شناسه خبر : 864 لینک کوتاه

چرا قطع رابطه تجاری ایران با عربستان برای فعالان اقتصادی مهم نیست؟

پارتیزان‌های اقتصاد

اقتصاد در همه جای دنیا از ناحیه منازعات سیاسی لطمه می‌بیند. وقتی سیاستمداران با هم درگیر می‌شوند، لطمه‌اش را فعالان اقتصادی تحمل خواهند کرد به همین خاطر کشورها سعی می‌کنند با در پیش گرفتن دیپلماسی اقتصادی و نفوذ در کشورها از طریق صادرات محصولات خود، به سمتی حرکت کنند که از ترکش‌های سیاسی در امان بمانند و خود را بیمه کنند.

index:1|width:40|height:40|align:right مجیدرضا حریری / فعال بازرگانی
با ابلاغ مصوبه هیات وزیران در خصوص قطع روابط تجاری ایران و عربستان این سوال پیش روی برخی از کارشناسان و صاحبنظران قرار گرفته که اصولاً این تصمیم تا چه اندازه به فعالیت اقتصادی بخش خصوصی ما ضربه زده و بازار آنها را در این کشور به هم زده و کسب و کارشان را با مشکل مواجه کرده است. واقعیت این است که ما در طول سال‌های قبل و بعد از انقلاب تبادل تجاری بالایی با عربستان نداشته‌ایم و این کشور با اتکا به درآمدهای نفتی خود توانسته نیازش به کالاهای مصرفی، سرمایه‌ای و واسطه‌ای را از کشورهای بزرگ اروپایی و آمریکا تامین کند. بنابراین نه آنها زیاد به محصولات ما وابسته هستند و نه ما واردات چشمگیری از عربستان داشته‌ایم. از این‌رو نباید نگران بود که قطع رابطه تجاری با عربستان ضرر و زیان هنگفتی را متوجه کشور ما کرده و برخی فعالان اقتصادی کشورمان را زمینگیر کرده است.
عربستان هیچ وقت متحد اقتصادی ما نبوده و ایران همواره بر سر تعیین قیمت نفت با این کشور تنش داشته است که سابقه این منازعات سیاسی به حدود نیم قرن می‌رسد. بنابراین طبیعی است که در چنین فضایی رابطه عمیق اقتصادی میان دو کشور صورت نگیرد و این دو در مبادلات تجاری سهم بالایی از هم نداشته باشد.
اما ممکن است برخی از کارشناسان سوال کنند با توجه به اینکه تعدادی از کشورهای عربی و آفریقایی در اعتراض به حمله افراد خودسر به سفارت عربستان، با ایران قطع رابطه کرده‌اند، چه مسائل و مشکلاتی به وجود خواهد آمد و آیا اتحاد این کشورها با یکدیگر سبب خواهد شد تا مبادلات تجاری ما که بخش عمده‌اش از امارات انجام می‌شود، دچار دردسر و اختلال شود؟
در پاسخ می‌توان گفت اصولاً اتحادی در این رابطه شکل نخواهد گرفت چون بخش بزرگی از بازار گردشگری، واردات کالا و رفت و آمدهای بازرگانان ایرانی از طریق دوبی صورت می‌گیرد که هر گونه مزاحمت و ممانعت بر سر راه فعالیت ایرانیان به ضرر این کشور خواهد بود. بنابراین نباید نگران بود که تصمیم دولت عربستان و برخی کشورهای هم‌پیمانش خللی در کار بازرگانان ما وارد کند چرا که آنها در سال‌هایی که گذشت راه دور زدن تحریم‌ها و به دست آوردن بازار در شرایط خاص تحریمی را آموخته‌اند و تحریم‌های عربی را خوب می‌توانند دور بزنند.
اما نباید فراموش کرد که اقتصاد در همه جای دنیا از ناحیه منازعات سیاسی لطمه می‌بیند. وقتی سیاستمداران با هم درگیر می‌شوند، لطمه‌اش را فعالان اقتصادی تحمل خواهند کرد به همین خاطر کشورها سعی می‌کنند با در پیش گرفتن دیپلماسی اقتصادی و نفوذ در کشورها از طریق صادرات محصولات خود، به سمتی حرکت کنند که از ترکش‌های سیاسی در امان بمانند و خود را بیمه کنند.
ما در سال‌هایی که از انقلاب گذشته همواره با این هیجانات سیاسی درگیر بوده‌ایم یا دیگران علیه ما اقدام کرده و قصد داشته‌اند تا استقلال‌مان را مورد تعرض خود قرار دهند یا ما گاه با در پیش گرفتن برخی رفتارهای احساسی دنیا را نسبت به خودمان حساس کرده‌ایم و اجازه نداده‌ایم تا آنها به ما اعتماد کرده و در بخش اقتصاد به فعالیت بپردازند.
تجربه ما در تداوم این درگیری‌ها، به خصوص در دو دولت قبل که تقریباً تمام دنیا ما را تحریم کرده بودند، فعالان اقتصادی را مثل پارتیزان‌ها کرده است. واقعیت تلخ این است که ما ارتش منظمی در اقتصادمان نداریم و فعالیت اقتصادی در کشور ما مانند همه جای دنیا نیست.
به هر حال با توجه به تحریم‌هایی که وجود داشته فعالان اقتصادی ما سعی کرده‌اند تا با تشکیل شرکت‌هایی در کویت، امارات یا اقلیم کردستان عراق برای بازرگانی کالاهای خود پایگاهی به وجود آورند که از این محل بتوانند درآمدهای ارزی را نصیب کشور کنند.
پیش از آنکه روابط تجاری ما با عربستان قطع شود، صدور بسیاری از کالاها و خدمات از طریق همین شرکت‌هایی که در دیگر کشورها تاسیس شده بود، صورت می‌گرفت و کمتر پیش می‌آمد که کالایی به‌طور مستقیم از سوی فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان ایرانی وارد عربستان شود.
حال که دولت تصویب کرده سطح مبادلات تجاری ما با عربستان به صفر برسد بعید است فعالان اقتصادی ما لقمه دهنگیری را از دست داده باشند.
اما درباره امارات اوضاع کمی فرق می‌کند. به هرحال ما سال‌ها با این کشور بر سر ادعای واهی آنها در مورد مرزهای آبی و سه جزیره ایرانی خلیج فارس مشکل داشته‌ایم و اگر قرار بود رابطه تجاری‌مان با امارات قطع شود، تا به حال این اتفاق رخ داده بود ولی طی چند سالی که از انقلاب گذشته با وجود تمام اختلافات سیاسی و مرزی این دو کشور از یکدیگر جدا نشده‌اند چرا که ایران پل ارتباطی آب‌های گرم جنوب به سرزمین‌های شمالی بوده و نمی‌توان به سادگی این کشور را از مبادلات منطقه‌ای و جهانی کنار گذاشت.
از این‌رو من گمان نمی‌کنم به جز عربستان سایر کشورهای عربی در باطن راضی به قطع روابط اقتصادی خود با ایران باشند چرا که این خود لطمه‌ای بزرگ به آنان وارد می‌کند.
اما سوال اینجاست که اصولاً آستانه تحمل فعالان اقتصادی ما چه حدی دارد و آنها تا چه زمان قادرند که چوب تنش‌های سیاسی را بخورند و نتوانند برای آینده دراز‌مدت خود به برنامه‌ریزی بپردازند. به نظر می‌رسد در این رابطه با توجه به بازگشت عقلانیت به عرصه سیاست خارجی، بهتر است نوعی دیپلماسی سیاسی برای پاسداشت اهداف اقتصادی مملکت شکل گیرد. حلقه گمشده در سیاستگذاری‌های کشور طی سال‌های گذشته نبود دیپلماسی قوی اقتصادی بوده است. ما به جز نفت و برخی کالاهای معدنی نتوانسته‌ایم دیپلماسی اقتصادی به وجود آوریم و اصولاً ساختار سفارتخانه‌های ما به سمتی رفته که اجازه نداده جایگاهی برای فعالان اقتصادی کشور به وجود آید. به نظر می‌رسد اگر چنین اقدامی صورت گیرد و سفرای ما بتوانند در کشورهای مختلف به کشف فعالیت‌های اقتصادی و معرفی آن به سرمایه‌گذاران داخلی بپردازند، آنگاه شاهد شکل‌گیری یک دیپلماسی قوی اقتصادی خواهیم بود که این خود سبب خواهد شد مسوولان و برخی جریانات از گرفتن تصمیم‌های احساسی و غیر دیپلماتیک جلوگیری به عمل آورند.
در همین روزهایی که تنش میان ایران و عربستان به وجود آمد، قیمت دلار کمی بالا رفت که این خود نشان می‌دهد بازارها تا چه حد به معادلات منطقه‌ای حساس‌اند و می‌توانند از برخورد و درگیری سیاستمداران با یکدیگر تاثیر پذیرند.
تنش‌های منطقه‌ای تا جایی به کشورهای مسلمان‌نشین خاورمیانه ضربه زده که کشوری مانند مالزی در شرق آسیا برند حلال را به نام خود کرده و پرچمدار اقتصادی تولید کالاهای حلال می‌شود، این در حالی است که ما در داخل و خارج از کشور بر سر این موضوع به اجماع نرسیده‌ایم و تعریف جامع و مورد تاییدی در خصوص حلال بودن یک کالا ارائه نکرده‌ایم و بازار بزرگی را از دست داده‌ایم.
اگر بخواهم از این بحث نتیجه‌گیری کنم، می‌توانم بگویم اثر بداخلاقی‌های سیاسی یا خرج کردن بد موقع احساسات سبب خواهد شد کشور ما ضربه ببیند و یک بازی برده را با گل به خودی به حریف واگذار کند.
از آنجا که ما در دوره پساتحریم به سر می‌بریم ایجاد فضای امن و آرام در کشور یک وظیفه همگانی است چرا که طبیعتاً وقتی سرمایه‌گذار خارجی وارد مملکت خواهد شد که فضا را مساعد ببیند و اگر شاهد کوچک‌ترین ناآرامی باشد سرمایه‌گذار وارد کشور ما نخواهد شد.
جامعه اقتصادی ایران در حالی که خود را برای استفاده از فرصت پساتحریم آماده می‌کرد تا صنعت گردشگری را رونق دهد و به جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی بپردازد، با برخی از تنش‌های سیاسی مواجه شد که این تنش‌ها سیگنال مناسبی را به کشورهای مورد هدف ارسال نمی‌کند.
گردشگر خارجی وقتی اخبار را رصد می‌کند، تصورش بر این است که ایران و عربستان گویی توپ و تفنگ خود را روبه‌روی هم قرار داده‌اند و هر آن ممکن است جنگ و درگیری در منطقه شکل گیرد، از این‌رو بهتر است برای امن نگه داشتن فضای کسب و کار در کشورمان اجماع حاصل شود و رسیدن به رشد اقتصادی هشت‌درصدی هدف همه دستگاه‌ها شود تا بتوان از این طریق دو شاخه گردشگری و جذب سرمایه‌گذاری خارجی این رشد را محقق کرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها