تاریخ انتشار:
سیاستگذاری آب در ایران با چه اشتباهاتی مواجه بوده است؟
خطهای قرمزِ آبی
ساعت ۲۲ اولین چهارشنبه ماه پایانی بهار امسال. در پنجکیلومتری شهر ایلام. روستای چالسرا. وقت آبیاری یکی از زمینهای کشاورزی. هوا تاریک است و مرد کشاورز انتظار دیدن کسی را ندارد. در این فضای آکنده از صدا، تنها صدای آب نشان از جریان زندگی دارد. آبی که از قنات به سختی به این باغها میرسد.
ساعت 22 اولین چهارشنبه ماه پایانی بهار امسال. در پنجکیلومتری شهر ایلام. روستای چالسرا. وقت آبیاری یکی از زمینهای کشاورزی. هوا تاریک است و مرد کشاورز انتظار دیدن کسی را ندارد. در این فضای آکنده از صدا، تنها صدای آب نشان از جریان زندگی دارد. آبی که از قنات به سختی به این باغها میرسد. مرد میانسال با بیل خود به محل تلاقی جریان آب با باغش میرسد. اما خبری از آب در این جوی نیست. قرار بوده که دقایقی پیش مسیر آب باغ پایینتر از باغش دیگر مسدود شود. تنها با مسدود شدن آن مسیر است که آب به مسیر باغ مرد میانسال میرسد. دقایقی منتظر میماند. خبری از آب نیست. قدم در جوی خشک آب میگذارد. به سمت باغ پایینی حرکت میکند. صدای آب را میشنود. کمی نزدیکتر میشود. صاحب باغ پایینی را میبیند. صدایش میزند. انگار که صدای او را نمیشنود. خیلی رساتر فریاد میکشد. صاحب باغ پایینی به خود میآید. همدیگر را میشناسند. مرد میانسال گلایه را شروع میکند. شکایت از اینکه سر وقت مقتضی چرا آب رها نشده که به باغش برسد. کشاورز دیگر اما نمیپذیرد. گفتوگو به جر و بحث تغییر شکل میدهد. کمکم صدای اعتراض فضا را پر میکند. در همهمه فریادهاست
که ناگهان صدای شلیک از یک تفنگ شکاری سکوت را در فضا حاکم میکند. همه چیز در یک لحظه انگار تمام میشود. یک کشاورز نقش بر زمین میشود و کشاورز دیگر پا به فرار میگذارد. ساعاتی نمیگذرد که خبر در روستای کوچک میپیچد. دامنه خبر وسیعتر میشود. صبح روز بعد پنجشنبه هفتم خردادماه خبرگزاری جمهوری اسلامی تیتر میزند: «کشاورز ایلامی جان خود را بر سر آب باخت». در این خبر اشاره میشود که یکی از انگیزههای اصلی میتواند آب باشد. ادعایی که شاید دور از واقعیت هم نباشد. اما چه شده که این بحران به این پیچ خطرناک رسیده است؟ یک پیچ عقبتر از آن، چه اتفاقهایی رخ داده که آب قناتهای طبیعی اینچنین کم شده که دیگر هر لحظه از زمان نرسیدن آبهای آن، حکم حیاتی پیدا کرده است؟ آمار اعلامشده از سوی مهرداد محمدپور، مشاور معاون آب و آبفای وزارت نیرو نشان میدهد در همین دوره بیش از 300 هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد. چاههایی که مشخص نیست چرا هنوز مسوولان نتوانستهاند جلوی فعالیت آنها را بگیرند. همین چاههای غفلت چقدر در بحران کمآبی تاثیر دارند؟ همزمان با فعالیت این چاهها 400 هزار چاه دیگر هم فعال هستند که مجوز خود را از دولت پس از
آن گرفتند که مجلس اجازه چنین کاری را داده بود. این چاههای مجوزدار از سوی مسوولان، چقدر در بحران آب تاثیر دارند؟ اصلاً این بحران آب چقدر متاثر از تنها سیاستهای آبی دولتهای اخیر است؟ آیا پیش از آن، سیاستهای آبی از برخورد متخلفان گرفته تا آبرسانی به هر قیمتی نتیجه داده بود؟ با این حال، در سالهای اخیر چه سیاستهایی برای حل بحران آب در نظر گرفتند؟ در سالهای اخیر حتی گفته شده که بیش از حد ظرفیت از آبهای کشور استفاده شده اما چرا با وجود این، همچنان به گفته وزیر نیرو شش هزار تا شش هزار و 500 روستا با تانکر آبرسانی میشوند؟ آیا برای این روستاها مشکل کمآبی وجود دارد یا نبود سیاست مناسب آبرسانی؟ در سوی دیگر آیا بحران کمآبی ناشی از نداشتن آب در سالهای اخیر بوده یا نبود سیاست مفید و اثربخش برای ساماندهی آبی کشور؟ آیا شریانهای اصلی آب در دل طبیعت است یا در سیاستهای بهرهمندی از آن و اگر در سیاستهاست چرا تاکنون کشور نتوانسته از طریق آن از پیچهای سخت کمآبی عبور کند؟
دیدگاه تان را بنویسید