تاریخ انتشار:
آیا میتوان ظرف ۱۰ سال به توسعه صنعتی دست یافت؟
قله قاف
دستیابی به توسعه صنعتی در حالی از سوی وزارت صنعت هدفگذاری شده که سال گذشته 7 /1 درصد از رشد ناخالص 3 درصدی کشور متعلق به حوزه صنعت، معدن و تجارت بوده است. همچنین بررسیها از آمار بانک مرکزی نشان میدهد 40 درصد رشد حاصلشده در این سه بخش مربوط به صنعت و معدن بوده است. این در شرایطی است که کارشناسان معتقدند برای صنعتی شدن ایران، تولید ناخالص داخلی نیازمند رشد اساسی است که همین معیار او را از اقتصاد کشورهای دیگر متمایز میکند. از این رو صنعتی شدن و توسعهیافتگی اخیراً محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت را ملزم به ترسیم نقشهای 10ساله کرده اما چقدر الزامات توسعه صنعتی در ایران فراهم است؟
در کشورهای اروپایی و آمریکایی که مرز توسعه صنعتی را رد کردهاند، سهم بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی رشدی را حاصل کرده که در جوار آن رونق صادرات و تولید کیفی صورت گرفته است. کارشناسان معتقدند کره جنوبی، تازهوارد جمع صنعتیها اگر به توسعه دست یافته، به این دلیل است که میزان تولید ناخالص داخلیاش بیش از سه برابر ایران است. در صورتی که در مقطع فعلی بیش از نیمی از واحدهای صنعتی کشور به دلیل ناتوانی مالی و بدهی قادر به ادامه روند تولید نیستند و حجم صادرات کاهش یافته و از سویی بخش تولید کشور در سیطره ماشینآلات کهنهای است که به دور از فناوریهای بهروز است.
تولید ناخالص داخلی بخش معدن که جزیی از همان 40 درصد است به دلیل استفاده از تکنولوژیهای قدیمی و ماشینآلات فرسوده نتوانسته سهم بیشتری را از آن خود کند و از سویی واحدهای صنعتی در گیر و دار تامین نقدینگی برای ادامه حیات تولیدی خود هستند و همواره بانکها را ناجی خود برای رهایی از بحران مالی میدانند. کارشناسان معتقدند صنعتی شدن مترادف توسعهیافتگی است و توسعهیافتگی صنعتی شدن را میطلبد. از این رو پیشنهاد میدهند که دولت باید یک استراتژی مشخص و راهبردی مناسب برای یک دوره زمانی مشخص داشته باشد تا بر اساس آن سرمایههای لازم را به سمت صنایع و رشد تولید ناخالص داخلی سوق دهد.
توسعه، ثبات اقتصاد کلان و تعامل سازنده با جهان پیششرطهایی است که در کنار آن باید نظام اقتصادی طوری تدوین شود که در آن بخش خصوصی دست بالا را در تولید داشته باشد. آنها بر این باورند که در این صورت استراتژی صنعتی تازه میتواند وارد میدان شود و کارساز واقع شود. بررسیها نشان میدهد استراتژی صنعتی که حمایت مشروط و موقت از صنایع آیندهدار را بر پایه یک نظام ملی نوآوری دارد، شامل ایجاد خوشههای صنعتی است و بازنگری در تمام سطوح آموزشی به خصوص آموزش فنی و حرفهای را در بستر خود به جریان میاندازد.
این در حالی است که برخی معتقدند باید از طریق برنامههای ششم و هفتم توسعه زمینههای لازم برای صنعتی شدن را فراهم کرد و لازمه اصلی این کار جذب سرمایههای داخلی و خارجی است. کارشناسان دیگر معتقدند نباید در دوره پساتحریم توقع داشت سرمایهگذاری خارجی تحول بزرگی را در ساختار اقتصاد ایجاد کند زیرا با خروج سرمایهگذاری از کشور نیز بحران ارزی و مالی پیش خواهد آمد که تبعات آن بار دیگر اقتصاد را بحرانی خواهد کرد. بررسیها نشان میدهد کوچک بودن بخش خصوصی و رانتهای حاصل از درآمدهای نفتی در دولت ایران همواره فسادهای مالی به دنبال داشته که تنها سبب کاهش کیفیت نهادهای دولتی شده است. حال باید دید در این برهه از زمان که همچنان اقتصاد کشور به درآمدهای حاصل از نفت وابسته است، نشانههای صنعتی شدن و الزامات دستیابی به این هدف چطور میتواند ظاهر شود؟
دیدگاه تان را بنویسید