شناسه خبر : 10693 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تجربه مالزی - گفت‌وگوی اختصاصی تجارت فردا با «ماهاتیر محمد» معمار توسعه مالزی

مسلمانان نیازمند آموزش توسعه‌یافته هستند

تحریم یکجانبه آمریکا و اروپا علیه ایران غیرقانونی است

معمار مالزی نوین نام گرفته و سال‌هاست که مردم مالزی و کشورهای منطقه از خدمات ارزشمند او بهره می‌برند. با وجود کهولت سن هنوز هم در سیاست حضور دارد و مشاوره‌هایش راهگشای بسیاری از امور در مالزی است. ماهاتیر بن محمد از معدود چهره‌های مالزی است که در عرصه بین‌المللی کاملاً شناخته شده است و همواره از او به عنوان رهبری مقتدر و با‌تدبیر یاد می‌شود که مالزی را در مسیر توسعه قرار داده است.

سیاوش عدالت
معمار مالزی نوین نام گرفته و سال‌هاست که مردم مالزی و کشورهای منطقه از خدمات ارزشمند او بهره می‌برند. با وجود کهولت سن هنوز هم در سیاست حضور دارد و مشاوره‌هایش راهگشای بسیاری از امور در مالزی است. ماهاتیر بن محمد از معدود چهره‌های مالزی است که در عرصه بین‌المللی کاملاً شناخته شده است و همواره از او به عنوان رهبری مقتدر و با‌تدبیر یاد می‌شود که مالزی را در مسیر توسعه قرار داده است. ماهاتیر محمد اکنون در 88‌سالگی هنوز هم در عرصه سیاست فعال است و به شرکت‌های اقتصادی چون خودروسازی پروتون مشاوره می‌دهد. معمار توسعه مالزی اگرچه اذعان و تاکید دارد که تحریم‌های اقتصادی علیه ایران نادرست و غیرقانونی است اما اعلام می‌کند مالزی ناچار به تبعیت از این تحریم‌هاست. محمد در نپذیرفتن توصیه‌های صندوق بین‌المللی پول نیز توجیهات خاص خودش را دارد و کمک گرفتن از این نهاد را به معنای سپردن اداره اقتصاد کشور به دست این صندوق می‌داند. ماهاتیر محمد در گفت‌وگویی اختصاصی با «تجارت فردا» از اقدامات خود در دوران زعامتش بر مالزی می‌گوید؛ اینکه چگونه مالزی را در مسیر توسعه و پیشرفت قرار داد و چگونه سندی تدوین کرد که بر پایه آن مالزی هفت سال دیگر کشوری توسعه‌یافته خواهد شد.

ماهاتیر محمد چهره شناخته‌شده‌ای است. می‌خواهم قبل از اینکه وارد گفت‌وگوی اصلی بشویم خودتان از ماهاتیر محمد بگویید. چهره‌ای که همگان مالزی مدرن را با نام او می‌شناسند و او را معمار اصلی توسعه این کشور جنوب شرق آسیا می‌دانند.
در روز 20 دسامبر سال 1925 در شهر آلورستار در ایالت شمالی کداه مالزی در یک خانواده متوسط متولد شده‌ام. پدرم در یک مدرسه انگلیسی به تدریس مشغول بود. من پس از اتمام مقاطع تحصیلی مقدماتی به دانشگاه مالایا رفتم و پزشکی خواندم. از زمان پایان اشغال اتحادیه مالایا توسط ژاپن فعالیت‌های سیاسی من شکل گرفت. پس از چند سال به تدریج با فعالیت‌هایی که داشتم به یکی از اعضای فعال سازمان ملی مالزی متحد «آمنو» تبدیل شدم. آمنو بزرگ‌ترین حزب سیاسی مالزی بود. من همواره به دنبال این بودم که از حقوق مردم مالزی دفاع کنم و به عنوان مثال یکی از اهدافم به رسمیت شناختن زبان مالایی به عنوان زبان رسمی اتحادیه مالایی بود. من در زمان تشکیل کشور مالای در سال 1959 حضور فعالی در سیاست داشتم اما در آن انتخابات که در سال 1959 برگزار شد، نامزد نشدم. کمی بعد به عنوان رهبر حزب انتخاب شدم و با حمایت حزب در سال 1964 وارد مجلس نمایندگان مالزی شدم. بعد از مدتی از حزب اخراج شدم چون کتابی به اسم «معمای مالای» نوشتم که باعث خشم و ناراحتی عبدالرحمن، نخست‌وزیر وقت مالزی شد. کتاب توسط حزب آمنو توقیف شد و من نیز از حزب اخراج شدم. سال 1970 عبدالرحمن از کار کنار رفت. دو سال بعد از آن من دوباره به حزب بازگشتم و در سال 1973 دوباره وارد مجلس شدم و یک سال بعد هم وارد هیات دولت شدم. در سال 1976 به عنوان معاون نخست‌وزیر انتخاب شدم و پنج سال بعد در روز 16 جولای 1981 نخست‌وزیر مالزی شدم.

شما را با اقدامات دوران نخست‌وزیری‌تان می‌شناسند. همین اقدامات بود که شما را پنج‌دوره نخست‌وزیر نگه داشت و به عنوان یک فرد موفق چهره کرد. دورانی را که بر صندلی نخست‌وزیری مالزی نشسته بودید چطور توصیف می‌کنید؟ چه اقداماتی در آن دوران انجام دادید؟
شاید یکی از موثرترین اقدامات دولت من در آن زمان برای کمک به رشد اقتصادی رونق و توسعه خصوصی‌سازی بود. ما تصمیم گرفتیم شرکت‌های بزرگ دولتی از جمله خطوط هوایی، مخابرات و شرکت‌های انرژی را به بخش خصوصی واگذار کنیم. از این طریق سرمایه مناسبی برای دولت ایجاد شد و توانستیم شرایط کاری را برای بسیاری از کارمندان بهبود دهیم. توجه ویژه‌ای به زیرساخت‌ها داشتیم تا بخش خصوصی بتواند در یک فضای آسان و سریع کسب‌و‌کار داشته باشد. مثلاً یکی از مهم‌ترین پروژه‌هایی که در دولت انجام دادیم احداث بزرگراه شمال جنوب بود که از مرزهای تایلند در شمال آغاز شده و تا سنگاپور در جنوب مالزی ادامه داشت. سپس شرکت خودروسازی پروتون را به عنوان خودروساز ملی مالزی تاسیس کردیم. در فاصله سال‌های 1988 تا 1996 رشد اقتصادی ما بیش از هشت درصد بود. در آن زمان ما طرح توسعه‌ای برای سال 2020 مالزی ارائه کردیم که به عقیده برخی بلندپروازانه بود. بر اساس آن طرح تا سال 2020 مالزی به یک کشور توسعه‌یافته تبدیل خواهد شد. همچنین ما توانستیم تا حدودی اقتصاد متکی بر کشاورزی و منابع طبیعی مالزی را به اقتصادی متکی بر تولید و صادرات تبدیل کنیم. در فاصله سال‌های 1990 تا 1996 و در عرض یک دوره شش‌ساله سرانه تولید ناخالص داخلی مالزی بیش از دو برابر شد. ما توانستیم از بحران مالی هم سربلند بیرون بیاییم و اگرچه اقتصادمان در دوران بحران ضربه خورد اما ما به خوبی توانستیم آن را مدیریت کنیم. به نظرم نحوه هدایت کشور در آن شرایط می‌تواند برای کشورهای دیگر یک مدل و الگو باشد.

چه فرمولی برای تحول اقتصادی مالزی استفاده کردید؟
معتقدم مالزی به دلیل داشتن تنوع قومیت‌ها کشور خوش‌شانسی است. این تنوع قومی به‌رغم داشتن مزایای بسیار معایب و مشکلاتی نیز برای مالزی به همراه داشته است و یافتن راهکار باثبات و موثر برای این مشکلات یکی از اولویت‌های دولت مالزی از ابتدا تاکنون بوده است به طوری که نخستین نخست‌وزیر مالزی تلاش کرد با تهیه فرمولی از ایجاد اختلاف بین اقوام مختلف ساکن مالزی شامل هندی، چینی و مالایی جلوگیری کند و کاری کند تا این سه قوم با صلح و آرامش در کنار یکدیگر زندگی کنند. وجود آرامش و ثبات یکی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌های توسعه هر کشوری به ویژه کشوری با تنوع قومیتی فراوان است و خوشبختانه مالزی در این خصوص تجربه موفقی دارد. می‌بینیم که اقوام مختلف در مالزی به آرامی و با صلح در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و در همین حال به جز موارد انگشت‌شمار ما در مالزی شاهد اعتراض‌های خیابانی نیستیم. ما تلاش کردیم برای پیشرفت ابتدا مالزی را به کشوری باثبات تبدیل کنیم تا در کنار آن به پیشرفت‌های اقتصادی و سیاسی دست پیدا کنیم، چون اگر ثبات در یک کشور وجود نداشته باشد دولتمردان آن نمی‌توانند بر اداره کشور و پیشرفت کشور تمرکز کنند. وجود این ثبات داخلی باعث شد ما بتوانیم به افزایش سطح مبادلات تجاری با دیگر کشورهای منطقه و جهان فکر کنیم و موفقیت‌های بسیاری در این زمینه کسب کنیم. در همین حال ثبات و آرامش در کشور باعث می‌شود تا سرمایه‌گذاران خارجی برای حضور در بخش‌های مختلف اقتصاد از خود تمایل نشان دهند و این کاری بود که ما کردیم و توانستیم سرمایه‌گذاران خارجی زیادی را جذب مالزی کنیم.

در جذب سرمایه‌گذاران خارجی صنعت گردشگری مالزی هم نقش بسزایی داشته، درست است؟
کاملاً اثرگذار است. چون برای توسعه توریسم باید زیرساخت‌های لازم و پایداری فراهم کرد. مالزی هم‌اکنون یکی از برترین کشورهای توریستی در جهان است و آمارهای وزارت گردشگری مالزی نشان می‌دهد در سال گذشته میلادی بیش از 25 میلیون توریست از سراسر جهان به کشور ما سفر کرده‌اند. مالزی همچنین برای چندمین سال متوالی به عنوان برترین مقصد گردشگری جهان برای مسلمانان انتخاب می‌شود. به اعتقاد من یکی از مهم‌ترین دلایل چنین موفقیت‌هایی در زمینه توریسم وجود آرامش و ثبات در مالزی است. ما تلاش کرده‌ایم سیاست‌های خوبی در زمینه توریسم اتخاذ کنیم و همکاری بسیار خوبی در این زمینه با دیگر کشورهای جهان داریم. ایجاد زیرساخت‌های مناسب و همچنین ایجاد شرایط خوب برای توریست‌ها از جمله موضوعاتی است که در اولویت‌های ما قرار داشته است. به همین منوال این ثبات و آرامش در فضای کسب‌و‌کار مالزی هم دیده می‌شود. این فضا کاملاً برای جذب سرمایه خارجی آماده است. یکی از کارهای بزرگی که ما انجام دادیم ایجاد شهر مدرن پوتراجایا در نزدیکی کوالالامپور بود که در حال حاضر پایتخت ستادی مالزی به شمار می‌رود. در همان دوران پای مسابقات اتومبیلرانی فرمول یک به مالزی باز شد. در دوران آغاز نخست‌وزیری من، مالزی کشوری کاملاً متکی بر کشاورزی بود و ما می‌خواستیم به تازگی قدم در راه صنعتی شدن بگذاریم. مالزی اکنون همچنان در حال صنعتی شدن است و ما تلاش می‌کنیم با تداوم این روند آسایش بیشتر مردم را فراهم کنیم و فرصت‌های شغلی بیشتری در اختیار آنها قرار دهیم. در کنار این اقدامات دولتمردان مالزی موضوع آموزش را در اولویت کاری خود قرار داده‌اند و در این راستا هزینه‌های زیادی می‌کنند و این هزینه‌ها هدفی جز فراهم کردن شرایط مناسب برای پیشرفت مردم ندارد. نظام آموزشی مالزی پیشرفت‌های زیادی داشته و اقبال به دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی در مالزی بسیار زیاد شده که حتی دانشجویان خارجی زیادی را هم جذب خود کرده است.

یکی از موفق‌ترین و جنجالی‌ترین اقدامات شما در دوران نخست‌وزیری تقابل با صندوق بین‌المللی پول در دوران بحران جنوب شرق آسیا در دهه 90 بود. مالزی با بحران بسیار جدی روبه‌رو بود اما شما از پذیرش بسته کمک مالی صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی خودداری کردید و این موضوع تعجب بسیاری از اقتصاددانان را برانگیخت. چه دلیلی برای این کار داشتید؟
در اواخر دهه 90 کشورهای جنوب شرق آسیا از جمله مالزی دچار بحران مالی شدید شدند. در جریان این بحران ارزش رینگیت به شدت سقوط کرد و سرمایه‌گذاران خارجی به سرعت پا به فرار گذاشتند و مالزی را ترک کردند. در همین حال شاخص سهام سقوطی 75‌درصدی داشت. ما ابتدا با توصیه برخی نهادهای اقتصادی از جمله صندوق بین‌المللی پول هزینه‌های دولتی را کاهش و نرخ بهره را افزایش دادیم اما این امر تنها به بدتر شدن اوضاع اقتصادی مالزی منجر شد. من در سال 1998 این سیاست را تغییر دادم و در مقابل صندوق بین‌المللی پول و معاونان خودم مقاومت کردم. برخلاف گفته‌های صندوق بین‌المللی پول ما هزینه‌های دولتی را افزایش دادیم و ارزش رینگیت را با دلار ثابت نگه داشتیم. در پی همین اقدامات بود که مالزی در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه سریع‌تر از بحران خارج شد. اما دلیل ما برای این کار چه بود؟ کمک گرفتن از صندوق بین‌المللی پول به این معنی است که اجازه اداره اقتصاد کشور را به این صندوق بدهیم و من با این موضوع به شدت مخالف هستم. نکته‌ای که در آن زمان به آن توجه داشتم این بود که ما در مالزی مشکلاتی داشتیم که برای صندوق بین‌المللی پول ملموس نبود. به عنوان مثال آنها کاری به مشکلات قومی که ما در مالزی با آن مواجه بودیم، نداشتند و مشکلات دیگری نیز وجود داشت و به همین رو من تصمیم گرفتم از این صندوق کمک نگیرم و کاری کنم تا مالزی روی پای خود بایستد. در آن زمان افراد بسیاری به من گفتند از نسخه‌های صندوق بین‌المللی پول برای خروج از بحران استفاده کنم اما من این‌طور فکر نمی‌کردم. من توصیه‌ها و نسخه‌های صندوق بین‌المللی پول را بررسی کردم و متوجه شدم این نسخه‌ها نه‌تنها به نفع ما نبودند بلکه اوضاع را بدتر هم می‌کردند و به همین رو از آن تبعیت نکردم. ما زمان بسیار زیادی صرف و تلاش کردیم تا راهکاری برای خروج از بحران و فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی و مالی خود پیدا کنیم. ما با درک عمیق از آنچه در حال رخ دادن بود توانستیم سیستم و متدی برای مشکلات خود پیدا کنیم. وقتی شما بدانید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است آنگاه می‌توانید راه‌حلی برای آن پیدا کنید. برای برون‌رفت از بحران مالی مذکور من با بسیاری از اقتصاددانان و تحلیلگران اقتصادی صحبت کردم و نظرات آنها را پرسیدم. در همین حال در آن دوران خودم لازم دانستم تا مطالعات خود در این زمینه‌ها را افزایش دهم تا بتوانم تصمیمات درستی بگیرم.

خارج شدن از آن بحران بدون هیچ کمکی از نهادهای بین‌المللی کار دشواری نبود؟
البته در این میان ژاپن نقش مهمی در برون‌رفت ما از بحران ایفا کرد. ژاپن به عنوان کشور دوست ما در آن زمان مقداری پول به مالزی قرض داد. اگرچه اندازه این کمک خیلی بزرگ نبود اما برای یک کشور درگیر بحران شرایط بسیار خوبی داشت. ژاپن وام خوبی با بهره بسیار پایین 7/0 درصد با بازپرداخت 40‌ساله به مالزی اعطا کرد. این امر به ما کمک بسیار زیادی برای خروج از بحران کرد.

سند چشم‌انداز توسعه مالزی هم در زمان نخست‌وزیری شما تدوین شد و همان طور که گفتید خیلی‌ها اعتقاد دارند این سند بلندپروازانه ترسیم شده است. اکنون هم معتقدید مالزی در سال 2020 یک کشور توسعه‌یافته خواهد بود؟
ما چشم‌انداز 30‌ساله اقتصادی را تهیه و تدوین کردیم. بر اساس آن مقرر شد مالزی تا سال 2020 به جمع کشورهای توسعه‌یافته جهان وارد شود. اکنون پس از گذشت بیش از 20 سال از آغاز زمان این چشم‌انداز من نسبت به تحقق آن خوش‌بین هستم. اطمینان دارم مالزی تا سال 2020 کشوری توسعه‌یافته و پیشرفته خواهد بود. مشخص کردن اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت برای هر کشوری اهمیت بالایی دارد. هر کشوری باید برای خود یک برنامه چشم‌انداز داشته باشد زیرا وقتی چشم‌انداز وجود دارد اهداف شما مشخص است و به همین رو دسترسی به این اهداف راحت‌تر خواهد بود. اما به هر حال در زمینه دستیابی به این اهداف مشکلات عدیده‌ای وجود دارد. من معتقد هستم که مالزی می‌تواند این کار را انجام دهد و همان‌طور که می‌دانید از سال1991 به این سو مالزی رشد اقتصادی خوبی داشته است. تهیه این چشم‌انداز و اعلام آن همچون کاتالیزوری برای توسعه اقتصادی مالزی عمل کرد و باعث شد متخصصان زیادی در مالزی حضور داشته و این کشور به قطب آموزشی در منطقه تبدیل شود. ما در حال توسعه بسیار خوبی هستیم و همه اینها به خاطر چشم‌اندازی است که 22 سال پیش آن را تهیه کردیم.

اقدامات خاصی که برای رسیدن به این موفقیت‌ها در دوران نخست‌وزیری انجام دادید چه بود؟
ما به گونه‌ای کار می‌کردیم که گویا همگی کارمند «شرکت مالزی» بودیم و در همین راستا با بخش خصوصی یک تیم تشکیل دادیم. من برای حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی با تیمی متشکل از 100 تا 200 بازرگان از بخش‌های مختلف اقتصادی شرکت می‌کردم تا بتوانیم آنچه را که در توان داریم به کشورهای دیگر ارائه کنیم. یکی دیگر از اقدامات ما تشویق و ترغیب بخش خصوصی بود به طور مثال ما در زمینه تولید برق شرکت‌های خصوصی داشتیم و برق مورد نیاز را از آنها خریداری می‌کردیم. تلاش ما بر این بود تا به بخش خصوصی فرصت حضور در عرصه‌های مختلف را بدهیم و در این کار نیز موفق بودیم. ما به فعالان بخش خصوصی اطمینان می‌دادیم که در به دست آوردن درآمدهای بیشتر به آنها کمک می‌کنیم. به عنوان رئیس دولت تلاش می‌کردم تا به بخش خصوصی بگویم دولت دوست آنهاست و آماده است با آنها همکاری نزدیک داشته باشد. دولت باید به بخش خصوصی در حل مشکلاتش کمک کند زیرا دولت می‌تواند از مالیات‌های حاصل از بخش خصوصی درآمدهای خوبی کسب کند. وقتی دولت به بخش خصوصی کمک می‌کند در واقع در حال کمک کردن به خودش است.

به گفته اقتصاددانان مالزی باید برای تبدیل شدن به یک کشور پیشرفته تا سال 2020 رشد اقتصادی حداقل شش‌درصدی در سال داشته باشد اما طی سال گذشته و جاری رشد تولید ناخالص داخلی این کشور برابر با 5/4 درصد برآورد شده است. با این نرخ رشد چگونه به توسعه دست می‌یابید؟
اگر نتوانیم به رشد اقتصادی شش‌درصدی برسیم شاید از نظر آمار و ارقام نتوانیم به هدف خود دست پیدا کنیم اما اعتقاد من بر این است که معنی یک کشور پیشرفته را خودمان باید تعریف کنیم. نکته مهم این است که مردم به زیربناهای لازم و مناسب دسترسی داشته باشند و این موضوع نه‌تنها در شهرها بلکه در روستاها نیز باید عملی شود. اگر چنین تصوری از توسعه‌یافتگی داشته باشیم، می‌بینیم که هم‌اکنون در کوالالامپور ما به توسعه‌یافتگی رسیده‌ایم و باید بر دیگر مناطق کشور تمرکز کنیم.

آیا اقتصاد مالزی همچنان به غرب وابسته است؟
ما در زمینه تجارت دیگر به غرب وابسته نیستیم. غرب در حال زوال است و صادرات ما به کشورهای غربی نمی‌تواند افزایش داشته باشد. ما متوجه شده‌ایم بیشتر سرمایه‌گذاری‌های ما از سوی کشورهای شرقی می‌آید و تجارت ما با کشورهای شرقی نیز در حال افزایش است به طوری که درحال حاضر با چین مبادلات تجاری بسیار خوب و در سطح بالایی داریم. در همین حال تجارت ما با کشورهای عضو آسه‌آن روند صعودی به خود گرفته است. بنابراین ما نباید توسعه خود را در گرو تجارت با غرب بدانیم و عملکرد خود را با تجارت با غرب بسنجیم. در حال حاضر ذخایر بانک مرکزی مالزی چیزی حدود 42 میلیارد دلار است. این ذخایر در زمان نخست‌وزیری من برابر با 30 میلیارد دلار بود. پس‌انداز ما در سطح بسیار خوبی قرار دارد.

یکی از مهم‌ترین شرکت‌هایی که در دوران نخست‌وزیری شما تاسیس شد شرکت خودروسازی پروتون بود که موفقیت‌های زیادی هم کسب کرده و برخی از محصولات آن در ایران نیز طرفداران زیادی داشت. اما اکنون شرکت‌های خودروسازی زیادی در مالزی مشغول به تولید و فروش خودرو هستند و این موضوع تاثیر منفی بر عملکرد پروتون گذاشته است. شما یکی از مشاوران این شرکت هستید. در مورد عملکرد آن و صنعت خودروسازی مالزی چه نظری دارید؟
من متوجه شدم ما تنها کشوری هستیم که چنین سیستم تجارت بازی را اجرا می‌کنیم. خودروهای تولیدی شرکت‌های مهم جهان به راحتی وارد مالزی می‌شوند و این در حالی است که قیمت این خودروها به دلیل تولید انبوه در سطوح پایینی قرار دارد، اما محصولات تولیدی شرکت پروتون این‌گونه نیست زیرا به تعداد محدود تولید می‌شود و به همین رو قیمت آنها بالاست. ما در این زمینه نمی‌توانیم با شرکت‌های خودروسازی مهم جهان رقابت کنیم و به همین رو سهم خودروهای شرکت پروتون از 80 درصد به 26 درصد کاهش پیدا کرده است. می‌بینیم که مردم مالزی دیگر به تولیدات پروتون اعتماد نمی‌کنند و حتی اگر قیمت این خودروها پایین‌تر از نمونه‌های خارجی باشد باز هم آنها این خودروها را نمی‌خرند، زیرا خودروهای وارداتی از نام و نشان بهتری برخوردار هستند. در این راستا ما باید بر صادرات محصولات پروتون به دیگر کشورها تمرکز کنیم و همین قصد را نیز داریم زیرا بازار داخلی ما بسیار کوچک است.

در بین شاخص‌هایی چون توریسم مالزی را موفق‌ترین کشور اسلامی دانستید. به طور کل وضعیت اقتصادی کشورهای اسلامی را چگونه می‌بینید؟ آیا امید دارید که در سال‌های پیش‌رو و با توجه به پیشرفت اقتصادهای آسیایی کشورهای اسلامی هم رونق اقتصادی دوچندان داشته باشند؟
به اعتقاد من کشورهای اسلامی چندان به بهبود زندگی مردم و توسعه کشور خود توجه ندارند و در این میان وجود دریافت‌های متفاوت از اسلام تاثیر زیادی داشته است. در برهه‌ای از تاریخ، علمای اسلامی تنها بر مطالعات مذهبی تاکید کرده و از مطالعه هر چیز به جز مذهب امتناع می‌کردند و از مردم نیز چنین می‌خواستند. به همین رو پیشرفت در دیگر علوم تقریباً متوقف شد و این امر به تضعیف کشورهای مسلمان دامن زد و اگرچه اکنون چنین نیست اما تاثیرات آن بر جای مانده است. در حال حاضر جوامع برای دستیابی به موفقیت و پیشرفت تلاش بسیار زیادی دارند. کشورهایی چون چین و ژاپن را در نظر بگیرید. این کشورها متوجه شدند توانایی مقابله با کشورهای غربی را ندارند و برای این امر باید ظرفیت‌های خود را افزایش دهند و اکنون می‌بینیم که این کشورها در تمامی زمینه‌ها بسیار پیشرفت کرده‌اند. بنابراین اینکه کشورهای مسلمان نتوانسته‌اند پیشرفت زیادی داشته باشند به این دلیل است که تمرکز آنها بر توسعه کشورهایشان نیست. وجود آموزش‌های لازم و مناسب برای مردم در کشورهای اسلامی برای پیشرفت این کشورها بسیار مهم است. آموزش علوم، سکولار و یا ضددین نیست و با یادگیری علوم ما می‌توانیم از منافع و اعتقادات خود دفاع کنیم. به اعتقاد من باید در کشورهای مسلمان آموزش بهتری برای مردم وجود داشته باشد و در این میان وجود دولت‌های خوب که به فکر مردم هستند از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

همان طور که خود می‌دانید دو، سه سالی است آمریکا و بعداً اتحادیه اروپا برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود از ابزار تحریم علیه ایران استفاده می‌کنند. آیا استفاده از این گزینه برای اهداف سیاسی از نظر شما درست است؟
من همیشه مخالفت‌های خود را با اعمال تحریم‌های اقتصادی غرب علیه ایران اعلام کرده‌ام. در مورد تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا نیز تاکید داشته‌ام از آنجا که این تحریم‌ها از سوی سازمان ملل وضع نشده غیرقانونی است. آمریکا تلاش کرده با استفاده از قدرت‌های اقتصادی و نظامی خود دیگر کشورهای جهان را به پیروی از تحریم‌های خود مجبور کند و در این میان حتی مالزی نیز تحت فشار قرار گرفته است به طوری که ما نیز چاره‌ای جز پیروی از این تحریم‌ها نداریم. آمریکا تحت تاثیر اسرائیل بوده و این تحریم‌ها کار اسرائیل است. به همین رو از بین بردن آنها نیز امری دشوار است. مالزی باید از این تحریم‌ها پیروی کند زیرا آنها تهدید کرده‌اند که مناسبات تجاری خود با ما را قطع خواهند کرد، آنها همچنین تهدید کرده‌اند مبادلات مالی ما را نیز متوقف خواهند کرد و بانک‌هایمان را تحت فشار قرار خواهند داد. ما تجارت زیادی با آمریکا و اروپا داریم و اگر آنها بانک‌های ما را ببندند و یا مبادلات مالی ما را متوقف کنند اقتصاد ما به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. تمامی کشورها مجبور به تبعیت از تحریم‌ها هستند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها