تاریخ انتشار:
آیا رشد اقتصادی را باید در صادرات جستوجو کرد؟
نفرین نفت
«نفرین منابع» یا «تناقض فراوانی» عنوان پدیده اعجابآوری است که در کشورهای دارای منابع طبیعی سرشار و به ویژه منابع تجدیدناپذیر مانند نفت ظهور میکند. این کشورها با وجود چنین مواهبی، عمدتاً در مقایسه با سایرین که از این ذخایر محروماند، رشدهای اقتصادی به مراتب پایینتری را تجربه میکنند. با نگاهی به عملکردهای برتر اقتصاد در میان کشورهای جهان، ملاحظه میشود که عمدتاً کشورهایی فقیر از منابع طبیعی، سردمداران رشد اقتصادی هستند. اما علت بروز این پدیده مرموز چیست؟ مطالعات و بررسیهای صورتگرفته از دو منظر به این پدیده نگریستهاند. نخست از منظر اقتصاد کلان که مواردی نظیر بیماری هلندی، کاهش قدرت رقابتپذیری در سایر بخشهای اقتصادی، ناپایداری درآمدها و فقدان اندوخته، فرار سرمایه و سرمایه انسانی ناکارا را در توضیح چنین پدیدهای دخیل دانستهاند. از منظر کلیتر اما سوءمدیریت دولت، فساد و توزیع ناعادلانه درآمد، عواملی هستند که به چنین پدیدهای دامن میزنند.
حال سوال اینجاست که آیا ایران نیز به نفرین منابع دچار شده است؟ بررسیهای بسیاری نشان میدهد که سالهاست رشد اقتصادی در ایران بر مبنای سرمایه رقم میخورد؛ سرمایهای که البته به نفت گره خورده است. در واقع ایران نیز مانند بسیاری دیگر از اقتصادهای نفتی جهان، همواره بر اساس درآمدهای خود از صادرات نفت برنامهریزی کرده و میکند. حال آنکه اگر این درآمدهای بیثبات، نظیر شوک قیمتی که اخیراً در بازار نفت پدید آمد، تنزل پیدا کند، دولتها چه خواهند کرد. مسعود نیلی بر این اساس، کشورها را به سه دسته تقسیمبندی میکند. دسته نخست کشورهایی با اقتصاد متنوع مانند امارات، دسته دوم کشورهایی با اقتصاد غیرمتنوع اما مملو از اندوخته در زمان وفور درآمد نظیر عربستان و دسته سوم کشورهایی مانند ایران، روسیه و ونزوئلا که در دوران فراوانی درآمدهای نفتی با خوشخیالی، بودجه خود را به نفت وابسته کردند و هیچ اندوختهای برای روز مبادا کنار نگذاشتند. حال اگر در ایران برجامی نبود و متعاقب آن صادرات نفت افزایش نمییافت، کاهش شدید درآمدهای ارزی برای اقتصادی تکمحصولی، میتوانست فاجعه بیافریند.
تجربه شوک نفتی بار دیگر نشان داد که دل بستن به نفت نمیتواند چرخهای اقتصاد را به حرکت درآورد و باید به سراغ موتورهای دیگر تولید سرمایه رفت. مثبت شدن تراز تجاری غیرنفتی ایران برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی به گواه مرکز آمار ایران، شاید برای سیاستگذار به مثابه نشانهای باشد که رشد اقتصادی را در جایی به جز چاههای نفت دنبال کند. اگرچه انتقاد بسیاری از کارشناسان مبنی بر نقش کاهش واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای در مثبت شدن تراز تجاری وارد است، اما نمیتوان از رشد صادرات غیرنفتی به آسانی عبور کرد؛ رشدی که بر خلاف رشد حاصل از ارزشافزوده بخش نفت، پایداری و اشتغالزایی بسزایی به همراه دارد. افزون بر این به باور کارشناسان حوزه اقتصاد، رشد تقاضای صادرات، افزایش نهادههای تولید از جمله نیروی کار و سرمایه و نیز افزایش بهرهوری عوامل تولید را به دنبال خواهد داشت که علاوه بر اشتغالزایی، به روشن شدن سایر موتورهای پیشران رشد اقتصادی میانجامد. در پرونده پیش رو به بررسی میزان اهمیت صادرات در رشد اقتصادی خواهیم پرداخت؛ چراکه شاید سیاست توسعه صادرات جزو معدود گزینههای روی میز سیاستگذار باشد تا از طریق این
پیشران، رشد پایدار اقتصادی حاصل شود.
دیدگاه تان را بنویسید