهاندازی کرده یا تغییر شکل میدهند، اما در ایران هیچ تکنولوژی در داخل کشو ر در این زمینه وجود ندارد، اینکه سرمایهگذار برداشت مشخصی از سرمایهگذاری و آینده این صنعت ندارد،
کافی است تا در این صنعت سرمایهگذاری نکند، چرا که با فضای مبهم و غبارآلودی مواجه میشود و امنیت سرمایهگذاری را احساس نمیکند.
دیدگاه تان را بنویسید