تاریخ انتشار:
محسن صفاییفراهانی شعارهای اصلاحطلبان را در انتخابات پیشرو بررسی میکند
«امید، آرامش و رونق اقتصادی» تاکتیک انتخاباتی نیست
در حال حاضر رکود شدید اقتصادی مهمترین مساله جامعه است که فقط با توجه خاص به شرایط تولید و امکان سرمایهگذاری حداقل سالانه بالای ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار میتوان از این شرایط عبور کرد و آن هم نیاز به مشارکت همهجانبه مردم و همراهی آنها با دولت دارد.
«امید، آرامش و رونق اقتصادی» شعاری است که طبق اعلام رسمی ائتلاف اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم بر بیرق این جریان نقش میبندد. به نظر شما این شعار تا چه اندازه با اهداف این جریان مطابقت دارد؟ اگر شما به تنهایی میخواستید شعاری انتخاب کنید معتقد بودید اصلاحطلبان باید چه شعاری را برای تبلیغات خود در نظر بگیرند تا از اقبال بیشتری برخوردار شوند؟
در ابتدا باید بگویم با توجه به رد صلاحیتهای گسترده که از سوی هیات نظارت بر انتخابات اعمال شده است که امیدواریم با درایت و عقلانیت حل شود، فعلاً تنها شعاری که میتوان برای انتخابات مجلس آینده در نظر گرفت، این است که نیروهای سازنده، سالم و خوشفکر جامعه باید وارد پارلمان شوند. همه اصلاحطلبان برای تحقق این شعار باید کمک کنند. حتی کسانی که رد صلاحیت شدهاند میتوانند در این زمینه نقش مهمی را ایفا کنند. این افراد باید نیروهای معتدل، اعم از اصلاحطلب، مستقل یا اصولگرا را شناسایی کرده و به مردم معرفی کنند. تاکید شود که مردم فقط به این افراد رای بدهند چون این افراد میتوانند در بازسازی کشور موثر بوده و به مردم یاری برسانند. اگر قرار شود افراد ردصلاحیتشده به خانه بروند و در این انتخابات نقشی ایفا نکنند این موجب میشود که نتیجه انتخابات مطلوب انحصارطلبان شود. در حالی که حضور موثرتر هم موجب میشود مجلسی تشکیل شود تا راهگشا باشد و قوانینی را به تصویب برساند که به نفع جامعه باشد.
شما اعتقاد دارید که کدامیک از شعارها بیشتر مورد اقبال قرار میگیرد؛ شعارهایی با رویکرد توسعه سیاسی یا حل مشکلات اقتصادی؟
در حال حاضر مشکلات مردم، بیشتر اقتصادی است. شعار «امید، آرامش و رونق اقتصادی» نیز بر پایه همین وضعیت مطرح شده است. مشکل معیشت، اشتغال و رکود اقتصادی مهمترین دغدغه مردم جامعه است. اگر رونق اقتصادی بار دیگر به کشور بازگردد و جامعه شرایط بهتری را تجربه کند، اطمینان داشته باشید که رونق سیاسی هم به وجود میآید. باید تاکید کنم که این شعار تنها یک تاکتیک انتخاباتی نیست، بلکه برنامه اصلاحطلبان و حامیان دولت برای حل بسیاری از مشکلات کشور است.
آیا انتخاب یک شعار اقتصادی برای انتخابات به این دلیل نبوده است که اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که شعارهای قبلی آنها کارآمدی نداشته است؟
خیر، در هر دوره بنا به شرایط جریانهای سیاسی باید برنامهها و شعارهای خود را بهروزرسانی کنند. به نظر من امروز همه دولتمردان و تصمیمگیران کشور باید نگران وضعیت اقتصادی مردم باشند تا زندگی بهتری داشته باشند. تمام تلاشها باید بر روی بهبود وضعیت اقتصادی مردم و رشد طبقات پایین و متوسط متمرکز شود. با رشد طبقه متوسط شهری توسعه سیاسی خود پا میگیرد.
این ارزیابی در حال حاضر مطرح میشود که شاکله اصلاحطلبان از طرح شعار توسعه سیاسی ناامید شدهاند؟
نه، به هیچوجه، حرف بنده چنین معنایی ندارد، در زمان دولت اصلاحات مشکلات معیشتی، اشتغال و رشد اقتصادی شرایط امروز جامعه را نداشت، این شرایط در 50 سال اخیر کشور بیسابقه است. در چنین شرایط کمسابقهای، اولویت حل مشکل حاد مردم و جلوگیری از ضایعات بیشتر و ناهنجاریهای گسترده اجتماعی است. در صورت توجه و حل این مشکلات، مردم بهتر به صحبت سیاسی و نگاه سیاسی توجه میکنند!
آیا این تغییر رویکرد یک تاکتیک انتخاباتی است یا اینکه زمان موجب شده است این تغییر در نگرش اصلاحطلبان به وجود بیاید.
نه، تاکتیک انتخاباتی نیست، واقعیت جامعه است. کسی نمیتواند امروز به این مشکلات که حاد شده است بیتوجه باشد. امروز مهمترین مساله تامین شرایط حداقل زندگی برای 70 درصد از مردم جامعه است.
اصلاحطلبان در حال حاضر چه الگوی اقتصادی دارند که بخواهند آن را برای جامعه تجویز کنند؟
در حال حاضر رکود شدید اقتصادی مهمترین مساله جامعه است که فقط با توجه خاص به شرایط تولید و امکان سرمایهگذاری حداقل سالانه بالای 40 تا 50 میلیارد دلار میتوان از این شرایط عبور کرد و آن هم نیاز به مشارکت همهجانبه مردم و همراهی آنها با دولت دارد. یکی از الزامات آن انتخابات سالم و رقابتی مجلس دهم است. اگر قرار است رشد اقتصادی متوسط بالای هشت درصد به وجود آید باید به مهمترین الزام آن که مشارکت همهجانبه مردم است توجه جدی کرد.
به نظر شما در دوران پسابرجام و پساتوافق باید چه مجلسی شکل بگیرد تا بتواند اقتضائات جامعه ایران را درک کرده و بر اساس آن برنامهریزی کند؟
اگر با تلاش ریاست محترم جمهوری و دقت نظر شورای محترم نگهبان امکان رقابت سالم و همهجانبه فراهم شود مردم باید نیروهایی را انتخاب کنند که تجربه و دانش روز داشته باشند. این نیروها باید بدانند که وقتی گفته میشود مبادله تجاری آمریکا مثبت یا منفی میشود، آثار اقتصادی آن بر روی قیمت نفت چطور میشود؟ وقتی گفته میشود رشد تولید ناخالص ملی چین بالا رفته یا پایین آمده است باید نماینده مجلس بداند که این موضوع چه تاثیری بر روی اقتصاد کشور ما دارد.
لازمه تحقق این مهم آن است که افرادی در مجلس حضور پیدا کنند که ضمن برخورداری از تجربه و دانش کافی در اداره یک کشور بزرگ مثل ایران، با بحرانهای موجود منطقهای، از رقبای سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه و از نقاط ضعف و قوت اقتصاد کشور شناخت داشته باشند. نماینده باید بداند که ترکیه یا عربستان برای 10 سال آینده چه برنامه اقتصادی را در نظر گرفتهاند. اگر این رویکرد وجود داشته باشد دیگر نماینده مجلس با نگاه منفی نظر نداده و تنها به فحش دادن به عربستان اکتفا نمیکند! به هر حال این نکته را مورد توجه قرار میدهد که در حال حاضر عربستان تولید ناخالص ملیاش سه برابر ایران است. اگر قرار است ایران از عربستان جلو بزند آیا باید با شعار جلو بزند یا شعور؟ اگر قرار است ایران از ترکیه که تولید ناخالص ملیاش سه و نیم برابر ایران است جلو بزند این کار فقط بایستی با آگاهی، دانش و برنامهریزی انجام شود.
پارلمانی که میخواهد برنامه تصویب کند باید فرق برنامه توسعهای و برنامه عمرانی را بداند. این نکته را باید همواره مورد توجه قرار بدهد که با ساختن دو تا راه و گازرسانی به دو روستا، توسعه همهجانبه محقق نمیشود. پارلمان شکلگرفته از حضور گسترده و آگاهانه مردم میتواند در فقدان احزاب قوی و قدرتمند و جریانساز؛ مجلس قوی و مقتدری را شکل دهد. مردم باید افرادی را انتخاب کنند که از سوابق مدیریت قوی و مطلوب برخوردار باشند. مردم نباید به افرادی رای بدهند که حتی سابقه مدیریت یک بخش یا شهر کوچک را در کارنامه خود ندارند. افراد باسابقه و دانا توان اظهارنظر در مورد مسائل کلان کشور را میتوانند داشته باشند، و افراد بدون تجربه و دانش حضور موثری در پارلمان نخواهند داشت. برای همین شما مشاهده میکنید که مجلس ضعیف خود را محق میداند در مورد مسائلی اظهار نظر کند که اصولاً در حوزه پارلمان نیست کما اینکه در مورد ساعت کاری نظر میدهد که وظیفه دولت است نه مجلس. این قوانین نشان میدهد نگاه پارلمان بسیار سطحی بوده و نمیتوانند موضوعات کلان را ببینند و تصمیمگیری کنند.
اگر در حال حاضر فرسایش خاک، آلودگی هوا، فساد گسترده، اقتصاد ناسالم و ناهنجاریهای اجتماعی وجود دارد به این خاطر است که بیقانونی در جامعه حاکم است. وقتی قوانین کشور امکان تاثیرگذاری نداشته باشد، افراد فرصتطلب میتوانند از آن شرایط به نفع خود بهره بگیرند. به همین دلیل تاکید میشود که حضور نیروهای بادانش و سوابق روشن و نگران منافع ملی برای مجلس میتواند کارساز باشد.
پارلمان در صورتی میتواند تاثیرگذار باشد و اقدامات درخور توجهی انجام دهد که امکان تشکیل فراکسیون با حضور نیروهای آگاه و کارآمد را داشته باشد. این فراکسیونها زمانی کارآمد میشود که از پشتوانه فکری و کارشناسی احزاب استفاده کند.
به نظر شما با توجه به شرایط ایجادشده میتوان مجلس دهم را به گونهای شکل داد که بتواند به دولت آقای روحانی در شرایط سخت پس از برجام یاری برساند؟
بله، اگر در فرصت باقیمانده شرایط رقابت سالم و بدون مهندسی در انتخابات مهیا شود، بایستی همه مردم کمک کنند تا انتخاب بهتری انجام شود. به هر حال همه به این نکته واقف هستند که ممکن است با وجود همه تلاشها، شانس برای حضور همه چهرههای ملی و شاخص در انتخابات فراهم نشود، در این شرایط باید بهترین نیروهایی را که میتوانند موثر بوده و تاثیرگذار باشند، در معرض رای مردم قرار بدهند. اصلاحطلبان چارهای ندارند جز اینکه در آن شرایط، بهترین نیروها و کارآمدترین آنها را فارغ از هرگونه نگاه سیاسی، به مردم معرفی کنند تا مردم فقط به آنها رای بدهند. این رویکرد باید در همه کشور مدنظر قرار گرفته و فارغ از رویکردهای سیاسی و قومیتی، باید این اصل مهم که تضمینکننده منافع ملی است، اجرایی شود. نیروهای توانمند و بادانشی انتخاب شوند که منافع ملی و صلاح و مصلحت مردم برای آنها از هر امری مهمتر باشد. این افراد باید از این قابلیت برخوردار باشند که بتوانند شناخت و تحلیل جامعی در مورد اتفاقات منطقه و جهان داشته باشند، در این صورت مجلس دهم میتواند به دولت آقای روحانی یاری برساند.
به هر حال شرایط بعد از حذف تحریمها، فرصتی را در اختیار جامعه ایران قرار میدهد که تنها افراد کارآمد در مجلس میتوانند آن را شناسایی کرده و از آن در جهت اعتلای کشور بهره بگیرند. در حال حاضر درآمد دولت آقای روحانی در سال کمتر از 180 هزار میلیارد تومان است که با این رقم تنها میتواند حقوق کارکنان دولت، بازنشستگان و این یارانه نقدی لعنتی را که گریبانگیر اقتصاد کشور شده است بپردازد. راهحل موثر این است که سرمایهگذار خارجی، ایرانیان مقیم خارج و سرمایهگذاران داخلی را که در حال حاضر در دوبی، چین و ترکیه سرمایهگذاری میکنند تشویق کنیم تا در ایران سرمایهگذاری کنند. به این منظور باید اعتماد آنها جلب شود. در این صورت کشور میتواند از این شرایط گذر کند. در نتیجه بهبود فضای اقتصادی، فضای سیاسی هم شرایط بهتری را تجربه میکند.
به هر حال شرایط بعد از حذف تحریمها، فرصتی را در اختیار جامعه ایران قرار میدهد که تنها افراد کارآمد در مجلس میتوانند آن را شناسایی کرده و از آن در جهت اعتلای کشور بهره بگیرند. در حال حاضر درآمد دولت آقای روحانی در سال کمتر از 180 هزار میلیارد تومان است که با این رقم تنها میتواند حقوق کارکنان دولت، بازنشستگان و این یارانه نقدی لعنتی را که گریبانگیر اقتصاد کشور شده است بپردازد. راهحل موثر این است که سرمایهگذار خارجی، ایرانیان مقیم خارج و سرمایهگذاران داخلی را که در حال حاضر در دوبی، چین و ترکیه سرمایهگذاری میکنند تشویق کنیم تا در ایران سرمایهگذاری کنند. به این منظور باید اعتماد آنها جلب شود. در این صورت کشور میتواند از این شرایط گذر کند. در نتیجه بهبود فضای اقتصادی، فضای سیاسی هم شرایط بهتری را تجربه میکند.
نگاهی هم به وضعیت موجود داشته باشیم. در حال حاضر نتایج تایید صلاحیتها از سوی هیات نظارت اعلام شده است و نتایج آن برای اصلاحطلبان امیدوارکننده نبود. به نظر شما اصلاحطلبان باقیمانده با توجه به شرایط موجود باید چه رویکردی را در پیش بگیرند که با همین تعداد انگشتشمار به مجلس راه یابند؟
باور من این است که با توجه به شرایط موجود میتوان این ارزیابی را داشت که هنوز پارلمان در ایران شکل واقعی به خود نگرفته است. شما نمیتوانید از این نوع پارلمانتاریسم، توقع تحرک خیلی زیاد داشته باشید. زمانی میتوانید از آن، انتظار تحرک و پویایی داشته باشید که مجلس قوی باشد. مجلس زمانی میتواند با وضع قوانین به روز و کارآمد مشکلات کشور را حل کرده و در ساختار کشور نقشآفرینی کند، که از توانایی تمام نیروهای سیاسی بهرهمند شود. البته این نیروهای سیاسی باید از پشتیبانی لازم فکری برخوردار شوند. لازمه شکلگیری چنین مجلسی، وجود احزاب است. در صورت فعالیت گسترده و موثر احزاب، این اتفاق رخ خواهد داد که در حال حاضر امکان آن نزدیک به صفر است. انتخاب مجلس شورای اسلامی از دور چهارم به نوعی دومرحلهای شده است. به عبارت دیگر ابتدا کاندیداهای بررسی صلاحیتشده هیاتهای اجرایی باید از سرند مرحله هیاتهای نظارت و نهایتاً شورای نگهبان بگذرند و بعد از تایید آنها، مردم میتوانند به کاندیداهای تاییدشده رای بدهند!
به نظر شما این موضوع تا چه حد میتواند روی مشارکت مردم در انتخابات تاثیر بگذارد؟
متاسفانه اعلام نظر هیاتهای نظارت مصادف شده با روزی که نتیجه برجام به فعلیت رسیده است. روزی که مردم با امید فراوان، فصل کار و تلاش و تحرک بیشتر را به خود نوید داده و به خصوص با صحبتهای اخیر مقام محترم رهبری که با هدف مشارکت حداکثری مردم در انتخابات مجلسین توصیه کردند، که حتی منتقدان و مخالفان ایشان و نظام هم در انتخابات شرکت داشته باشند، این امید میرفت که ارکان نظام که علیالقاعده بایستی نگران منافع ملی باشند با اطلاع از برنامه زمانی برجام و توجه به نظر و خواسته مقام اول کشور، با سعهصدر و دقتنظر بیشتری در بررسی مدارک کاندیداهای تاییدشده هیات اجرایی برخورد کرده و برای ایجاد نشاط بیشتر و حضور حداکثری مردم، از همه سلایق در لیست تاییدشدهای که منتشر شده ملاحظه میشد، ولی متاسفانه از حدود سه هزار نفر کاندیدای اصلاحطلب در سراسر کشور (بنا به اظهار ستاد اصلاحطلبان) فقط 30 نفر از غربال هیاتهای نظارت عبور کردند!
این اقدام هیاتهای نظارت که تمامی طیفهای اصلاحطلب، معتدل و مستقر را که اکثر آنها مدیران باسابقه همین نظام و با تحصیلات بالا و دانش کافی و اغلب الگوهای جامعه و نمادهای مدیریتی و اخلاقی و ایمانی بودند رد صلاحیت کرد، بدون توجه به توصیه رهبر محترم کشور که با اعلام نظر خود، در اصل نقشه راهی تعیین کردند، برای حرکت رو به جلو جامعه بعد از برجام، که مبداء آن را انتخابات پیش رو قرار دادند. ایشان با این توصیه در اصل توجه همه ارکان نظام را به این موضوع که هر مناقشه بیهوده انحرافی عملاً میتواند تاثیر منفی در حرکت بزرگ ملت ایران در این مرحله داشته باشد، جلب کردند. هر اقدامی که امید مردم را به یأس مبدل سازد و مردم را ناامید و خانهنشین کند، مطمئناً خلاف مصالح ملی است. در حال حاضر کشور با چالشهای بزرگ اقتصادی روبهروست. معیشت مردم و ناهنجاریهای اجتماعی بسیار نگرانکننده که هر یک از آنها میتواند کشور را با یک بحران بزرگ روبهرو کند. در انتخابات پیشرو باید شرایطی فراهم شود که مدیران باتجربه و با سوابق اجرایی و دانایی و تواناییهای شناختهشده از جناحهای مختلف با رای مردم به مجلس راه پیدا کنند تا امید در مردم زنده بماند.
این اقدام هیاتهای نظارت که تمامی طیفهای اصلاحطلب، معتدل و مستقر را که اکثر آنها مدیران باسابقه همین نظام و با تحصیلات بالا و دانش کافی و اغلب الگوهای جامعه و نمادهای مدیریتی و اخلاقی و ایمانی بودند رد صلاحیت کرد، بدون توجه به توصیه رهبر محترم کشور که با اعلام نظر خود، در اصل نقشه راهی تعیین کردند، برای حرکت رو به جلو جامعه بعد از برجام، که مبداء آن را انتخابات پیش رو قرار دادند. ایشان با این توصیه در اصل توجه همه ارکان نظام را به این موضوع که هر مناقشه بیهوده انحرافی عملاً میتواند تاثیر منفی در حرکت بزرگ ملت ایران در این مرحله داشته باشد، جلب کردند. هر اقدامی که امید مردم را به یأس مبدل سازد و مردم را ناامید و خانهنشین کند، مطمئناً خلاف مصالح ملی است. در حال حاضر کشور با چالشهای بزرگ اقتصادی روبهروست. معیشت مردم و ناهنجاریهای اجتماعی بسیار نگرانکننده که هر یک از آنها میتواند کشور را با یک بحران بزرگ روبهرو کند. در انتخابات پیشرو باید شرایطی فراهم شود که مدیران باتجربه و با سوابق اجرایی و دانایی و تواناییهای شناختهشده از جناحهای مختلف با رای مردم به مجلس راه پیدا کنند تا امید در مردم زنده بماند.
شما به کارآمدی مجلس اشاره کرده و تصریح کردید که نمیتوان از پارلمان غیرحزبی توقع تحرک داشت. به هر حال یکی از اهداف پیشروی اصلاحطلبان این است که مجلس دهم، مجلسی قویتر از مجلس نهم باشد. به نظر شما مجلسی غیرحزبی میتواند به وظایف اصلی خود عمل کند؟ باید چه شرایطی را فراهم کرد که مجلس پیشرو با وجود اینکه غیرحزبی است، قوی باشد؟
پارلمان در صورتی میتواند تاثیرگذار باشد و اقدامات درخور توجهی انجام دهد که امکان تشکیل فراکسیون با حضور نیروهای آگاه و کارآمد را داشته باشد. این فراکسیونها زمانی کارآمد میشود که از پشتوانه فکری و کارشناسی احزاب استفاده کند. پارلمانهای موفق و کارآمد دنیا، تجربه حضور احزاب قوی و تاثیرگذار را در کارنامه خود دارند. چنین مجلسی به دلیل استفاده از پشتوانه قوی حزبی، به دنبال مطالعات گستردهای که برای نیازهای اجتماعی توسط حزب انجام شده است، موفقتر است. این مجلس به طور قطع قوانینی وضع خواهد کرد که نیازهای واقعی مردم را مورد توجه قرار میدهد. با این حال اگر توقع داریم مجلس دهم دارای آن کارآمدی باشد که بتواند در شرایط فعلی تاثیرگذار جدی باشد، مطمئناً به نیروهای با سلایق سیاسی ولی تجربههای بالا و شناخت دقیق از شرایط کشور و منطقه و جهان نیاز داریم. این مجلس باید برنامه ششم توسعه را تصویب کند، باید برای جذب حداقل سالانه 40 تا 50 میلیارد دلار سرمایه جدید از خارج جاده آسفالته ایجاد کند، پس نیروهای این دوره از مجلس با توجه به فرصت پیشآمده بعد از 12 سال انتظار با توجه به رفع تحریمها، باید دانش و تجربه عبور از
بحرانهای موجود در کشور را داشته باشند.
به نظر شما در چنین شرایطی اصلاحطلبان باید چه تدابیری را به کار بگیرند تا بتوانند حضور قوی و موثرتری در مجلس آینده داشته باشند؟
در حال حاضر رئیس محترم جمهور به عنوان نفر دوم کشور و مسوول اجرای قانون اساسی و فقهای شورای محترم نگهبان که منصوب مقام محترم رهبری هستند بیش از هر زمانی مسوولیت دارند که به این رد صلاحیتهای گسترده هیاتهای نظارت ورود کنند.
لازمه مشارکت حداکثری در انتخابات حضور کاندیداهای با سلایق مختلف است. شورای محترم نگهبان حتماً توجه دارند که رد صلاحیت شدن نیروهای شناختهشده، متخصص، متعهد، دلسوز و باسابقه نهتنها موجب دلسرد شدن مردم از حضور در پای صندوقهای رای میشود بلکه مردم را از داشتن مجلسی که در این شرایط بتواند تاثیرگذار باشد محروم میکند.
به نظر شما مردم نسبت به اصلاحطلبان باقیمانده و شعارهای آنها در انتخابات پیشرو، اقبال نشان میدهند؟
امیدوارم عقل و درایتی حاکم شود، تا فرصت برگزاری یک انتخابات رقابتی و پرشور از مردم گرفته نشود و مردم مثل سالهای 1376، 1378، 1380 و 1392 مجدداً از طریق صندوقهای رای بتوانند به خواست خود برسند.
پیشبینی شما در مورد ترکیب آینده مجلس دهم چیست؟ به نظر شما اصلاحطلبان میتوانند فراکسیون خوب و جریانسازی را تشکیل بدهند؟
اگر انتخابات رقابتی و سالم برگزار شود اطمینان داشته باشید اکثریت مجالس متعلق به نیروهای اصلاحطلب و معتدل خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید