یارانههای بخش کشاورزی چقدر کارآمد هستند؟
یارانه دورریزها
دولت جدای از خرید محصولاتی که میتوان با تغییراتی مجدداً از آنها درآمدزایی داشت، اعتباری هم برای محصولاتی در نظر گرفته که هیچ مصرفی ندارند. اما آیا تنها با این رفتار دولت هدف اصلیاش که احتمالاً حمایت از کشاورزان و تداوم کشت پرتقال است محقق خواهد شد؟ مساله این است که چرا دولت باید اعتبار کمک بلاعوض برای اینگونه حوادثدر نظر بگیرد که با اقداماتی مثل بیمه کردن میتوان ریسک مواجه شدن با آن را کاهش داد.
«ضرر سهمیلیارددلاری»؛ این جمله توصیف دو تحلیلگر اقتصادی از دستاورد حمایت دولت در سیاست خرید گندم است. تیمورستال، ستوننویس فوربس و محمد ماشینچیان، سردبیر سایت بورژوا در شماره 206 تجارتفردا در تشریح این محاسبه خود مینویسند: «دولت گندم را از کشاورزان میخرد و برای هر تن ۴۰۰ دلار میپردازد. همان مقدار غله را اما میشود از روسیه یا اوکراین با نصف چنین قیمتی خرید و وارد کشور کرد. بنابراین هزینه اینکه دولت خریدارِ گندم باشد، آن ۲۰۰ دلار فاصله قیمتِ داخلی و قیمتِ وارداتی احتمالی به ازای هر تن است. وقتی داریم راجع به چیزی در حدود ۱۴ میلیون تن گندم در سال حرف میزنیم، داریم در باب سه میلیارد دلار حرف میزنیم؛ یعنی ضرری چشمگیر حتی برای کشوری که صادرکننده نفت است.» اینچنین نقدهایی درباره کارا نبودن که هیچ، درباره ضرر حمایتهای دولت از بخش کشاورزی چندان هم تازه نیست. پیش از این هم برخی کارشناسان به نحوه رفتار دولت در خریدهای تضمینی انتقادهایی را مطرح میکردند. با این حال، جدای از بحث خریدهای تضمینی، اقتصاد ایران این بار شاهد اختصاص یارانه برای محصولات دورریز هم بوده است.
شش دیماه امسال ایرنا گزارش داد: «دولت در پی سرمای کمسابقه نخستین روزهای ماه آذر مازندران که سبب یخزدگی بخشی از محصول مرکبات باغداران این استان شد، 30 میلیارد تومان کمک بلاعوض تخصیص داد.» به گفته رئیس سازمان جهاد کشاورزی مازندران، هر کیلوگرم پرتقال دورریختنی و غیرقابل استفاده باغداران استان 350 تومان خریداری میشود. این حمایت جدای از هشت هزار و 500 تن پرتقال یخزدهای است که به گفته دلاور حیدرپور، با نرخ 550 تومان از باغداران برای آبمیوهگیری خریداری شده است. در واقع دولت جدای از خرید محصولاتی که میتوان با تغییراتی مجدداً از آنها درآمدزایی داشت، اعتباری هم برای محصولاتی در نظر گرفته که هیچ مصرفی ندارند. اما آیا تنها با این رفتار دولت هدف اصلیاش که احتمالاً حمایت از کشاورزان و تداوم کشت پرتقال است محقق خواهد شد؟ مساله این است که چرا دولت باید اعتبار کمک بلاعوض برای اینگونه حوادث در نظر بگیرد که با اقداماتی مثل بیمه کردن میتوان ریسک مواجه شدن با آن را کاهش داد. آیا نمیتوان ارقامی مانند این 30 میلیارد تومان را به روشهای دیگری برای بخش کشاورزی صرف کرد؟ آیا حمایت اینچنینی، ارسال سیگنال نادرست «حمایت
همیشگی» به کشاورزان نیست؟ از سوی دیگر آیا محصولی مانند پرتقال محصول استراتژیک محسوب میشود که دولت برای آن هم یارانه اختصاص میدهد و در نهایت چتر حمایتی دولت برای کشاورزان تا چه حد باید گسترده شود؟
تیمورستال و محمد ماشینچیان در همان تحلیل مورد اشاره، نسخه کشاورزی کشور نیوزیلند را مطرح میکنند: «در نیوزیلند خیلی ساده آمدند و اعلام کردند همه حمایتها، یارانهها و اعوجاجها که در بازارهای مواد خوراکی و بخش کشاورزی وجود دارد، بناست ملغی شود. البته که بلوایی به پا شد، اما نیوزیلند حالا بهینهترین بخش کشاورزی جهان را دارد.» آیا در این روزها که دولت ایران برای پرتقالهای دورریز هم یارانه میدهد میتوان به چنین نسخههایی فکر کرد؟
دیدگاه تان را بنویسید