شناسه خبر : 13380 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بررسی سهم مهاجران در بخش‌های عمده اقتصادی کشور در گفت‌وگو با ایوب فرامرزی

افغان‌ها پیشتاز رشد GDP ایران

یکی از موضوعاتی که تصمیم‌گیری در مورد آن به سیاست‌های کلان نیاز دارد مساله مهاجرت است و سیاستگذاری برای موضوع مهاجرت بایستی با توجه به بسیاری از مسائل دیگر ازجمله مسائل اقتصادی، فرهنگی و توسعه‌ای صورت گیرد.

شهرهای بزرگ چند دهه‌ای است با مهمانان چشم‌بادامی فارسی‌زبانی معاشرت می‌کنند که نگاه شهروندان‌شان گاه از روی خشم و کینه و گاه از روی ترحم و ارزش‌های انسانی با آنهاست. بخش بزرگی از افاغنه که روزگاری از هموطنان ما به شمار می‌رفتند، امروز در سرزمین مادری دیروزشان مهمان شده‌اند تا در سایه ثبات و امنیت ایران بتوانند برای خود شغلی دست و پا کرده و درآمدی کسب کنند و به زادگاه خود بفرستند. اما اثر اقتصادی این مهمانان چه بوده و وجود این مهاجران هم‌زبان تا چه اندازه برای اقتصاد ایران سود و زیان داشته است. ایوب فرامرزی، سرپرست گروه پژوهشی آمارهای اقتصادی پژوهشکده آمار در گفت‌و‌گو با تجارت فردا شرح می‌دهد که نتایج مطالعات صورت گرفته در این خصوص حاوی چه نکاتی است و مهاجران افغان، عراقی، پاکستانی و ترکیه‌ای تاکنون چه اثراتی بر اقتصاد ایران داشته‌اند.
یکی از پارادوکس‌های جمعیتی ایران مهاجرپذیری افراد کم‌کیفیت و مهاجرفرستی افراد باکیفیت است. با توجه به حضور شهروندان زیادی از افغانستان و سایر کشورهای همسایه کیفیت این افراد به چه شکلی بوده و چه اثری بر اقتصاد ایران داشته‌اند؟
یکی از موضوعاتی که تصمیم‌گیری در مورد آن به سیاست‌های کلان نیاز دارد مساله مهاجرت است و سیاستگذاری برای موضوع مهاجرت بایستی با توجه به بسیاری از مسائل دیگر ازجمله مسائل اقتصادی، فرهنگی و توسعه‌ای صورت گیرد. حضور مهاجران در کشورهای مهاجرپذیر دارای اثرات مختلفی بر بخش‌های عمده آنهاست. طبق آمارهای موجود، اتباع خارجی که وارد ایران شده‌اند عمدتاً کارگران ساده هستند که هیچ آورده علمی و تکنولوژیکی برای کشور ندارند و اغلب باعث اشغال برخی از فرصت‌های شغلی در بخش‌های مختلف می‌شوند که بهتر است برای ورود مهاجران به کشور سیاست‌هایی تدوین و با توجه به نیازهای کشور اجرایی شود.
اجازه دهید قبل از ورود به بحث به این نکته اشاره کنم که بررسی مهاجرت‌هایی که طی قرون متمادی صورت گرفته، نشان می‌دهد مهم‌ترین جنبه این جابه‌جایی‌ها که آنها را از اکثر مهاجرت‌های قرن حاضر متمایز می‌کند، اجباری بودن این حرکت‌ها بوده است. غالباً افراد و گروه‌ها به دلایل مختلفی نظیر جنگ، بلایای طبیعی، تبعید و... مجبور به ترک وطن می‌شدند، در حالی‌ که این جنبه از مهاجرت، در جابه‌جایی‌های جمعیتی قرن حاضر، کمتر دیده می‌شود. وجه مشترک اکثر این مهاجرت‌ها، انگیزه افزایش سطح رفاه مادی است. البته در سال‌های اخیر بروز جنگ‌های خانمان‌سوز در خاورمیانه کمی روال را عوض کرده ولی در مقیاس جهانی و روال عادی مهاجرت عمدتاً در راستای کسب رفاه بالاتر صورت می‌گیرد.
ایران نیز که به‌ عنوان یکی از کشورهای مهاجرپذیر در منطقه خاورمیانه و حتی در سطح جهان به شمار می‌رود، خیل عظیمی از مهاجران عمدتاً افغانی و عراقی را در خود جای ‌داده است. مهاجرپذیری در ایران در شرایط مختلف به‌طور ناخواسته و در بعضی از اوقات صرفاً به دلیل اهداف بشردوستانه صورت گرفته است. از آن جمله می‌توان به ورود آوارگان افغانی و عراقی اشاره کرد که در طی زمان‌های متفاوت به ‌طور تدریجی ادامه پیداکرده، به حدی که امروزه نحوه مواجهه با آنان دغدغه مهمی برای مسوولان به شمار می‌رود.
ایران کشوری است که نیروی کار خارجی زیادی در آن حضور دارد و این نیروها ویژگی‌های متفاوتی با نیروهای کار خارجی در اغلب دیگر کشورهای نیروپذیر دارند. اولاً به دلیل نرخ بیکاری نسبتاً بالا و افزایش تقاضا برای کار به‌واسطه ساختار خاص هرم جمعیتی کشورمان، ایران اساساً کشوری نیروپذیر محسوب نمی‌شود.
نکته دیگر این است که تقریباً تمامی نیروهای کار خارجی حاضر در ایران که قریب به ‌اتفاق آنها را افاغنه تشکیل می‌دهند، نیروی کار ساده فاقد تخصص، مهارت انجام کار و همچنین بدون دانش آکادمیک هستند. این نیروها قطعاً امکان انتقال تکنولوژی، درآمد و مهارت انجام کار را به داخل مرزهای ایران نخواهند داشت و خود درصدد کسب مهارت در بازار کار ایران و درآمد هستند.

مطالعات داخلی که در این رابطه صورت گرفته در مورد آثار و تبعات ناشی از حضور اتباع خارجی در کشور به چه نتایجی دست یافته است؟
تاکنون مطالعات مختلفی در این رابطه صورت گرفته مثلاً در یک مطالعه موردی در خصوص کاشان، نتایج بررسی‌ها در این مطالعه نشان می‌دهد که حضور مهاجران افغان در کاشان به دلیل بهره‌وری بالا و هزینه کمتر نسبت به نیروهای بومی موجب کاهش فرصت‌های شغلی و افزایش بیکاری در شهر کاشان شده است، علاوه بر این به دلیل خرید زمین و مسکن توسط افغان‌ها قیمت زمین و مسکن در این شهر افزایش‌ یافته است.

بیشترین مهاجران از چه کشورهایی وارد کشورمان شده‌اند و تا چه اندازه کارایی داشته‌اند؟
به خاطر شرایط باثبات سیاسی و اجتماعی و تا حدی اقتصادی کشورمان نسبت به کشورهای همسایه، اتباع خارجی از کشورهایی مثل افغانستان، عراق، پاکستان و ترکیه وارد کشور می‌شوند؛ باید این نکته را مجدداً بازگو کنم که بیشتر این اتباع خارجی کارگران ساده و بدون مهارت خاص و توانایی انتقال تکنولوژی و مهارت خاص هستند.

۵ / ۹۲ درصد اتباع خارجی دارای تابعیت افغانی، ۴ / ۳ درصد دارای تابعیت عراقی، ۵ / ۲ درصد دارای تابعیت سایر کشورها، ۲ / ۱ درصد دارای تابعیت پاکستانی و ۱ / ۰ درصد دارای تابعیت ترکیه‌ای بوده‌اند.
وضعیت مهاجرت در سطح جهان چگونه بوده و وضعیت ما در مقایسه با آن به چه شکلی است؟
بررسی آمارها نشان می‌دهد جمعیت مهاجر جهان در سال 2010، معادل 216 میلیون نفر بوده است که حدود 2 /3 درصد از کل جمعیت جهان (8 /6 میلیارد نفر) را شامل می‌شود. بررسی تعداد و درصد کل جمعیت جهان و مهاجران در قاره‌های مختلف نشان می‌دهد بیشترین سهم مهاجران بین‌المللی، به ترتیب به قاره‌های اروپا (6 /33 درصد)، آسیا (28 درصد) و آمریکای شمالی (3 /23 درصد) اختصاص دارد. در همین سال، درصد مهاجران خارجی در ایران حدود 2 /3 درصد کل جمعیت بوده که در حد میانگین کل جهان و از ارقام مربوط به اروپا و آمریکا، بسیار کمتر است.
کمبود فرصت‌های شغلی برای متخصصان در داخل و امکان اشتغال مناسب از طریق به دست آوردن اجازه کار یا امکان سرمایه‌گذاری، گروهی (که درصد بیشتری از این جمعیت را افراد متخصص و با تحصیلات بالا تشکیل می‌دهند) را روانه کشورهای خارجی کرد. این روند با شدتی کمتر از قبل ولی همچنان ادامه دارد و اصطلاحاً باعث بروز پدیده فرار مغزها یا سرمایه‌های پایدار و ارزشمند انسانی از ایران می‌شود که پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مهمی را هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت به دنبال دارد.
در زمینه مهاجران خارجی نیز باید گفت ازجمله عمده‌ترین مهاجران واردشده به ایران، مهاجران عراقی و پناهندگان افغانی طی سال‌های پس از انقلاب اسلامی هستند که تعداد مهاجران افغان در بعضی سال‌ها به بیش از 8 /2 میلیون نفر می‌رسید. که درصد بیشتر این مهاجران را افرادی که فاقد مهارت خاصی هستند و برای رهایی از شرایط نامساعد کشورشان به مهاجرت روی آورده‌اند، تشکیل می‌دهند.
معمولاً کشورهای توسعه‌یافته دارای سیاست‌های خاص جمعیتی هستند و یکی از سیاست‌های عمده آنها، بازنگری نسبت به ساختار جمعیتی و جذب مهاجران است و آنها همواره تلاش می‌کنند با اعمال قوانین بازدارنده، از ورود افراد فاقد صلاحیت جلوگیری و از طریق انتخاب‌های اصلح، بهترین و متخصص‌ترین افراد را جذب کنند. در صورتی‌ که در ایران هرگز سیاست جمعیتی متقنی وجود نداشته و مهاجرت افاغنه یا اتباع بیگانه، تحت نظارت خاصی قرار نداشته است. به دنبال افزایش سریع جمعیت ایران در دهه اول پس از انقلاب اسلامی و رسیدن این گروه از جمعیت به سن کار، متقاضیان بازار کار در کشور طی آن بوده است.

با توجه به صعودی بودن مهاجرت ایرانیان به کشورهای اروپایی و آمریکایی، ورودی جمعیت اتباع خارجی در ایران طی سال‌های گذشته روندی صعودی داشته یا نزولی؟ ویژگی‌های ملیتی و جنسیتی این اتباع خارجی به چه شکلی است؟
آمارها نشان می‌دهند میزان اتباع خارجی از سال 85 تا 90، 3 /0 درصد افزایش‌ یافته است. بررسی جمعیت با تابعیت خارجی به لحاظ جنس نشان می‌دهد 3 /54 درصد از افراد، مرد و 7 /45 درصد زن بوده‌اند. همچنین نتایج نشان می‌دهد اغلب افراد با تابعیت خارجی در نقاط شهری زندگی می‌کنند.
آمارهای ارائه‌شده بیانگر این مساله است که جمعیت متولدین اتباع خارجی از سال 1385 تا 1390 در حال افزایش بوده است. در سال 1385، 5 /92 درصد اتباع خارجی دارای تابعیت افغانی، 4 /3 درصد دارای تابعیت عراقی، 5 /2 درصد دارای تابعیت سایر کشورها، 2 /1 درصد دارای تابعیت پاکستانی و 1 /0 درصد دارای تابعیت ترکیه‌ای بوده‌اند. درصد اتباع افغانی در سال 1390 در مقایسه با سال 1385 افزایش و درصد اتباع عراقی و پاکستانی کاهش و درصد اتباع ترکیه‌ای بدون تغییر بوده است.

از نظر سنی این مهاجران در چه بازه‌ای قرار دارند؟
بر اساس نتایج حاصل از سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰، بیشترین درصد اتباع خارجی مربوط به گروه سنی 15 تا 24 ساله، همچنین کمترین درصد اتباع خارجی مربوط به گروه سنی ۶۵‌ساله و بیشتر است. قابل ‌توجه است که بیشترین درصد اتباع خارجی افغانی، عراقی و پاکستانی مربوط به گروه سنی15 تا 24‌ساله است در حالی ‌که بیشترین درصد اتباع خارجی ترکیه‌ای و سایر کشورها در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴‌ساله قرار دارند. از سوی دیگر، بررسی توزیع سنی و جنسی اتباع خارجی کشور در سال 1385 نشان می‌دهد بیشترین تعداد اتباع خارجی مربوط به گروه سنی 15 تا 24 ساله به میزان 2 /24 درصد و کمترین مربوط به گروه سنی 65‌ساله و بیشتر به میزان 3 /2 درصد است.
جمعیت اتباع خارجی در سرشماری سال 1390 در مقایسه با سرشماری سال 1385، در گروه‌های سنی کمتر از 6، 9-6، 14-10 و 65‌ساله و بیشتر با کاهش و در بقیه گروه‌های سنی با افزایش مواجه بوده است. با توجه به آمارهای موجود می‌توان این‌گونه برداشت کرد که گروه‌های سنی که بیشترین فراوانی را دارند، جوانان هستند (24-15ساله). این گروه سنی افرادی را تشکیل می‌دهند که از لحاظ اقتصادی در گروه سنی افراد فعال قرار دارند، یعنی افرادی که می‌توانند در جست‌وجوی شغل باشند در این گروه قرار دارند. آمار مربوط به سرشماری‌های سال‌های 1385 و 1390 نشان‌دهنده این است که از سال 1385 تا 1390 تعداد مهاجران و اتباع خارجی با این گروه سنی افزایش یافته است و همزمان در کشورمان نیز این گروه سنی در حال افزایش بوده است و این امر باید مورد توجه سیاستگذاران و صاحب نظران این حوزه قرار می‌گرفت.

وضعیت سواد اتباع خارجی در ایران به چه شکلی است. با توجه به اینکه عمده مهاجران ایرانی را افراد باکیفیت تشکیل داده‌اند، مهاجرانی که به ایران آمده‌اند دارای چه سطحی از سواد بوده‌اند؟
بررسی وضع سواد اتباع خارجی به تفکیک ملیت نشان می‌دهد اتباع ترکیه‌ای با نرخ باسوادی 3 /88 درصد بیشترین نرخ باسوادی و اتباع افغانی با 5 /59 درصد کمترین نرخ باسوادی را به خود اختصاص داده‌اند. نرخ باسوادی در بین اتباع پاکستانی، عراقی و سایر کشورها نیز به ترتیب 1 /64 درصد، 5 /79 درصد و 7 /86 درصد بوده است. آمارها نشان می‌دهد از سال 1385 تا 1390 نرخ باسوادی اتباع افغانی و پاکستانی افزایش و نرخ باسوادی اتباع ترکیه و سایر کشورها کاهش ‌یافته است؛ همچنین با استفاده از آمار ارائه‌شده، می‌توان گفت که بیشترین تعداد اتباع خارجی با تحصیلات بالا که وارد ایران شده‌اند به ترتیب مربوط به اتباع کشورهای ترکیه، پاکستان، عراق و درنهایت کمترین تعداد مربوط به کشوری است که دارای بیشترین تعداد مهاجران به کشور (افغانستان) است. از سال 1385 تا 1390 نسبت جمعیت شش‌ساله و بیشتر اتباع خارجی که در ایران در حال تحصیل هستند برای همه کشورها به‌جز ترکیه افزایش داشته است. این موضوع را تا حدی می‌توان به افزایش جمعیت متولدان اتباع خارجی نسبت داد.

اتباع خارجی برحسب مدرک تحصیلی و ملیت دارای چه شرایطی هستند؟
بررسی دوره یا مدرک تحصیلی در جمعیت شش‌ساله و بیشتر باسواد اتباع خارجی نشان می‌دهد گروه‌های «ابتدایی»، «راهنمایی» و «متوسطه» بیشترین فراوانی را دارند. طبق آمارها، جمعیت محدودی از اتباع خارجی یعنی 37600 نفر (6 /4 درصد) دارای دوره یا مدرک تحصیلی «عالی» هستند. در سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 همانند سرشماری 1390، دوره‌های تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه بیشترین فراوانی را دارند. نتایج حاکی از آن است که طی سال‌های اخیر 4 /5 درصد از سهم دوره‌های سوادآموزی و ابتدایی کاسته شده و به سهم دوره‌های راهنمایی، متوسطه، پیش‌دانشگاهی و عالی افزوده شده است. به‌طورکلی می‌توان گفت اتباع افغانی با 2 /3 درصد کمترین و اتباع «سایر کشورها» و اتباع ترکیه‌ای به ترتیب با 9 /33 درصد و 2 /33 درصد بیشترین سهم در دوره یا مدرک تحصیلی «عالی» را دارا بوده‌اند.
نکته قابل توجه این است که از سال 1385 تا 1390 جمعیت اتباع خارجی با مدرک تحصیلی عالی برای اتباع کشورهای افغانستان، عراق و سایر کشورها افزایش و برای اتباع ترکیه و پاکستان کاهش ‌یافته است. این مسائل در حالی مطرح است که بیشترین مهاجرت به خارج ایرانیان، به افراد تحصیل‌کرده و نخبه مربوط است.

کیفیت مهاجران ایرانی که در این کشورها زندگی می‌کنند به چه شکلی است؟
بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، ازنظر مهاجرت در بین 91 کشور درحال ‌توسعه و توسعه‌نیافته جهان، ایران در رتبه‌های نخست قرار دارد. طبق سرشماری سال‌های اخیر، ایرانی‌های مقیم آمریکا تحصیل‌کرده‌ترین اقلیت در آمریکا هستند. در مورد تعداد ایرانیان ساکن در سایر کشورها آمار دقیقی وجود ندارد.

آیا می‌توان بین نرخ بیکاری و نرخ مشارکت اتباع خارجی و مردم کشورمان مقایسه‌ای انجام داد؟
بررسی نرخ بیکاری در سال 1385 نشان می‌دهد نرخ مذکور در کل کشور 3 /11 درصد و برای اتباع خارجی 5 /5 درصد بوده است. البته طی سال‌های 1385 به بعد نرخ بیکاری اتباع خارجی هم افزایش‌ یافته است. به‌طوری‌که نرخ بیکاری اتباع خارجی در سرشماری سال 1390 نسبت به سرشماری سال 1385 در کل کشور 8 /1 درصد، در بین مردان 7 /1 درصد و در بین زنان 4 /3 درصد افزایش داشته است.
بر اساس نتایج به دست آمده در سرشماری سال 1390، نرخ بیکاری در کل کشور 3 /12 درصد و نرخ بیکاری اتباع خارجی 3 /7 درصد بوده است. آمار و ارقام نشان می‌دهند اتباع افغانی دارای کمترین درصد بیکاری هستند.
در ابتدا توضیحی در ارتباط با نرخ مشارکت اقتصادی بدهم. نرخ مشارکت اقتصادی را می‌توان از تقسیم تعداد جمعیت شاغل و تعداد جمعیت در جست‌وجوی کاری که در سن کار هستند به کل جمعیت در سن کار یک کشور به دست آورد. نرخ مشارکت اقتصادی شاخصی از اندازه نسبی عرضه قابل‌ دسترس کار را برای تولید کالاها و خدمات ارائه می‌کند. از این اطلاعات در راستای تدوین سیاست‌های اشتغال استفاده بسیار زیادی می‌شود تا نیازهای عمده جمعیتی مانند نیازهای آموزشی را تعیین کنند و همچنین نیروی کار موثر مورد انتظار در جمعیت مردان و زنان را محاسبه کنند.
در سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 همانند سرشماری سال 1385، نرخ مشارکت اقتصادی گروه‌های سنی 34-25 ساله، 44- 35 ساله و 54-45 ساله بیشترین میزان بوده است.
آمارهای مربوط به نرخ مشارکت اتباع خارجی در مقایسه با آمار مربوط به ایرانیان نشان‌دهنده این است که نرخ مشارکت اقتصادی اتباع خارجی بیشتر از ایرانی‌هاست؛ پایین بودن نرخ مشارکت ایرانی‌ها نسبت به اتباع خارجی نشان‌دهنده کمتر بودن عرضه نیروی کار ایرانی‌ها در برخی از انواع شغل است. به بیانی برخی از انواع مشاغل خصوصاً مشاغلی که با مشقات بیشتری همراه هستند تقاضای کار توسط نیروهای کار ایرانی کمتر از اتباع خارجی بوده است. لذا بر این اساس برخی از سیاستگذاران و صاحب‌نظران حوزه مهاجرت و اقتصاد مهاجرت معتقدند بسیاری از اتباع خارجی رقیبی برای کسب موقعیت شغلی ایرانیان محسوب نمی‌شوند زیرا حیطه اشتغال اتباع خارجی بیشتر آن دست از فعالیت‌هایی است که نیروهای کار ایرانی کمترین تمایل را برای فعالیت در آنها دارند که این مطلب هم موضوعی قابل توجه است که نیازمند مطالعات تخصصی‌تر و تکمیلی است.

توزیع شاغلان اتباع خارجی برحسب گروه‌های عمده فعالیت اقتصادی به چه شکلی است؟
بررسی میزان اشتغال اتباع خارجی در بخش‌های عمده فعالیت اقتصادی نشان می‌دهد، از 456 هزار و 66 نفر شاغل 10‌ساله و بیشتر اتباع خارجی در سال 1390، 265 هزار نفر در بخش صنعت، 143 هزار نفر در بخش خدمات و 57 هزار نفر در بخش کشاورزی شاغل هستند. به‌عبارت‌دیگر بیشترین درصد شاغلان اتباع خارجی در بخش صنعت و کمترین درصد آنها در بخش کشاورزی مشغول به کار بوده‌اند.
آمارها نشان می‌دهند بیشتر نیروی کار ایرانی در بخش خدمات شاغل هستند و بخش صنعت و کشاورزی در رتبه‌های بعدی قرار دارند. همان‌طور که قبلاً هم بیان شد بیشتر اتباع خارجی شاغل در ایران در بخش‌های خصوصی فعال هستند و اکثر آنها را کارگران ساده و بدون مهارت تشکیل می‌دهند. معمولاً کارگران خارجی حاضرند کارهای پرمشقت‌تر (بخش ساختمان و معدن و...) را با هزینه کمتر انجام دهند. از آنجا‌ که برای اکثر کارفرمایان بخش خصوصی حداکثر کردن سود در اولویت قرار دارد آنها به دنبال به‌کارگیری این کارگران هستند و اینجاست که سطح دستمزد برای کارگران بومی کاهش می‌یابد. وقتی اتباع خارجی حاضرند با حداقل دستمزد بیشتر کار کنند کارفرمایان ترجیح می‌دهند آنها را استخدام و سود خود را حداکثر کنند. این مساله زمانی شدت می‌گیرد که اتباع خارجی به کار گرفته‌شده توسط کارفرمایان به‌صورت غیرمجاز در کشور سکونت داشته باشند چراکه آنها در این شرایط یک مزیت دیگر نیز دارند و در صورت تخلف کارفرمایان از قانون کار نمی‌توانند به مراجع قانونی شکایت کنند. همه این مسائل دست‌به‌دست هم می‌دهند و باعث می‌شوند تمایل برای به‌کارگیری کارگران خارجی در کشور بالا باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها