تاریخ انتشار:
ضدونقیضهای بازار سهام مانع مهم ورود سرمایه
هراس سهامداری
تالار شیشهای بورس تهران که این روزها بسیار سوت و کور شده است، همچنان با تناقض واضح دیدگاه سرمایهگذاران درباره آینده این بازار دست و پنجه نرم میکند. گروهی که نظارهگر شرایط فعلی اقتصاد کشور و بازارهای جهانی هستند و همزمان به علت بیاطمینانی که به وضعیت بورس تهران دارند، رونق این بازار را در زمانهای دور ارزیابی میکنند.
تالار شیشهای بورس تهران که این روزها بسیار سوت و کور شده است، همچنان با تناقض واضح دیدگاه سرمایهگذاران درباره آینده این بازار دست و پنجه نرم میکند. گروهی که نظارهگر شرایط فعلی اقتصاد کشور و بازارهای جهانی هستند و همزمان به علت بیاطمینانی که به وضعیت بورس تهران دارند، رونق این بازار را در زمانهای دور ارزیابی میکنند. در این میان اما، دسته دیگری از افراد هستند که چشمانداز روشنی را برای سرمایهگذاران بورس پیشبینی میکنند. عواملی همچون قیمت مناسب سهام، امیدواری به تغییر سیاستهای انقباضی دولت و ورود سرمایهگذاران از جمله استدلالهای این گروه از تحلیلگران در توضیح آینده روشن بورس تهران است.
بر اساس اظهارات گروه دوم، فروشهای هیجانی به طور دستهجمعی که پس از افزایش نرخ خوراک گاز پتروشیمیها تشدید یافت، توجیهپذیر نیست. به عبارت دقیقتر، آنها رسیدن قیمت سهام به زیر ارزش ذاتی (البته به طور عمومی و نه برای تمامی سهمها) را به معنای بیشواکنشی در جهت معکوس عنوان میکنند. هرگونه حرکت سریعتر از واقعیات یک بازار را در ادبیات اقتصادی حباب مینامند؛ به این ترتیب، در شرایطی که تغییر ناچیزی در وضعیت بنیادی سهام، منجر به ریزشهای سنگین قیمتی میشود به معنای ایجاد حباب منفی است. به عبارت دیگر، قرار داشتن قیمتها زیر ارزش ذاتی آنها و خوشبینی به آینده، توجیهپذیری فروش سهام را دشوار میسازد.
با این حال، کارشناسانی هستند که وضعیت اقتصادی کشور را نگرانکنندهتر از آن میدانند که بتوان جذابیتی برای ورود به بورس قائل شد. در این میان، فرصتهای سرمایهگذاری امن، نظیر سپردههای بانکی، موسسات غیرمجاز و اوراق مشارکت نیز مزید بر علت میشوند که سرمایهگذاران دلیلی برای ورود به بورس پیدا نکنند. به بیان سادهتر، زمانی که در فرصتهای بدیل بورس میتوان بدون ریسک و بین 20 تا 30 درصد سود را کسب کرد، دیگر جذابیتی برای بازار سهام حتی با نسبت قیمت به درآمد (P /E) حدود پنج مرتبه نیز به وجود نمیآید. این دسته از کارشناسان معتقدند تا زمانی که به طور واقعی شاهد تغییر فضای اقتصادی و بهبود عملکرد بنگاههای بورسی نباشیم، رشد قیمتها در بورس تهران مفهومی ندارد.
در این شرایط، سوالی که مطرح میشود این است که در بازارهای مالی عموماً اخبار پیش از تحقق، در قیمتها منعکس میشوند. «شایعه را بخر، حقیقت را بفروش»، جملهای است که به طور سنتی در بازارها و به ویژه بازار سهام شنیده میشود. بر این اساس، به نظر میرسد رکود طولانیمدت بازار سهام منجر به از میان رفتن این سنت همیشگی شده است. در شرایطی که بار اخبار مثبت به مراتب بیش از خبرهای منفی است، معاملهگران هیچ تمایلی برای خرید و حتی در بسیاری از موارد، نگهداری سهام خود نشان نمیدهند. به این ترتیب، گرچه عمده فعالان بازار رونق اقتصادی و بازار سهام را اوایل سال 1395 (کمتر از ششماه دیگر) ارزیابی میکنند، اما تحرکی در میان فعالان بورس تهران مشاهده نمیشود. پس از نزدیک شدن دولت به اهداف تورمی به نظر میرسد سیاستهای مقابله با رکود بیشتر مورد توجه قرار گیرد که همزمانی این امر با گشایشهای هستهای میتواند موجب همافزایی تغییر مسیر اقتصاد کشور شود. بر این اساس، با یک نگاه میانمدت که یکی از الزامات سرمایهگذاری در بازار سهام است، میتوان فروش سهام ارزشی را بیشتر ناشی از هراس دانست، هرچند این نگرانی با توجه به ریسکپذیری پایین
سرمایهگذاران (بالا بودن سود سرمایهگذاری بدون ریسک) تا حدودی قابل توجیه است.
دیدگاه تان را بنویسید