ایران در کجای صنعت چاپ و نشر جهان ایستاده است؟
قهقهرای یک صنعت
صنعت چاپ در حالی در جهان شتابان در حال تغییر و تحول است و هر روز بر وسعت آن افزوده میشود، که در ایران هنوز نتوانسته خود را آنچنان که باید و شاید با رشد جهانی همگام سازد، به ویژه اینکه در سالهای اخیر افزایش نرخ ارز به شیوه تصاعدی موجب شده است تا به لحاظ تکنولوژیک نیز عقبتر از سایر کشورهای جهان گام بردارد.
سالها از ورود صنعت چاپ به ایران میگذرد، فراز و فرودهای بسیاری را دیده، زمانی در اوج بوده و حالا چند سالی است که شمع جانش کمفروغ شده است، سایه تحریمها بر سرش سنگینی میکند، اما این تنها مشکلش نیست، مدیریتهای ضعیف، نبود سرمایه در گردش، عدم توانایی جذب سرمایهگذار بخش خصوصی و مهمتر از همه نداشتن متولی مشخص موجب شده صنعت چاپ که مادر تمام صنایع به شمار میآید، امروز نبضش کندتر از گذشته بزند.
صنعت چاپ در حالی در جهان شتابان در حال تغییر و تحول است و هر روز بر وسعت آن افزوده میشود، که در ایران هنوز نتوانسته خود را آنچنان که باید و شاید با رشد جهانی همگام سازد، به ویژه اینکه در سالهای اخیر افزایش نرخ ارز به شیوه تصاعدی موجب شده است تا به لحاظ تکنولوژیک نیز عقبتر از سایر کشورهای جهان گام بردارد. با چند برابر شدن نرخ ارز، صاحبان این صنعت در کشور مانند سایر صنایع، نتوانستند آنچنان که باید و شاید این صنعت را بهروز نگه دارند به گونهای که امروز بیش از هر چیز نبود دستگاهها و ماشینآلات پیشرفته و استفاده از ماشینآلات فرسوده و کمبازده وضعیت را بغرنج کرده است.
از طرف دیگر واردات محصولات چاپی از کشورهای مختلف همسایه و ارائه سفارشها به خارج از کشور در شرایطی که در داخل کشور توانایی تولید وجود دارد از دیگر مشکلات این صنعت به شمار میرود، به گونهای که طبق آمار بالغ بر 70 هزار تن کالای چاپی به کشور وارد میشود که ارزش پولی آن بالغ بر دو هزار میلیارد است. حساسیت موضوع و اوضاع نگرانکننده زمانی خود را بیشتر نشان میدهد که بدانیم در سال 2013 آمار واردات ایران در حوزه چاپ و بستهبندی از کشورهای همسایه به رقمی بالغ بر 16 میلیارد دلار میرسد.
از آنجا که صنعت چاپ ما در زمینه تهیه مواد اولیه به خارج از کشور وابسته است، متاسفانه بر اثر مدیریتهای ضعیف، تعرفه واردات مواد اولیه تولید نیز بالا بوده و در نتیجه تولید محصولات چاپی در داخل کشور مقرونبهصرفه نیست، این امر موجب شده در شرایط فعلی بازارهای افغانستان، عراق، آذربایجان و پاکستان را که به عنوان فرصتهای صادرات محصولات چاپ و بستهبندی ایران محسوب میشدند، از دست بدهیم.
بنابراین به نظر میرسد، بیماری صنعت چاپ امروز آنچنان وخیم شده باشد که درمان آن تنها از عهده یک وزارتخانه برنیاید، بلکه نیازمند به یک تیم مدیریت بحران متشکل از صنف چاپ، وزارت ارشاد، وزارت صنعت، معدن و تجارت و سایر دستگاهها و نهادهای ذیربط باشیم. شاید اگر و تنها اگر وزارت صنعت، معدن و تجارت با آغوش باز از صنعت چاپ استقبال کند و این صنعت از دامن وزارت ارشاد به دامن مادر اصلی خود بازگردد، بتوان ظرفیتهای این صنعت را طی سالهای آینده شکوفا کرد و چاپ را به دوران خوش پررونق گذشته بازگرداند. در پرونده پیش رو سعی شده است جایگاه صنعت نشر ایران در سطح جهانی بررسی شود، و در عینحال علل و عواملی که به کمبازده بودن این صنعت در ایران منجر شدهاند را بررسی کنیم. این در حالی است که صنایع و تجارتهای وابسته به چاپ در ایران به هیچ وجه انگشتشمار نیست. اما آیا صنعت چاپ به آن تکنولوژی که باید دستیافته است؟
دیدگاه تان را بنویسید