تاریخ انتشار:
هزینه و فایده قطع رابطه اقتصادی با عربستان چیست؟
ما چهکارهایم؟
آمریکا امروز به عنوان بزرگترین مصرفکننده نفت و گاز قیمت این دو ماده زیرزمینی را تعیین کرده و عربستان و روسیه نیز هر کدام با تولید ۱۱ و ۵ / ۱۲ میلیون بشکه میزان تولید نفت را در دنیا مشخص میکنند. پس در این میان ما چهکارهایم؟
سالها پیش در اواسط جنگ بود که خدمت حضرت امام رسیدیم تا گزارشی در خصوص وضعیت تولید و فروش نفت به ایشان ارائه دهیم. در آن جلسه حضرت امام فرمودند آقایان وضعیت نفت چه میشود؟ من از قدیم مسائل نفت و انرژی را خدمتشان عرض میکردم و حتی وقتی در نجف تشریف داشتند با توجه به اینکه مدیر مرکز تحقیقات انرژی کویت بودم، خدمت ایشان میرسیدم و گزارش میدادم. در آن جلسه از من سوال فرمودند که سرنوشت نفت چه میشود که من خدمتشان عرض کردم فعلاً حاصلضرب صدام، فهد و آمریکاست که قیمت نفت را در بازارهای جهانی تعیین میکند. تبسم فرمودند و گفتند این حاصلضرب یعنی چه؟ گفتم میزان تولید ما را صدام و قیمت را هم عربستان با بالا و پایین بردن تولیدش تعیین میکند و آمریکا بین اینها تنظیمکننده است. پس نه قیمت نفت دست ماست و نه میزان تولید و فروشمان. گفتم جسارتاً به این وضعیت میگویند «مخمصه». گفتند چرا مخمصه؟ عرض کردم همین که میخواهیم نفت بفروشیم اما نه میزان تولید و نه قیمت دستمان است، نشان میدهد ما در مخمصه افتادهایم.
با این مقدمه میخواهم بگویم تعیین میزان تولید و فروش نفت بهطور کامل دست ما نیست و طبیعتاً در این میان بازیگران زیادی وجود دارند. دعوای ما با عربستان هم در دوره معاصر بر سر نفت بوده و به نظر میرسد فعلاً ادامه داشته باشد چون این کشور نمیخواهد نقش خود را در بازار جهانی نفت واگذار کرده و از تاثیرگذاری خود بر قیمت بکاهد. حال در این میان تنشهایی بین ایران و عربستان شکل گرفته بهطوری که سبب قطع روابط دیپلماتیک میان دو کشور شده است. قبل از آنکه بخواهیم به این مساله اشاره کنیم که اصولاً رفتار عربستان در قبال ایران از کجا نشات گرفته و تا چه زمانی ادامه مییابد، بهتر است این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم که چه رفتاری انجام دادهایم که سبب شده برخی کشورهای همسایه در برخی موارد برای ما تعیین تکلیف کنند؟ به نظر میرسد در این میان سیاست پرخاشگری و به هم زدن روابط از طریق بروز احساسات عوام و تحریک برخی عوامل خودسر باعث به وجود آمدن چنین وضعی شده و ما را در وضعی قرار داده تا کشورهایی که صرفاً سرشار از درآمدهای نفتی شدهاند برای ما در منطقه ایجاد مزاحمت کرده و جنگ طایفهای و مسلمانکشی را به راه اندازند.
با این مقدمه میخواهم بگویم تعیین میزان تولید و فروش نفت بهطور کامل دست ما نیست و طبیعتاً در این میان بازیگران زیادی وجود دارند. دعوای ما با عربستان هم در دوره معاصر بر سر نفت بوده و به نظر میرسد فعلاً ادامه داشته باشد چون این کشور نمیخواهد نقش خود را در بازار جهانی نفت واگذار کرده و از تاثیرگذاری خود بر قیمت بکاهد. حال در این میان تنشهایی بین ایران و عربستان شکل گرفته بهطوری که سبب قطع روابط دیپلماتیک میان دو کشور شده است. قبل از آنکه بخواهیم به این مساله اشاره کنیم که اصولاً رفتار عربستان در قبال ایران از کجا نشات گرفته و تا چه زمانی ادامه مییابد، بهتر است این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم که چه رفتاری انجام دادهایم که سبب شده برخی کشورهای همسایه در برخی موارد برای ما تعیین تکلیف کنند؟ به نظر میرسد در این میان سیاست پرخاشگری و به هم زدن روابط از طریق بروز احساسات عوام و تحریک برخی عوامل خودسر باعث به وجود آمدن چنین وضعی شده و ما را در وضعی قرار داده تا کشورهایی که صرفاً سرشار از درآمدهای نفتی شدهاند برای ما در منطقه ایجاد مزاحمت کرده و جنگ طایفهای و مسلمانکشی را به راه اندازند.
اتفاقی که در سالهای گذشته افتاد این بود که ما فکر زمستان را نکردیم و هر آنچه از نفت به دست آوردیم، حیف و میل شد و دولت را در وضعیتی قرار داد که سالی 48 هزار میلیارد تومان به مردم بدهکار باشد.
ما در سالهای گذشته به دلیل مصرف پول نفت نتوانستهایم سرمایهگذاری زیادی در این صنعت کنیم به همین دلیل در وضعیتی به سر میبریم که نه در تولید نقش داریم و نه در قیمت. آمریکا امروز به عنوان بزرگترین مصرفکننده نفت و گاز قیمت این دو ماده زیرزمینی را تعیین کرده و عربستان و روسیه نیز هر کدام با تولید 11 و 5 /12 میلیون بشکه میزان تولید نفت را در دنیا مشخص میکنند. پس در این میان ما چهکارهایم؟ در حال حاضر میتوان گفت کمترین نقش را داریم و تا سرمایهگذاری در این صنعت شکل نگیرد، نخواهیم توانست بازیگر اصلی قیمت و تولید نفت و گاز در دنیا باشیم.
حال در این میان یک عده گمان میکنند با ناسزاگویی به عربستان میتوانند بر تمام اهمالکاریهای کشور در توسعه صنعت نفت سرپوش گذارند و افکار عمومی را از مسیر اصلی خود منحرف کنند.
این مهم نیست که دولت در یک مصوبه اعلام کند رابطه تجاری ایران با عربستان قطع شده، چون همه فعالان اقتصادی میدانند که ما تقریباً مبادلهای حیاتی با این کشور نداریم و شاید بزرگترین محموله صادراتیمان سالانه 30 هزار تن مس کاتد باشد که به راحتی قادریم در بازارهای جهانی برای آن مشتری پیدا کنیم.
کالایی که از عربستان وارد کشور میشود، کالایی نامرغوب است که عمدتاً از طریق حجاج ما وارد کشور میشوند. کالاهایی نظیر یخچال فریزر، تلویزیون رنگی و ضبط صوت. یک سال که به حج مشرف شدم دیدم که ایرانیها به بازار هجوم آورده و لوازم خانگی از اعراب خریداری میکنند. با دیدن این صحنه مقالهای در روزنامه اطلاعات نوشتم و پیشنهاد دادم دولت ورود کالاهای مصرفی از عربستان را ممنوع کند و به جای آن فروشگاهی در خود فرودگاه ایران به وجود آورد تا حجاج ما لااقل این وسایل را از داخل خود ایران تهیه کنند. آوردن سوغات به عنوان تبرک مورد قبول همه است اما یک حاجی که نباید یخچال فریزر وارد کشور میکرد! متاسفانه این فرهنگ هنوز نزد ما وجود دارد و انگار قرار نیست عبرت بگیرند که منافع ملی بر منافع فردی ارجحیت دارد و نباید عزت خود را زیر سوال ببریم. بنابراین قطع رابطه تجاری ما با عربستان مشکلی از نظر اقتصادی برای ما به وجود نمیآورد و شاید باعث خیر باشد که حجاج ما به غیر از هزینهکرد سفر و آوردن سوغاتهایی به عنوان تبرک پول خود را صرف ورود کالاهای مصرفی که فروشنده عرب از آن سود میبرد، نکنند.
از این رو تصمیم دولت را برای قطع رابطه تجاری با عربستان چندان دور از عقلانیت نمیدانم، چون معتقدم برای کشوری که با سلفیگری به تبلیغ اسلام میپردازد و تنفر عمومی را در دنیا به وجود آورده نباید دسته گل فرستاد.
از سوی دیگر بر این باورم که ما باید تغییراتی جدی در برخی از رفتارهای خود به وجود آوریم و فضا را به سمتی ببریم که از نظر اقتصادی در دیگر کشورها نفوذ کرده و با پایان دادن به ارزانفروشی نفت و فرآوردههای آن در داخل کشور فضایی را به وجود آوریم که دست و بال دولت به لحاظ مالی باز باشد و بتواند در صنایع مادر نفت و گاز بیشتر سرمایهگذاری کند و نبض معادلات منطقهای در خصوص سوخت را به دست خود گیرد.
دیدگاه تان را بنویسید