تاریخ انتشار:
بخشی از نامه به محمود احمدینژاد(۲۰ فروردین ۹۰)
با اهداء سلام و آرزوی توفیق، اظهارات جنابعالی و آقای مشایی درباره نوروز و اصرار بر تقدس بخشیدن به آن و معرفی نوروز به عنوان یک فرهنگ و مکتب، اسباب تعجب همگان شده و سوالاتی را در اذهان پدید آورده است.
با اهداء سلام و آرزوی توفیق، اظهارات جنابعالی و آقای مشایی درباره نوروز و اصرار بر تقدس بخشیدن به آن و معرفی نوروز به عنوان یک فرهنگ و مکتب، اسباب تعجب همگان شده و سوالاتی را در اذهان پدید آورده است.
در سخنان خود آن قدر برای نوروز محاسن و کرامات قائل شدهاید که به طور طبیعی این سوال برای انسان پیدا میشود که اگر نوروز چنین مکتبی است، چه نیازی به رسالت پیامبر اسلام و نزول قرآن و آن همه زحمات از روز بعثت تا به امروز برای زنده نگهداشتن اسلام و سپردن آن به نسلهای بعدی بوده است؟ و فرضاً نیازی بوده، چرا پیغمبر اسلام از این منبع انرژی معنوی و اکسیر حیات به نام نوروز استفاده نکرده است و در دوره معاصر چرا امام خمینی (ره) از این عامل موثر بهره نبرده است بلکه برعکس، اولاً هیچگاه تعبیر «عید» برای نوروز به کار نبردند. ■با اشاره به ظهور امام زمان علیهالسلام فرمودهاید «او خواهد آمد و با کمک صالحان و نوروزیان یگانهپرستی، یکرنگی، عدالت و عشق را به انسان هدیه خواهد کرد». در کدام یک از متون اسلامی «نوروزیان» همردیف «صالحان» قرار گرفته است و اساساً با عقل جور درمیآید که هر کس که در روزهای اول بهار به گردش و تفریح و دید و بازدید رفت و نوروزی بود لزوماً جزو صالحان است؟...به هر حال اسلام را نباید در سطح مکتب محبت که مکتب هندی است، تقلیل داد.
دیدگاه تان را بنویسید