تاریخ انتشار:
نکاتی درباره آمار تجارت خارجی کشور
آیا باید خوشحال باشیم؟
واقعیت این است که آنچه به آن آمار میگوییم دادههای خامی است که در اثر عملیات دادهورزی کارشناسان موضوع و صدالبته براساس گرایشهای سیاسی و اقتصادی ایشان یا مدیران و کارفرمایانشان، در قالب اطلاعات، برای عرضه به مخاطبان یا افکار عمومی آرایش میشود.
1- وقتی که دوستان تحریریه نشریه وزین تجارت فردا از نگارنده خواستند تا نظر و تحلیلم را راجع به فزونی گرفتن آمار صادرات غیرنفتی بر واردات کالا در هفتماهه گذشته، قلمی کنم، اتفاقاتی که در 10 سال گذشته در خصوص نحوه انتشار آمار تجارت خارجی کشور، رخ داده بود مثل فیلمی که با دور تند به نمایش درمیآید، از جلوی چشمم عبور کرد.
2- در سال 1384 متولیان دولتی حوزه تجارت خارجی کشور، در مواجهه با آمار تجارت خارجی با پدیدهای مواجه شدند که قبل از آن سابقه نداشت، آمار صادرات کالا از سوی گمرک به طرز چشمگیری افزایش یافته بود. این وضعیت در زمان تصدی دولتی که انتشار هر آماری از سوی آن با شک و تردید مواجه میشد، بحثهای زیادی در محافل اقتصادی و تجاری به راه انداخت. اما بعد از بررسی جزییات آمار در کارگروهی متشکل از نمایندگان بانک مرکزی، گمرک ایران و وزارت بازرگانی مشخص شد، به بهرهبرداری رسیدن واحدهایی در منطقه پارس جنوبی باعث شده بود که مقادیر قابل توجهی از میعانات که همراه با گاز استخراجشده از این میدان گازی استخراج میشود از گاز طبیعی جدا شده و بهصورت محصول مستقل توسط شرکتهای تولیدکننده روانه بازارهای بینالمللی میشود. براساس آن تصمیم با توجه به اینکه این میعانات از نظر قیمت و کیفیت در رده نفت خام بود و تولید آن منجر به ایجاد ارزشافزوده محسوسی نمیشد، کارگروهی مقرر شد که از آن پس گمرک ایران آمار صادرات را بهصورت «با احتساب میعانات گازی» و «بدون احتساب میعانات گازی» منتشر کند. از آن به بعد آنچه بهعنوان آمار صادرات از سوی مسوولان
اظهار میشد همان آمار بدون احتساب میعانات گازی بود، رویهای که به نظر میرسد در دو سال گذشته رعایت نمیشود.
3- چند سال بعد زمانی که آمار واردات به مدد دلارهای ارزان نفتی، شیب صعودی به خود گرفت، دستهبندیهای جدیدی در انتشار آمار به وجود آمد. انتشار آمار واردات کالا بدون احتساب بنزین (بهعنوان اولین رقم واردات) یا تفکیک آمار واردات به کالاهای سرمایهای، واسطهای، مصرفی و تاکید بر این نکته که ثقل واردات بر دو تای اول است و تنها 20 درصد از حجم واردات به دسته سوم اختصاص دارد، تکیهکلام مقامات مسوول و دستاندرکاران این بخش بود.
4- این جریان تفسیر آمار، در حال حاضر هم ادامه دارد. بهعنوان مثال پس از کاهش چشمگیر تجارت خارجی کشور در پنجماهه نخست سال، که نگارنده در یادداشتی در شماره 147 هفتهنامه تجارت فردا به دلایل آن پرداخت، در انتشار آمار عملکرد ششماهه بیشتر به این نکته پرداخته شد که عملکرد تجاری در ماه ششم سال نسبت به ماه پنجم سال فزونی گرفته است! مقایسهای که اولین بار بود به این صورت انجام میشد (یک ماه به ماه قبل) و در ماه جاری هم بر این نکته تاکید میشود که آمار صادرات (البته با احتساب میعانات نفتی) بر آمار واردات پیشی گرفته و تراز بازرگانی خارجی کشور مثبت شده است. بدون در نظر داشتن این نکته که در طول دوران پس از کشف نفت در کشور به استثنای سالهای 1330 تا 1332 تراز بازرگانی خارجی به مدد ارزهای حاصل از صادرات نفت خام همواره مثبت بوده است. با مروری بر بندهای فوق، نگاهی دوباره به پرسشی که برای عنوان این یادداشت انتخاب شده است، میاندازیم، آیا باید خوشحال باشیم؟
5- واقعیت این است که آنچه به آن آمار میگوییم دادههای خامی است که در اثر عملیات دادهورزی کارشناسان موضوع و صدالبته براساس گرایشهای سیاسی و اقتصادی ایشان یا مدیران و کارفرمایانشان، در قالب اطلاعات، برای عرضه به مخاطبان یا افکار عمومی آرایش میشود. نقل قول رادیکالی از برتولت برشت در این خصوص وجود دارد که میگوید: «در جهان سه نوع دروغ وجود دارد: دروغهای کوچک، دروغهای بزرگ و آمار!»
6- بایستی این واقعیت را بپذیریم که کاربرد آمار بهعنوان یک دانش، در عرصه عمومی اقتصاد به جز تهیه مبانی برای توجیه وضع موجود رسالتهای عظیمتری هم دارد و در راس همه آنها، نشان دادن مسیرهای تجربهشده به سوی آرمانهایی که نوع بشر در دوره حیات مادی خود به دنبال آن است. از جمله تولید ثروت بیشتر، دستیابی به رفاه بیشتر، کم کردن آلام مادی انسانها و ... که همه این شاخصها را میتوان در عبارت «توسعهیافتگی» خلاصه کرد.
6- بایستی این واقعیت را بپذیریم که کاربرد آمار بهعنوان یک دانش، در عرصه عمومی اقتصاد به جز تهیه مبانی برای توجیه وضع موجود رسالتهای عظیمتری هم دارد و در راس همه آنها، نشان دادن مسیرهای تجربهشده به سوی آرمانهایی که نوع بشر در دوره حیات مادی خود به دنبال آن است. از جمله تولید ثروت بیشتر، دستیابی به رفاه بیشتر، کم کردن آلام مادی انسانها و ... که همه این شاخصها را میتوان در عبارت «توسعهیافتگی» خلاصه کرد.
7- تولید اطلاعات از دادههای خام، روشهای علمی متعددی دارد و یکی از این روشها مقایسه دادهها با یکدیگر است. این مقایسه معمولاً به دو روش مقایسه با وضعیت قبلی (مشابه آنچه در کشور ما در خصوص انتشار آمار تجارت خارجی صورت میگیرد) و مقایسه با وضعیتهای بیرونی است (آنچه سخت به آن محتاج هستیم). قیاس نوع اول در جای خود ارزشمند است، بهعنوان مثال بر این اساس متوجه میشویم که ارزش صادرات کشور در فاصله زمانی 1383 تا 1393 رشد 300درصدی داشته است. اما در همین مدت همسایههای ما در منطقه چشمانداز، چه رشدی را در صادرات تجربه کردهاند؟ ارزش تجارت خارجی ترکیه در پایان سال 2014 از مرز 400 میلیارد دلار گذشته است. در حالی که ارزش تجارت خارجی کشور ما در این مدت (با احتساب میعانات گازی و نفت خام و غیره!) کمتر از نصف این مبلغ بوده است. از نظر دور نکنیم که کشور ما در زمینه انواع حاملهای انرژی، بهعنوان یکی از نهادههای اصلی تولید، یکی از معدود کشورهایی است که نهتنها به مرحله خودکفایی رسیده، بلکه در بسیاری از اقلام به مرحله ارائه مازاد عرضه به بازارهای صادراتی هم رسیده است. در حالی که در کشور ترکیه این نسبتها کاملاً معکوس
است. در همین سال ارزش تجارت خارجی کشورهای عربستان سعودی و امارت متحده عربی، بالغ بر 500 میلیارد دلار بوده است.
8- نکته دیگری که توجه به آن از اهمیت بالایی برخوردار است این است که عمده صادرات فعلی کشور به تعبیر زیبای پیشکسوت بزرگوار، جناب آقای آقامیری، «صادرات نعمت» است نه «صادرات زحمت». یک واقعیت غیرقابل انکار این است که هیچ کشوری در جهان تنها با اتکا به صادرات مواد خام، کم فرآوریشده یا با ارزشافزوده پایین، مسیر توسعه را نپیموده است. صفاتی که به بهترین شکل ممکن، وضعیت محصولات صادراتی کشور را توصیف میکند. برای ارزیابی وضعیت کشور از این منظر، مناسبترین سنجه، شاخص رقابتپذیری صنعتی است که توسط سازمان توسعه صنعتی ملل متحد (یونیدو) با هدف تعیین معیاری برای تخمین عملکرد صنعتی کشورها بدون در نظر گرفتن سطح توسعهیافتگی آنها طراحی شده و تولید و صادرات کالاهای صنعتی کشورها را مورد سنجش قرار میدهد. وضعیت ایران در تکتک شاخصهای مورد سنجش قرار گرفته در مقایسه با میانگین 20 کشور برتر جهان و کشورهای عضو سازمان BRICS در جدول زیر به نمایش درآمده است.
9- نوع دیگری از نگاه لازم و ضروری به آمار تجارت خارجی کشور، سهم صادرات در تولید ناخالص داخلی و مقایسه آن با وضعیت کشورهای موفق است. مطالعات جهانی نشان میدهد در کشورهای توسعهیافته این نسبت بالاتر از 45 درصد و در کشورهای در حال توسعه در حدود 35 درصد است. این شاخص برای کشور ما بدون احتساب صادرات نفت خام زیر 10 درصد است.
10- سر آخر هدف از این یادداشت را در یک جمله خلاصه میکنم: «نگاه به آمار تجارت خارجی کشور از دریچههای دیگر، یک ضرورت است.» مقایسه با رقبا، توجه به سهم صادرات صنعتی و با فناوری بالا و سهم تجارت خارجی از کل اقتصاد کشور، سه مورد از این دریچهها هستند.
دیدگاه تان را بنویسید