یکی دو نکته درباره پرحاشیهترین برنامه این روزهای تلویزیون
مخاطبانی در دو قطب مخالف
جامعه ایران، بیش از هر زمان دیگری نیازمند شادی و نشاط است؛ این را جامعهشناسان و روانشناسان میگویند.
جامعه ایران، بیش از هر زمان دیگری نیازمند شادی و نشاط است؛ این را جامعهشناسان و روانشناسان میگویند. هر شهروندی هم میتواند به طور روزانه، علاوه بر دریافتهای شخصی خود در سطح جامعه، از کنش و واکنش پیاده و سواره در خیابانها و خودروهای حمل و نقل عمومی گرفته تا محل کار و تحصیل، از برخی رفتارهای عصبی، درونگرایی، گوشهگیری و چهرههای درهم همشهریان دریابد که به راه انداختن کمپینهای جدی برای شادیآفرینی و خنده تا اطلاع ثانوی باید در دستور کار همگان با هر حرفه و پیشهای قرار گیرد. حالا در این شرایط اگر رسانهها و هنرمندان شاغل در رسانههای تصویری که دارای برد و مخاطب بیشتری هستند، آستین همت بالا بزنند و برای خنداندن مردم، برنامه بسازند حتماً با استقبال زائدالوصف جامعه مواجه میشوند. اگر فیلمی مانند نهنگ عنبر ساخته شود، در همین روزهای کسادی سینما هم میتواند فروش هفتمیلیاردی را ثبت کند و افزون بر این، رضایت خاطر از دیدن چهرههای خندان جماعتی که سالنهای سینما را پر کردهاند نصیب خود کنند. شاد بودن و غلبه بر خمودگی، اکسیری است که میتواند در همه عرصهها اثرگذار شود، از بهبود شاخصهای اجتماعی و کاهش آسیبهای این حوزه تا حوزه اقتصادی. توجه به این اکسیر، مطالبهای است که سالهاست از رسانه عمومی کشور نیز وجود دارد. بارها گفته شده فلسفه این تعداد لوگو و شبکههای رنگارنگ، صرفاً نباید بازپخش سریالهای قدیمی، ساخت مجموعههای پرخرج اما کمثمر، تاکید صرف بر جنبههای خبری در بخشهای گوناگون، کلیشههای تکراری برای پر کردن آنتن و مواردی از این دست باشد. برنامههای طنز و سرگرمی حتماً میتواند علاوه بر تغییر ذائقه عمومی و ایجاد همگرایی، به طور غیرمستقیم به افزایش سطح آگاهیها یا آموزش برخی رفتارهای پسندیده اجتماعی یاری رساند. خلاء این نوع برنامهها و ایجاد فرصت برنامهسازی حرفهای طنز و سرگرمی توسط نیروهای توانمند صدا و سیما که سالهاست پشت خط سلیقهگرایی یا مسائل غیررسانهای ماندهاند، همچنان احساس میشود و کارشناسان در همین پرونده پیش رو در «تجارت فردا»، فقدان برنامهریزی میانمدت و بلندمدت و دل بستن به «تک اتفاقات» در این حوزه را از جمله کاستیهای رسانه ملی میدانند که مشخص نیست مدیریت جدید آن، تا چه اندازه به این مساله توجه نشان دهد. با این حال مدتی است در یکی از شبکههای دیجیتال خود، برنامهای تدارک دیده شده که از عنوان آن گرفته تا اجزای آن، به دنبال تاکید بر اصالت و فواید خنده و شادیهای جمعی است. «خندوانه» به کارگردانی رامبد جوان، یک بار از ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ در شبکه نسیم پخش خود را آغاز کرد و تا سوم آبان ماه همان سال ادامه یافت. از ۲۹ فروردین سال جاری، دکور جدید خندوانه با اجرای اولین برنامه دور جدید، رونمایی شد. هدف، جا انداختن خندیدن و «با هم خندیدن» است و در این مسیر، از خلاقیتهای مجری-کارگردان تا عوامل اتاق فکر بهره میگیرد. گفته میشود مغز انسان بین خنده واقعی و خندهای که با علم به فواید آن به صورت خودخواسته اتفاق میافتد تفاوتی قائل نیست. شاید در ابتدای امر، این جمع شدن یکصد نفر از افرادی که مهمان هر شب هستند و انجام رفتارهای جمعی برای نشاط و شادی، نوعی «خوشی بیدلیل» قلمداد میشد اما به تدریج، بر بینندگان خندوانه افزوده شد. هر شب آهنگ برنامه را همگی با صدای بلند میخوانند و شخصیت «جناب خان» توانسته نشان دهد میتوان معرف یک قومیت بود، حتی با المانهای آن قومیت و گویش و منطقه، همه ایرانیان را خنداند اما ناراحتی و کدورت از «تمسخر» را در ذهن نداشت. از دل این همکاریهای جمعی، کمپینهایی هم بیرون آمده است، کمپین قطره قطره برای رفتار بهینه در مصرف آب و اختصاص کمکهایی که از طریق سامانه حامی مالی برنامه برای مجهز کردن زمینهای کشاورزی مناطق محروم به آبیاری قطرهای صورت میگیرد. «مسابقه خنداننده برتر» هم اخیراً به برنامه اضافه شده که ۱۶ کمدین معروف در گروههای دونفره، «استندآپ کمدی» خود را اجرا میکنند و در معرض آرای عمومی قرار میگیرند. در مرحله اول، علیرضا خمسه، امین حیایی، سروش صحت، سیدجواد رضویان، مهران غفوریان، رضا شفیعیجم، بیژن بنفشهخواه، سپند امیرسلیمانی، امیرمهدی ژوله، شقایق دهقان، الیکا عبدالرزاقی، امیر کربلاییزاده، سجاد افشاریان، علیرضا مسعودی، نادر سلیمانی و هومن حاج عبداللهی شانس خود را در رقابت با یکدیگر امتحان کردند و حالا هشت نفر راهیافته به مرحله بعد، در حال رقابت هستند که حاشیههای بسیاری را در پی داشته است. استقبال از این برنامه، اهمیت دادن فرصت به خلاقیت هنرمندان ایرانی برای برنامهسازی در حوزه طنز و سرگرمی را نشان میدهد. کارشناسان پیشاپیش یادآوری میکنند که افتادن به ورطه تکرار و کپیکاری از این برنامه در سایر شبکههای تلویزیون نیز نوعی فرصتسوزی است. صرفاً باید هر شبکه یا مجموعه هنری و رسانهای با ایدههای نو، منطبق با نیازها و استانداردهای روز در نظر گرفتن ذائقه مخاطب، به ساخت برنامههای جدید برای افزایش روحیه شادی و نشاط در جامعه بپردازد. وقتی دو بازیگر خندوانه در ایستگاههای مترو تهران یا سایر محلهای عمومی، سعی در خنداندن مردم دارند، واکنشهای ضد و نقیض مردم نسبت به آن حاکی از فاصله معنادار ایرانیان، با شادیهای کوچک اما موثر است.
دیدگاه تان را بنویسید