شناسه خبر : 5538 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نگاهی به مهم‌ترین نظریه‌ها، کتاب‌ها و مقاله‌های استیگلر

استیگلر چگونه در تاریخ اقتصاد ماند؟

جرج استیگلر اقتصاددانی تجربی بود. کار استیگلر شایسته قدردانی و اعتبار است که به اقتصاددانان نشان داد در تحلیل‌هایشان از داده‌ها و شواهد، هر دو استفاده کنند.

شیوا عشق‌‌الهی
جرج استیگلر اقتصاددانی تجربی بود. کار استیگلر شایسته قدردانی و اعتبار است که به اقتصاددانان نشان داد در تحلیل‌هایشان از داده‌ها و شواهد، هر دو استفاده کنند. استیگلر که بلندترین زمانی که در یک کرسی باقی ماند در سال‌های 1958-1947 در دانشگاه کلمبیا و سال‌های 1991-1958 در دانشگاه شیکاگو بود از اوایل دهه 1950 میلادی تا اواخر دهه 60 میلادی موضوع بیشتر پژوهش‌هایش را در حوزه سازمان‌های صنعتی انتخاب کرد. ساختار مقالات استیگلر را این طور می‌توان تشریح کرد: گزاره‌ای جدید با استدلالی روشن و بعد از آن داده‌هایی ساده و روشن اما قانع‌کننده که از گزاره او دفاع می‌کردند.
جرج ژوزف استیگلر پایه‌گذار تغییرات بنیادی در علم اقتصاد و نویسنده مقالاتی اثرگذار در زمینه اقتصاد کاربردی بود که به‌تنهایی به عنوان تنها الهام‌بخش حوزه «سازماندهی صنعتی» در طول دهه‌های اخیر شناخته شده است. استیگلر برای تلاش‌هایش در زمینه سازمان‌دهی صنعتی و علل و اثرات قانونگذاری اقتصادی در سال 1982 برنده جایزه نوبل شد.

استیگلر و پایه‌گذاری سازمان‌دهی صنعتی
این امر دور از ذهنی نیست که شاخه‌ای از علم پیش از آنکه شخصی کنجکاو به طرح پرسش درباره آن بپردازد و سپس پرسش‌هایش را دنبال کند تا به جواب برسد، وجود نداشته باشد. سازماندهی صنعتی هم شامل همین روال می‌شود.
Industrial Organization یا آنچه ما سازمان‌دهی صنعتی ترجمه می‌کنیم، پیش از 1938 که جرج استیگلر دکترایش را از شیکاگو گرفت وجود نداشت. استیگلر را باید معمار بنایی بدانیم که خودش به طور عمد برنامه‌ای برای ساختنش نداشت. معماری که موفقیت خودش را در ساخت و شکل دادن به چنین بنایی، پنهان نمی‌کرد. استیگلر در مقدمه کتاب سازمان‌دهی صنعتی‌اش در سال 1968 تاکید می‌کند توجه‌اش به سازمان‌دهی صنعتی بیشتر از جهت قیمتگذاری کاربردی و نظریه تخصیص بهینه منابع با تاکید بر مطالعات تجربی است. آخرین نوشته‌های او درباره سازمان‌دهی صنعتی به دو مقاله «وسعت بازار» و «ریشه عمل شرمن» که در سال 1985 با همکاری رابرت شروین نوشته شدند، بازمی‌گردد. علاوه بر این کارهای مستقل او در نزدیک به 30 مقاله و سه کتاب که با عنوان‌هایی مرتبط با سازمان‌دهی صنعتی نوشته شدند همکاری داشته است اما بیشتر آنچه او روی آن تاکید داشته است قانونگذاری و سیاستگذاری بوده است. علاوه بر این، یکی دیگر از کارهای معروفش «تئوری قیمت» (1946) نیز تاثیر پذیرفته از مباحث مطرح‌شده در سازمان‌دهی صنعتی بوده است. این کتاب نخستین متن مدرن نظریه اقتصاد خرد محسوب می‌شود، کتابی که ساختار و محتوای کتاب‌های بعد از خودش در این زمینه را شکل داد و می‌توان گفت کتاب‌های با عنوان مشابه و بعد از آن هیچ‌گاه قابل رقابت با چیزی که در کتاب نخست عرضه شد، نبودند. دانش استیگلر درباره ریشه مباحث اقتصادی به او اجازه می‌داد درباره مشکلات در مقیاس بزرگ به آسانی بیندیشد، با این حال او تشنه به چالش کشیدن موضوعات مختلف چه خرد و چه کلان بود.
می‌توان گفت تاثیر تفکر استیگلر در مقررات دولتی «Government Regulation» حتی از تاثیری که او روی سازمان‌دهی صنعتی (Industrial Organizations) گذاشت هم بیشتر بود. چرا‌که به خاطر تحقیقات و تلاش‌های او بود که اقتصاددانان بعد از او نسبت به همتایان خودشان در دهه 50 میلادی، نسبت به مقررات قانونی حساسیت بیشتری داشتند. اولین مقاله او در این موضوع با همکاری دستیار پژوهشی قدیمی‌اش کلر فریدلند با عنوان «قانونگذار چه چیز را می‌تواند قانونگذاری کند؟» در سال 1962 منتشر شد که مورد پژوهشی آن درباره تاسیسات برق بود. آنها دریافته بودند تنظیم قیمت برق تاثیر چندانی بر قیمت برق نخواهد داشت و در اواخر دهه 70 میلادی بود که یافته‌های استیگلر در این پژوهش توسط شاگرد خودش، گرگ جری (Gregg Jarrell) به چالش کشیده شد. اما چیزی که بیشتر از یافته‌های این پژوهش اهمیت داشت این بود که استیگلر ثابت کرد اقتصاددانان می‌توانند به جای تئوریزه کردن مطالب و نظریه‌پردازی صرف، اثرات واقعی قانونگذاری را بر روی قیمت‌ها به صورت تجربی تعیین کنند. علاقه همیشگی او به سازمان‌دهی صنعتی ارتباط مشخصی با گذشته اقتصادی او و رویکرد محاسباتی او به اقتصاد کاربردی دارد. اثر متقابل میان داده‌ها و تئوری‌ها در تحقیقات او همیشه نمایان بود. در یکی از مقالات خاصش «تولید و توزیع در کوتاه‌مدت» 1939، که اعتبار زیادی به عنوان اقتصاددانی تراز اول در میان اقتصاددانان برای او به همراه داشت، او این مساله را طرح می‌کند که چگونه یک سازمان انعطاف‌پذیر تولیدی از نظر تنوع محصول بهتر عمل می‌کند.
در مقاله «محدودیت تقسیم کار به دلیل اندازه بازار»1951 استیگلر تلاش می‌کند یکی از پیش‌زمینه‌های کار آدام اسمیت را که تا پیش از او روی آن کار نشده بود، دوباره مطرح کند. ذهن استیگلر همه طبقه‌بندی‌های استاندارد سازمان‌دهی صنعتی را در طول پروژه‌ای طولانی و بهره‌ور پوشش داد، از قضا او نقد خود را به سرویس دولتی به عنوان نمونه‌ای از سیاست‌های دولت وارد کرد و بیش از گذشته به دفاع از سیاست‌های اقتصادی غیرمتمرکز در بازارهای رقابتی پرداخت و در سال‌های دانشجویی بود که سوال «چرا دولت اینگونه وارد فعالیت‌های اقتصادی می‌شود؟» را پرسید، هر چند او در زمینه تاریخ عقاید اقتصادی و سازمان‌دهی صنعتی در میان همتایان خودش بی‌نظیر بود اما استیگلر فعالیت‌های تولیدی خودش را به این زمینه‌ها محدود نکرد. کارهای تجربی او در سال 1957 روی بازار برای اساتید، دانشجویان و مهندسان مطالعاتی ارزشمند و پیشرو در زمینه مکانیسم بازار نیروی کار محسوب می‌شد. کاری که تا همین اواخر به قدری که باید به ارزش آن پی برده نشد.

چالش مقررات اقتصادی، طرح فرضیه‌ای نوین
استیگلر در یکی دیگر از کارهای خود اقتصاددانان را به چالش گرفت و این موضوع را مطرح کرد که اقتصاددانان باید اثرات قانونگذاری را مورد بررسی دقیق قرار دهند نه اینکه تنها به بیان فرضیات خود در این باره اکتفا کنند. او اقتصاددانان گذشته را که به نقد قانونگذاری دولت پرداخته بودند بدون آنکه اثرات تجربی آن را مورد مطالعه موردی قرار دهند، شدیداً مورد انتقاد قرار داد. به نظر استیگلر اوضاع در قرن بیستم چندان بهبود نیافته بود و «نقش اقتصادی دولت» که به گفته او «توانسته است برای بیش از دو قرن توجه دانشمندان را به خود مشغول کند بدون اینکه کنجکاوی آنها را در مطرح کردن سوالات اساسی برانگیزد!» افزایش یافته بود. استیگلر می‌افزاید: «اقتصاددانان نیز نه مساله را به حال خود رها کرده‌اند و نه همت این را داشته‌اند که روی آن کار کنند.»
بعد از این بود که بسیاری از اقتصاددانان متوجه منظور استیگلر شدند و شروع به استفاده از ابزارهای تجربی برای اندازه‌گیری اثرات قانونگذاری کسب و کار در آمریکا کردند. سرفصل‌های بسیاری از مجلات به این عنوان یا عنوان‌های مشابه اختصاص یافت. یکی از این مجلات، «ژورنال قانون و اقتصاد» بود که در سال 1958 در دانشگاه شیکاگو آغاز به کار کرد. یکی دیگر مجله «بل» در زمینه اقتصاد و مدیریت و پس از آن مجله «RAND» که در سال 1970 آغاز به کار کرد بود. پس از آن بود که اقتصاددانان به عنوان یک قاعده کلی این طور دریافتند که مقررات دولتی برای سازمان‌های صنعتی به مصرف‌کنندگان آسیب می‌رساند و همچنین در بیشتر موارد قدرت انحصاری را به تولیدکنندگان می‌دهد. برخی از این یافته‌ها برخلاف حمایت گسترده اقتصاددانان از مقررات‌زدایی از حمل و نقل، خدمات گازرسانی، خدمات بانکی بود که تحت نظر دولت کارتر شروع شده بود و تا دولت ریگان نیز ادامه داشت. استیگلر را می‌توان مهم‌ترین حامی این جنبش در میان دانشگاهیان به حساب آورد.
استیگلر نمی‌خواست محتوای قانونگذاری را مورد بررسی قرار دهد بلکه هدفش درک علل آن بود. آیا دولت نیز همان‌طور که همه فکر می‌کردند برای کاهش خطرات انحصار، قانونگذاری (Regulation) را انجام می‌داد؟ استیگلر این طور فکر نمی‌کرد. او در مقاله‌ای مهم در سال 1971 «تئوری مقررات اقتصادی» که در واقع مقدمه «نظریه ضبط» او بود، این طور استدلال کرد که دولت‌ها تصادفی یا از سر خیرخواهی از به وجود آمدن انحصار جلوگیری نمی‌کنند بلکه دولت به دستور تولیدکنندگانی که کمیته مقررات را تسخیر کرده‌اند و برای فرار از رقابت کامل قانون‌هایی تصویب می‌کنند، اداره می‌شود. چیزی که مهم‌تر از شواهدی است که استیگلر برای دفاع از این ادعا ارائه کرد این است که او نظریه‌ای را در عرصه نظریات اقتصادی مطرح کرد که هم‌اکنون تبدیل به یکی از نظریات جریان اصلی شده است.
اگر چه استیگلر الهاماتی از کلاسیک‌ها گرفته بود اما در ادامه ایده‌های جدید و مهمی را نیز به تفکرات کلاسیک‌ها اضافه کرد. ثابت‌قدمی او در ارائه شواهد تجربی و محاسباتی برای نظریاتش چیزی بود که تا پیش از این میان اقتصاددانان مرسوم نبود. کار او به عنوان یک اقتصاددان در فرموله کردن مسائل و مشکلات عملی مهم و ارائه راه‌حل‌های عملی و قابل استفاده برای حل این مشکلات فوق‌العاده بود. تاکید او روی استفاده تجربی و عملی از تئوری و از سوی دیگر اثبات تئوری با استفاده از داده‌های تجربی و آنچه به آن علم برای استفاده گفته می‌شد، در حقیقت رویکرد «دانشگاه شیکاگو» به مسائل اقتصادی را شکل داد.

استیگلر و اقتصاد اطلاعات
به فهرست کارهای استیگلر باید تحقیقاتی را که او در زمینه تاثیر «اطلاعات» بر رفتار کارگزاران اقتصادی انجام داد نیز اضافه کرد. مقاله او تحت عنوان «اطلاعات و بازار کار» به عنوان نقطه عطفی برای مطالعات بیشتر او روی بیکاری بود. با توجه به نظریات استیگلر جویندگان کار به دوره‌های کوتاه‌مدت بیکاری نیاز دارند تا در عوض به دنبال کاری با درآمد بالاتر بگردند. نظریه او از این جهت تاریخی است که می‌گوید حتی در زمانی که افراد در یک بنگاه مشغول به کار هستند اطلاعات کاملی درباره دستمزدها ندارند و ممکن است برای کاری یکسان دستمزدهای متفاوتی وجود داشته باشد. و همین موضوع اهمیت دستیابی به اطلاعات را برای جویندگان کار دوچندان می‌کند.
هیچ شکی در اهمیت تلاش‌های استیگلر در زمینه سازماندهی صنعتی وجود ندارد اما ما در اینجا به جزییات مباحث او وارد نمی‌شویم و به جای آن باید تاکید کنم که کارهای او تمایلی قوی به دفاع و گسترش نظریه قیمت نئوکلاسیک دارد. استیگلر خودش نیز اشاره کرده است که کارهای تحقیقاتی‌اش در زمینه اقتصاد اطلاعات که او اکنون بیشتر به همین خاطر شناخته‌شده است، در حقیقت جامه عمل پوشاندن به مباحث مطرح‌شده از سوی کلاسیک‌ها درباره محدودیت تعریف بازارها در تعریف یک قیمت مشترک بوده است. یا به زبان ساده بازارها تا چه اندازه می‌توانند پراکندگی قیمت‌ها را تاب بیاورند؟ استیگلر اشاره‌هایی در همین زمینه در مقاله‌ای که درباره توسعه رقابت کامل در سال 1957 نوشته است، داشته است. هر چند سوال تاریخی او صریحاً در کتاب «اقتصاد اطلاعات» که در سال 1961 نوشته شد، پاسخ داده نشد. اما تلاش اصلی او در این کتاب بررسی این موضوع است که تلاش برای دسترسی به اطلاعات چگونه رفتار اقتصادی ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. او در کار نوآورانه‌اش در سال 1961 و پس از آن در مقاله «انحصار چندجانبه» در سال 1964 اولین اقتصاددانی بود که نشان داد چگونه دستیابی به اطلاعات موثق و منابع آماری قابل استناد مورد استفاده کارگزاران اقتصادی قرار می‌گیرد و رفتار اقتصادی آنها را جهت می‌دهد. او در ادامه روش‌های تاثیرگذاری تصمیمات آماری بر اقتصاد کاربردی را معرفی می‌کند و با مثال نشان می‌دهد که ایده‌هایش چگونه می‌تواند در دنیای واقعی مورد استفاده قرار گیرد.

ثابت‌قدم، شوخ‌طبع و حرفه‌ای
استیگلر نویسنده‌ای صریح و با زبانی طنز بود و علم اقتصاد برای او هرگز علمی ملال‌انگیز نبود. او با شوخ‌طبعی مخصوص به خودش تاثیر عمیقی بر مخاطبانش می‌گذاشت. استیگلر همچنین در کنار حس شوخ‌طبعی که در نوشته‌هایش آشکار بود یکی از بزرگ‌ترین عرضه‌کنندگان ایده‌های اقتصادی حرفه‌ای به جامعه اقتصادی در مهم‌ترین ژورنال‌های معتبر بود. که در سال‌های 1963 تا 1982 نوشته‌هایش بیشتر سمت و سویی فلسفی به خود گرفت. به علاوه او کسی بود که به مدت طولانی در مقام مشاور و داور در مجلات معتبری چون «ژورنال اقتصاد سیاسی» مقالات معتبر را ارزیابی می‌کرد. او همچنین به عنوان استاد و سرپرست در موسسات اقتصادی معتبر فعالیت داشت. استیگلر از استادانی بود که بیشترین تقاضا را در میان دانشجویان دکترایی داشت که آرزو داشتند بتوانند تز دکترای خود را با او کار کنند. شاگردانش اعتراف می‌کردند که برای کار کردن با او باید پوست‌کلفت‌تر از بقیه دانشجویان باشی. با این حال او با تاکیدی که روی پژوهش داشت شاگردانی را تربیت کرد که در زمره بهترین اقتصاددانان جای گرفتند.
استیگلر همچنین به عنوان یک همکار به خاطر استانداردهای بالایی که داشت همیشه مورد توجه بود. معروف بود که در ارزیابی مقالات افراد به کمتر کسی نمره A می‌داد در عین حال نسبت به همکاران جوان و دانشجویانش بسیار وفادار و دلسوز بود و برای حمایت از آنها حتی بدون اینکه خودشان بدانند از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد.

چرخش دیدگاه
گرایش اقتصادی استیگلر کمابیش در طول دوران عمرش ثابت باقی ماند. دانش و تحقیقاتی که در زمینه اقتصاد در طول عمرش انجام داد او را به فردی سختگیر و حساس نسبت به کارها و ایده‌های جدید تبدیل کرده بود که اعتقاد داشت تئوری‌های جدید باید قبل از اینکه آنها را ثابت کنیم، خودشان، خودشان را اثبات کنند و البته بعد از آنکه نتایج بررسی‌ها خلاف تئوری‌های او را ثابت می‌کردند او با ذهنی باز نتایج تجربی را می‌پذیرفت. مثل بسیاری دیگر از اقتصاددانان خرد هم‌دوره‌اش استیگلر هم کار خود را با مقابله با تراست‌ها شروع کرد. در دوره او تلاش برای دفاع از نظریه تقسیم شرکت‌های بزرگ به بنگاه‌های کوچک طرفداران زیادی داشت. اما بعد از اینکه ثابت شد بزرگی بنگاه‌ها می‌تواند هزینه‌های بنگاه را کاهش دهد و صرفه و بهره‌وری بنگاه را افزایش دهد، او دفاع از سیاست‌های ضدتراستی را کنار گذاشت. ابهامات موجود در شواهد مقاله «فرضیه تسخیر» که بیان می‌کرد قانونگذاری کسب و کارها می‌تواند سود بنگاه‌های قانونگذاری‌شده را افزایش دهد، باعث شد تا استیگلر در نظرش تجدیدنظر کند و به تلاش برای ارائه فرمولی کلی‌تر برای قانونگذاری بنگاه‌ها ادامه دهد.
استیگلر هیچ وقت در بیان آرا و نظرات خود خجالتی نبود به خصوص زمانی که به نظرات و آرایی که نادرست می‌دانست انتقاد می‌کرد. او هیچ ابایی از اینکه در عرصه عمومی به نظراتی که مخالف نظرش بودند حمله کند نداشت و در این حالت به منافع حزبی یا خطوط قرمز هیچ توجهی نداشت. یکی از نمونه‌های این ویژگی‌اش زمانی بود که در سال 1947 هیچ شواهد تجربی برای تایید نظریه‌ای درباره انحنای منحنی تقاضای بنگاه‌های انحصار چندجانبه پیدا نشده بود و بنابراین او نظریه را رد کرد. هرچند دیگر اقتصاددانان با او موافق نبودند و همین باعث شد تا او 30 سال بعد در سال 1978 دوباره این موضوع را مورد بررسی قرار دهد. وجود چنین مدلی بدون یافتن داده‌های تجربی که آن را تایید کنند انرژی زیادی از او برد.
موضع قوی و ریسک‌های نظری استیگلر در ارزیابی مقالات چاپ‌شده گاهی اوقات نتایج معکوس داشت. می‌توان گفت استیگلر در اتخاذ مواضع خود و دفاع جانانه از آنها در برخی مواقع بیش از اندازه سرسخت بوده و نسبت به دوره خودش ریسک زیادی می‌کرد. اما با همه اینها انگیزه درونی او در طول یک عمر زندگی به عنوان یک اقتصاددان به او استواری معناداری بخشیده بود. چیزی که او را در حرفه‌اش به عنوان یک صاحب‌نظر همیشه در عرصه نگاه خواهد داشت.

منابع
1- Journal of Political Economy
2- Library Economics Liberty

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها