شناسه خبر : 5966 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تیراژهای زیر هزار جلد شوک صنعت نشر

نابسامان، اما امیدوار

سال ۱۳۹۳ برای حوزه نشر مکتوب سال بیم و امید بود و در کنار هم جلو رفت.

index:1|width:290|height:78|align:right

سال 1393 برای حوزه نشر مکتوب سال بیم و امید بود و در کنار هم جلو رفت. به این معنا که با تغییر وضعیت در فرهنگ و ارشاد اسلامی و حضور شخصی مثل آقای جنتی با دیدگاه‌ها و افکار روشن و تحول‌خواه و تعیین یک معاون به واقع فرهنگی و اندیشمند مانند آقای صالحی روزنه‌های امیدبخشی در نشر ایجاد شد، به‌گونه‌ای که بسیاری از کتاب‌هایی که در هشت سال قبل، در بند سانسور، توقیف یا اصلاحات نا‌بجا گرفتار بودند، اجازه نشر پیدا کردند و از این طریق هم امیدی برای ناشران و اهل‌قلم به وجود آمد. اما در مقابل، صنعت نشر ناگهان با یک اتفاق غیرقابل‌پیش‌بینی مواجه شد و آن کاهش شدید مطالعه کتاب بود. پیش از این هم ما شاهد بودیم که بازار نشر دچار رکود یا کاهش شود اما امسال اتفاق غیرمنتظره‌ای افتاد که با سال‌های گذشته متفاوت بود و آن اینکه بازار نشر مکتوب ناگهان خود را در مقابل پدیده جدید و ناگزیری در کشور 80‌میلیونی دید و تسلیم تیراژهای زیر هزار جلد شد. اکنون خیلی از ناشران به سمت چاپ کتاب زیر هزار جلد می‌روند. چرا این اتفاق افتاد؟ من دو عامل را در این وضعیت دخیل می‌دانم. اینکه چطور وقتی درهای ممیزی سلیقه‌ای بسته و فضا تلطیف شده و کتاب‌های بیشتری که مردم در انتظارشان بودند امکان انتشار داشته، بازار کتاب چنین عکس‌العملی نشان می‌دهد. یک دلیل آن رقابت فضای مجازی با نشر مکتوب است. مقصود من این نیست که کتاب را در فضای مجازی مطالعه می‌کنند، بلکه اصلاً کتاب نمی‌خوانند چرا که در یک خانواده چهارنفره شاهد افرادی هستیم که دور هم نشسته‌اند و هر نفر با یک موبایل، لپ‌تاپ،‌ آی‌پد یا تبلت مشغول کار است و مثلاً در وایبر، فیس‌بوک، توئیتر یا نظایر اینها مشغول رد و بدل کردن مطلب هستند. بخش عمده‌ای از فرصت‌های افراد در شبانه‌روز صرف سر و کله زدن در فضای مجازی می‌شود که به طور عمده رد و بدل کردن اطلاعات ناقص عمدتاً غلط و سطحی و حرف‌های پیش پا‌افتاده تا حد حرف‌های دور‌ همی عوام است. برای مثال در فوت سیمین بهبهانی شاهد شعرهایی بودیم که به نام ایشان جا‌به‌جا شد در حالی که متعلق به ایشان نبود. حتی کافی بود یک نفر شعرهای هجو امثال شعرهای طنزآمیز را به نام سیمین بهبهانی منتشر کند تا فضای مجازی پر از این شعر به نام ایشان شود. یا خبرهای دروغی چون شایع شدن فلان بیماری در فلان بیمارستان فلان شهر به راحتی در این فضا به گوش همه می‌رسید تا جایی که پلیس یا وزارت بهداشت وارد شود و آن را تکذیب کند. این میزان از وقت‌سوزی یک رقابت جدی با نشر مکتوب به وجود آورد. اگر پیش از این افراد برای دانستن و مطلع شدن باید به کتاب مراجعه می‌کردند حالا فضای مجازی جای آن را گرفته است. دلیل دیگر فضای سیاسی اجتماعی ماست. در تاریخ معاصرمان دیده‌ایم که هرگاه فضای سیاسی اجتماعی پررونق، دلگرم‌کننده، متحرک و متحول بوده است، میزان گرایش به کتاب و مطبوعات افزایش یافته است. میزان مطالعه کتاب و مطبوعات و تمایل به خواندن با فضای آزاد سیاسی و اجتماعی رابطه مستقیم دارد اما با وجود دولت تدبیر و امید هم این فضا آنچنان که لازم بود تکان نخورد. اول به دلیل برجا ماندن برخی محدودیت‌های بی‌مورد است. دوم وضعیت امروز جامعه ایران است که من به آن نام جامعه تماشاگر می‌دهم. مردم منتظرند ببینند چه خواهد شد و جریان به کدام سمت پر‌زور خواهد شد. جامعه متحیر و تماشاچی است، نه متحرک که در آن میل به دانستن و خواست دانستن گسترش پیدا کند. نقش این دو عامل اصلی را در وضعیت تیراژ کتاب جدی می‌دانم که باعث شده با شرایط نا‌بسامانی در بازار نشر کتاب مواجه شویم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها