تاریخ انتشار:
درباره راههای جلوگیری از سوءاستفاده احتمالی منتخبان مردم در مراکز تصمیمگیری
نظارت باید مبتنی بر رقابت باشد نه رفاقت
اگر در ایران مرتب اخباری مبنی بر سوءاستفاده عدهای از مقامات و مسوولان شنیده میشود به این دلیل است که در کشور ما مسوولان اغلب به حال خود رها شدهاند و ساختاری عملکرد آنها را مورد بررسی و پایش قرار نمیدهد. در حالی که باید ساز و کار نظارت و مراقبت مبتنی بر رقابت وجود داشته باشد.
دیگر انتشار اخبار اختلاس یا سوءاستفاده از مقام، تعجب شهروندان ایرانی را برنمیانگیزاند. در حالی که هر یک از این اخبار در آنسوی مرزها، میتواند زلزلهای سیاسی به پا کرده و موجب استعفای وزیر و حتی رئیسجمهور شود، اما در ایران هیچ فردی به روی مبارک هم نمیآورد که چنین اتفاقی هم افتاده است و آب از آب هم تکان نمیخورد. جدیدترین خبر سوءاستفاده، مربوط به مصاحبه آقای احمد ناطقنوری نماینده ادوار مجلس و رئیس فدراسیون بوکس میشود. ایشان در اظهاراتی عنوان کردند تعدادی از اعضای ورزشکار شورای شهر تهران وارد باندبازی شدهاند. من کاری به خود خبر نداشته و نمیخواهم وارد تحلیل این خبر شوم. بحث من جامعهشناسی این پدیده است که اصولاً چرا مرتب اخباری به گوش میرسد که فلان مسوول در مسوولیتی اجرایی، دچار لغزش شده و در راستای تامین منافع خود وارد بده بستان اقتصادی و سیاسی شده است.
اگر در ایران مرتب اخباری مبنی بر سوءاستفاده عدهای از مقامات و مسوولان شنیده میشود به این دلیل است که در کشور ما مسوولان اغلب به حال خود رها شدهاند و ساختاری عملکرد آنها را مورد بررسی و پایش قرار نمیدهد. در حالی که باید ساز و کار نظارت و مراقبت مبتنی بر رقابت وجود داشته باشد. در این صورت میتوان اطمینان خاطر پیدا کرد که خطایی رخ نخواهد داد. اگر انسان در دید دیگران نباشد و کسی بر رفتار او نظارت نکند، خیلی زیاد احتمال دارد که دچار لغزش شود. به همین دلیل در قرآن آمده است که خداوند مراقب رفتار و عملکرد انسانهاست. این تاکید نشان میدهد اگر انسان تحت مراقبت شدید قرار نگیرد، در نهایت نفس انسان او را به سمت رفتارهای سوء متمایل کرده و به او دستور میدهد از جایگاه خود سوءاستفاده کند.
امکان دارد برخی نظارت دینی را کافی بدانند، اما واقعیت این است که نظارت دینی امری درونی بوده و وجود آن بهتنهایی کافی نیست. به همین دلیل لازم است تا افراد تحت نظارت اجتماعی هم قرار بگیرند. اگر انسان تحت مراقبت شدید بوده و احساس کند مرتب چشمهایی او را رصد میکند احتمال خلاف در او کاهش مییابد. شاید این سوال پیش بیاید که نظارت از چه طریق محقق میشود؟ نظارت ساز و کاری میخواهد که مهمترین عناصر آن مطبوعات و احزاب است. ویژگی دیگر نظارت این است که باید مبتنی بر رقابت و نه رفاقت باشد. اگر رقابتی در کار نباشد افراد به یکدیگر باج داده و نظارتی صورت نمیگیرد. در این شرایط نظارت، بیشتر یک دورهمی رفاقتگونه است.
درحالیکه اگر رقابت در این نظارت دخالت داده شود و افراد بدانند که حذف یکی، موجب قدرت گرفتن دیگری میشود، در این صورت نظارت دقیقتر انجام میشود.
درحالیکه اگر رقابت در این نظارت دخالت داده شود و افراد بدانند که حذف یکی، موجب قدرت گرفتن دیگری میشود، در این صورت نظارت دقیقتر انجام میشود.
مهمترین مشکل نظارتی در کشور ما این است که نظارت به این صورت اعمال نمیشود. از یک سو، احزاب قدرتمند و رقیبی در کشور وجود ندارد. به همین دلیل این احزاب نمیتوانند بر کار هم نظارت کنند و همین موجب میشود که امر نظارت با مشکل مواجه شود. در چنین شرایطی این انتظار وجود دارد که رسانهها بهتنهایی امر نظارت را به دوش بکشند. با این حال این انتظار هم محقق نمیشود چون تقریباً رسانه مستقلی وجود ندارد که بخواهد نظارت کند. با توجه به کاستیهای موجود، هیچگاه یک نظارت واقعی در کشور ما اعمال نمیشود.
باور برخی این است که در غیبت احزاب قدرتمند و رسانههای آزاد شاید بتوان این خلأ را با تعدد نهادهای نظارتی حکومتی و دولتی برطرف کرد. واقعیت این است که نهادهای حکومتی خود صاحبان قدرت محسوب میشوند و بعید به نظر میرسد قدرت بتواند قدرت را نقد کند. در چنین شرایطی شما چطور انتظار دارید که این نهادها بتوانند کار نظارت را به خوبی انجام دهند. از سوی دیگر عملکرد این نهادها به صورت دقیق، مورد بررسی قرار نمیگیرد. اگر نظارتی از سوی رقبا اعمال شود و این نهادها به درستی به وظایف خود عمل کنند این همه فساد اقتصادی به وجود نمیآید. نمیتوان به نهادهای حکومتی به دور از چشم رقیب قدرتمند، اطمینان داشت که همیشه کارشان را به درستی انجام بدهند. عملکرد این نهادها باید از سوی رقیبان به صورت مرتب مورد ارزیابی قرار بگیرد تا مبادا این نهادها دچار لغزش و خطا شده و بسیاری از اشتباهات را نادیده بگیرند.
ساز و کار نظارت بر احزاب و رسانهها بنیان گذاشته میشود و بین این دو باید رقابت برای نیل به قدرت وجود داشته باشد. در شرایطی که هیات حاکمه یکدست بوده و رقیبی وجود نداشته باشد و به قولی، رقبا همگی حذف شده باشند، بستر برای ایجاد فساد فراهم شده و کارگزاران ابایی از فساد در هیات حاکمه ندارند. در چنین شرایطی تمایل به داد و ستد سیاسی بین خودشان شکل میگیرد.
امکان دارد که برخی این نظریه را مطرح کنند که افراد باید فینفسه سالم بوده و تقوا داشته باشند تا بتوانند در برابر وسوسه پول و ثروت مقاومت کنند. من این ایده را قبول ندارم. باور من این است که این موضوع اصلاً قابلیت طرح ندارد. نظر من این است که برای هیچ انسانی به جز معصومین نباید مصونیت قائل شد و این نظریه را ارائه داد که این افراد بری از گناه و اشتباه هستند. همه انسانها را باید خطاکار و گناهکار و دارای لغزش تصور کرد. به عبارت دیگر در عرصه اجتماع نباید این تصور را داشت که افراد گناه نمیکنند. این موضوع در قرآن کریم آمده است که انسان اگر خود را غنی بداند، طغیان میکند. انسان اگر دیگران را ناظر بر رفتار خود نداند، دچار خطا میشود. این موضوع اصلاً درست نیست که شما اصل را بر تقوا قرار داده و فکر کنید که تقوا همیشه و به تنهایی میتواند افراد را از لغزش حفظ کند.
اگر ساختارهای نظارت اجتماعی بنا شد در آن صورت، تقوا میتواند نقش مکملی را ایفا کند. در این شرایط شما میتوانید اطمینان خاطر پیدا کنید که میزان خطا کاهش پیدا میکند. در عرصه اجتماع باید همه انسانها را در معرض فساد دانست و مرتب این احتمال را داد که امکان دارد این افراد دچار لغزش شوند با توجه به این پیشزمینه فکری، باید برای رصد افراد مسوول، ساختار نظارتی تدوین کرد. اتفاقاً افراد باتقوای زیادی وجود دارند که به دلیل فقدان نظارت، دچار لغزش شدند و برای انجام این خطا توجیهات فراوانی را مطرح کردند که نشان میدهد صرف باتقوا بودن نمیتواند مانع از اشتباه و خطا شود.
با توجه به اینکه وجود احزاب قدرتمند و رسانههای آزاد در کشور ما گسترش چندانی ندارد امکان دارد این سوال پیش بیاید که در زمان فقدان ابزار نظارتی چه کار باید کرد تا شرایط و بستر مناسب فراهم شود؟ به نظر من راهکاری جز تقویت رسانه و احزاب در این مقطع زمانی، وجود ندارد کما اینکه کشورهای موفق در زمینه مبارزه با فساد و رانتخواری هم از این ابزار بهره گرفته و شرایط اجتماعی را برای فعالیت ابزار نظارتی فراهم کردند. به همین دلیل باید این تجربه موفق را پیش رو قرار داد و احزاب و رسانهها را برای فعالیت موثر و کارآمد نظارتی یاری رساند. در چنین شرایطی باید موانع را از سر راه آنها برداشت و به آنها پر و بال بیشتری داد.
امیدواری تمام فعالان سیاسی این است که در انتخابات پیشروی مجلس در اسفندماه، یک رقابت واقعی و سازنده در بین جریانهای سیاسی شکل بگیرد تا به فساد پایان داده شود. در این صورت رقبا میتوانند بر کار هم نظارت کنند. اگر اصل رقابت بین احزاب شکل بگیرد میتوان قدرت را صددرصد پاسخگو کرد. در این وضعیت، نظام انتخابات باید نظامی رقابتی باشد. اگر قدرت در دست یک جریان افتاد جریان مقابل باید دارای رسانه باشد و ضمن برخورداری از پایگاه اجتماعی بر رقیب خود نظارت کند و جریان حاکم مانع نظارت وی نشود.
در چنین شرایطی در صورت انتشار اخبار سوءاستفاده از جایگاه و موقعیت توسط جریان حاکم، جریان رقیب این موضوع را برجسته میکند و از آن به نفع خود بهره میگیرد تا وی را از میدان به در کند. به همین دلیل جریان حاکم مراقبت کافی را اعمال میکند تا مبادا جریان رقیب بخواهد وی را از عرصه سیاست حذف کند. انتشار اخباری از این دست شاید عامه مردم را نسبت به حضور در انتخابات دلسرد کند اما جریان رقیب انگیزه برای مشارکت بیشتر پیدا میکند تا بدین ترتیب بتواند بار دیگر قدرت را در دست بگیرد و رقیب را از عرصه سیاست حذف کند.
دیدگاه تان را بنویسید