چشمانداز روابط تجاری ایران و امارات در گفتوگو با اسدالله عسگراولادی
امارات از تجارت با ایران دست نمیکشد
تجارت فردا در گفتوگو با اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین به زوایای مختلف تجارت ایران و امارات پرداخته است. قدیمیترین عضو اتاق بازرگانی دوران انقلاب نیز بر این باور است که محدودیتی برای تجارت خارجی ما به وجود نیامده و اماراتیها هم میدانند اگر بخواهند برای تجارت ما مشکلی به وجود بیاورند، کشور جایگزین آن وجود دارد و امارات است که نمیتواند جای خالی ایران را پر کند. او معتقد است در صورت بروز مشکل در تجارت با امارات، ترکیه اصلاً قابل اعتماد نیست و عمان هم پتانسیلهای امارات را ندارد.
فراز و فرودها در روابط سیاسی میان ایران و همسایههای جنوبی نزدیک نیم قرن است که به طول انجامیده و حال پس از قطع روابط ایران و عربستان، به دلیل کاهش سطح روابط سیاسی امارات، روابط تجاری با کشور شیخنشین در معرض تهدید قرار گرفته است. این در حالی است که تاجران قدیمی معتقدند این به معنای قطع روابط تجاری ایران و امارات نیست و روابط این دو همچنان ادامه پیدا خواهد کرد. از اینرو تجارت فردا در گفتوگو با اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین به زوایای مختلف تجارت ایران و امارات پرداخته است. قدیمیترین عضو اتاق بازرگانی دوران انقلاب نیز بر این باور است که محدودیتی برای تجارت خارجی ما به وجود نیامده و اماراتیها هم میدانند اگر بخواهند برای تجارت ما مشکلی به وجود بیاورند، کشور جایگزین آن وجود دارد و امارات است که نمیتواند جای خالی ایران را پر کند. او معتقد است در صورت بروز مشکل در تجارت با امارات، ترکیه اصلاً قابل اعتماد نیست و عمان هم پتانسیلهای امارات را ندارد. همچنین به اعتقاد این تاجر کهنهکار از آنجا که ایرانیها در دوبی سرمایهگذاریهای وسیعی انجام دادهاند، دوبی نمیتواند به راحتی از
این رابطه تجاری عمیق بگذرد.
روابط ایران و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و اتحادیه عرب وارد فاز جدیدی شده و پس از آنکه عربستان درصدد قطع روابط خود با ایران برآمد، روابط ایران با کشور امارات عربی متحده هم وارد فصل جدیدی شده و به تازگی این بزرگترین شریک تجاری ایران نیز سطح روابط را به کاردار تقلیل داده است. با این حال برخیها معتقدند ایران و امارات قطع رابطه نکردهاند و فقط سطح رسمی روابط سیاسی خود را کاهش دادهاند. به نظر شما تنش میان ایران و امارات چه اثری بر تجارت خارجی ایران خواهد گذاشت؟
در وهله اول باید گفت عمان هیچگاه نمیتواند جای امارات را بگیرد و در ادامه دلایل خود را شرح میدهم. امارات متحده عربی از هفت شیخنشین اعم از ابوظبی، دوبی، شارجه، رأسالخیمه، فجیره، امالقوین و عجمان تشکیل شده که مرکز آن ابوظبی است. بنابراین شواهد نشان میدهد بیشترین منطقهای که تحت فشار عربستان قرار گرفته ابوظبی است. در حالی که ارتباط ما با یکی از امیرنشینان یعنی دوبی است. بنابراین غیر از ابوظبی که الان تحت فشار است، امیرنشینهای دیگری مانند دوبی، شارجه، فجیره و غیره هم وجود دارد که میتوانیم با آنها تجارتمان را در دوره پساتحریم
جلو ببریم. نباید این مساله را نادیده گرفت که همواره ابوظبی حالت خصمانهای با ایران داشته و از آنجا که سفارت ایران در ابوظبی است و تنش سیاسی بیشتر از این ناحیه بوده، به همین دلیل امارات متحده عربی با هدف فشارهای سیاسی علیه ایران، سطح روابط دیپلماتیک خود را با تهران کاهش داده است. که پیرو آن سطح روابط تجاری ما با امارات کاهش پیدا خواهد کرد. تجربه نشان میدهد روابط تجاری ایران و امارات در دهه اخیر بسیار کاهش یافته که یکی از دلایل عمده این روند نزولی اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران بوده که باعث شده قدرت مانور امارات در تجارت با ایران تحت تاثیر قرار بگیرد. اما در عین حال در یک سال اخیر هر دو کشور در تلاش برای تقویت روابط اقتصادی خود بودند و بنا بر این گذاشته شد که با لغو تحریمها، بنادر امارات به خصوص دوبی به یکی از کانالهای اصلی نقل و انتقال کالا بین ایران و جهان تبدیل شوند. الان هم این فضا تغییر نکرده و ایران با امارات روابط مالی گستردهای دارد. ایرانیها در امارات سرمایهگذاریهای وسیعی انجام دادهاند و دوبی نمیتواند به راحتی از این رابطه عمیق بگذرد. چرا که امارات متحمل ضرر است و ایران به تنهایی از
این قطع روابط متضرر نمیشود. گرچه تصورم این است که روابط ایران و امارات جریان خود را ادامه میدهد. در این مدت تبادلات تجاری و بازرگانی ایران با عربستان بسیار کاهش پیدا کرده بود و اغلب معاملاتی که انجام میشد نیز بیشتر از طریق کشورهای واسطه بود. تجربه داشتیم که به کشور عربستان صادرات خشکبار داشتیم و مسلماً با قطع روابط بین دو کشور تغییرات چندانی در این زمینه به وجود نخواهد آمد. گرچه با عربستان بهصورت مستقیم ارتباط نداشتیم و مبادلات تجاری ما با این کشور از طریق کویت، دوبی و در بعضی مواقع از طریق کشور عمان محقق میشد. بنابراین با قطع ارتباط، این تبادلات میتواند از طریق این کشورها ادامه یابد. از سویی برخی از شعب بانکهای ایران نیز در دوبی فعال هستند و در حال حاضر متوجه آن هستیم که ارتباط بانکی مستحکمی میان ایران و کشور شیخنشین امارات وجود دارد. با این حال نمیتوان کشور دیگری را جایگزین امارات در تجارت با ایران کرد و امیدوار هستیم که اتفاق ناخوشایندی رخ ندهد و روابط محکممان را با دوبی تحتالشعاع قرار ندهد.
به نظرتان این تنشها باعث میشود امارات از تجارت با ایران منصرف شود؟
شیخ محمد بن راشد آلمکتوم، نخستوزیر و نایب رئیس امارات متحده عربی متوجه این روابط تجاری است و بر اساس عقلانیت روابط ایران با امارات را که 90 درصد آن با دوبی است، مطمئناً حفظ میکند. او متوجه این است که اگر روابط با ایران آسیب ببیند، منافع دوبی هم به خطر میافتد. بانک ملی و صادرات هر دو در دوبی شعبه دارند و در حال حاضر باید متوجه این بود که هر دوی آنها الان تحت فشار هستند که باید شعب خود را ببندند. گرچه هنوز این کار انجام نشده اما باید حواسمان جمع باشد که دوبی برای ایران در مقطع فعلی جایگزینی ندارد. عمان هیچ گاه نمیتواند جایگزین امارات باشد. زیرا عمان در وهله اول آن مزیتهایی را که در بنادر جبل علی دوبی وجود دارد، ندارد دوم اینکه دوبی سر راه دریایی اکثر کشورهای بینالمللی قرار گرفته و از جبل علی دوبی میتوان حتی به تمام نقاط آفریقا سفر کرد و به آسیای دور هم دسترسی دارد. در مسقط پایتخت عمان هم چنین امکاناتی اصلاً برای ما وجود ندارد. همین الان مبادله ایران با امارات حدود 15 میلیارد دلار است که فقط اسماً این تجارت
با امارات گفته میشود و صرفاً این تجارت با دوبی صورت میگیرد.
با این حال به نوعی امارات هم متوجه این است که اگر ایران از فضای بازرگانی آنجا خارج شود، پیوستن دوباره ایران به آن کشور کار دشواری است و زیان عمده را این منطقه شیخنشین متحمل میشود. اما سوال حائز اهمیت این است که قطع رابطه با امارات چقدر به سود و چقدر به زیان ما خواهد بود؟
در این زمینه این نکته را باید در نظر گرفت که دلیل تعمیق ارتباط ایران با امارات صرفاً واردات و صادرات این دو به هم نیست و ما نه کالایی به امارات میفروشیم و نه از این منطقه شیخنشین کالایی خریداری میکنیم. بلکه اغلب مبادلات از طریق جابهجایی کالاهای ترانزیتی است و کالاهایی که از خاور دور فرستاده میشود و به ایران فروخته نمیشود، از طریق امارات خریداری میشود. از آن طرف نیز کالاهایی را که ما قصد داریم به فروش برسانیم و امکان آن نیست، به امارات صادر میکنیم. در حقیقت الان امارات به عنوان یک واسطه برای ایران عمل میکند و مسلماً از 15 میلیارد دلار به راحتی نمیگذرد و ایران هم کوتاه نخواهد آمد. ایران و دوبی روابط تجاری تنگاتنگی دارند و به نوعی لازم و ملزوم یکدیگر هستند. بنابراین ما باید این تفاوت را متوجه باشیم که این
امیرنشین هفتگانه امارات با ما روابط بسیار مستحکم اقتصادی و اجتماعی دارد. دوبی نزدیک به۳۰ میلیارد دلار تبادلات بازرگانی با ایران دارد که رقم قابل توجهی در اقتصاد امارات و کشورهای خلیج فارس محسوب میشود و اماراتیها نیز به این نکته واقف هستند و درصدد این هستند که در روابط ایران و عربستان، بینابین قرار گیرند و با وجود کاهش روابط دیپلماتیک، روابط بازرگانی خود را با ایران تداوم بخشند. امارات میداند که اگر ایران از فضای بازرگانی آنجا خارج شود، بازگشت مجدد ایران به آن کشور کار راحتی نخواهد بود و بیشترین زیان را شیخنشینان متحمل میشوند. ایران با عربستان روابط اقتصادی و بازرگانی چندانی ندارد و عمده مساله میان ایران و عربستان قضیه حجاج بود که طبیعی به نظر میرسد که در این زمینه عربستان متضرر میشود. گرچه باید به این نکته توجه داشت که ما در گذشته با عربستان ارتباط تجاری مستقیمی هم نداشتیم و مبادلات تجاریمان با این کشور از طریق کویت، دوبی و در بعضی مواقع از طریق کشور عمان صورت میگرفت.
آمارها نشان میدهد ایران در هشت ماه نخست سال جاری بیشترین مراوده تجاری را با کشور امارات داشته و حجم واردات از این کشور بیش از پنج میلیارد دلار و حجم صادرات به امارات نیز بیش از سه میلیارد دلار محاسبه شده است. از آنجا که بیشترین مبادله ایران با دوبی، یکی از شیخنشینان امارات متحده عربی انجام شده، به نظرتان ممکن است روابط تجاری با دوبی هم در معرض تهدید قرار بگیرد؟
در حقیقت تنشهای سیاسی زودگذر بر روابط تجاری نمیتواند سایه بیفکند و اینگونه رفتارهای احساسی معمولاً زمان کوتاهی دارد. مرکز تجارت و بازرگانی امارات که دوبی است مستقل از مرکز سیاسی امارات که ابوظبی است، عمل میکند و تاکنون دوبی هیچگونه واکنشی نسبت به این موضوع نشان نداده و همچنان داد و ستدهای تجاری با دوبی مانند گذشته در جریان است. البته با توجه به اینکه در آستانه اجرایی شدن برجام قرار گرفتهایم و در صورت محقق شدن آن خطوط کشتیرانی مختلفی به صورت مستقیم به کشورمان تردد خواهند کرد، پیشبینی میکنیم دیگر به دوبی نیازی نخواهیم پیدا کرد. در حال حاضر نزدیک به سه هزار شرکت ایرانی در دوبی دفتر دارند و حضور آنها به این دلیل است که تجار
ایرانی طی سالیان متمادی در دوبی کار کردهاند و به زیر و بم کار در دوبی کاملاً شناخت پیدا کردهاند و به صراحت باید گفت نمیتوان از زیرساختهایی که ایرانیان در آنجا ایجاد کردهاند به سادگی گذشت، چرا که باید از این بندر به منظور صادرات محصولات و خدمات به کشورهای عربی و آفریقایی بهرهمند شد. تصورم این است که روابط تجاری ایران و امارات مانند گذشته ادامه خواهد یافت و مشکلی برای آن پیش نخواهد آمد. به این خاطر که برای دو طرف روابط تجاری از اهمیت ویژهای برخوردار است. میتوان گفت تقریباً 40 درصد ساکنان دوبی، ایرانی هستند و فروشگاههای ایرانی بسیاری برای تامین نیازهای غذایی، رفاهی و تفریحی آنها برپا شده است. حضور این خانوادهها و سرمایهگذاران را نمیتوان در دوبی نادیده گرفت. در خصوص وضعیت روابط تجاری با امارات منظور صرفاً دوبی است. از اینرو باید تلاش شود روابط تجاری ایران با این جزیره شیخنشین حفظ شود و اینکه امارات متحده عربی سطح روابط دیپلماتیک خود را با ایران در سطح کاردار کاهش داده اصلاً مهم نیست. زیرا کاردار در ابوظبی است و بازرگانان به این قضیه کاری ندارند. ما حتی به سفیر امارات هم کاری نداشته و نداریم.
در واقع ما در تجارت با امارات هیچگاه با سفیر کاری نداشتیم. برای اینکه اغلب تاجران به دوبی میرفتند و تاجری به ابوظبی نمیرفت. اگر به ابوظبی بروید، یک ایرانی پیدا نمیکنید. اما زمانی که به دوبی سفر میکنید متوجه تعداد زیاد ایرانیها میشوید.
برخیها معتقدند حجم تجارت عربستان و کشورهای دیگر که از عربستان پیروی میکنند، با ایران آنقدر نیست که بتواند تاثیرگذار باشد. روابط تجاری ایران و امارات را زیر سایه این تنشهای سیاسی و اعمال فشار از سوی عربستان چطور پیشبینی میکنید؟
ما از گذشته تا به حال با امارات تنشی نداشته و نداریم. در حقیقت این تنش زیر سایه عربستان شکل گرفته و امارات هم یکی از حوزههای کشورهای ساحلی خلیج فارس جنوبی است. اما به هر حال کویت، عمان، امارات، قطر و عربستان سعودی با هم اتحاد دارند و فشاری که الان بر تجارت ایران و امارات اعمال شده از سوی عربستان است و امارات قصد دارد هر طور شده دوستی و تعامل خود را با عربستان حفظ کند و چارهای جز کاهش سطح روابط سیاسی با ایران ندارد. اما باید متوجه بود که این از ناحیه امارات به ما تحمیل شده و دوبی قصد اعمال فشار بر ما را ندارد. شاهد بودیم در این جریانها اروپا هم از عربستان حمایت نکرد و به صراحت راهشان را جدا کردند و عربستان را در ماجرای مرگ آن چند نفر مقصر میبیند. ببینید ایران در منطقه قدرت پیدا کرده و الان حرف اول را میزند. به همین دلیل عربستان توافق هستهای با ایران
را برنمیتابد و با اعمال فشار سیاسی قصد داشته اقتدار ایران را زیر سوال ببرد. کشورهایی هم که در جریان اعدام رهبر شیعیان عربستان توسط رژیم سعودی از عربستان حمایت کردند به نوعی وامدار او بودهاند. جیبوتی، سودان و... کشورهای قدرتمندی نیستند اما یک رای در سازمان بینالملل دارند. در حال حاضر ما این مشکل را در جریان تجاری ایران با امارات داریم. اما شاهد هستیم که ظریف وزیر امور خارجه ایران راهی را میپیماید که اثبات کند مسائل پیش آمده در منطقه به هم ارتباطی ندارد و ما مایل به ستیزهجویی در منطقه نیستیم. در عین حال که خود امارات متوجه این است که این رابطه اگر قطع شود، هم به زیان ما و هم به زیان دوبی خواهد بود و هر دو در روابط تجاری با مشکل مواجه میشویم. به همین دلیل بعید میدانم دو طرف این جریان را قطع کنند و تا آنجا که بتوانند این رابطه را مستحکم و پیوسته حفظ میکنند.
اخیراً آقای آلاسحاق رئیس پیشین اتاق تهران عنوان کردهاند در رابطه با امارات حدود دو هزار صفحه مطالعه انجام شده که اگر قرار شد رابطه با این کشور تغییر پیدا کند، جایگزین آن مشخص شده و کشور عمان و بندر ترابوزان ترکیه را برای این جایگزینی مساعد دیدهاند. به نظرتان آیا این دو میتوانند جایگزین امارات برای ایران شوند؟ زیرساختهای عمان، برای همکاری با ایران چقدر آماده است؟
ما برای عمان هیچ مطالعاتی نداشتیم و هر صحبتی در این رابطه میشود صرفاً بر پایه حدسیات است. در واقع اظهارات آقای آلاسحاق در حد یک فرضیه است و ایران به معنای واقعی نمیتواند جایگزینی برای امارات پیدا کند. در حال حاضر ترکیه اصلاً قابل اعتماد نیست و بندر ترابوزان به اندازهای تاجران ایرانی را اذیت میکند که خدا میداند! مشکلات عدیدهای در ترابوزان داریم و به هیچ وجه بنادر ترکیه نمیتواند جایگزین دوبی شود. زیرساختهای تجارت با عمان از دو طرف آماده است و در حال حاضر جریان تجاری با این کشور برقرار است. ما با ترکیه هم روابط تجاری داریم. اما به نظرم ایرانیها نمیتوانند به عمان بروند و همانند دوبی سرمایهگذاریهای عظیم
انجام دهند. الان تقریباً همه ساختمانهای بلند ابوظبی برای ایرانیان است و 50 درصد سرمایهگذاریهای مربوط به دوبی متعلق به ایرانیهاست. جایگزین کردن کشورها با توجه به این زیرساختها هم آسان نیست.
با توجه به برگزاری جام جهانی 2022 قطر که از نگاه بسیاری از کارشناسان ساخت و سازهای این کشور برای ایران فرصتی ویژه است، آیا قطر را میتوان جایگزین مناسبی برای امارات دانست؟
خیر، قطر هنوز ته دلش با ما نیست و همواره از لندن دستور میگیرد و هر کاری به او بگویند انجام میدهد. در واقع قطر استقلال لازم را برای روابط تجاری با ایران ندارد.
برای جمعبندی بحث، برای روابط تجاری ایران و امارات با وجود تمامی این تنشهای سیاسی چه چشماندازی متصور هستید و سطح روابط دیپلماتیک امارات متحده عربی تجارت با ایران را به چه سمت و سویی خواهد برد؟
باز هم تاکید میکنم که امارات روابط سیاسی خود را با ایران کاهش داده و روابط تجاری و اقتصادی ما همچنان بین ایران و امارات برقرار است. در حقیقت تصمیم تازهای در این خصوص گرفته نشده است. محدودیتی برای تجارت خارجی ما به وجود نیامده و آنها هم میدانند اگر بخواهند برای تجارت ما مشکلی به وجود بیاورند، جایگزین آن وجود دارد و امارات نمیتواند جای خالی ایران را پر کند. دلیل آن هم بسیار روشن است. امروزه در دنیا بازار مهم است و تولید تا حدی مهم واقع میشود. بنابراین اینکه آنها برای ما خدمات بازرگانی، بانک و بیمه ارائه میدهند، خوب است اما اگر بازار نداشته باشند، میخواهند چه کنند؟ بازار مهم است و اروپا به دلیل اینکه بازاری برای عرضه محصولات خود ندارد، دچار بحران شده است. همه بازیگران تجارت که در این فضای اقتصادی فعال هستند، میدانند که امروز بازار مهم است و باید تلاش کنند بازار صادراتیشان را حفظ
کنند. اگر روابط تجاری بر پایه عقلانیت و منفعت جریان داشته باشد، فرض کنید اماراتیها به ایران بگویند از بازارمان خارج شوید، طبیعی است که خودشان ضرر میکنند و آنقدر منطق دارند که بازار امروز خود را از بین نبرند و تا زمانی که عربستان به آنها فشار آورد، برای اینکه تا حدودی دل عربستان را به دست آورده باشند و خودشان زیان نبینند، تصمیم سیاسی جدی نگیرند. حال که امارات متحده عربی سطح روابط دیپلماتیک خود را با ایران به سطح کاردار کاهش داده برای افرادی که امور بازرگانی انجام میدهند، کاردار، سفیر، دبیر سوم فرقی ندارد و مبادلهاش را به هر شکل انجام میدهد. معمولاً هم مدل روابط تجاری ایران و امارات اینگونه است که اتومبیل از کره خریداری میشود و به امارات فرستاده میشود و به ما فروخته میشود. اغلب امارات محصولات پتروشیمی و معدنی را از ما میخرد و به دیگر کشورها میفروشد. بنابراین در این جریان نوع کالا و مبادله بستگی به بازار بعدی آن دارد. در حال حاضر مشکلی با امارات نداریم و نباید نام کشورهای جدید آورده شود تا حساسیتهای جدیدی هم شکل بگیرد. اما تاجران و فعالان اتاق بازرگانی اگر روزی با مشکلی مواجه شدند، میتوانند راه
حلهای مناسبی هم پیدا کنند. تجارت با امارات راه و رسم خودش را دارد و فارغ از مسائل سیاسی مسیر خود را طی میکند. ما سالهای سال با آمریکا رابطه سیاسی نداشتیم اما با آمریکا مبادلاتمان را انجام دادهایم. بنابراین اگر این فضای بازرگانی را از ما بگیرند، فقط خودشان ضرر میکنند. چرا که امارات همسایه ماست و بازرگانان تجارتشان را میکنند. شعب بانک صادرات و ملی در امارات فعال هستند و به کار خود ادامه میدهند. بنابراین دنیای تجارت وسیع است و جای نگرانی اصلاً نیست اما برای دستیابی به موفقیت در تجارت باید از بازارهای صادراتی منطقه و دنیا بیشتر شناخت پیدا کنیم و از سویی جای امیدواری است که در دوره پساتحریم حجم مبادلاتمان افزایش پیدا خواهد کرد. امارات کشتیرانی ندارد و اغلب خطوط کشتیرانی از اروپا و کره در مرزهای آبی این کشور تردد دارند. ایران بازار بزرگی برای امارات است و غیرممکن است که شیخنشینها از تجارت با ما دست بکشند.
دیدگاه تان را بنویسید