تنها حدود ۷۰ سایت اینترنتی به عرضه کالاهای طرح خروج از رکود اختصاص یافت
زیر و بم کارتهای اعتباری
بالغ بر ۳۰۰ تولیدکننده در طرح خروج از رکود لوازم خانگی مشارکت داشتهاند. البته باید توجه کرد در اینکه چه کالا و چه تولیدکنندگانی مشمول هستند، نظارت معاونت صنعتی و امور تولید وزارت صنعت وجود داشته است. همچنین کالاها و تولیدکنندگان مشمول طرح بهطور مستمر ممکن است تغییر کنند.
محمد گرکانینژاد، رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیک وزارت صنعت معتقد است: کارتهای اعتباری خرید کالا را نمیتوان به طور کامل، ناموفق دانست. چراکه این طرح، اجرایی شده و بر اساس آن، کارتهای اعتباری خرید در اختیار مشمولان قرار گرفته و تعدادی کالا نیز به همین واسطه فروخته شده است. اما این مقام مسوول در وزارت صنعت اعتقاد دارد که طرح مذکور میتواند گستره بیشتری پیدا کرده و گروههای بیشتری را شامل شود. او در بخش دیگری از اظهارات خود به چرایی عدم قبول کارتهای اعتباری کلاسیک در ایران پرداخته است. در ادامه، گفتوگوی «تجارت فردا» را با محمد گرکانینژاد، رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیک وزارت صنعت، معدن و تجارت میخوانید.
همانطور که شاهد بودیم کارتهای اعتباری خرید کالا از چند ماه پیش به منظور خروج از رکود طی طرحی به قشری خاص تعلق گرفت. اما کارشناسان اعتقاد دارند که این کارتها آنطور که انتظار میرفت، نتوانست موفق عمل کند. سوال مشخص ما این است که چرا اصولاً از چنین کارتهایی در ایران استقبال چندانی نمیشود؟
مهمترین نکتهای که قبلاً هم در صحبت با شما عرض کرده بودم و نظر بنده بوده است و اکنون برای من مسجل شده، این است که کارت اعتباری بهطور اعم آن، یک محصول بانکی در کنار محصولات دیگر است و البته در شرایطی که بانکداری الکترونیکی در یک کشور امکانپذیر باشد، قابل عرضه خواهد بود. در ایران هم این امکانات فراهم است. اما اینکه کارت اعتباری مورد استقبال یا مورد استفاده قرار بگیرد، مدل آن به شرایط اقتصادی هر کشور برمیگردد. اینکه ما میبینیم در کشور ما مورد استقبال قرار نمیگیرد، یا اینکه کارت اعتباری که ارائه میشود، به سمت استفادهای میرود که در حقیقت، معمول آن کارت اعتباری که ما میشناختیم نیست، تحت شرایط اقتصادی حاکم بر کشور است. این کارت اعتباری با کاربرد آن و تعریفی که در سیستم کلاسیک بانکی دارد،
برای یک شرایط پایدار اقتصادی و رکود در یک کشور است. اگر چنین شرایطی در یک کشور باشد، کارت اعتباری به طور معمول کاربرد عام و تعریف پیدا میکند. مردم هم استفاده میکنند و بانکها هم ارائه میدهند. کسانی هم بین مردم و بانکها باید پردازشها را انجام بدهند و ارتباطاتی را که مربوط به این رابطه است برقرار کنند. اما اگر این شرایط اقتصادی مهیا نباشد، حقیقتاً ابزار جایگزین بهطور معمول همین کارتهایی است که در کشور ما موجود است، یعنی کارتهای نقدی، که اصلیترین کاربرد آنها در شرایط اقتصادی کشور است. این نگاه کلی بنده است که اساساً چرا کارت اعتباری کلاسیک در ایران جا نمیافتد. تا زمانی که ما یک اقتصاد پایدار پیدا نکنیم و از این وضعیت رکود هم خارج نشویم، تعریف کارت اعتباری کلاسیک کاربرد اصیل خودش را در شرایط کشور ما نخواهد داشت.
اگر بخواهیم به طور اخص به کارتهای اعتباری که در این طرح توزیع شد بپردازیم، کارت اعتباری خرید که به منظور تحریک تقاضای بازار لوازمخانگی شکل گرفت، روند اجرای این طرح به چه صورت پیش رفت؟ در مرکز توسعه تجارت الکترونیک وزارت صنعت، معدن و تجارت، چه اقداماتی در خصوص این طرح انجام شد؟
ابتدا باید اشاره کنم که این کارتها، خاصمنظوره بوده و لذا کارکرد آن با کارتهای اعتباری مرسوم در سیستمهای بانکی متفاوت بوده و ارزیابی ارائهشده در سوال قبل برای آن مصداق نخواهد داشت. اما در خصوص نقش مرکز، فعالیتهایی بوده که در بخش زیرساخت باید در این طرح انجام میشد. همین امر ما را بهعنوان مرکز توسعه تجارت الکترونیک، به این طرح مرتبط کرد. بخشی از کار این بود که باید برای کالاهای مشخصشده و مشمول این طرح، شناسه کالا تعریف بشود. این شناسه کالا و مجموعه دیگری از اطلاعات، با یک جریان فرآیند نظاممند از تولیدکننده با تایید وزارت صنعت، معدن و تجارت باید دریافت میشد و پس از آن به بانک مرکزی اعلام شده، پس از آن تولیدکنندگان باید فهرست فروشگاههایی را که کالاهای آنها موجود است، اعلام میکردند تا بانک مرکزی بتواند در
پایانههای فروششان سرویسهای لازم را از طریق PSPها ارائه کند. آنچه اشاره شد کاملاً فنی بوده و اینکه در مورد مباحث اقتصادی صورتگرفته در این طرح چگونه تصمیمگیری شده بود و اجرای این طرح چه اهدافی را دنبال کرده و چه نتایجی را به دنبال داشته، زیاد به این مرکز توسعه تجارت الکترونیکی مربوط نمیشود. در واقع کاری را که به ما واگذار شده بود، ما به درستی انجام دادیم. این کار، کاری است که به لحاظ فنی مرکز را درگیر این طرح کرده بود.
حال اگر شما بخواهید از منظر کارشناسی به این طرح نگاه کنید، فکر میکنید اجرای این طرح به تنهایی میتوانست به تحریک تقاضای بازار لوازمخانگی بینجامد و خروج از رکود این صنعت را به دنبال داشته باشد؟
البته این موضوع فنی نیست و کاملاً به جنبههای اقتصادی طرح مربوط میشود. اینکه ما فکر کنیم این تنها راهکار خروج از رکود است، طبیعتاً تنها راهکار نیست. این طرح در واقع یکی از بخشها و جزیی از مجموعهای از راهکارها برای خروج از رکود خواهد بود. دیگر اینکه حتی نباید فکر کنیم که این کار 100 درصد موفق یا ناموفق بوده است. به نظر من این طرح کاملاً ناموفق نبوده است و اینگونه نباید به این راحتی موفقیت یا عدم موفقیت یک طرح را ارزیابی کرد. این طرح موفقیتهایی را داشته است و در جاهایی هم ممکن است به آن اهدافی که مورد نظر بوده، دست پیدا نکرده باشد. ارزیابی در این خصوص، نیازمند اطلاعات دقیقتر اقتصادی است. همچنین باید یکسری ارزیابیهای تجاری نیز در این خصوص صورت بگیرد. حداقل من این اطلاعات را ندارم که بتوانم تحلیلی در این باره به شما ارائه بدهم. اما متوجه هستم که یک جاهایی از طرح شاید قابلیت تقویت شدن را داشته
باشد یا اینکه بهبود پیدا کند. اما طرح اجرا شده است و دستاوردهایی را هم حتماً به همراه داشته است.
شما اشاره میفرمایید که این طرح امکان دارد دستاورد داشته باشد. اما آن چیزی که نشان داده میشود و کارشناسان به آن اذعان دارند، غیر از این است. در واقع اکثریت به عدم موفقیت این کارتهای اعتباری رای میدهند.
این عدم موفقیت و این تاکیدی را که شما میفرمایید، حداقل از منظر بنده نیازمند اطلاعاتی است که بیشتر واجد جنبههای اقتصادی و تجاری هستند و من اطلاعات لازم را برای ارائه تحلیل دقیق دراینباره ندارم.
اما شما عنوان کردید که احتمالاً دستاوردهایی نیز داشته است. میتوانید چند دستاورد این طرح را نام ببرید؟
آنچه مسلم است، بر اساس این طرح، تعدادی کارت اعتباری صادر شده است. میزانی از کالا نیز بهواسطه همین کارتها فروخته شده است. با همین میزان از عملکرد، بالاخره نمیتوان گفت که این کارتها کلاً ناموفق بوده. این کارتها در جامعه جریانی را به وجود آوردهاند. در این جریان ممکن است یک عده بگویند که ارزیابی اولیهشان از این طرح چیز دیگری بوده است یا مثلاً قرار بوده اثرگذاری کارتهای اعتباری چیز دیگری باشد که با توجه به عملکرد آن تاکنون، به آن اهداف نرسیدهاند. اما ما در ارتباط با یک تحلیل علمی صحبت میکنیم، اینکه یک نفر حس عمومی خودش را بیان کند که این البته حق هر شهروند است، نمیتواند به صورت علمی ملاک مناسبی برای صادرکردن رای در خصوص موفقیت یا عدم موفقیت یک طرح باشد. این یک ارزیابی علمی نیست. البته بدیهی است که از منظر اجرایی، این طرح میتواند موفق یا ناموفق باشد. لیکن اگر بخواهیم که دقیق و علمی تحلیلی در این خصوص ارائه بدهیم، نیاز به اطلاعات بیشتری داریم. طرح کارت اعتباری خرید کالای تولید
داخل اجرا شده است و آمار عملکرد دارد در حالی که طرح ناموفق مطلق آن است که هیچگاه اجرا نشده است. هیچ کالایی فروش نرفته است و هیچ کارتی صادر نشده است.
بنابراین شما اعتقاد دارید که این طرح، ناموفق نبوده است؟
بله، میشود گفت که این کار ناموفق مطلق نبوده است. البته همانطور که عرض کردم، شاید در یک جاهایی قابلیت تغییر وجود داشته باشد. برای بررسی موفقیت یا عدم موفقیت یک طرح میتوانید مشاهده کنید که اهداف اولیه طراحان این طرح به لحاظ اقتصادی چه بوده است و اینکه اگر به این هدف یا اهداف نرسیده، علت آن چه بوده است. پس از آن بر اساس یافتهها ارزیابی کنید که موفق بوده یا ناموفق است. اما من دراینباره اطلاعاتی ندارم و ارزیابی که بر اساس اطلاعاتم دارم این است که نمیتوان گفت به صورت مطلق این طرح ناموفق بوده است. اما قطعاً اگر بخواهیم یک ارزیابی تکنیکی دقیقی را در این خصوص صورت دهیم، نیاز به اطلاعات بیشتری داریم.
آیا دولت در ارتباط با سیاست تحریک تقاضا همچنان به اجرای این طرح پایبند است؟ آیا همچنان اصرار دارد که این طرح اجرا شود و ادامه پیدا کند یا خیر؟
در حال حاضر این طرح همچنان در دست اجراست. اما میدانم که بخشهای مسوول و تخصصی حوزههای اقتصادی و تجاری کشور، مشغول بررسی دقیق نتایج هستند. اینکه آیا این طرح ادامه پیدا کند یا اینکه تغییرات و بهینهسازیهایی برای اجرای بهتر طرح در نظر بگیرند، مسوولان مشغول بحث و بررسی در این زمینهها هستند.
شما فکر میکنید که این طرح چه اصلاحاتی را نیاز دارد که به جریان بیفتد و به آن هدفی که داشته است، یعنی تحریک تقاضا برسد؟
به هر حال در طرحهایی از این دست، یک محور، نوع کالاست، از دیدگاه کلان نکته درستی را بیان کردید که باید ارزیابی بشود آیا همچنان تحریک تقاضا موضوع مفتوحی برای شرایط فعلی اقتصادی کشور هست یا نیست؟ بنده نمیگویم نیست. این نکتهای است که اساساً یک بار باید بررسی کرد و دید که آیا چنین موضوعی برای کشور در اولویت قرار دارد یا خیر؟ حال اگر چنین بررسیهایی صورت گرفت و به این نتیجه رسیدیم که هنوز این موضوع در اقتصاد ایران در اولویت هست، آن وقت اگر به آن اعداد و ارقامی که مورد انتظار بوده، نرسیدهایم، باید موضوعات مختلفی را مورد ارزیابی قرار داد. مثلاً شاید باید به گستره و تنوع کالاها در این طرح توجه بیشتری شود. البته در حال حاضر نیز در طرح کارتهای اعتباری خرید کالای ایرانی، کالاهای خیلی متنوع برای خرید موجود است، اما میتوان از منظر نوع و تنوع کالاها و هزینههای مترتب بر این کارت و هزینههایی که به هر کدام از ذینفعان چنین طرحی تعلق میگرفته است، طرح را بازنگری کرد و بازه بزرگتری از
کالا و گروههای هدف از مردم امکان استفاده از این کارت تعریف بشود. چون حوزه استفادهکنندگان و کسانی که میتوانستند این کارت را دریافت کنند، حوزه محدودی تعریف شده بود. میشود گستره این کار را وسعت بخشید. اگر طرح تحریک تقاضا همچنان در اولویت باشد، به نظر بنده این طرح از زوایایی که اشاره کردم، میتواند بررسی، بازنگری و بهینهسازی شود.
به تنوع کالا در این طرح اشاره فرمودید، درست است که کالاها متنوع بود، اما اساساً همه آنها کالاهای تولیدات داخل بوده است. عموماً کالاهای تولیدات داخل برای خرید مردم جامعه جذاب نیستند. حداقل کالاهای مونتاژی در این طرح، بهتر میتوانست جواب بگیرد. آیا برنامهای برای افزودن کالاهای مونتاژی به این طرح دارید یا خیر؟
در تعریف این طرح از ابتدا و تا این لحظه آنچه بنده شنیده یا دیدهام و اطلاع دارم، تاکید بر فروش کالاهای تولید داخل بوده است. منطق هم همین را حکم میکند. در حال حاضر فعالیتهای زیادی چه در مدل فیزیکی و چه در فضاهای مجازی برای فروش کالاهای خارجی یا مونتاژی توسط صاحبان کسب و کارها در کشور صورت میگیرد. بسیاری از سایتها را میتوانیم مشاهده کنیم که به صورت ابتکاری طرحهایی را برای فروش محصولات ارائه میدهند. لذا ارائه کالاهای مونتاژ و حتی وارداتی بهطور جداگانه و جدی توسط صاحبان آن در دست انجام است. اما حداقل تصور بنده این است که اهداف این طرح خاص که توسط دولت پشتیبانی میشود، تاکید بر تولید داخل است. به خصوص حضور وزارت صنعت در آن، بیانگر توجه و تاکید بر تولیدات داخلی است. از طرف دیگر اگر این
طرح بخواهد به صورت عمومی یعنی برای تمام کالاها اجرا شود، همان کارکرد کارت اعتباری عام را دارد. حال آنکه بنده معتقد هستم که چنین طرحی با کارت اعتباری عام را اگر در شرایط کنونی مطرح کنیم، به دلیل مشکلاتی که مطرح کردم و ملاحظاتی که بر شرایط اقتصادی ایران در حال حاضر وارد است، کاربرد مناسبی نخواهد داشت. اگر در چنین شرایطی این توزیع کارت اعتباری عام مطرح شود، به سمت استفادههای دیگری پیش خواهد رفت. مثلاً کارت اعتباری را میگیرند ولی به عنوان کارت اعتباری از آن استفاده نمیکنند و این اعتبار و پول را دریافت میکنند و در بخشهای دیگر مورد استفاده قرار میدهند. اینکه طرح تبدیل به چیزی فراتر از تعریف اولیه شده و همچون یک کارت اعتباری عام بشود، اساساً اهداف طرح را عوض میکند و موضوعیت دیگری را دنبال میکند و بعید میدانم که چنین تعریفی حداقل برای وزارت صنعت، معدن و تجارت وجود داشته باشد. اما سیستم بانکداری کشور میتواند به کارت اعتباری عام به عنوان موضوعی دیگر فکر کند و شاید هم در این زمینه طرح و برنامههایی را داشته باشد.
قرار بود که جامعه هدف این طرح هم بزرگتر شود. یعنی به جز بازنشستگان گروههای دیگر نیز در این طرح گنجانده شوند.
این حرف درست است و فکر میکنم که در دست بررسی برای اجراست. جامعه هدف میتواند بزرگتر باشد و جای بزرگ شدن هم دارد و به نظر من این نکته درستی است.
یکی از مشکلاتی که وجود داشت و آن را در عدم موفقیت طرح دخیل میدانستند، مشکل اقساطی بود که برای این طرح در نظر گرفته بودند. کارشناسان اعتقاد داشتند که پرداخت این اقساط از عهده بازنشستگان خارج است. در واقع به اعتقاد آنها جامعه هدف کوچک و نامناسبی برای اجرای طرح انتخاب شده است.
شاید این هم درست باشد. این یک مطالعه دقیقتر از زوایای اقتصادی تجاری را میخواهد. ما در این طرح بیشتر از زاویه فنی و زیرساختهای تکنیکی دخالت داشتیم. ولی درست است و میشود از این زاویه هم ارزیابی کرد و در صورت لزوم موضوع را بازنگری کرد، که این جنبهها هم بهینهسازی شوند.
شما در مرکز توسعه تجارت الکترونیک برای اجرای این طرح چه مشکلاتی داشتید؟
در کار اجرایی، ممکن است که مشکلاتی پیش بیاید. ولی بهطور عام ما با مشکل فنی بازدارندهای که نقش فراگیر در این طرح داشته باشد، مواجه نبودیم. منظورم بخشی که برای شناسایی و شناسه کالا در نظر گرفته میشد و با بانک مرکزی و تولیدکنندگان و فروشندگان هماهنگیهایی میشده است. اگر بعضاً مشکلات اجرایی به وجود میآمد، مرتفع میشدند. از نظر کلی مشکل حادی نبود.
این طرح تا زمانی که میخواست اجرا بشود، به عناوین مختلف با اصلاحیههایی نیز روبهرو شد. فکر نمیکنید که این اصلاح کردن طرح، عدم اطمینان مردم را به دنبال داشته است و یکی از دلایل عدم استقبال از طرح بوده است؟ مثلاً سقف اعتبار کارت را تغییر دادند.
من فکر نمیکنم که اینها موجب عدم اقبال باشد. حداقل برداشت بنده این است. چون اینها بحثهایی است که از زوایای اقتصادی مطرح و بررسی شده است و به این جمعبندی رسیدهاند که اگر یکسری اعداد تغییر پیدا کند، شاید بهتر باشد و تاثیرات اقتصادی معقولتری را داشته باشد. ممکن است بررسیهایی کرده باشند که میتوانسته است بهتر باشد و در ابتدای طرح تغییراتی را ایجاد کرده باشد، اما تصور بنده این است که اینها نمیتوانسته موجب عدم اقبال باشد.
آخرین تغییراتی که روی این طرح به وجود آمده، چه بوده است؟ چون این اواخر بیان کردند که قرار است یکسری اصلاحیه جدید در این طرح به وجود آید.
در حال حاضر از نظر اجرایی آن چیزی که مربوط به بخش فنی بوده، مورد جدی برای تغییر نداشته است و آن چیزی که از همان ابتدا عملیاتی بوده است، از نظر ما اخیراً تغییری لحاظ نشده است.
برای این طرح چند مورد کالا بوده است؟
شروع و ابتدای آن با 13 هزار تنوع کالا بوده است. ممکن است که از یک مدل کالا، مدلهای مختلف و کیفیتهای مختلف باشد ولی با 13 هزار شروع شده و الان چیزی در حدود 19 هزار نوع کالا در طرح موجود است.
این میزان کالا از چند تولیدکننده داخلی است؟
بالغ بر 300 تولیدکننده در این طرح مشارکت داشتهاند. البته باید توجه کرد در اینکه چه کالا و چه تولیدکنندگانی مشمول هستند، نظارت معاونت صنعتی و امور تولید وزارت صنعت وجود داشته است. همچنین باید اشاره کنم که کالاها و تولیدکنندگان مشمول طرح بهطور مستمر ممکن است تغییر کنند. مثلاً یک کالایی باشد که بعد از مدتی تولیدکننده به هر دلیلی مثلاً تمام شدن موجودی یا عدم تولید در خط تولید، از طرح خارج کند. میخواهم بگویم تولیدکنندگان و کالاها در این طرح پویا هستند و با زیرساختهای فنی ایجادشده توسط مرکز، امکان مدیریت الکترونیکی این پویایی میسر شده است.
نکته پایانی؟
در انتها مایلم یادآوری کنم که با توجه به آماده بودن فضای کشور برای استفاده بیشتر از تجارت الکترونیک، بهعنوان مسوول مرکز توسعه تجارت الکترونیکی در کشور، امیدوارم در مراحل بعدی برای هرگونه طرحی که در حوزه تجاری کشور و جهت غلبه بر رکود موجود یا توسعه تجاری در نظر گرفته میشود، جایگاه تاثیرگذار و پراهمیت تجارت الکترونیک و استفاده از ابزار آن بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. بهطور مثال در همین طرح میشد به فروش از طریق سایتهای اینترنتی تاکید کرد اما هیچ ترجیح خاصی برای آن در نظر گرفته نشد و بهرغم آماده بودن عوامل و سهولت بیشتر برای همه، تنها حدود 70 سایت اینترنتی به عرضه کالاهای این طرح اختصاص یافت. البته این موضوع به انتخاب تولیدکنندگان بستگی داشت و آنها فروش از طریق فروشگاهها و بهصورت فیزیکی را به عرضه از طریق سایت ترجیح دادند. تصور من این است که امکانپذیر خواهد بود اگر به جهت فرهنگسازی برای توسعه تجارت الکترونیک، به گونهای برنامهریزی شود که تولیدکنندگان احساس کنند فروش از طریق تجارت الکترونیک به نفعشان خواهد بود. استفاده از اهرمهای تشویقی در این زمینه قطعاً تاثیرگذار
خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید