ضرورت نگاه جامعهشناسانه به بازار سرمایه کشور
جای خالی نگاه مسالهمحور
میانرشتهای شدن علوم، فضا و امکانات گستردهای را برای پژوهشگران فراهم آورده تا پدیدههای مورد نظر خود را به صورت همهجانبهتری بررسی کنند. این رویکردها که خود بهدنبال پیچیدهتر شدن پدیدهها به وجود آمدهاند در مقاطعی که انسانها و جوامع یک پای پدیده مورد مطالعه قرار میگیرند بیشتر خودنمایی میکنند و بیشتر قابل عرضه خواهند بود چرا که بنا بر ذات پیچیده انسانها پدیدههای انسانی و اجتماعی نیز از ویژگیهای پیچیدهتری برخوردارند و شاید امروزه یک رشته به تنهایی نتواند این پدیدهها را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد.
میانرشتهای شدن علوم، فضا و امکانات گستردهای را برای پژوهشگران فراهم آورده تا پدیدههای مورد نظر خود را به صورت همهجانبهتری بررسی کنند. این رویکردها که خود بهدنبال پیچیدهتر شدن پدیدهها به وجود آمدهاند در مقاطعی که انسانها و جوامع یک پای پدیده مورد مطالعه قرار میگیرند بیشتر خودنمایی میکنند و بیشتر قابل عرضه خواهند بود چرا که بنا بر ذات پیچیده انسانها پدیدههای انسانی و اجتماعی نیز از ویژگیهای پیچیدهتری برخوردارند و شاید امروزه یک رشته به تنهایی نتواند این پدیدهها را مورد کنکاش و بررسی قرار دهد. امروزه در شرایطی قرار داریم که به دوران گذار از لوژی (LOGY) به STUDY و ظهور رویکردهای میانرشتهای مانند مطالعات فرهنگی، فیزیک موسیقی، پژوهش هنر، اتنوگرافی، زیست جامعهشناسی و مواردی از این دست شناخته میشود. رویکردهای میانرشتهای با تلفیق دانش، روش و تجارب دو یا چند حوزه علمی و تخصصی برای شناخت و حل یک مساله پیچیده یا معضل اجتماعی چندوجهی امکاناتی را در اختیار پژوهشگر قرار میدهند که تحلیل همهجانبهتر و کاملتری نسبت به پدیده مورد مطالعهاش داشته باشد. بر همین اساس نگاهی به بازار سرمایه کشور و
پدیدههای اجتماعی که در بستر این بازار قابل رویت است ضرورت نگاه جامعهشناسانه به این فضا را نمایان میکند. بازار سرمایه پر است از آدمها و کنشگرانی که با سرمایههایشان در موقعیتهایی که بازار برایشان فراهم کرده معامله میکنند. این شخصیتهای حقیقی و حقوقی گردهماییهایی هم دارند؛ یا در تالارهای معاملاتی یکدیگر را میبینند یا در مجامع و رویدادهای مرتبط. گسترش شبکههای اجتماعی و ارتباطی نیز با تمام امکاناتی که موبایلی شدن این شبکهها در اختیار افراد قرار داده به کمک این ارتباطها آمده تا هر لحظه از آخرین اخبار و رویدادهایی که ممکن است سرمایه آنها را با رشد یا تهدید مواجه کند باخبر شوند. کنشگران بازار سرمایه که بهطور سنتی در تالارها دور هم جمع میشدند تا تحلیلها و اطلاعاتشان را با هم تبادل کنند امروز در گروهها و فرومهایی که تشکیل میدهند به دنبال بحث و بررسی و تحلیل برای کسب سود بیشتر هستند. شاید هیچ یک از گروههای صنفی و بخشهای دیگر جامعه به اندازه اهالی بازار سرمایه حضوری فعال و هدفمند در شبکههای اجتماعی نداشته باشند. آمار دقیقی از میزان کانالها و گروههای تلگرامی و همچنین فرومهایی که کنشگران بازار
سرمایه در آن به تبادل اطلاعات میپردازند در دسترس نیست اما اگر موبایل هر یک از کسانی را که در بازار سرمایه فعال است بررسی کنید خواهید دید که پر است از گروهها و کانالهای مرتبط که هر کدام وظیفهای را بر عهده گرفتهاند.
تحلیل شبکه رویکردی برای شناخت شبکههای ارتباطی اهالی بازار
به عقیده «جرج زیمل» پول، تجمعهای داوطلبانه را که به منظورهای عقلایی ویژهای فراهم میآیند جانشین گروهبندیهای طبیعی میکند و مهمترین ابزار گذار از اجتماع سنتی به مدرن است. تحلیل شبکههای ارتباطی اهالی بازار سرمایه به همراه در نظر گرفتن مباحث مالی-رفتاری و همچنین رصد کنشهای جمعی میتواند اطلاعات قابل استنادی در تحلیل جامعه بازار سرمایه و ارتباطات مبتنی بر کنشگری در بازار سرمایه در اختیار ما قرار دهد. «جوامع دیجیتالی» یا به تعبیری بهتر «جوامع مجازی» این روزهای بازار سرمایه پر است از اتفاقاتی که از دیدگاه جامعهشناختی قابل بررسی است. شاید وقت آن رسیده که پا را از رویکرد بین رشتهای مالی-رفتاری فراتر بگذاریم و بسترهای متنوعتری برای تحلیل جامعه بازار سرمایه و انواع کنشگری آنها پیدا کنیم. تحلیل شبکه یکی از روشهایی است که میتواند ساختارهای ارتباطی کنشگران بازار سرمایه را به تصویر بکشد.
تحلیل شبکه به بررسی تجربی ساختار اجتماعی بهعنوان روابط و پیوندها بین کنشگران تاکید خاصی دارد و برای رسیدن به این هدف اصول، روشها، تکنیکها، ابزارها و حتی موارد تحلیلی خاصی را پیشنهاد میکند. این رویکرد به مطالعه جریان منابع و نحوه دسترسی افراد به این منابع نهفته در شبکهها که اطلاعات یکی از مهمترین آنهاست میپردازد. بررسی شبکههای غیررسمی و تاثیرات آنها در روابط بینالملل، شبکههای بانفوذ در جریانهای اقتصادی یا سیاسی، شبکههای افراد، انواع حمایتهایی که برای آنها فراهم میکنند و تاثیر حمایتها در زندگی آنها و... از موارد مورد مطالعه این رویکرد محسوب میشود. بخش عمدهای از کنشگران بازار سرمایه به صورت شبکهای با یکدیگر در ارتباطند و حتی این ارتباط در بسیاری مواقع منجر به کنش جمعی در خرید یک سهم خاص یا اعتراض به یک موضوع میشود، بنابراین این رویکرد و روش یکی از نیازهای امروز بازار سرمایه است که به شناخت جامعه بازار سرمایه کمک خواهد کرد.
سبک زندگی به شیوه بازار سرمایه
رویکردهای خرد جامعهشناسی و رویکردهای نوین مطالعات فرهنگی به خوبی میتواند خردهفرهنگها و خردهگروههای حاضر در بازار سرمایه را مورد تحلیل قرار دهد و شاید در این زمینه کاراتر از رویکردهای کلان جامعهشناسی باشد. سبک زندگی از نگاه جامعهشناسی پلی است میان انتخابهای فردی و عوامل ساختاری محدودکننده و همچنین تجربههای افراد در میدانهای اجتماعی مختلف. سبک زندگی مفاهیمی چون هویت، فرهنگ، سلیقه، مصرف، سنت و نوگرایی، فردیت و عمومیت، تولید و مصرف، طبقه و قشر، عاملیت و ساختارها و مفاهیمی از این دست را دربر میگیرد. سبک زندگی اهالی بازار سرمایه یکی از موضوعات جذابی است که میتواند دستمایه چندین پژوهش میدانی قرار بگیرد. زندگی روزمره اهالی بازار سرمایه در عین تنوع، در بخشهای زیادی میتواند شبیه به هم باشد. اینکه همه سرمایهگذاران بین ساعتهای 9 تا 12:30 که ساعت باز بودن بازار است چشم به مونیتورها دوختهاند و بالا و پایین شدن سهمها را به تماشا نشستهاند، یک وجه این شباهت است. تعامل در شبکههای اجتماعی در این ساعات به اوج خود میرسد. بررسی اخباری که تاثیرات فاندامنتالی بر صنایع و بازار میگذارد نباید از چشم
معاملهگران دور بماند. هر خبری که ندیدهاند ممکن است تهدیدی جدی برای سرمایه آنها باشد. به تصویر کشیدن زندگی روزمره تریدرهای بازار سرمایه از این جهت جذاب است که پر است از اتفاقات ریز و درشت حول محور سود. در بازار سرمایه همچنین سبک زندگیهای متفاوتی قابل طبقهبندی است و رویکردهای مبتنی بر «تحلیل ژانر» نیز میتواند به کمک شناخت و ژانربندی سبک زندگی اهالی بازار سرمایه بیاید.
سرمایه اجتماعی تنها پیوند جامعهشناسی و بازار سرمایه
مفهوم «سرمایه اجتماعی» را میتوان تنها پیوند برقرارشده میان جامعهشناسی و بازار سرمایه طی سه چهار سال گذشته دانست که البته به چند یادداشت کوتاه محدود مانده است. جامعهشناسان بسیاری مانند فوکویاما، جیمز کلمن، رابرت پاتنام، پییر بوردیو و... حول محور این مفهوم به نظریهپردازی پرداختهاند. این مفهوم مورد توجه اقتصاددانان نیز قرار گرفته است و حتی بانک جهانی نیز در گزارشهای خود عنوان کرده که سرمایه اجتماعی تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد. به تعبیر بوردیو که طبقهبندی چهارگانهای از انواع سرمایه ارائه میدهد؛ ارزش پیوندهای یک فرد یا حجم سرمایه اجتماعی او به تعداد اتصالاتی که میتواند برقرار کند و به حجم سرمایه (فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی) متعلق به هریک از اتصالات بستگی دارد. بوردیو تعامل بین موقعیتها و روابطی که در درون گروهها و شبکههای اجتماعی برای افراد دسترسی به فرصتها، اطلاعات، منابع مادی و موقعیت اجتماعی را افزایش میدهد به عنوان سرمایه اجتماعی معرفی میکند و سوءاستفاده از سرمایه اجتماعی را نیز امکانپذیر میداند. سرمایه اجتماعی در کانتکست بازار سرمایه از زوایای بسیاری قابل
بررسی است و با تلفیق رویکردهای تحلیل شبکه میتواند فضای واقعی بازار سرمایه و کنشگران آنها را ترسیم کند.
و در پایان اینکه بازار سرمایه به جهت حضور آدمها و سرمایهها بستر مناسبی برای بررسیهای جامعهشناختی است که تقریباً میتوان گفت تاکنون از آن غافل ماندهایم. شاید نبود جامعهشناسان و پژوهشگرانی که به فضای بازار سرمایه آشنا باشند یکی از دلایل این غفلت است و شاید نبود آگاهی نسبت به توانمندیهای جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی در تحلیل وضعیت اجتماعی و فرهنگی بازار سرمایه یکی دیگر از دلایل آن. به هر ترتیب باید نگاهی مجهز و مسالهمحور به بازار سرمایه داشت که تنها از عهده علوم اقتصادی و مالی برنمیآید. بازار سرمایه به شدت محتاج نگاهی میانرشتهای است تا زوایای مغفولماندهاش مورد بررسی قرار بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید