تاریخ انتشار:
رئیس کل گمرک از دلایل نزول ارزش دلاری صادرات ایران میگوید
کاهش قیمت نفت بر ارزش صادرات غیرنفتی تاثیر گذاشت
کاهش قیمت نفت، بر صادرات غیرنفتی هم تاثیر گذاشت. آمارهای گمرک نشان میدهد با وجود مثبت شدن تراز تجاری در هفتماهه اول امسال، میزان صادرات به لحاظ وزنی افزایش یافته اما ارزش دلاری صادرات ایران در این مدت کمتر از مدت مشابه سال قبل است. اما دلیل آن چیست؟ مسعود کرباسیان، رئیس کل گمرک جمهوری اسلامی ایران دلیل این مساله را کاهش قیمت جهانی نفت میداند و میگوید چون عمده صادرات ما میعانات گازی و مواد پتروشیمی است و چون قیمت نفت حدود ۵۰ درصد کاهش یافته است، کاهش قیمت نفت بر کاهش ارزش دلاری صادرات غیرنفتی هم تاثیر گذاشته است. همین عاملی شده که به رغم افزایش میزان بیشتری از محصولات غیرنفتی، اما ارز کمتری حاصل شود. اما به گفته کرباسیان میزان واردات هم به لحاظ وزنی و هم به لحاظ ارزش دلاری کاهش داشته.
کاهش قیمت نفت، بر صادرات غیرنفتی هم تاثیر گذاشت. آمارهای گمرک نشان میدهد با وجود مثبت شدن تراز تجاری در هفتماهه اول امسال، میزان صادرات به لحاظ وزنی افزایش یافته اما ارزش دلاری صادرات ایران در این مدت کمتر از مدت مشابه سال قبل است. اما دلیل آن چیست؟ مسعود کرباسیان، رئیس کل گمرک جمهوری اسلامی ایران دلیل این مساله را کاهش قیمت جهانی نفت میداند و میگوید چون عمده صادرات ما میعانات گازی و مواد پتروشیمی است و چون قیمت نفت حدود 50 درصد کاهش یافته است، کاهش قیمت نفت بر کاهش ارزش دلاری صادرات غیرنفتی هم تاثیر گذاشته است. همین عاملی شده که به رغم افزایش میزان بیشتری از محصولات غیرنفتی، اما ارز کمتری حاصل شود. اما به گفته کرباسیان میزان واردات هم به لحاظ وزنی و هم به لحاظ ارزش دلاری کاهش داشته. کرباسیان دلیل این مساله را هم یکی کاهش مصرف داخل به دلیل شرایط خاص اقتصادی میداند و هم کاهش انتظاری برای به نتیجه رسیدن برجام. وی میگوید شرایط انتظاری سبب شده تجار و بازرگانان در انتظار اجرای برجام باشند. چون در صورت حذف تحریمها هزینه مبادلات ایران کاهش چشمگیری خواهد داشت. کاهشی که تاثیر آن به خصوص در ماههای
آینده مشهود خواهد بود. به نحوی که حتی اگر ارزش وزنی واردات ایران افزایش یابد کاهش هزینه مبادلات تجاری، ارزش دلاری واردات را تحت تاثیر قرار میدهد و سبب میشود میزان واردات باز هم به لحاط ارزش دلاری کم شود.
بر اساس آماری که سایت گمرک منتشر کرده است، تراز تجاری ایران در هفتماهه اول سال جاری مثبت شده است. یعنی در هفت ماه گذشته جز در ماه شهریور، در بقیه ماهها تراز تجاری مثبت و میزان صادرات بیشتر از میزان واردات بوده است. شاید بتوان گفت این جزو معدود دفعاتی است که تراز ایران در هفت ماه پیاپی مثبت بوده است. چه شد که تراز تجاری مثبت شد؟
خوشبختانه شیب صادرات افزایش یافته و میزان صادرات در ماههای گذشته بیشتر شده است. در این میان در کنار افزایش صادرات میزان واردات هم کاهش یافته است. به همین دلیل تراز تجاری خود را مثبت نشان میدهد. چند دلیل را میتوان در مثبت شدن تراز تجاری ایران دخیل دانست. یکی از این دلایل این است که در حوزه صادرات در یکی دو سال اخیر اقدامات مثبتی انجام شد. یکی از اصلیترین این اقدامات برداشتن پیمانسپاری ارزی است. همانطور که میدانید بر اساس پیمانسپاری ارزی صادرکنندگان مکلف بودند در موقع صدور کالا تعهد ارزی بر اساس ارزیابی گمرک به بانک ملی ایران سپرده و ارز حاصل از صادرات خود را به ایران انتقال داده و به بانکهای مجاز بفروشند. پیمانسپاری ارزی هم معمولاً در شرایط کمبود ارزی برقرار میشود و هدف آن بازگشت ارز حاصل از صادرات به کشور و جلوگیری از خروج سرمایه است. اما در شرایط تحریم چون صادرکنندگان نمیتوانستند ارز را برگردانند، در نتیجه مجبور بودند از بازار آزاد ارز تهیه کنند. نتیجه این بود که صادرکنندگان اصولاً به دنبال این بودند که ارزش صادرات خود را غیرواقعی و پایینتر نشان دهند. همین مساله بر میزان صادرات ما اثر گذاشته
بود. مشکل دیگری هم وجود داشت.
آن هم اینکه ما گاهی با کشورهایی معامله داشتیم و کالا صادر میکردیم که سیستم بانکی اجازه پیمانسپاری ارزی را در معامله با این کشورها نمیداد. در دولت دهم قرار شده بود صادرکنندگان تعهد ارزی بسپارند اما کسی نمیتوانست از آن استفاده کند. به نظر میرسید این تنها بخشنامه و تعهدی بود که قابلیت اجرا نداشت. زمانی که پیمانسپاری ارزی برداشته شد، قیمتها به سمت واقعیتر شدن رفت. استرداد حقوق گمرکی مواد اولیه به کار رفته در کالاهای صادراتی و استرداد مالیات بر ارزشافزوده کالای صادراتی هم کمک کرد که صادرات بتواند رشد کند. اتفاق دیگری هم که رخ داد این است که ما در آستانه اجرای برجام هستیم. اجرای برجام و رفع تحریمها کمک میکند که بازارهای متنوعتری پیدا شود و تجارت رشد پیدا کند. بر این اساس در مجموع کارهایی در زمینه حمایت از صادرات انجام و موجب شد صادرات به سمت افزایش پیش برود و در چند ماه متوالی افزایش یابد. اما از همه این موارد مهمتر، کاهش واردات است که این مابهالتفاوت خود را در مثبت شدن تراز تجاری نشان داده است.
آن هم اینکه ما گاهی با کشورهایی معامله داشتیم و کالا صادر میکردیم که سیستم بانکی اجازه پیمانسپاری ارزی را در معامله با این کشورها نمیداد. در دولت دهم قرار شده بود صادرکنندگان تعهد ارزی بسپارند اما کسی نمیتوانست از آن استفاده کند. به نظر میرسید این تنها بخشنامه و تعهدی بود که قابلیت اجرا نداشت. زمانی که پیمانسپاری ارزی برداشته شد، قیمتها به سمت واقعیتر شدن رفت. استرداد حقوق گمرکی مواد اولیه به کار رفته در کالاهای صادراتی و استرداد مالیات بر ارزشافزوده کالای صادراتی هم کمک کرد که صادرات بتواند رشد کند. اتفاق دیگری هم که رخ داد این است که ما در آستانه اجرای برجام هستیم. اجرای برجام و رفع تحریمها کمک میکند که بازارهای متنوعتری پیدا شود و تجارت رشد پیدا کند. بر این اساس در مجموع کارهایی در زمینه حمایت از صادرات انجام و موجب شد صادرات به سمت افزایش پیش برود و در چند ماه متوالی افزایش یابد. اما از همه این موارد مهمتر، کاهش واردات است که این مابهالتفاوت خود را در مثبت شدن تراز تجاری نشان داده است.
شما اشاره کردید مثبت شدن تراز تجاری ناشی از افزایش صادرات و کاهش واردات است. اصولاً هم تراز تجاری به واسطه پیشی گرفتن صادرات از واردات مثبت میشود. اما مراجعه به آمارهای گمرک یک نکته کلیدی را نشان میدهد. آمار صادرات و واردات در همه ماههای سال جاری در مقایسه با ماههای مشابه سال قبل، روند نزولی داشته است. یعنی هم صادرات و هم واردات در سال 94 نسبت به سال 93 کمتر شده. اما واردات کاهش بیشتری داشته است. یعنی با وجود آنکه تراز مثبت است اما روند تجاری روبه کاهش است.
به یک نکته باید توجه کنید. بخش عمده صادرات ما میعانات گازی و پتروشیمی است. در ماههای اخیر قیمت جهانی نفت افت 50درصدی داشته و از بالای 100 دلار در هر بشکه به حدود 40 دلار رسیده است. قیمت میعانات و محصولات پتروشیمی هم به تناسب کاهش قیمت نفت، کاهش یافته است. ارزش دلاری محصولات صادراتی ما در حوزه محصولات پتروشیمی و میعانات گازی افت جدی قیمت داشته است. اما اگر به آمار گمرک مراجعه کنید، میبینید که ارزش وزنی صادرات ما افزایش یافته است اما ارزش دلاری آن کاهش داشته. برای نمونه صادرات میعانات گازی در هفتماهه اول سال جاری 11 میلیون و 300 هزار تن و سال گذشته این میزان 11 میلیون و 100 هزار تن بوده است. پس میبینید که میزان صادرات ما به لحاظ وزنی نهتنها کاهش نداشته بلکه افزایش هم داشته. صادرات محصولات پتروشیمی هم در هفتماهه امسال نسبت به سال قبل از لحاظ وزنی 36 درصد رشد داشته است اما از نظر ارزش دلاری به دلیل کاهش قیمتهای جهانی، با افت مواجه بودهایم. چون زمانی که نفت 100 دلاری به نصف میرسد هرچقدر هم که میزان صادرات افزایش یابد ارزش دلاری آن همچنان پایین است. به عبارتی از لحاظ وزنی میزان صادرات افزایش داشته اما
از نظر ارزش دلاری نسبت به سال قبل کاهش نشان میدهد. به عبارتی کاهش ارزش دلاری صادرات ناشی از کاهش قیمت جهانی نفت است که تاثیر خود را بر صادرات غیرنفتی هم گذاشته است.
در مورد واردات چه؟ در مورد واردات هم به چنین مسالهای برخورد کردهایم؟
در چند ماه آینده به دلیل کاهش هزینه مبادلات حتی اگر واردات ما از نظر وزنی افزایش پیدا کند از نظر ارزشی، جهشی در میزان واردات نخواهیم داشت. یعنی متناسب با افزایش وزنی واردات، ارزش دلاری آن افزایش نخواهد یافت.
در مورد واردات نه، این رویه نبوده. مراجعه به آمارهای گمرک نشان میدهد واردات ما در هفتماهه سال جاری هم به لحاظ وزنی و هم ارزشی کاهش داشته است.
پس در واردات کاهش ارزی و وزنی همزمان رخ داده؟
بله، نمونه بارز آن کاهش واردات 50درصدی خودرو در مقایسه با مدت مشابه سال قبل است. در اقلام دیگر هم واردات ما کاهش داشته است.
درست است. آمارهای گمرک هم این را نشان میدهد میزان واردات افت بیشتری داشته است. اما بررسی دلیل آن حائز اهمیت است. از نظر شما دلیل کاهش واردات چیست؟ چون تا کنون جز در ماههای اول سال در ماههای دیگر سابقه نداشته که واردات کاهش پیدا کند و در این کاهش از آمارهای صادراتی هم سبقت بگیرد.
چند عامل در کاهش واردات دخیل بوده است. اولین عامل شرایط اقتصادی کشور است که به گونهای بوده که بر میزان مصرف تاثیر گذاشته است. یعنی شرایط اقتصادی به گونهای شده که سبد خریدها کوچکتر شده است. نتیجه آن بوده که میزان مصرف کالاها چه در میان خانوادهها چه در بخشهای مختلف صنعتی و تولید کاهش داشته است. همچنین چون شرایط تورمی نیست نمیتوانیم بگوییم خریدها افزایش یافته یا تقاضا زیاد است. رکود حاکم بر بازار هم در این میان موثر بوده است. نمونه بارز رکود را میتوانیم در بخش تولید و صنعت مشاهده کنیم که با کاهش تولید قطعاً تقاضا برای واردات بسیاری از کالاها کاهش داشته است. این در حالی است که در شرایط رونق اقتصادی قطعاً شرایط مصرف در همه بخشهای اقتصادی به گونه دیگری است. بر این اساس در مجموع شرایط اقتصادی به گونهای پیش رفته که میزان مصرف و تقاضا برای بسیاری از کالاها کاهش داشته است. در نتیجه در نبود تقاضا، روند واردات برخی از کالاها کاهشی شده است. دلیل بعدی این است که ترکیب واردات ما هم تغییر کرده است و ما برخی از کالاها را دیگر وارد نکردهایم و به استفاده از تولیدات داخل رو آوردهایم. مانند فولاد یا برخی از محصولات
فلزی. در گذشته بخشی از کالاها را از دیگر کشورها وارد میکردیم و همین سبب میشد که واردات افزایش یابد. اما اکنون در مورد کالاهایی مانند فولاد یا کالاهایی از این قبیل که تولید کشور پاسخگوی نیاز داخل است ما دیگر به سمت واردات این کالاها نرفتهایم.
عامل انتظار در بازار را هم نمیتوانیم نادیده بگیریم و باید به عنوان یک عامل مهم به آن توجه کنیم. اقتصاد ما مدتی است که در شرایط انتظار قرار دارد. انتظار برای نتیجه توافقات هستهای و اکنون هم در انتظار اجرای برجام و حذف تحریمها و گشایش روابط اقتصادی میان ایران و دیگر کشورها هستیم. در این شرایط بسیاری از تجار و واردکنندگان در انتظار تعیین نتیجه نهایی و تغییر و تحولات ناشی از تحریمها هستند تا پس از آن در یک فضای دیگر اقتصادی وارد عمل شوند. در این شرایط بسیاری برای انجام کارهای اقتصادی خود دست نگه داشتهاند و همین انتظار هم در کنار موارد دیگر بر میزان واردات و کاهش آن تاثیر گذاشته است. تجلی این مساله را در خودرو میبینیم. میزان خرید و واردات خودرو در ماههای گذشته به شدت کاهش یافته است.
یکی از دلایل کاهش واردات را رکود عنوان کردید. اما من فکر میکنم رکود یکی از دلایل اصلی کاهش واردات است.
رکود قطعاً موثر است. در سالهایی که دولت نهم و دهم بر سر کار بود تورم عمدتاً از طریق تجارت خارجی مدیریت میشد. یعنی تلاش میشد با واردات سطح قیمتها را کنترل کنند و این به تولیدات ما ضربه زیادی زد. اما الان این دولت اصلاً درصدد چنین کاری نیست. چون هم منابع ارزی محدودی دارد و هم اینکه سیاست دولت کنترل تورم از طریق واردات نیست. این دولت در نظر داشت که تورم را از طرق دیگری کنترل کند. برای کنترل تورم، این دولت نقدینگی را کنترل کرد در نتیجه اقتصاد دچار نوعی کندی شد. زمانی که ما در ساخت و ساز و تولید خودرو که محرک اقتصاد است، با رکود مواجه میشویم به همان نسبت واردات ما هم با کاهش جدی مواجه میشود. اما باید شرایطی ایجاد میکردیم که صادرات این رکود را جبران کند. عمده کالایی که ما اکنون به کشورهای همسایه صادر میکنیم کالاهای ساختمانی است. یعنی سعی کردیم در رکود داخل بازار صادراتی را در خارج پیدا کنیم.
هم صنایع در حالت رکود هستند و ممکن است تقاضای جدیدی برای واردات نداشته باشند و هم حتی مردم عادی برای خریدهای خود در انتظار تعیین تکلیف بازار هستند که ببینند آیا در قیمتها یا حتی برندهای موجود در بازار تغییری رخ میدهد یا خیر. اما یک نگرانی وجود دارد و آن هم جهش میزان واردات بعد از اجرای برجام است. شما پیشبینی میکنید که آیا باید در ماههای آینده در انتظار افزایش واردات باشیم؟
من فکر میکنم در چند ماه آینده حتی اگر واردات ما از نظر وزنی افزایش پیدا کند از نظر ارزشی جهشی در میزان واردات نداشته باشیم. یعنی متناسب با افزایش وزنی واردات، ارزش دلاری آن افزایش نخواهد یافت.
چرا چنین اتفاقی نمیافتد؟
به دلیل کاهش هزینه مبادلات. به چند عامل در گذشته هزینه معاملات ما در سطح جهانی بسیار بالا بود. اولین دلیل این بود که در شرایط تحریم چون خریدهای ما غیرمستقیم بود و مبادلات ارزی از طریق سیستم غیربانکی و از طریق صرافیها و حوالههای ارزی انجام میشد، هزینه واردات و مبادلات اصولاً تا 10 درصد افزایش مییافت. عامل دیگر این بود که نوع ارزی که ما در صادرات خود دریافت میکردیم ارز کشورهایی بود که میتوانستیم به آنها نفت صادر کنیم و بعد از آن باید مجدداً این ارزها را به ارزی تبدیل میکردیم که بتوانیم با آن مجدداً کالا وارد کنیم. این تغییر ارز هم باز به میزان قابل توجهی هزینه مبادله را افزایش میداد. عامل دیگر حمل غیرمستقیم کالاها بود. یعنی چون ما تحریم بودیم و نمیتوانستیم هر کالایی را از هر کشوری وارد کنیم باید بسیاری از کالاها را به کشور واسطهای ارسال میکردیم و سپس از طریق این واسطه کالاها به کشور ما وارد میشد.
این اقدام هزینه واردات را بسیار افزایش میداد. دلیل دیگر آن هم این است که قیمت یورو در سطح جهان نسبت به ارزهای دیگر کاهش یافته است و این هم میتواند در این میان موثر باشد. حال در صورت حذف تحریمها و برداشته شدن تحریم سوئیفت ما میتوانیم معاملات خود را از طریق شبکه مستقیم بانکی انجام دهیم. از طرفی میتوانیم پول فروش نفت را به ارز جهانی دریافت کنیم. در نتیجه هزینههای تجارت و مبادله با کشورهای دیگر به شدت کاهش مییابد و انتظار میرود با حذف همه این موانع ارزش دلاری کالاهای وارداتی ما تغییر جدی داشته باشد.
این اقدام هزینه واردات را بسیار افزایش میداد. دلیل دیگر آن هم این است که قیمت یورو در سطح جهان نسبت به ارزهای دیگر کاهش یافته است و این هم میتواند در این میان موثر باشد. حال در صورت حذف تحریمها و برداشته شدن تحریم سوئیفت ما میتوانیم معاملات خود را از طریق شبکه مستقیم بانکی انجام دهیم. از طرفی میتوانیم پول فروش نفت را به ارز جهانی دریافت کنیم. در نتیجه هزینههای تجارت و مبادله با کشورهای دیگر به شدت کاهش مییابد و انتظار میرود با حذف همه این موانع ارزش دلاری کالاهای وارداتی ما تغییر جدی داشته باشد.
پس ما باید منتظر این باشیم که واردات ما در ماههای آینده به لحاظ ارزشی باز هم کاهش داشته باشد؟
منطق ماجرا اینگونه حکم میکند. چون پیش از این ما بسیاری از کالاها را از طریق واسطهها خریداری و حمل میکردیم اما اکنون حمل مستقیم خواهیم داشت. هزینه مبادلات تجاری از طریق سیستم مستقیم سوئیفت منتقل میشود. مجبور نیستیم مبادلات را به ارزهای خاص حواله کنیم. به دلیل رفع تحریمها هزینه بیمه حمل و نقل کاهش مییابد. همه این موارد بر قیمت تمامشده کالای وارداتی تاثیر خواهد گذاشت. این مساله خود هم باعث بروز حالت انتظاری در جامعه شده است. یعنی چون تجار و بازرگانان میدانند با حذف تحریمها هزینه مبادلات کاهش قابل توجه خواهد داشت، در انتظار هستند که تحریمها برداشته شود و سپس برای واردات اقدام کنند.
تعرفه واردات چطور؟ آیا دولت تعرفههای وارداتی را به سمتی برده که در کاهش واردات موثر باشد یا آنکه باید بگوییم واردات به دلیل شرایطی جز اراده و خواست دولت کاهش یافته است؟
تعرفهها از ابتدای امسال تغییری نداشته است. البته مالیات بر ارزشافزوده واردات یکی دو درصد افزایش یافت. اما هم میزان افزایش این مالیات کم است و هم آنکه در نهایت مصرفکننده این مالیات را میپردازد و نه خود واردکننده. در نتیجه این مالیات به نحوی نبوده که بگوییم منجر به کاهش واردات شده است. بلکه کاهش واردات عمدتاً به دلایل دیگری که توضیح دادم بازمیگردد.
نکتهای را عنوان کردید در مورد کاهش 50درصدی واردات خودرو. میدانید که همیشه بر سر واردات یا عدم واردات خودرو حساسیت زیادی وجود دارد. عدهای معتقدند واردات خودرو باید متوقف شود آن هم در شرایطی که خودروهای داخلی با کاهش تولید و تقاضای جدی مواجه شدهاند اما عده دیگری معتقدند واردات خودرو باید افزایش یابد و حتی تعرفه وارداتی آن هم به شدت کاهش یابد تا میان تولیدات داخل و خودروهای وارداتی رقابتی در کیفیت ایجاد شود. اما اکنون که میگویید واردات خودرو کاهش یافته اولین نکته افزایش انحصار تولیدات داخل است.
مساله کاهش واردات ایجاد انحصار برای خودرو نیست. باید به این نکته توجه کنید که در ماههای اخیر حتی خودروهای داخلی هم فروش نمیرفت. تولید و فروش خودروهای داخل هم دچار افت جدی شده بود. همین افت منجر به این شد که دولت وامی برای خرید خودرو اختصاص دهد که بازار خودرو از این رکود و افت تقاضا خارج شود. در کل مصرف خودرو کاهش پیدا کرد. یعنی همان توقعی که مردم از محل واردات داشتند از محل تولید داخل هم دارند. انگیزه خرید مردم باید منجر به تولید یا واردات خودرو جدید میشد. از طرفی واردات ما هم همه محدود به خودروهای چینی شده بود. آیا ما واقعاً میخواستیم تولید داخلمان با خودرو چینی رقابت کند؟ با تغییر و تحولاتی که در رابطه ایران با دیگر کشورها پیش آمده من فکر میکنم زمینه رقابت جدی بعداً به وجود خواهد آمد و تولیدکنندگان داخلی هم چون میتوانند در سایه رفع تحریمها به تکنولوژی بهتر دسترسی پیدا کنند حتماً توان بهتری برای تولید خواهند داشت. اگر بتوانیم تولید خود را به تولید روز نزدیک کنیم و تحت لیسانسهای معتبر تولید کنیم، غیر از تولید داخل حتماً به صادرات هم فکر میکنیم.
شاید رویکرد ما درباره اقتصاد باید این باشد که ما چه سهمی میتوانیم در بازارهای دنیا بگیریم. ما باید نگاه کنیم که زیرساختهای جدید، نیروی انسانی، سرمایه، امکانات و همه عوامل را در اختیار داریم اما باید بدانیم از همه اینها باید چگونه استفاده کنیم که بتوانیم در بازارهای دیگر هم حضور داشته باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید