امیرحسین علمالهدی فروش آثار اصغر فرهادی را بررسی میکند
نمونه موفق سهمگیری از سینمای جهان
از چهارشنبه هفته گذشته فیلم «فروشنده» آخرین ساخته «اصغر فرهادی» در سینماهای ایران اکران شد. این تاکید همواره کارگردان برنده اسکار است که آثارش پیش از هرجای دیگر در ایران اکران شود. اما در طول این چندماه در بیش از ۱۰ جشنواره فیلم به نمایش درآمده است. این روزها در گروه هنر و تجربه تمام آثار قبلی اصغر فرهادی به نمایش درآمده است. به سراغ امیرحسین علمالهدی دبیرگروه هنر و تجربه رفتیم تا هم درباره دلایل نمایش این آثار بپرسیم.
از چهارشنبه هفته گذشته فیلم «فروشنده» آخرین ساخته «اصغر فرهادی» در سینماهای ایران اکران شد. این تاکید همواره کارگردان برنده اسکار است که آثارش پیش از هرجای دیگر در ایران اکران شود. اما در طول این چندماه در بیش از 10 جشنواره فیلم به نمایش درآمده است. این روزها در گروه هنر و تجربه تمام آثار قبلی اصغر فرهادی به نمایش درآمده است. به سراغ امیرحسین علمالهدی دبیرگروه هنر و تجربه رفتیم تا هم درباره دلایل نمایش این آثار بپرسیم و هم با او که یکی از معدود کارشناسان تحلیلمدار سینمای ایران است درباره چگونگی فروش آثار قبلی و کنونی فیلمهای اصغر فرهادی گفتوگو کنیم.
به تازگی در گروه هنر و تجربه فیلمهای آقای اصغر فرهادی اکران شده است، دلیل نمایش این آثار چیست؟
آیا سینمای اصغر فرهادی، سینمای هنری نیست؟ بعید میدانم کسی پاسخ منفی به این سول بدهد. بعد از جوایز مهم فیلم فروشنده گروه سینمایی هنر و تجربه به دلیل اکران قریبالوقوع این فیلم در سینماهای کشور و برای اطلاع مخاطبان نسل دهه ۷۰ به بعد تصمیم گرفت نسبت به بازخوانی این سینمای هنری و البته در ابتدای فیلمسازی این سینماگر سینمای تجربی اقدام کند و سیر فیلمسازی این کارگردان مطرح سینمای هنری ایران و جهان را بر پرده سینماها بهصورت محدود به اکران درآورد تا هم نسل جدید دوباره فیلمهای این کارگردان را بر پرده سینما و نه تلویزیون ببیند و هم دوباره نگاهی بیندازیم به سیر تحول یک فیلمساز از ابتدا تاکنون. فراموش نکنیم سینمای فرهادی یکی از مصادیق مطرح سینمای هنری ایران و جهان است و در زمره فیلمسازان مطرح هنر و تجربه تلقی میشود.
این شائبه وجود دارد که با توجه به شکست گروه هنر و تجربه در استقبال مردمی، نیاز به نمایش اینگونه آثار وجود دارد، درست است؟
منظورتان کدام شکست است؟ بر اساس آمار موجود و میزان استقبال مخاطبان این گروه سینمایی تا به امروز ضریب اشغال سینماهای هنر و تجربه بیش از ۲۰ درصد بوده است و درمقابل سینمای تجاری که حدود هفت درصد است آیا همچنان معتقدید ما شکست خوردهایم؟ یا اینکه اصلاً دلیل راهاندازی این گروه سینمایی ضرب و تقسیم تعداد مخاطبان بوده است؟ آیا میدانید این گروه فقط برای اقلیت محض معنا و مفهوم دارد؟ و آیا میدانید که مخاطبان این گروه سینمایی نمیتوانند هیچوقت در اکثریت قرار بگیرند؟ اکران فیلمهای فرهادی فقط در ۱۵ سانس در یک برنامه ۵۰ روز یعنی رونق کمی؟
اما اکران فروشنده چطور؟ این فیلم که قطعاً با استقبال متفاوتی روبهرو خواهد شد؟
بازهم تاکید میکنم سینمای هنر و تجربه به دنبال فیلمهایی است که باعث ارتقای سطح سلیقه مخاطب شود و خب سینمای فرهادی این امکان را برای این ارتقا مهیا میسازد و طبیعی است که هنر و تجربه جزو وظایف ذاتیاش اکران چنین فیلمهایی است مگر اینکه تاکید این باشد که سینمای فرهادی نه هنری است و نه تجربی که خب از اساس نمیتواند دیالوگی با این نظریه برقرار شود.
چطور شد که تهیهکنندگان متفاوت آثار آقای فرهادی به این قضیه رضایت دادند؟
هر تهیهکنندهای برای اکران دوباره فیلمهایش مشتاق است که دوباره دیده شود و با توجه به شانیت به دست آمده این گروه سینمایی اکران دوباره هرفیلم سینمای هنر و تجربه میتواند باعث توجه مخاطب فرهیخته به کارنامه فیلمسازان شود.
نمایش فیلمها برای تهیهکنندگان آثار آقای فرهادی سودی هم میتواند داشته باشد؟
قطعاً دارای سود است چه مادی و چه معنوی اما مهم این است که جایی پیدا شده است که در کنار فیلمهای روز به نمایش فیلمهای نوستالژی سینمای ایران پاسخ میدهد. نمایش دوباره فیلمهای گاو، یک اتفاق ساده، باشو غریبه کوچک، دیدهبان، سازدهنی، گاو خونی و... دستاوردی است برای سینمای ایران که از سوی گروه سینمای هنر و تجربه مهیا شده است.
میزان استقبال از فیلمهای آقای فرهادی چگونه بود؟ تا کی این نمایش و اکران فیلمها در گروه ادامه دارد؟
از فیلمهای اولیه ایشان به نسبت فیلمهای متاخرشان استقبال بیشتری شده است و تا زمانی که این فیلمها مخاطب حداقلی داشته باشد این نمایشها ادامه خواهد داشت. اکران هفته فیلم کارگردانهای مشهور جزو اهداف سینمای هنر و تجربه است که از فیلمهای قدیمی سینماگران مطرح سینمای ایران دوباره استفاده کند تا مسیر فیلمسازی این فیلمسازان و راههای موفقیتشان برای نسل جدید و پیگیر جدی سینمای ایران بر پرده سینما بازخوانی شود.
تاثیری بر فروش دیگر فیلمهای هنر و تجربه در حال اکران نیز دارد؟
وقتی طیف بیشتری از مخاطب سینمای ایران در جریان نمایش این فیلمها قرار میگیرد و به شدت به دنبال دیده شدن فیلم آخر این فیلمساز است قطعاً سینمای هنر و تجربه میتواند منتفع شود و مخاطبان بیشتری را به سمت دیدن سایر فیلمهای این گروه سینمایی سوق دهد.
یکی از مباحث همواره علاوه بر موفق بودن فیلم میزان فروش اثر سینمایی است، شما به عنوان معدود کارشناسان در این زمینه چه تحلیلی درباره فروش آثار آقای فرهادی از ابتدا تاکنون دارید؟ به نظرتان چه نکتههایی توانسته است آثار ایشان را هم در گیشه و هم از منظر منتقدان موفق کند؟
طبیعی است که نوع فیلمسازی فرهادی در دو فیلم اول این فیلمساز رسیدن به یک زبان منحصربهفرد بوده است و از چهارشنبه سوری فرهادی جزو معدود فیلمسازانی شد که در این داشتن سینمای فاخر توانسته است پیوند فرخندهای با بحث اقتصاد سینما داشته باشد و مخاطب انبوه این فیلمساز باعث مباهات سینمای هنری کشور است. این میزان مخاطب نشاندهنده استراتژی درست این فیلمساز است که درعین ساخت فیلمهای هنری مخاطب انبوه را نیز هدف قرار میدهد و با بررسی کارنامه اقتصادی این فیلمساز باید به این نکته تاکید کنیم که فرهادی نمونه منحصربهفردی از پیوند هنر و اقتصاد است که تکثیر این نوع نگاه جزو سیاستهای اصلی سینمای هرکشوری است و قطعاً یکی از سیاستهای گروه سینمای هنر و تجربه در برنامههای بلندمدت خود طرفداری و توسعه از این نگاه استراتژیک است.
در طول این دو سالی که از آغاز به کار این گروه گذشته است میزان فروش فیلمهای هنر و تجربه کمتر اعلام شده است اما میدانیم که فیلمهای ماهی و گربه، خواب تلخ و... جزو آثاری بودند که با استقبال روبهرو شدهاند، چرا از فروش و اعلام عدد معمولاً خودداری میکنید اما یکباره فروش لانتوری را مطرح میکنید؟ احتمالاً فروش فیلم فروشنده هم قابل توجه خواهد بود.
سینمای هنر و تجربه سینمای اعداد و ارقام میلیاردی نیست و فروش این فیلمها تنها در ۱۳۰۰ صندلی از مجموع ۱۴۰ هزار صندلی سینمای تجاری نمیتواند به شکل فخرفروشی و رقابتی فروش روزانه و ماهانه فیلمهای میلیاردی هرروز بیان شود. فیلمهایی که شاید نهایتاً ۲۰۰ تا ۳۰۰ سانس در قبال بیش از پنج هزار سانس سینمای تجاری به نمایش درمیآیند چگونه میشود در جدول فروش قرار گیرند؟ سیاست اصلی این گروه سینمایی امکان به نمایش درآوردن این فیلمهاست اما در همین ۲۲ ماه باید تاکید کنم که بر اساس همین ۱۳۰۰ صندلی و میزان هزینه تولید فیلمها ضریب اشغال فیلمها بیش از ۲۰ درصد بوده است و ماهی و گربه، پرویز، اعترافات ذهن خطرناک، خواب تلخ، احتمال باران اسیدی، چهارشنبه و فیلمهای دیگری از این گروه سینمایی توانستهاند به بازگشت سرمایه خود و سود منطقی و حتی عالی دست پیداکنند و این درحالی بود که این نوع سینما سالها فقط به دنبال دیده شدن بوده است و نه سود کردن که به یمن تشکیل این گروه سینمایی این فیلمها هم به نمایش سینمایی و هم نمایش خانگی و هم نمایش تلویزیونی درآمدهاند و بازهم تاکید میکنم که رونق کسبوکار خرد در سینمای ایران شکل گرفته است و
خیل زیادی از سینماگران به این بازار خرد جذب شدهاند و یکی از دلایل رونق سینمای ایران طی سال ۹۳ تا ۹۵ همین شکلگیری و شفاف شدن مرزهای بازارهای کلان و خرد در سینمای ایران است و شفافیت این بازارها باعث تعیین تکلیف مخاطبان از هر قشری شده است. نکتهای که نباید از آن به سادگی گذشت نمایش فیلمهای مستند و بازشدن گره کور چگونگی بازگشت سرمایه این سینمای پایه است. سینمای هنر و تجربه با بضاعت محدود خود توانسته است جای خالی تلویزیون را برای تامین سرمایه حداقلی حق نمایش فیلمهای مستند پر کند و این هم یکی دیگر از اثرات مثبت این گروه سینمایی است که توانسته است بازار فروش بلیت سینمای مستند را از هیچ به وضعیت حداقلی امروز ارتقا دهد.
دیدگاه تان را بنویسید