تاریخ انتشار:
دوران اصلاحات
خروج از انزوا
بررسی وضعیت صادرات در دوران اصلاحات
شاید یکی از پرفروغترین دوران اقتصادی کشور مربوط به دوران اصلاحات باشد. ثبت بالاترین مقدار رشد اقتصادی، اجرای سیاست تکنرخی کردن ارز، نرخ تورم نسبتاً پایین در مقایسه با سایر دولتها، ایجاد صندوق ذخیره ارزی و … جزو دستاوردهای مهم اقتصادی دولت اصلاحات است. در کنار سایر دستاوردهای دولت اصلاحات، بهبود صادرات نیز یکی از مواردی است که در دولت اصلاحات رخ داده است.
شاید یکی از پرفروغترین دوران اقتصادی کشور مربوط به دوران اصلاحات باشد. ثبت بالاترین مقدار رشد اقتصادی، اجرای سیاست تکنرخی کردن ارز، نرخ تورم نسبتاً پایین در مقایسه با سایر دولتها، ایجاد صندوق ذخیره ارزی و ... جزو دستاوردهای مهم اقتصادی دولت اصلاحات است. در کنار سایر دستاوردهای دولت اصلاحات، بهبود صادرات نیز یکی از مواردی است که در دولت اصلاحات رخ داده است. دوره اصلاحات، از مرداد 1376 آغاز شده و در مرداد 1384 خاتمه مییابد. به عقیده نویسنده، رویدادهای اقتصادی سال 1376، بیش از آنکه محصول سیاستهای دولت خاتمی باشد نتایج سیاستگذاریهای دولت قبلی است و در عین حال دستاوردهای سال 1384 بیش از آنکه متعلق به دولت احمدینژاد باشد، محصول عملکرد دولت اصلاحات است. از اینرو تاریخهایی که در نوشتار پیش رو بررسی شدهاند، بیشتر بازه سالهای 1377 تا 1384 است چرا که عملکرد واقعی دولت در این سالها مشخص شده است.
1- مروری بر روند صادرات کشور در دولت اصلاحات
همانطور که در نمودار 1 مشاهده میشود، مقدار صادرات کشور از سال 1357 تا 1377 تقریباً در محدوده 10 تا 20 میلیارد دلار در نوسان بوده است. پس از سال 1377، روند صعودی صادرات کشور آغاز شده و از 13 میلیارد دلار در سال 1377 به حدود 64 میلیارد دلار در سال 1384 رسیده است. به عبارت دیگر طی این دوره مقدار صادرات کشور به لحاظ ارزش، تقریباً پنج برابر شده است.
گرچه ممکن است قسمت عمدهای از این موفقیت مدیون افزایش در صادرات نفت باشد اما صادرات غیرنفتی نیز در این دوره به طرز چشمگیری شاهد افزایش بوده است. نمودار 2 روند صادرات غیرنفتی را طی سالهای 1357 تا 1384 نشان میدهد.
بر اساس نمودار 2، صادرات غیرنفتی ایران در سال 1376 حدود سه میلیارد دلار بوده است که با افزایش چشمگیری در دولت اصلاحات روبهرو شده و به رقم 7 /10 میلیارد دلار در سال 1384 رسیده است. این رقم معادل بیش از سه برابر افزایش در صادرات غیرنفتی در دولت اصلاحات است.
2- مقاصد اصلی صادرات گمرکی ایران در دوره اصلاحات
پیش از روی کار آمدن دولت اصلاحات، اروپا اصلیترین مقصد صادرات غیرنفتی ایران بود. پس از روی کار آمدن دولت اصلاحات به دلیل بهبود روابط سیاسی ایران، خصوصاً با همسایگان، آسیا به اصلیترین مقصد صادراتی ایران تبدیل شد و طی دولت اصلاحات، مقدار صادرات ایران به کشورهای آسیایی از حدود 5 /1 میلیارد دلار در سال 1376 به 3 /8 میلیارد دلار در سال پایانی کار دولت رسید. نمودار 3 روند صادرات غیرنفتی ایران را به تفکیک قارههای مختلف نشان میدهد. صادرات به اروپا نیز پس از یک دوره ثبات حول و حوش 1 تا 2 /1 میلیارد دلار، پس از بهبود روابط ایران با کشورهای اروپایی و با مطرح کردن طرح «گفتوگوی تمدنها» از سوی خاتمی در سازمان ملل متحد در سال 1382، از سال 1383 با افزایش روبهرو بوده و طی دو سال تقریباً دو برابر شده است. اقیانوسیه، آفریقا و آمریکا نیز قارههایی هستند که سهم ناچیزی در صادرات ایران داشتهاند. این سه قاره به طور میانگین در زمان دولت اصلاحات حدود پنج درصد از صادرات ایران را به خود اختصاص دادهاند.
طی دوره اصلاحات، امارات متحده عربی و آلمان دو مقصد اصلی برای صادرات ایران بودهاند. میزان صادرات به امارات متحده عربی در دولت اصلاحات به طور میانگین سالانه حدود 769 میلیون دلار و صادرات به آلمان به طور میانگین سالانه 356 میلیون دلار بوده است. پس از این دو کشور، کشورهای عراق، هندوستان، آذربایجان، ژاپن، ایتالیا، جمهوری خلق چین، افغانستان و ترکیه دیگر شرکای مهم تجاری ایران در دوره اصلاحات بودهاند. جدول 1، مقاصد اصلی صادراتی ایران در دولت اصلاحات، به همراه مقدار صادرات سالانه به این کشورها را نشان میدهد.
همانطور که در جدول 1 مشاهده میشود، مقدار صادرات غیرنفتی تقریباً به همه کشورهای مذکور در جدول یا تقریباً ثابت بودهاند یا روند افزایشی داشتهاند. البته روند افزایشی در مورد چند کشور، بسیار مشهود به نظر میرسد. عراق جزو کشورهایی است که ایران پس از جنگ و به دلیل روابط سیاسی نامساعد، هیچ صادراتی به این کشور نداشته است. بازگشایی مجدد روابط تجاری دو کشور بر اساس آمار و ارقام در سال 1377 صورت میگیرد و در این سال حدود 30 میلیون دلار صادرات به این کشور انجام میشود. در دوره اول دولت خاتمی صادرات به کشور عراق گسترش مییابد و به حدود 145 میلیون دلار در سال 1380 میرسد. در دور دوم دولت خاتمی، صادرات به عراق شتاب بیشتری میگیرد و در کمتر از چند سال به 2 /1 میلیارد دلار میرسد. به طوری که در سال 1384، عراق به دومین مقصد اصلی صادراتی ایران تبدیل میشود. افغانستان و چین هم دیگر کشورهایی هستند که صادرات به آنها رشد بسیار سریعی را در دوره خاتمی تجربه کرده است. صادرات به افغانستان طی سالهای 1376 تا 1384 حدود 3300 درصد و صادرات به چین در همین مدت 751 درصد افزایش داشته است. روابط سیاسی ایران با چین پیش از دولت خاتمی و در
دولت رفسنجانی تقویت شده بود اما تحولات اقتصادی و سیاسی بین دو کشور در دولت خاتمی و در پی بازدیدهای مقامات ایرانی از چین و مقامات چینی از ایران شکل گرفت. البته یکی از دلایل اصلی گسترش روابط تجاری ایران با چین، شروع زمزمههای غرب برای تحریم ایران بود. ایران به دنبال دوستان قدرتمندی در شرق بود و این موضوع باعث شد تا روابط سیاسی و تجاری ایران با چین (که در آن دوران کمکم در حال تبدیلشدن به یک قدرت جهانی بود) گسترش یابد و در عرض چند سال چین یکی از اصلیترین مقاصد صادراتی برای کالاهای ایرانی باشد. البته عکس این جریان، یعنی میزان واردات نیز از چین به شدت در همین دوره افزایش یافته بود.
در مورد افغانستان نیز صادرات ایران از سال 1381 به این کشور افزایش چشمگیری پیدا کرده است. این دوره در واقع، مصادف با دوران پس از حمله آمریکا و متحدانش به افغانستان و سقوط طالبان در این کشور است. طالبان در آبان 1380 سقوط کرد و قدرت به حامد کرزی منتقل شد. پس از سقوط طالبان و انتقال قدرت به حامد کرزی، روابط رسمی بین دو کشور ایران و افغانستان بهبود یافت و بلافاصله روابط دیپلماتیک، فرهنگی و سیاسی بین دو کشور ارتقا پیدا کرد به گونهای که اولین رئیسجمهوری که از کابل دیدار کرد، سیدمحمد خاتمی رئیسجمهور وقت ایران بود. بهبود روابط سیاسی بین دو کشور، روابط تجاری را نیز بهبود بخشید و صادرات ایران از 52 میلیون دلار در سال 1380 به 497 میلیون دلار در سال 1384 رسید.
چین و افغانستان تنها کشورهایی نبودند که درهای تجاری خود را در دوره خاتمی به روی ایران گشودند، عملکرد سیاسی و دیپلماتیک مناسب دولت اصلاحات باعث شد در کنار روابط سیاسی، روابط تجاری با کشورهای مختلف جهان گسترش یابد. در این دوره حتی صادرات ایران به ایالات متحده آمریکا نیز افزایش چشمگیری را تجربه کرد. میزان صادرات ایران به ایالات متحده آمریکا پیش از دولت خاتمی نزدیک به صفر بود اما این رقم در سال 1382، یعنی اوج بهبود روابط سیاسی ایران با جهان خارج، به حدود 137 میلیون دلار رسیده بود. نکته جالب توجه اینکه پس از دولت خاتمی، مجدداً صادرات به آمریکا روند نزولی به خود گرفته و پس از چند سال مجدداً هیچ صادراتی به این کشور انجام نشده است.
3- اقلام عمده صادراتی ایران در دولت اصلاحات
نفت و فرآوردههای نفتی همواره یکی از مهمترین و به عبارت بهتر، مهمترین قلم صادراتی ایران در طول تاریخ بوده است و بیشترین مقدار صادرات را در تمامی دوران به خود اختصاص داده است. صادرات مواد خام اولیه که هیچگونه ارزش افزوده اضافی ندارد، هیچگاه مورد توجه نبوده است و از اینرو نمیتوان افزایش در آن را به عنوان عملکرد مناسب یک دولت قلمداد کرد. اگر نفت و فرآوردههای نفتی کنار گذاشته شود، میتوان صادرات ایران را در سه طبقه اصلی طبقهبندی کرد: کلوخههای کانی و فلزی، کالاهای صنعتی و کالاهای سنتی و کشاورزی. نمودار 4 میزان صادرات ایران را به تفکیک سه طبقه مذکور نشان میدهد. همانطور که در این نمودار مشاهده میشود، پیش از روی کار آمدن دولت اصلاحات، کالاهای سنتی و کشاورزی قسمت عمدهای از صادرات ایران را به خود اختصاص داده است اما با روی کار آمدن دولت اصلاحات، میزان صادرات کالاهای صنعتی از کالاهای سنتی و کشاورزی پیشی گرفته و به سرعت افزایش یافته است. به طوری که از حدود 6 /1 میلیارد دلار در سال 1376 به 7 /7 میلیارد دلار در سال 1384 رسیده است. البته باید عنوان کرد که توسعه در صادرات کالاهای صنعتی تنها در سایه عملکرد
دولت اصلاحات نبوده است. از آنجا که توسعه صنعت فرآیندی زمانبر است و همانطور که در نمودار نیز مشاهده میشود، روند افزایشی در صادرات کالاهای صنعتی از زمان دولت سازندگی آغاز شده است. به عبارت دیگر، توفیق در افزایش کالاهای صنعتی در زمان دولت خاتمی تا حدودی نیز مدیون تلاشها و سیاستهای دولت قبلی یعنی دولت سازندگی است.
صادرات کالاهای سنتی و کشاورزی نیز در دولت اصلاحات روند افزایشی داشته است، اما همانطور که مشاهده میشود، شیب افزایشی آن در مقایسه با کالاهای صنعتی بسیار ناچیز است. در طبقه کلوخههای کانی و فلزی نیز در دوره اصلاحات افزایش در صادرات رخ داده است، اما در مجموع، این طبقه سهم عمدهای در صادرات ایران نداشته و همواره طی این دوره سهم آن نزدیک به صفر بوده است.
جمعبندی
مروری بر وضعیت ایران در دوره اصلاحات نشان میدهد در این دوره بهبود بسیار مشهودی در وضعیت صادرات ایران رخ داده است. در این دوره علاوه بر صادرات نفتی، صادرات غیرنفتی نیز بهطور چشمگیری افزایش یافته و مقاصد صادراتی جدیدی کشف شده است. کشورهای همسایه بهرغم اینکه دارای بازارهای بکری برای صادرات بودند، پیش از دوره اصلاحات جزو مقاصد اصلی صادرات ایران به شمار نمیآمدند. به نظر میرسد دلیل توفیق دولت در ساماندهی و بهبود صادرات چیزی فراتر از سیاستگذاریهای اقتصادی باشد. البته این به این معنی نیست که سیاستگذاریهای اقتصادی مناسب دولت وقت، در افزایش صادرات غیرنفتی موثر نبوده است بلکه به آن معناست که عاملی فراتر از متغیرهای اقتصادی وجود داشته است که سبب چنین افزایشی در صادرات کشور شده است. در واقع، این عامل بیش از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی است. ایران در دوره بعد از انقلاب و عمدتاً در نتیجه جنگ تحمیلی و برخی اتفاقات سیاسی داخلی و خارجی، فارغ از کشورهای غربی بسیاری از متحدانش را در خاورمیانه و کشورهای همسایه شمالی نیز از دست داده بود. طبیعتاً روابط تیره سیاسی موجب شده بود تا روابط تجاری نیز بین کشورها شکل نگیرد. در واقع
اولین حربهای که کشورها در زمان اختلافات سیاسی به کار میگیرند، بستن درهای تجارت به روی یکدیگر است. این موضوع نیز سبب شده بود تا ایران نتواند صادرات مناسبی در دوره پیش از دولت اصلاحات داشته باشد. مهمترین گامی که دولت اصلاحات برداشت و سبب بهبود در وضعیت صادرات ایران شد، ارتقای روابط سیاسی با کشورهای جهان، خصوصاً کشورهای همسایه و کشورهای اروپایی بود. در سایه این رویکرد بود که دولت توانست در طول دوره هشتساله مدیریتی خود صادرات غیرنفتی را به بیش از سه برابر افزایش دهد و ایران را از یک کشور منزوی به یک کشور فعال و اثرگذار در عرصه سیاسی و اقتصادی تبدیل کند.
دیدگاه تان را بنویسید