تاریخ انتشار:
به بهانه سخنان اخیر سخنگوی دولت
جلسات جمعه
در روزهای پایانی خردادماه گذشته محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در کنار پاسخگویی به پرسشهای خبرنگاران رسانههای مختلف اعلام کرد که منتقدان رئیسجمهوری به صورت یکپارچه عمل میکنند. او در ادامه نه در قالب تحلیل که بر اساس اخبار و اطلاعات موجود از تشکیل جلساتی با موضوع تخریب دولت خبر داد و گفت یکی از این جلسات روزهای شنبه برگزار میشود. در روزهای بعد نیز چند نفر از چهرههای حامی دولت به انحای مختلف بر این موضوع تاکید کردند. به طور مثال هفته پیش الیاس حضرتی نماینده حامی دولت در مجلس اطلاعات دقیقتری از این جلسات داد و اعلام کرد: «یک اتاق فکر قوی، منسجم و منظم علیه دولت آقای روحانی تشکیل شده که یکی از وزرای سابق آنجا را مدیریت میکند و به دنبال این است که تمام مسائلی را که در مورد دولت آقای احمدینژاد گفته میشود مشابهسازی کند و بگوید که این دولت هم دزد است و اختلاس میکند و مشکلات اخلاقی و دروغگویی دارد...»
بیان اینگونه اظهارات با توجه به هجمههای هماهنگ و گستردهای که این روزها علیه دولت ساماندهی میشود، کاملاً طبیعی به نظر میرسد. قاعدتاً لازم نیست که تحلیلگر حرفهای مسائل سیاسی در کشور باشید تا هماهنگی و تقسیم کار غیرقابل کتمان رسانههای منتقد دولت برای ناامیدسازی مردم نسبت به اقدامات حسن روحانی و یارانش را در فضای سیاسی امروز کشور مشاهده کنید. به هر صورت واپسین سال عمر دولت یازدهم است و شکستخوردگان انتخابات خرداد 92 از هر کوششی برای بازگشت به قدرت کوتاهی نمیکنند. این روزها اعلام زنجیرهای تعطیلی برخی کارخانههایی که نامشان در حافظه جمعی ایرانیان رسوب کرده است، در کنار افشای میزان دریافتی برخی مدیران دولتی و از همه مهمتر بزرگنمایی موانع اجرای توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی به تیترهای ثابت رسانههای منتقد دولت بدل شده است. اخبار و اطلاعاتی که قاعدتاً برای علاقهمندان و حامیان حسن روحانی ناراحتکننده است و احتمالاً میتواند در تصمیم بخشی از جامعه برای تداوم حمایت از ریاستجمهوری او تردیدهایی را ایجاد کند. احتمالاً همین مساله نیز سبب شده باشد که سخنگوی دولت و برخی چهرههای حامی دولت از جلسات تخریب
علیه رئیسجمهوری سخن گفته و از اقدامات این تیم ابراز نگرانی کنند. با همه این احوال چه این اظهارات بر مبنای خبر باشد و چه بر مبنای تحلیل در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمیکند. اصل ماجرا نیز این است که یک سال مانده به انتخابات در بسیاری از موارد ابتکار عمل فضای رسانهای کشور به دست منتقدان دولت افتاده است و رسانههای حامی دولت برخلاف سه سال اخیر کاملاً در موضع انفعالی قرار گرفتهاند. اگر به قواعد دموکراسی نیز پایبند باشیم با وجود همه بیاخلاقیها و بیانصافیهای احتمالی رقیب، نمیتوان از رقبا انتظار داشته باشیم که برای ریزش آرای طرف مقابل با یکدیگر هماهنگ عمل نکنند. برای مقابله با شگرد اخیر رقبا، روحانی و حامیانش دو راه بیشتر ندارند، نخست اینکه با حربه توقیف و تحدید رسانهها مانع ادامه حملات به خود شوند -با توجه به شعارها و منش دولت یازدهم به نظر میرسد این راه مطلوب دولت نباشد- یا اینکه با هماهنگی رسانههای خود به مقابله با موجهای تخریبی پرداخته و ابتکار عمل را از دست آنان بگیرد. اگر منتقدان دولت «نشست شنبه» دارند، حامیان دولت باید «نشست جمعه» داشته باشند تا موضوع جلسه نشست شنبه چگونگی پاسخ به موجهایی باشد
که توسط نشست جمعه در فضای رسانهای کشور به وجود آمده است. در پایان اما باید این نکته را نیز گوشزد کرد که با توجه به ناهماهنگی بنیادین در تیم رسانهای دولت بعید به نظر میرسد که این تیم بتواند در یک سال آینده اقداماتی فراتر از آنچه تاکنون انجام داده است، به منصه ظهور برساند و قاعدتاً این وظیفه مانند سالهای گذشته بر عهده رسانههای اصلاحطلب، مستقل و میانهرو قرار خواهد گرفت که وارد این جنگ رسانهای نابرابر شوند. باید منتظر ماند و دید جلسات جمعه از چه زمانی کلید خواهد خورد؟
دیدگاه تان را بنویسید