تاریخ انتشار:
آیا رفتار ایران در قطع رابطه تجاری با عربستان منطقی است؟
عاقبت کژاندیشی
مسوولان ایرانی در برابر پادشاهان عربستان همواره عقلانیت به خرج داده و از در رفاقت وارد شدهاند. اما این مدارا به ویژه پس از تعاملهای ایران با دیگر کشورهای بزرگ و قدرتمند جهان ظاهراً حکام عرب را به این خیال انداخته که به هر طریق ممکن از گسترش نفوذ ایران در جهان و منطقه جلوگیری کنند.
فرقی نمیکند کدامیک از شاهزادگان آل سعود بر راس قدرت باشند. آنچه در این سالها از این خاندان در قبال ایران دیدهایم پر بوده از «کژاندیشی» و «بدخویی» تا جایی که در یکی از روزنامههای پرتیراژشان بیاعتنا به مصلحت خود و دیگران اعلام میکنند امروز بهترین وقت حمله به ایران است. اینجاست که مدارا هم رنگمیبازد و نیازمند رفتارهای قاطعتری در برابر آنها هستیم.
آنچه طی ماههای گذشته بر ایران و عربستان گذشت ثابت کرد رابطه این دو کشور بیش از آنکه قائم به سیستم باشد، متکی به رفتار برخی خیرخواهان یا تنشآفرینان است. مسوولان ایرانی در برابر پادشاهان عربستان همواره عقلانیت به خرج داده و از در رفاقت وارد شدهاند. اما این مدارا به ویژه پس از تعاملهای ایران با دیگر کشورهای بزرگ و قدرتمند جهان ظاهراً حکام عرب را به این خیال انداخته که به هر طریق ممکن از گسترش نفوذ ایران در جهان و منطقه جلوگیری کنند.
در روزهایی که گذشت عربستان در قبال ایرانیان رفتارهای به دور از اصول اسلامی، انسانی و حتی دیپلماتیک در پیش گرفت و به نوعی چوبخط خود را نزد مدیران جمهوری اسلامی پر کرد و با اعدام یکی از روحانیون برجسته شیعه، به تحریک احساسات مردم پرداخت و سبب شد برخی افراد خشمگین به سفارت عربستان در ایران حمله کنند. این مشی افراد خودسر هم از سوی مراجع و هم از طرف سیاستگذاران و قانونگذاران محکوم شد اما عربستان که گویا منتظر چنین فرصتی بود، در اقدامی از همپیمانان و همزبانان خود در منطقه خواست روابط دیپلماتیک را با ایران قطع کنند تا در آستانه اجرایی شدن برجام دولت حسن روحانی که به بهبود روابط با جهان روی آورده، در فشار تازهای قرار دهد. دولت در تصمیمی به عنوان مقابله به مثل، مبادله اقتصادی را با این کشور ممنوع کرد. گذشته از حجم و ارزش مبادلات تجاری میان دو کشور به نظر میرسد بهتر بود دولت ایران نه از طریق اقتصاد، بلکه با استفاده از راهکارهای منطقی دیگر که علم روابط بینالملل در اختیار آنها قرار میدهد، به حل تنش به وجود آمده میان دو کشور بپردازد.
تفسیر سیاسی این رفتار هیات دولت که به قطع مبادله تجاری با عربستان رای داده، بماند برای استادان علوم سیاسی و روابط بینالملل، اما از منظر اقتصادی این سوال پیش روی فعالان اقتصادی قرار گرفته است که وقتی ما از بازار 400میلیونی منطقه در مذاکره با هیاتهای تجاری سخن به میان میآوریم دقیقاً منظورمان کدام کشورهاست؟ مگر نه اینکه قصد داریم ایران را پایگاه تولیدات صنعتی منطقه خاورمیانه کنیم و کشورهای بزرگ و کوچک عربی در جنوب و غرب ایران را به عنوان بازارهای صادراتی خود در نظر بگیریم؟
آیا شایسته نیست با توجه به این اصل که ما میخواهیم هاب تولیدات صنعتی و انرژی منطقه باشیم و در مذاکرات خود به آن نیز اشاره کردهایم پایبند باشیم و اجازه ندهیم تا مسائل سیاسی بر منافع اقتصادی کشور نچربد؟
شاید بهتر باشد حال که ایران ظرفیتها و پتانسیل لازم را برای تبدیل شدن قدرت بزرگ منطقه به لحاظ سیاسی و نظامی دارد، ضلع سوم این مثلث را با اقتصاد پر کند و از طریق دیپلماسی سیاسی به کشورهای منطقه نفوذ کرده و بخشی از بازار آنها را به اختیار خود درآورد؟ هرچند قطع مبادلات تجاری با عربستان عمدتاً بهسود کشور ماست.
دیدگاه تان را بنویسید