تاریخ انتشار:
بررسی دلیل حمایت مراجع قم از برجام در گفتوگو با الهه کولایی
از همه ظرفیتها برای دفاع از برجام استفاده کنیم
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران میگوید حمایت از برجام تنها بر عهده دولت و وزارت امور خارجه نیست، بلکه همه باید از آن دفاع کنند. این فعال سیاسی اما نقش دولت را در این میان پررنگ میداند و میگوید دولت باید با برگزاری مناظرهها و نشستهای مختلف دستاوردهای برجام را به اطلاع افکار عمومی برساند، اگرچه به عقیده کولایی دولت در این میان قصور داشته است.
در عالم سیاست هیچ چیز غیرممکن نیست. حتی نقض برجام به بهانه مخالفت و فشارهایی که این روزها بر دولت وارد میشود. این پاسخ الهه کولایی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران است در جواب این سوال که آیا فشار مخالفان میتواند در نهایت برجام را نقض کند؟ اما این استاد دانشگاه میگوید با افزایش فشارها ممکن است حتی برجام نقض شود اما مساله این است که ما نباید بگذاریم کار به اینجا برسد. وی در این گفتوگو تاکید میکند بیاعتمادی میان دولت ایران و آمریکا سابقه طولانی دارد و نمیتوان انتظار داشت گفتوگوهای دیپلماتیک پیرامون برجام این بیاعتمادی را از بین ببرد. بلکه باید از دستاورد برجام و خود آن محافظت کرد. به خصوص اکنون که فشار تندروهای آمریکا هم افزایش یافته ما باید با صبوری و هوشیاری از برجام محافظت کنیم. وی میگوید حمایت از برجام تنها بر عهده دولت و وزارت امور خارجه نیست، بلکه همه باید از آن دفاع کنند. این فعال سیاسی اما نقش دولت را در این میان پررنگ میداند و میگوید دولت باید با برگزاری مناظرهها و نشستهای مختلف دستاوردهای برجام را به اطلاع افکار عمومی برساند، اگرچه به عقیده کولایی دولت در این میان قصور داشته
است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
دولت یازدهم از ابتدای پیگیری پرونده هستهای و مساله برجام با مخالفتهای داخلی بسیاری مواجه بود. مخالفتهایی که با امضای برجام هم به پایان نرسید و همچنان ادامه دارد. اما آیا از نگاه شما این مخالفتها و فشارها قبل و بعد از امضای برجام تفاوتی با یکدیگر دارند؟
موضوع برجام از شعارهای اصلی انتخاباتی دولت یازدهم بود و در حقیقت تلاشی برای ایجاد شرایط بهتر و تامین زندگی مردم ایران و به ویژه دفاع از حقوق مردم ایران با روشهای امروزی و کارآمد بود. جمله معروف رئیسجمهور در شعارهای انتخاباتیاش این بود که ما باید به سمتی برویم که هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ زندگی مردم. این جمله معروف بهخوبی جهتگیری کلی دولت یازدهم در تلاش برای بهبود رابطه با جامعه جهانی و قدرتهای بزرگ منطقهای و بینالمللی برای تامین نیازهای داخلی مردم را نشان میداد. دولت در تلاش بود با پیگیری مساله هستهای در سطح جهانی نیازهای مردم را تامین کند. روحانی یکی از محورهای سیاست خارجی روحانی را دفاع کارآمد از حقوق مردم ایران قرار داد و ما شاهد این بودیم که با وجود تحریمهای ناعادلانه و همهجانبه بینالمللی علیه ایران، دولت یازدهم توانست در یک تجربه کمنظیر راه را برای رفع تحریمها باز کند. آن هم از طریق مذاکره و گفتوگو و اعتمادسازی با کشورهای بزرگ جهان. در واقع برجام فرصتی برای بازگشت ایران به جامعه بینالمللی بود. کشوری که همواره در طول تاریخ در مسائل مناطق پیرامون خود تاثیرگذار بود و به شکل
مثبت و منفی هم از این تحولات پیرامونی تاثیر پذیرفته. اما امضای برجام، چه قبل و چه بعد از آن، با مخالفتهایی در فضای داخل آغاز شد. دلیل این مخالفتها و مخالفان هم همواره دو چیز بوده؛ یکی عدهای که اصولاً با نگاه توطئه به جامعه جهانی مینگرند و عده دیگری هم چون از محل تحریمها منافع کلان افسانهای به دست آورده بودند و امضای برجام این منافع را در خطر انداخته یا از بین برده بود با برجام مخالفت کردند. در مورد گروه اول و بدبینی به جامعه غربی البته نمیتوان ریشههای تاریخی آن را نادیده گرفت و باید بگویم تجربههای تاریخی بسیاری این دیدگاهها را تایید میکند. بدبینی ایرانیها و حتی مقامهای کشور نسبت به قدرتهای جهانی ریشه در تاریخ روابط ما با این کشورها دارد؛ خواه کشورهای شرقی، خواه کشورهای غربی.
موانع موجود بهویژه طرز تلقیهای منفی بین ایران و آمریکا پدیده جدیدی نیست و نمیتوان امید داشت با امضای یک توافقنامه برطرف شود یا بخواهیم در مسیر حلوفصل دیپلماتیک پرونده هستهای، این مشکلات از بین برود. این ساده کردن افراطی یک مساله پیچیده است.
همین بدبینی تاریخی سبب شد که روند مذاکرات هستهای روندی بسیار پرچالش و دشوار شود و همانگونه که انتظار میرفت امضا و اجرای آن چه در داخل کشور و چه در آمریکا با توجه به نفوذ شدید لابیهای صهیونیستی و ضدایرانی با دستاندازهای جدی روبهرو شود. این بدبینی به قدری ریشهدار بوده که حتی با وجود امضای برجام بدبینیهای متقابل همچنان در مسیر اجرای برجام مشکلآفرین بوده است. اما مساله ما در این میان تاکید بر دستاوردهای برجام است. با طرح موضوع برجام ما شاهد تغییر در ابزارهای بازی ایران در منطقه هستیم. تنها یکی از این آثار به توسعه روابط همهجانبه ایران با روسیه مربوط میشود. در واقع اجرای برجام راه را برای چانهزنی ایران و حضور موثرش در دفاع مسائل مردم کشور افزایش داد.
دستاوردهای برجام چیزی است که همه به آن اذعان میکنند. اما مساله این است که بهرغم چنین دستاوردهایی دولت همچنان از جانب مخالفان تحت فشار است. مخالفتها قبل از امضای برجام برای این بود که مانع امضای آن شوند. اما اکنون مدتی است برجام امضا شده و سندی بینالمللی است. اکنون انتظار این گروههای فشار و مخالفان دقیقاً چیست؟ یعنی آیا انتظار دارند دولت برجام را نقض کند؛ یا این فشارها تنها فشاری سیاسی و مانعی برای حرکت دولت در آستانه انتخابات است؟
دلیل فشارها همان است که پیش از این گفتم. اما باید بدانید این فشارها تنها محدود به ایران نمیشود. این فشارها و مخالفتها چه در داخل کشور و چه در خارج وجود دارد. دولت آمریکا هم با فشارهای زیادی مواجه است همانگونه که دولت ایران. این مخالفتها گاه بسیار جدی است و دلیل آن بدبینی تاریخی است که در طول دهههای اخیر وجود داشته و موضوع جدیدی نیست. یعنی این بیاعتمادی و مخالفت میان دو کشور از زمان انقلاب اسلامی وجود داشته و ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم با یک مذاکره این بدبینی تاریخی از بین برود. باید در نظر داشته باشیم از بین بردن موانع موجود بهویژه طرز تلقیهای منفی بین ایران و آمریکا پدیده جدیدی نیست و نمیتوان امید داشت با امضای یک توافقنامه برطرف شود یا بخواهیم در مسیر حلوفصل دیپلماتیک پرونده هستهای، این مشکلات از بین برود. این ساده کردن افراطی یک مساله پیچیده است. بنابراین کسانی که برجام را تامینکننده منافع مردم میدانند باید هوشیارانه با استفاده از تجربههای تاریخی، با استفاده از ظرفیتهای حقوقی راه را برای اجرایی شدن آن هموار کنند. به هیچ وجه نباید انتظار داشته باشیم اجرای این توافقنامه به سادگی
انجام شود. موافقان، بر ظرفیتهای برجام در افزایش و احیای قدرت ایران در منطقه تاکید میکنند و دستاوردهای برجام را برمیشمارند اما نکته این است که حتی این دستاوردها، برطرفکننده مخالفتهای داخلی و خارجی نخواهد بود. یعنی مخالفتها ادامهدار بوده و خواهد بود. در این میان به نظر میرسد تیم دیپلماسی کشور همراه با مراکز تحقیقاتی و آکادمیک باید راه را برای اجرایی کردن این توافق چه در سطح داخلی و چه در سطح منطقهای و بینالمللی هموار سازند تا بتواند از دستاوردهای موجود در این زمینه بهره بگیرد.
برجام در فضایی در ایران به نتیجه رسید که مخالفتها با آن بسیار بود. در آن زمان هم چهرههای سیاسی و اقتصادی و هم مذهبی بسیاری از برجام دفاع کردند. یعنی دولت یازدهم از حمایتهای مختلفی بهره گرفت. آیا به عقیده شما این حمایتها توانست در امضای برجام موثر باشد؟
این حمایتها قطعاً چه پیش از امضای برجام و چه پس از آن ضروری و لازم است. بدون تردید همه گروههای مرجع و شخصیتهای تاثیرگذار و همه افرادی که منافع جمعی را بر منافع فردی و گروهی خود ترجیح میدهند میتوانند در مسیر حمایت از دولت گامهای خوبی بردارند و با حمایت از برجام زمینه اجرای آن را در کشور فراهم کنند.
این حمایتها قطعاً چه پیش از امضای برجام و چه پس از آن ضروری و لازم است. بدون تردید همه گروههای مرجع و شخصیتهای تاثیرگذار و همه افرادی که منافع جمعی را بر منافع فردی و گروهی خود ترجیح میدهند میتوانند در مسیر حمایت از دولت گامهای خوبی بردارند و با حمایت از برجام زمینه اجرای آن را در کشور فراهم کنند. اما این نکته را باید متذکر بشوم که چنین حمایتهایی به معنای آن نیست که ما از نقد اقدامات دولت چشمپوشی کنیم و هیچ نقدی بر عملکرد دولت در این حوزه نداشته باشیم. من معتقدم هر فعل و کنش انسانی میتواند ایراداتی داشته باشد و ما نباید چشم بر این ایرادات ببندیم. اما مساله این است ما باید ببینیم اجرای برجام چه مزایایی برای کشور ما داشته است، مساله ما این نیست که نباید هیچ نقدی بر این مساله وارد شود مساله این است که ببینیم با اجرای برجام چه شرایطی برای حضور ایران در سطح منطقهای و جهانی فراهم شده است. بیشک میدانیم این توافق شرایط مناسب برای حضور منطقهای و بینالمللی را فراهم کرده است. ما باید از همه ظرفیتهای علمی و تخصصی و افراد باتجربه و کارآزموده در داخل کشور برای بهرهگیری از دستاوردهای برجام بهره ببریم و
این راهی است که باید در آن حرکت کنیم. چون نقد صرف این دستاورد یا مخالفت با آن راه به جایی نمیبرد. من معتقدم این حمایتها کارساز بوده است.
همانطور که میدانید اخیراً مجلس سنای آمریکا رای به تمدید تحریمهای ایران داد و بدون امضای اوباما تبدیل به قانون شد. این اقدام آمریکا، مخالفتها و واکنشهای بسیاری در فضای داخلی ایجاد کرده است. اما مهمتر از آن اینکه مخالفان دولت بهانه جدیدی برای نقد عملکرد دولت در این میان یافتهاند. اما در میان این مخالفتها، افرادی با دولت همراه شده و از دستاورد برجام دفاع کردهاند. در این میان برخی چهرههای مذهبی و مراجع مانند آیتالله مکارمشیرازی هم دیده میشوند که تاکید کردهاند نباید تعجیل کرد و ایران نباید ناقض برجام باشد. چه شد که این حمایتها از دولت شکل گرفت؟
همانطور که اشاره کردم ما نیازمند استفاده از همه ظرفیتها در جهت اجرایی کردن این توافق هستیم. اما اجرای این توافق تنها به کشور ما باز نمیگردد بلکه ما در این توافق با آمریکاییها نیز طرفیم و اجرای این توافقنامه ارتباط مستقیم با نحوه برخورد ایالات متحده آمریکا هم دارد. این مخالفتها با اجرای برجام تنها محدود به کشور ما نمیشود. تندروهای آمریکایی به شدت در پی بر هم زدن این بازی هستند و از هر کارشکنی و هر بهانهای برای نقض برجام و زیر سوال بردن آن استفاده میکنند. مخالفتها و لابیهای جهانی برای بر هم زدن این توافق بسیار است. شاید تندروهای آمریکایی در پی پاره کردن برجام و به آتش کشیدن آن نباشند، اما در تلاشند با بهانههای مربوط و نامربوط تغییرات اساسی در این توافق ایجاد کنند و مسیر اجرای آن را تغییر دهند. در این شرایط ما بیش از همیشه نیازمند هوشیاری و صبوری هستیم. قطعاً نباید در این مسیر تعجیل به خرج دهیم و باید هوشیارانه عمل کنیم. در این میان باید از همه ظرفیتهای داخلی استفاده کنیم. همه باید در این شرایط به کمک دولت بیایند که عملکرد مطلوبی در حوزه برجام داشته باشد. حمایت همه چهرهها و گروههای مرجع از
برجام هم ضروری است. به نتیجه رساندن برجام، تنها وظیفه دولت یا وزارت امور خارجه نیست. این تصور اشتباهی است که ما همه بنشینیم و منتظر باشیم تا دولت در زمینه برجام همه کارها را به انجام برساند. این مسالهای ملی است و همه باید در به نتیجه رسیدن آن سهم داشته باشند. ما باید همه امکانات و نیروهای داخلی را بسیج کنیم تا بتوانیم پیشرفت قابل توجهی در این زمینه داشته باشیم. ما نیازمند استفاده از همه ظرفیتهای داخلی هستیم و این وظیفهای است که نه تنها وزارت امور خارجه که کل نهاد دولت آن را بر عهده دارد. ما باید با بسیج همه امکانات و منابع داخلی زمینه پیشبرد این پروژه را هموار سازیم. از سوی دیگر ما باید کاملاً هوشیارانه همه ظرفیتهای علمی و حقوقی و سیاسی داخل کشور را در مسیر اجرای برجام قرار دهیم و با نظارت کامل بر این مسیر، اجرای برجام را تحت نظر داشته باشیم. در این میان هم دولت بیش از همیشه به این مساله نیاز دارد که از همه ابزارهای اطلاعرسانی و توجیه و بحث و استدلال و اقناع در داخل بهره بگیرد؛ تا همه مردم از دستاوردهای برجام و فرصتهایی که برجام برای ما ایجاد کرده آگاه شوند. مردم باید در جریان این دستاوردها و فضایی
که برجام در عرصه منطقهای و جهانی برای ما ایجاد کرده قرار بگیرند، در چنین حالتی است که دولت میتواند مخالفتها را به حداقل برساند یا همراهی همگانی را برای خود ایجاد کند.
به نظر شما دولت در این مسیری که میگویید توانسته موفق عمل کند؟ آیا توانسته از همه ظرفیتها بهره بگیرد و اطلاعرسانی خوبی در زمینه دستاوردهای برجام داشته باشد؟
دولت باید بیش از اینها نشستها و مناظرههای مختلفی تدارک ببیند تا افکار عمومی دلایل موافقان و مخالفان برجام را بشنوند. ما بیش از همیشه نیازمند چنین اطلاعرسانیهایی هستیم. اما نقد جدی از این منظر به عملکرد دولت وارد است. چون دولت با وجود امکانات خوبی که در اختیار دارد هنوز نتوانسته در این زمینه کاری کند.
من معتقدم دولت باید بیش از اینها نشستها و مناظرههای مختلفی تدارک ببیند. مناظرهها و نشستهایی که هم دلایل موافقان و هم دلایل مخالفان برجام را بشنوند. مناظرههایی که افکار عمومی را در جریان امور قرار دهد و آنها را اقناع کند. ما اکنون بیش از همیشه نیازمند چنین اطلاعرسانیهایی هستیم. اما نقد جدی از این منظر به عملکرد دولت وارد است. من معتقدم دولت با وجود امکانات خوبی که در اختیار دارد هنوز نتوانسته در این زمینه کاری کند و به درستی از این امکانات بهره نبرده. دولت باید بیش از همیشه از تریبونها و رسانهها و ابزارهای اطلاعرسانی بهره بگیرد. به خصوص اکنون که جریانهای مختلف هم از برجام و دستاوردهای آن دفاع میکنند.
اما به نظر میرسد مخالفتها با دولت زیاد است. اخیراً روحانی در دستوری به وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی دو ماموریت جداگانه در خصوص برجام داد. ماموریتهایی که رسانههای موافق و مخالف از آن تعابیر گوناگونی داشتند. رسانههای موافق این اقدام روحانی را پیگیری اجرای برجام و یک اقدام معمولی تعبیر کردند و رسانههای مخالف آن را واکنش تند روحانی به کارشکنی غربیها دانستند و به گونهای نشان دادند روحانی هم با جریان داخلی اخیر همراه است. شما این دستورات را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا دستوری در ادامه اجرای برجام است یا روحانی با مخالفان همراه شده؟
بدون شک در حوزه دیپلماسی در برابر رفتارهایی که طرفهای یک قرارداد انجام میدهند باید رفتاری درخور و مناسب و سنجیده بروز داد. بنابراین به نظر میرسد این اقدام رئیسجمهوری بخشی از مجموعه اقدامات داخلی برای فراهم کردن تمهیدات لازم حقوقی و سیاسی برای مقابله با هر نوع اختلالآفرینی و تغییر مسیر در اجرایی شدن برجام است. از دیگر وظایف دستگاه دیپلماسی این است که باید در سطح بینالمللی از همه امکانات پیش رو برای روشن کردن پایبندی ایران به تعهدات خود استفاده کند. سفر اخیر آقای آمانو هم در همین چارچوب قابل اشاره است. به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران در این زمینه امکانات متنوعی در اختیار دارد و باید برای استفاده از آن برنامهریزی گسترده و چندلایهای را دنبال کند. چرا که اجرایی شدن این توافق اساساً در یک فرآیند نه چندان کوتاهمدت اتفاق خواهد افتاد.
آنچه مخالفان داخلی میخواهند نقض برجام یا پاره کردن این سند است. اما از طرف دیگر میدانیم این سندی است میان ایران و 1+5. سندی که به سادگی نمیتوان آن را نقض یا پاره کرد. اما آیا فشارهای داخلی میتواند به حدی برسد که چنین اتفاقی بیفتد؟ یعنی میخواهم بدانم چنین خواستهای ممکن است اجرایی شود یا هر فشاری در این راستا نمیتواند کارساز شود و کار را به نقض آن بکشاند؟
ببینید درست است که برجام یک قرارداد بینالمللی است اما به این نکته هم باید توجه کنیم که در عالم سیاست هیچ چیز غیرممکن نیست و ما باید همه احتمالات را مورد ارزیابی قرار دهیم. یعنی حتی به این مسائل هم فکر کنیم. اما بحث اصلی من این است که ما باید از رسیدن به چنین مرحلهای جلوگیری کنیم. من میگویم دولت و دستگاه دیپلماسی باید همه ظرفیتهای خود را به کار بگیرد تا توافق موجود را حفظ کند. آن هم توافقی که با تلاش و چانهزنی بسیار حاصل شده است. ما باید با استفاده از همه توان داخلی، بهرهگیری از تجارب و مهارتها و توان علمی و اجرایی کشور مانع رسیدن به چنین مرحلهای شویم. چنین چیزی بر عهده دولت و دستگاه دیپلماسی است که همه نهادها و نیروها را برای حفظ برجام بسیج کند. در شرایطی که تندروهای خارجی سعی در ایجاد مشکل در این مسیر دارند اتفاقاً ما باید صبور و هوشیار باشیم. دولت باید از همه ظرفیتها استفاده کند و نمیتواند نسبت به این قرارداد بینالمللی بیتفاوت باشد.
دیدگاه تان را بنویسید