تاریخ انتشار:
چرا اقتصاد ایران به همگرایی نیاز دارد؟
شاهکلید مشکلات
اقتصاد ایران روزهای خاصی را سپری میکند. از سویی با مجموعهای از مشکلات متعدد فعلی مواجه است و از سوی دیگر با یک صف از تهدیدهای آینده. ورود هشت میلیون فارغالتحصیل جویای کار به بازار کار تا پایان سال 1400، چشمانداز نگرانکننده بحران آب و حجم انبوه طرحهای نیمهتمام از جمله مسکن مهر که به گفته وزیر راه و شهرسازی حداقل سه دولت دیگر را درگیر میکند تنها بخشهایی از تهدیدهای آینده اقتصاد ایران هستند. در کنار اینها میتوان چنین لیستی هم از مشکلات فعلی اقتصاد را اضافه کرد: «روند نزولی درآمد خانوار»، «اشتغال جوانان»، «افت سرمایهگذاری در سالهای اخیر و اثر آن بر ظرفیت رشد اقتصادی»، «صندوقهای بازنشستگی»، «مسائل نظام تامین مالی»، «انباشت بدهیها در اقتصاد»، «بازار تخریبشده انرژی»، «نظام ناکارای پرداخت یارانه نقدی» و «مسائل زیستمحیطی از قبیل بحران آب، آلودگی هوا و ریزگردها». اما آیا حل این مشکلات تنها ریشه در مسائل اقتصادی دارد؟
از نگاه خیلی از کارشناسان از جمله مسعود نیلی و محسن رنانی، ریشه تعداد قابل توجهی از مصائب و مشکلات اقتصادی میتواند غیراقتصادی و مسائل سیاسی باشد. شاید برای همین هم است که برخی کارشناسان معتقدند برای حل مشکلات اقتصادی ابتدا باید یک اجماع سیاسی به وجود بیاید و همه ارکان سیاستگذار به یک نتیجه واحد برسند و سپس بر اساس آن سیاستگذاری کنند. در واقع نسخهای که از نگاه خیلی میتواند مشکلات اصلی اقتصاد را رفع کند. در همین مورد مسعود نیلی، مشاور ارشد اقتصادی رئیسجمهور نیز اخیراً در تحلیل «همگرایی برای همافزایی» که در شماره 190 هفتهنامه تجارت فردا منتشر شده، نوشته است: «اکنون پذیرش این موضوع که برای حل مشکلات موجود به همگرایی و اجماع ملی نیاز است، از هر زمان دیگری بیشتر اهمیت دارد. در حقیقت این نکته حائز اهمیت است که بدون همگرایی، حل مشکلات اقتصاد ایران امکانپذیر نیست و همانگونه که در چند مقطع تاریخی در گذشته، از طریق ایجاد همگرایی، تصمیمهای مهمی برای حل مسائل کشور گرفته شده، اکنون نیز باید با اجماع کامل، تصمیمهای مهمی برای گذار از وضعیت فعلی گرفته شود. در کنار این انباشت مشکلات و بهرغم محدودیتهای زیادی که
در ابزارهای قابل استفاده برای بهبود شرایط وجود دارد، دستاوردها در مدیریت مشکلات و احتراز از وقوع شرایط نامساعد، قابل توجه بوده است.» اما رسیدن به این اجماع چه ابزارهایی میخواهد و دامنه این اجماع باید تا چه حد باشد؟ اصلاً حل کدام مسائل اقتصادی کشور نیاز به چنین اجماعی دارد و کدام نهاد میتواند متولی برقراری چنین اجماعی باشد؟ از سوی دیگر چنین وفاقی چه پیشزمینههایی نیاز دارد؟
نیلی اخیراً در گفتوگویی با روزنامه ایران در پاسخ به این سوال نیز گفته بود: «باید متوجه شویم که خودمان در محدوده مرزها که یک مجموعه نظام تصمیمگیری وجود دارد، تصمیماتی گرفتهایم که منجر به نتایج نامطلوب شده است. این سیاستها باید تغییر پیدا کند و اصلاح شود. اگر قرار است به این سمت برویم باید با گفتوگو به این درک مشترک برسیم و باید زیرساخت گفتوگوی آن فراهم شود.» او در ادامه از اصطلاح قابل توجه «ما باید شب قدری برای خودمان داشته باشیم و ببینیم کجا اشتباه کردیم» استفاده و عنوان کرده است: «منوی انتخابهای سیاستگذاری ما یک منوی نامحدود است و باید راجع به آن جمعبندی داشته باشیم. باید لویی جرگهای متشکل از همه افراد دخیل در این سیاستگذاریها تشکیل شود.»
دیدگاه تان را بنویسید