پرفروشترین کتابهای اقتصادی کدام کتابها هستند؟ به بیانی دیگر، چه نوع کتابهایی در میان پرفروشترین آثار حوزه علم اقتصاد قرار دارند؟
عباس شهرابیفراهانی
جایگاه آثار کلاسیک در بین این کتابها چگونه است؟ اینها سوالهایی هستند که به هنگام مواجهه با فهرست پرفروشترین کتابهای اقتصادی به ذهن متبادر میشود. در نگاه اول به پرفروشترین کتب اقتصادی سایت آمازون باید گفت آثار کلاسیک حضور پررنگی در این فهرست ندارند. اما اثر کلاسیک، در حوزه علوم اجتماعی، به چه اثری گفته میشود؟ ایتالو کالوینو، نویسنده شهیر ایتالیایی، در کتاب «چرا باید کلاسیکها را خواند»، درباره آثار کلاسیک ادبی میگوید: «اثر کلاسیک اثری است که هیچگاه آنچه قصد گفتنش را داشته است، به پایان نرساند.» این تعریف را میتوان به آثار حوزه علوم اجتماعی و اقتصاد نیز سرایت داد. اثر کلاسیک، اثری است که حجم عظیمی از آثار پژوهشی و فکری را به دنبال خود داشته باشد. به عبارتی دیگر، اثری کلاسیک است که پژوهشگران متعددی به تکمیل، ترمیم و تعدیل طرحهای فکری آن بپردازند. به بیانی دیگر، آن طور که شهرام پرستش، انسانشناس و استاد دانشگاه تهران، در مقاله «تمایز به منزله اثری کلاسیک» در شماره سیزدهم نشریه «مهرنامه» مینویسد، آنچه آثار بزرگ علوم اجتماعی، یا همان آثار کلاسیک، را از دیگر آثار این حوزه جدا میکند، برنامه پژوهشی
پشتیبانی است که به دنبال آثار کلاسیک میآید. به گفته پرستش، این برنامه پژوهشی با توسعه روششناختی همراه است، که از نشانههای آن شکلگیری مراکز پژوهشی متعدد با محوریت آن متفکر است. به این معنا، «اقتصاد و جامعه» ماکس وبر در حوزه جامعهشناسی، «سرمایه» کارل مارکس در حوزه اقتصاد سیاسی و جامعهشناسی، «توتالیتاریسم» هانا آرنت در حوزه نظریه سیاسی و «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» کینز و «نظریه قیمت» میلتون فریدمن در حوزه علم اقتصاد، نمونههایی از آثار کلاسیک محسوب میشوند. حال بر اساس این تعریف باید نگاهی بیندازیم به فهرست پرفروشترین آثار حوزه علم اقتصاد در سایت آمازون. در میان 20 کتاب پرفروش، تنها یک کتاب، و آن هم قدیمیترین آنها، یعنی ثروت ملل آدام اسمیت، کلاسیک محسوب میشود. البته علاوه بر ثروت ملل اسمیت، یک کتاب از فریدریش فون هایک، راه بردگی، و یک کتاب نیز از میلتون فریدمن، سرمایهداری و آزادی، در این فهرست دیده میشود. اما راه بردگی بیش از آنکه اثری در زمینه علم اقتصاد نظری باشد، اثری سیاسی است و در حوزه اندیشه سیاسی و سیاستگذاری عمومی کلاسیک و جریانساز به حساب میآید. سرمایهداری و آزادی میلتون فریدمن نیز
نه یک اثر اقتصادی، مانند نظریه قیمت، بلکه کتابی سیاسی است. غالب کتابهای اقتصادی پرفروش از چهار نوع خارج نیستند: یا کتابهای درسی هستند، مانند اصول اقتصاد خرد گریگوری منکیو، یا کتابهای اقتصادی ژورنالیستیاند، مانند بومرنگ نوشته مایکل لوییز، یا کتابهایی هستند در زمینه چگونگی کسب سود حتی در بحرانیترین اوضاع اقتصادی، مانند کتاب پسلرزه اثر دیوید و روبرت ویدمر. دسته چهارم و کمجان در این فهرست نیز عبارتند از پژوهشهای اقتصادی پرمایه، مانند بهای نابرابری نوشته جوزف استیگلیتز. وضعیت کتابهای جامعهشناسی نیز همینطور است. در میان 60 کتاب جامعهشناختی پرفروش، تنها دو کتاب از میشل فوکو، کلاسیک محسوب میشد. البته وضعیت در فلسفه به مراتب بهتر بود. از بین 20 کتاب فلسفی پرفروش در سایت آمازون، چهار اثر کلاسیک از سان تزو، ارسطو، جان لاک و کانت به چشم میخورد. علت این امر شاید پویایی پژوهشی بیشتر علم اقتصاد و جامعهشناسی نسبت به نظرورزیهای فلسفی باشد. حال، آیا عدم رجوع به کلاسیکها، حداقل آن طور که از فهرست کتابهای پرفروش اقتصاد و همین طور جامعهشناسی برمیآید، امری بحرانی، یا دست کم ناراحتکننده است؟ به عبارت دیگر،
اهمیت آثار کلاسیک در چیست که با وجود تاریخ گذشته بودن بسیاری از آنها، ما هنوز باید به آنها رجوع کنیم؟ لایونل رابینز، اقتصاددان برجسته انگلیسی و رئیس اسبق دپارتمان اقتصاد دانشگاه الاسای، استدلالی را در اثبات اهمیت تاریخ اندیشههای اقتصادی میآورد که به نظر میرسد میتوان آن را درباره اهمیت مطالعه آثار کلاسیک نیز به کار بست. رابینز میگوید «نهادهای معاصر و اندیشههای معاصر با میراث گذشته در هم آمیخته، و برای اینکه بدانیم نظریههای مختلف چگونه آغاز میشوند، فراز و نشیبهای آنها، ذاتاً در بسط موضوع و از لحاظ عارضی تاثیر آنها بر اندیشه عمومی درباره جامعه چه بوده است، چگونه متحول شدهاند، اشارات ضمنی آنها در صحبتهای روزمره چیست»، به مطالعه تاریخ اندیشه اقتصادی، و در اینجا، به مطالعه آثار کلاسیک که مسلماً بخشی از تاریخ اندیشههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز هستند، نیازمندیم.
دیدگاه تان را بنویسید