تاریخ انتشار:
دغدغهای به نام رستوران، درمانگاه، لولهکشی گاز
مردم بافق دنبال چه هستند؟
یکی از اصلیترین دلایل اعتراضهای کارگران شرکت مرکزی سنگآهن بافق این است که مدتهاست شهرستان بافق رنگ توسعه را به خود ندیده است. با وجود برخورداری از معدن چغارت که در زمینه تولید سنگآهن قدمتی ۵۰ساله دارد، اهالی این شهر از این مزیت خدادادی بهرهای نبردند.
یکی از اصلیترین دلایل اعتراضهای کارگران شرکت مرکزی سنگآهن بافق این است که مدتهاست شهرستان بافق رنگ توسعه را به خود ندیده است. با وجود برخورداری از معدن چغارت که در زمینه تولید سنگآهن قدمتی 50ساله دارد، اهالی این شهر از این مزیت خدادادی بهرهای نبردند. در حقیقت طی این سالها با وجود اینکه مردم بافق دلسوزانه در این معدن کار میکردند و امرار معاش خود را از این طریق میگذراندند اما برای استفاده از خدمات رفاهی و آموزشی و حتی درمانی میبایست به استان یزد که در نزدیکی این شهر قرار گرفته مراجعه کنند در حالی که تامین رفاه مردم در یک شهرستان امری کاملاً طبیعی و لازم محسوب میشود. طی این دو سال که اعتصابها به جریان افتاده است، بارها مردم نسبت به نحوه واگذاری این معدن اعتراض خود را اعلام کرده بودند اما هر بار به جایی نرسید. دیدگاه مردم این شهر نسبت به خصوصیسازی این معدن کاملاً منفی است چرا که در ابتدا هم با مطرح شدن موضوع در سال گذشته واکنش نشان دادند و آنها معتقدند اگر این شرکت به بخش خصوصیسازی واگذار شود، هیچ انگیزهای برای ادامه کار و فعالیت در معدن باقی نمیماند. با وجود چنین نگاهی هم اعتصاب خود را اعلام
کردند و دست از کار کشیدند که در نهایت معدن چغارت سنگآهن این شرکت تعطیل شد.
خصوصیسازی؛ نه
اگرچه امکانات و سرمایهها با ورود بخش خصوصی به معدن سنگآهن بافق افزایش مییابد اما نگاه مردم مبنی بر این است که با واگذاری سهام این شرکت به فولاد خوزستان منافع آنها از این ظرفیت معدنی در معرض خطر قرار میگیرد و انتظار دارند درصدی از سهام این معدن در اختیار توسعه طرحهای عمرانی این شهرستان باشد تا امکانات خدماتی، آموزشی و رفاهی و... فراهم و ارائه شود. البته یکی از مشکلات آنها این است که هنوز در این شهرستان لولهکشی گاز صورت نگرفته و به نظر میرسد اعتراضهای مردم این شهر ناشی از همین وضعیت نامطلوب شهر باشد. چرا که اگر طی سالهایی که معدن سنگآهن مورد بهرهبرداری قرار میگرفت، رسیدگیهای لازم صورت میگرفت چنین اعتصابها و اعتراضهایی از سوی مردم اتفاق نمیافتاد.
خواسته مردم منطقی بود
به عقیده من اینکه مردم در تلاش بودند تا درصدی از سهام این شرکت در راستای عملیاتی کردن پروژههای عمرانی قرار گیرد، خواستهای منطقی بود. چرا که لازمه حیات و زندگی انگیزه است و انگیزه هم زمانی ایجاد میشود که انسانها در رفاه قرار بگیرند و دارای شغل باشند. در حال حاضر اعتصابها پایان یافته و کارگرانی که در جریان این اعتراضها بازداشت شدند، آزاد شدند و حتی تکلیف سهام این شرکت هم روشن شده است و با مذاکراتی که صورت گرفته است بخشی از مطالبات مردم، تحقق پیدا کرد و به شهرداری این شهرستان واگذار شد اما بهتر است امکانات و شرایط توسعه را هر چه زودتر در این شهرستان فراهم کرد زیرا اگر به وضعیت شهر سروسامان داده نشود دغدغههای مردم ادامه مییابد و این موضوع در ایجاد انگیزه آنها برای زندگی در این شهرستان و کار در این معدن بسیار موثر است. یکی دیگر از دغدغههای مردم که در این اعتراضها بارها مطرح میشد این بود که مقام مسوولی از وزارت صنعت و معدن سر نزده است که در این خصوص میتوان گفت سال گذشته وزیر صنعت، معدن و تجارت برای بازدید از یک درمانگاه به این شهرستان آمد اما مردم توقع داشتند در این اعتراضهای کارگران و در این
جریانهای آشفته شهر مقامات مسوول از وزارتخانه به این منطقه میآمدند.
خلق ارزش افزوده اشتغال میآفریند
با ایجاد توسعه زیرساختهای این شهرستان و سهیم کردن مردم در سهام این شرکت، به علاوه ایجاد انگیزه برای کارگران معدنی میتوان شرایطی برای ایجاد ارزش افزوده صنایع معدنی فراهم کرد و در این شهر که احتمال زیادی برای ایجاد صنایع معدنی و توسعه آن با وجود ذخایر عظیم سنگآهن نسبت به شهرستانهای دیگر وجود دارد، تا زمانی که ذخایر این معدن به پایان برسد میتوان اشتغال ایجاد کرد و آینده این کارگران معدنی را تضمین کرد. امیدوار هستیم اعتصاب دیگری شکل نگیرد و این معدن به فعالیت خود ادامه دهد. البته این در شرایطی است که مطالبات کارگران به موقع پرداخت و سهم آنها در معدن حفظ شود. مردم این شهر زحمتکش هستند و راضی به آشفته کردن وضعیت در این شهر نیستند اما ترس از بیکاری آنها را مصمم به اقدامات این چنینی میکند.
دیدگاه تان را بنویسید