تاریخ انتشار:
تحلیلی درباره «اطلاعات نامتقارن»
کارایی از دست رفته
در پرونده هفته قبل مجله تجارت فردا، بحثعدم تقارن اطالاعات قبل از عقد قرارداد و کاهش کارایی ناشی از آن مطرح شد. در این متن در چارچوب یک مثال ساده دلایل و میزان کارایی از دسترفته را بررسی میکنم تا مبحثروشنتر شود. یک فروشنده را در نظر بگیرید که یک کالا(یا خدمت) را میخواهد بفروشد. چندین خریدار داریم که ارزش کالا برای هریک از آنها متفاوت است و فقط خریدار این ارزش را میداند.
در پرونده هفته قبل مجله تجارت فردا، بحث عدم تقارن اطالاعات قبل از عقد قرارداد و کاهش کارایی ناشی از آن مطرح شد. در این متن در چارچوب یک مثال ساده دلایل و میزان کارایی از دسترفته را بررسی میکنم تا مبحث روشنتر شود. یک فروشنده را در نظر بگیرید که یک کالا (یا خدمت) را میخواهد بفروشد. چندین خریدار داریم که ارزش کالا برای هریک از آنها متفاوت است و فقط خریدار این ارزش را میداند. در این مثال کارایی به معنی تخصیص کالا به فردی است که بالاترین ارزش را برای این کالا قائل است، به عبارتی کارایی معادل با بهینه اجتماعی در تخصیص کالا تعریف میشود. اگر کسی مکانیسمهای طراحی بازار را بلد نباشد و از روش ساده اعلام یک قیمت برای کالا استفاده کند، چه اتفاقی میافتد؟ اگر قیمت از حدی بالاتر باشد، کسی نمیخرد و اگر از حدی کمتر باشد تعداد خریداران بیش از یک نفر خواهد بود. به عبارتی احتمال تخصیص غیربهینه و کاهش کارایی در این بازار خیلی زیاد است.
در مقابل اگر فروشنده با استفاده از یکی از مکانیسمهای ساده طراحی بازار، یعنی مزایده این کالا را بفروشد و قیمت اولیه مزایده را برابر با ارزش کالا (هزینه ارائه خدمت) برای فروشنده در نظر بگیرد، تخصیص حتماً بهینه خواهد بود. به عبارت دیگر عدم تقارن اطلاعات منجر به کاهش کارایی نمیشود. نکته کلیدی در این مساله کاهش درآمد فروشنده است و افزایش سود خریدار. در این حالت فروشنده هزینه خرید اطلاعاتی را که خریدار دارد میپردازد و تخصیص بهینه حاصل میشود. آیا داستان به همینجا ختم میشود و بهینه حاصل خواهد شد؟ خیر! قبل از اینکه به بررسی دلیل به وجود آمدن عدم کارایی در این حالت بپردازم به تفاوت انواع مزایده در این مثال میپردازم. شما میتوانید این مزایده را به صورت حراج قیمت اول، حراج قیمت دوم یا حراج ساعتی برگزار کنید. یکی از نتایج جالب طراحی بازار این است که درآمد فروشنده در این سه حراج یکسان است و هر سه حراج تخصیص بهینه را اعمال میکنند. در ایران حراج نوع اول رایج است و تحت عنوان مزایده و مناقصه در روزنامههای کثیرالانتشار مشاهده میشود. ولی در کشورهای پیشرفته تقریباً این نوع حراج استفاده نمیشود. چرا؟ در نگاه اول، از
نظر تئوری هر سه نوع حراج یکسان هستند اما اقتصاددانهای مطرح در زمینه طراحی بازار با حراج نوع اول مخالفاند. در حراج نوع اول دانستن ارزش کالا و خدمت از نظر دیگر خریداران میتواند به کسب سود بیشتر یک خریدار منجر شود. در نتیجه انگیزه برای فساد و رشوه دادن به برگزارکننده حراج وجود دارد. همچنین در حراج نوع اول، استراتژی بهینه شرکتکنندگان پیچیده است و محاسبه استراتژی بهینه هزینه بالایی دارد. در مقابل، در حراج نوع دوم و حراج ساعتی، استراتژی شرکتکنندهها بسیار ساده است و دانستن اطلاعات در مورد ارزش دیگر خریداران هیچ اثری بر سود و استراتژی خریدار ندارد، یعنی انگیزه فساد و رشوه دادن وجود ندارد. آیا در صورت استفاده از روشهای طراحی بازار، اطلاعات نامتقارن بر کارایی اثر ندارد و فقط باعث تقسیم منافع مبادله به شیوه متفاوتی میشود؟ جواب خیر است و دلیل این مساله رفتار فروشنده است. فروشنده میتواند با تغییر قیمت اولیه در هر یک از سه نوع حراج ذکرشده، میزان درآمد خود را افزایش دهد.
این افزایش درآمد فروشنده باعث کاهش کارایی میشود. فروشنده -که اطلاعات کمتری نسبت به تمامی افراد دیگر دارد- برای کسب سود بیشتر، قیمت اولیهای انتخاب میکند که باعث عدم بهینگی تخصیص و کاهش کارایی میشود. ولی اگر هدف فروشنده کارایی باشد، در صورت درک اهمیت مساله عدم تقارن اطلاعات و استفاده درست و دقیق از ابزارهای طراحی بازار، بهینه اجتماعی حاصل میشود و عدم تقارن اطلاعات اثر منفی بر کارایی ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید