تاریخ انتشار:
رابرت سولو که بود و چه دیدگاههایی داشت؟
پدر نظریه رشد
رابرت سولو اقتصاددان مطرح ۹۱ساله آمریکایی است که به دلیل ارائه نظریه رشد اقتصادی یا مدل رشد اقتصادی برونزا در دنیا مشهور است. او در این نظریه عوامل اثرگذار روی رشد اقتصادی را تشریح کرده و نحوه اثرگذاری هر عامل روی رشد را هم مطالعه کرده است.
رابرت سولو اقتصاددان مطرح 91ساله آمریکایی است که به دلیل ارائه نظریه رشد اقتصادی یا مدل رشد اقتصادی برونزا در دنیا مشهور است. او در این نظریه عوامل اثرگذار روی رشد اقتصادی را تشریح کرده و نحوه اثرگذاری هر عامل روی رشد را هم مطالعه کرده است.
نظریه رشد اقتصادی ارائهشده از سوی سولو تغییر بزرگی در ساختار علم اقتصاد کلان ایجاد کرد و به فعالان این علم کمک کرد تا تحلیل بهتری در مورد مسائل مختلف داشته باشند. بسیاری از او به عنوان پدر نظریه رشد اقتصادی یاد میکنند زیرا او اولین اقتصاددانی بود که اعلام کرد نحوه رشد اقتصادی تعیینکننده پایداری یا عدم پایداری آن است.
سولو به واسطه مطالعات گسترده در زمینه رشد اقتصادی و عوامل اثرگذار در این زمینه در سال۱۹۶۱ مدال جان بیتس کلارک را دریافت کرد که به برترین اقتصاددانان زیر ۴۰ سال آمریکایی داده میشود. در آن سال سولو در دانشگاه امآیتی تدریس میکرد که بهترین دپارتمان اقتصاد دنیا را دارد و بیشترین شمار از برندگان نوبل اقتصاد دنیا از دانشآموختگان این دانشگاه هستند.
سولو در سال ۱۹۸۷ برنده نوبل اقتصاد شد و این جایزه به دلیل سالها مطالعه در زمینه اقتصاد و ارائه مدل رشد اقتصادی به او اعطا شد. او در سال ۱۹۹۹ توانست مدال ملی علم آمریکا را به دست آورد. این اقتصاددان برجسته و مطرح آمریکایی در سال ۲۰۱۴ میلادی مدال آزادی ریاستجمهوری آمریکا را گرفت. اما علاوه بر فعالیتهای مطالعاتی و جوایز و مدالهایی که رابرت سولو به دلیل فعالیتهای آکادمیک گرفت، در پستهای دولتی زیادی هم کار کرده است. او در سالهای ۱۹۶۱ و ۱۹۶۲ اقتصاددان ارشد کنسول مشاوران اقتصادی آمریکا بود و در فاصله سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۰ هم عضو کمیسیون رئیسجمهور در زمینه بازسازی شده بود. در این دوره حوزه اصلی مطالعاتی او اشتغال و سیاستهای رشد بود که حاصل این مطالعات معرفی نظریه سرمایه شد. مجموعه مقالات و کتابهای منتشرشده در این دوره به دلیل مطالعات گسترده در زمینه درآمد سبب شد تا سولو جایگاه ویژهای در میان اقتصاددانان و سیاستمداران آمریکایی به دست آورد.
سولو بنیانگذار بنیاد کورنو و مرکز مطالعات اقتصادی کورنو است و بسیاری از فعالیتهای مطالعاتی خود را در این مرکز انجام داده است. هماکنون بنیاد کورنو یکی از مراکز مطالعاتی پیشگام در دنیاست و یافتههای تحقیقات این مرکز به عنوان مرجع برای مطالعات دیگر فعالان اقتصادی استفاده میشود. رابرت سولو بعد از مرگ دوست و همکارش فرانکو مودیلیانی ریاست موسسه اقتصاد برای صلح و امنیت را بر عهده گرفت.
اما تنها موفقیتهای خود او نیست که باعث شهرتش در سطح دنیا شد بلکه موفقیت دانشجوهایش طی این سالها سبب شد تا به عنوان بیست و سومین اقتصاددانی که توانسته اقتصاددانان اثرگذار و بزرگی را تربیت کند معرفی شود. از جمله مطرحترین و موفقترین دانشجویان سولو میتوان به پیتر دایموند اشاره کرد که در سال ۲۰۱۰ نوبل اقتصاد را دریافت کرد. دیگر دانشجویان موفق و تاثیرگذار سولو مایکل روث شیلد، هالبرت وایت، چارلی بین و مایکل وودفورد هستند.
سولو دانشجوی برتر هاروارد
رابرت سولو در روز ۲۳ آگوست سال ۱۹۲۴ در بروکلین نیویورک متولد شد و تمام دوره تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در مدارس دولتی بروکلین سپری کرد. او در ۱۶سالگی با بورسیه وارد دانشگاه هاروارد شد و در رشته جامعهشناسی و انسانشناسی مشغول به تحصیل شد در همین سالها بود که مباحث پایهای و اولیه علم اقتصاد را هم فرا گرفت. سولو در خاطرات خود مینویسد: مانند بسیاری از کودکانی که در سالهای رکود بزرگ اقتصادی زندگی میکردند، من هم کنجکاو بودم که بدانم چه چیزی اقتصاد و جامعه آن روزها را پرتنش کرده است. شاید همین کنجکاوی بود که باعث من هر روز بیشتر از روز قبل مطالعه کنم در حالی که خانواده من تحصیلات آکادمیک نداشتند. پدر و مادر من فرزندان مهاجران آمریکا بودند و از همان سنین کم برای تامین معاش مجبور به کار بودند ولی برای اینکه ما تحصیل کنیم تلاش زیادی کردند. من و برادر و خواهرم اولین نسل در خانواده بودیم که به دانشگاه رفتیم. ولی از زندگی پدر و مادر خود این درس را گرفتیم که همیشه باید تلاش کرد و هیچگاه نباید در مسیر پیشرفت توقف کرد.
اما سولو در انتهای سال ۱۹۴۲ در حالی که تنها دو سال از آغاز تحصیلاتش گذشته بود دانشگاه را ترک کرد و وارد ارتش آمریکا شد و تا اواخر سال 1945 و سالهای پایانی جنگ جهانی دوم به خدمت در ارتش ادامه داد. او میگوید که جنگ از او یک انسان دیگر ساخته است زیرا شاهد مسائلی بود که به مردم دنیا تحمیل شده بود. بعد از جنگ بیش از پیش به ضرورت تلاش برای اصلاحات زیرساختی و مطالعاتی در کشور پی بردم. آمریکا کشوری بود که من را پذیرفته بود و من هم باید به عنوان عضوی از جامعه برای بازسازی اقتصاد این کشور و خارج کردن آن از رکود بزرگ کاری میکردم. به همین دلیل بود که تصمیم خود را برای مطالعه در رشته اقتصاد گرفتم.
در سال ۱۹۴۵ او به هاروارد بازگشت و تحصیل در رشته اقتصاد را آغاز کرد. به گفته او بزرگترین شانس زندگیش همان زمان به او رو کرده بود و این شانس حضور استادی کارکشته و اثرگذار در کلاس بود. در این زمان واسیلی لیونتیف استاد سولو جوان بود و سولو همیشه از او به عنوان یکی از اثرگذارترین افراد در زندگی حرفهایاش یاد میکند. سولو در خاطراتش مینویسد: حضور در کلاسهای لیونتیف من را با دنیای واقعی علم اقتصاد آشنا کرد. او فردی بود که مسائل پیچیده علم اقتصاد را با بیانی عامیانه تدریس میکرد و مثالهایی از زندگی روزمره ارائه میداد. با کمک همین روش تدریس بود که من دلیل تمامی مطالعات اقتصادی را درک کردم و اثر این مطالعات روی زندگی مردم کشور را متوجه شدم. لیونتیف من را وارد رشته اقتصاد کرد، من را در این رشته تثبیت کرد و باعث پیشرفت من در این علم شد.
در سالهایی که سولو به عنوان کمک پژوهشگر با لیونتیف کار میکرد موفق شد اولین مجموعه از ضرایب سرمایه را برای مدل نهاده- محصول تهیه کند. بعد از این بود که سولو به آمار و مدل احتمالات علاقهمند شد.
او در فاصله سالهای ۱۹۴۹ تا انتهای سال ۱۹۵۰ در دانشگاه کلمبیا به تحصیل در زمینه آمار پرداخت و در همین سال بود که کارش را روی پایاننامه دکترایش آغاز کرد. اما حتی قبل از اینکه وارد دانشگاه کلمبیا شود و مطالعاتش را در این مرکز آغاز کند، به عنوان استادیار رشته اقتصاد در موسسه تکنولوژی ماساچوست (امآیتی) پذیرفته شده بود. او در این مورد میگوید: مطالعات من در زمینه پایاننامه تکمیل نشده بود و حتی مقالهای که در پایان کار نوشتم برای چاپ شدن نیاز به کار بیشتر داشت ولی پیشنهاد کار در امآیتی به اندازهای برای من هیجانانگیز بود که به سرعت آن را پذیرفتم. هنوز هم با گذشت بیش از ۶۰ سال از اتمام دوره دکترا، مقاله پایاننامه من چاپ نشده است و این جالبترین خاطرهای است که از طول سالهای کاریم دارم.
سولو تدریس آمار و اقتصادسنجی را در دانشگاه امآیتی بر عهده گرفت ولی مطالعه در دیگر بخشهای اقتصاد را هم ادامه داد. اما به تدریج به اقتصاد کلان علاقهمند شد و برای بالغ بر ۴۰ سال به همراه پل ساموئلسون روی موضوعات مختلف حوزه کلان مطالعه کردند. از جمله مباحث مطالعاتی این دو اقتصاددان برجسته آمریکایی را میتوان نظریه رشد فون نیومن، نظریه بازار سرمایه، برنامهریزی خطی و منحنی فیلیپیس دانست که هر یک از آنها حوزه وسیعی از اقتصاد را شامل میشود و سرفصل مباحث گستردهای است.
مطالعات اقتصادی
مدل رشد اقتصادی سولو که بعضاً از آن به عنوان مدل رشد نئوکلاسیک سولو-سوان هم نام برده میشود مدلی است که در ابتدا مستقلاً به وسیله ترور سوان کشف شد و در سال ۱۹۵۶ در نشریه رکوردهای اقتصادی آمریکا چاپ شد. بر اساس این نظریه عوامل اثرگذار روی رشد اقتصادی به دو بخش تقسیم میشود که یکی افزایش در نهادهها یعنی نیروی کار و سرمایه است و بخش دیگر پیشرفت فنی است. این مدل قرابت زیادی با مدل پیشنهادی سولو دارد ولی مدل سولو به دلیل جزیینگر بودن با استقبال بیشتری روبهرو شد.
یک سال بعد از ارائه نظریه رشد از سوی سوان، سولو مطالعات جامعی را روی مدل او انجام داد. او با استفاده از مدل سوان به این نتیجه رسید که چهارپنجم رشد تولید به ازای هر واحد نیروی کار در آمریکا به دلیل پیشرفتهای فنی است و سرمایه تاثیر چندانی در این زمینه ندارد. او در این مورد نوشت: اگر رشد سرمایه یا نیروی کار زمینه را برای افزایش نرخ رشد اقتصادی فراهم کند، این رشد موقتی خواهد بود ولی اگر به دلیل رشد بهرهوری و ارتقای سطح تکنولوژی اقتصاد رشد کند، این رشد پایدار و بادوام خواهد بود و اقتصاد به تدریج میتواند شکوفایی را تجربه کند. او ادامه داد: سرمایه مانند نهاده تولید است. بدون نهاده نمیتوان تولید کرد ولی با نهاده به تنهایی هم نمیتوان محصولی باکیفیت به بازار عرضه کرد. تولید نیازمند تکنولوژی و نیروی کار بامهارت است.
سپس سولو مدل رشد اقتصادی تازهای معرفی کرد که اثر سرمایه در این مدل متفاوت از مدل قبلی بود. بر اساس مدل ارائهشده به وسیله سولو سرمایههای جدید نسبت به سرمایههای قدیمی تاثیر بیشتری روی رشد اقتصادی دارند. زیرا سرمایههای جدید با استفاده از تکنولوژیهای شناختهشده و موجود در سیستم تولید میشود و میتواند فرصت بیشتری برای رشد اقتصادی فراهم کند.
در مدل پیشنهادی به وسیله سولو این تکنولوژی شناختهشده در اقتصاد با گذشت زمان رشد میکند و این رشد پایدار خواهد بود. در نتیجه محصول این تکنولوژی که همان سرمایههای جدید است هم کارایی بیشتر و هم ارزش بالاتری دارد.
این نظریهای بود که سولو در ابتدا ارائه داد ولی مطالعه روی نظریه رشد هم ادامه پیدا کرد. تا اینکه در سال ۲۰۰۱ سولو رسماً تایید کرد که پل رومر و رابرت لوکاس جایگزینهایی را برای مدل رشد نئوکلاسیک سولو ارائه کردند که از نظر او دقیقتر و کاملتر بود.
نشریه مروری بر نظریههای اقتصادی در این زمینه مینویسد: سولو از اوایل دهه ۱۹۵۰ کار روی نظریه رشد را آغاز کرده است و از آن سال تاکنون مدلهای پیچیده زیادی در زمینه رشد اقتصادی ارائه شد که باعث شد نتیجهگیری در مورد دلیل اصلی رشد اقتصادی در یک کشور سخت شود. امروزه اقتصاددانان از حسابداری منابع رشد اقتصادی سولو برای برآورد اثرات جداگانه هر عامل روی رشد اقتصادی استفاده میکنند. به عنوان مثال تاثیر پیشرفتهای تکنیکی در رشد اقتصادی را جداگانه مطالعه میکنند یا در مطالعات جداگانه اثرات سرمایه روی رشد اقتصادی و کار روی رشد اقتصادی را بررسی میکنند.
سولو در مراکز مطالعاتی زیادی کار کرده و با اقتصاددانان زیادی همکاری کرده است ولی شاخصترین مطالعاتش را در موسسه مطالعاتی مککینزی، مرکز مطالعات اقتصادی دانشگاه امآیتی و بنیاد راسل ساج انجام داده است.
انتشارات
رابرت سولو در طول 91 سالی که از زندگیش میگذرد بالغ بر ۳۰ کتاب تالیف کرد. این کتابها در کنار مقالات علمی و فصلهایی از کتابهای دیگران باعث شد تا نام و دیدگاههای اقتصادی او ماندگار شود و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی او را یکی از اثرگذارترین اقتصاددانان دنیا نام ببرند.
مهمترین کتابهایی را که سولو نوشت میتوان کتاب برنامهریزی خطی و تحلیل اقتصادی دانست که در سال ۱۹۵۸ میلادی و با مشارکت پل ساموئلسون و رابرت دورفمان تالیف کرد. این کتاب را نشریه مک گروهیل در نیویورک چاپ و منتشر کرد و یکی از اصلیترین منابع مطالعاتی برای دانشجویان دکترای اقتصاد است.
دومین کتاب اثرگذار این اقتصاددان؛ ایالتهای تازهصنعتیشده یا ایندیانا پولیس فرزند تاثیرپذیر؛ نام دارد که به همراه جان کنث گالبرایت در سال ۱۹۶۷ تالیف کرد و فرآیند صنعتی شدن در ایالتهای مختلف آمریکا را مطالعه کرده است. این کتاب را میتوان در زمره کتابهایی دانست که در زمینه تاریخ اقتصادی کار میکنند.
از دیگر کتابهای او میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- کار و رفاه که در سال ۱۹۹۸ چاپ شده و در مورد رابطه دوسویه کار کردن و افزایش سطح رفاه میان مردم آمریکاست.
2- اقتصاد برای کنجکاوی: در ذهن 12 نوبلیست اقتصاد دنیا چه میگذرد. این کتاب در سال ۲۰۱۴ چاپ شده است و علاوه بر سولو دیدگاههای دیگر نوبلیستهای اقتصادی را هم پوشش داده است.
3- مقالات ضروری در مورد نظریههای مدرن اقتصاد کلان که در سال ۱۹۹۵ تالیف شد و مجموعهای از اثرگذارترین و مهمترین مقالات در این زمینه را پوشش داده است.
4- تورم، بیکاری و سیاستهای پولی که در سال ۱۹۹۸ تالیف شد.
5- تفکر دوباره در مورد بحران مالی اخیر که در سال ۲۰۱۲ تالیف شد.
6- رشد بهرهوری، تورم و رشد اقتصادی، مجموعه مقالات تالیفشده به وسیله رابرت گوردون که در سال ۲۰۰۳ گردآوری و تالیف شد.
7- بازار کار به عنوان یک سازمان اجتماعی که در سال ۱۹۹۰ تالیف شده است و به تشریح عملکرد بازار کار و تاثیر آن روی رشد اقتصادی میپردازد.
8- نرخ بازگشت سرمایه و نرخ بهره که به عنوان یکی از کتابهای مرجع علم اقتصاد شناخته میشود.
9- اصلاحات ساختاری و سیاستهای اقتصادی که در سال ۲۰۰۴ تالیف شده است.
10- بحران اقتصادی اروپا که در سال ۲۰۱۲ تالیف و مشکل اقتصادی این کشورها را با جزییات کامل تشریح کرد.
اما علاوه بر این کتابهای شاخص، او چندین فصل از کتابی را هم تالیف کرده است که به دلیل اهمیت مسائلی که در این کتابها مطرح شده است هماکنون به عنوان منابع اصلی مطالعاتی و درسی در مقاطع بالا در زمینه اقتصاد مورد استفاده قرار میگیرد. رابرت سولو در سال ۱۹۶۰ بخشی به عنوان سرمایهگذاری و پیشرفتهای فنی را تالیف کرد که در کتاب مطالعات ریاضی در علوم اجتماعی چاپ شد. این کتاب از سوی انتشارات دانشگاه استنفورد منتشر شده و یکی از مهمترین و اثرگذارترین کتب دنیاست. در سال ۲۰۰۱ میلادی هم فصلی با عنوان ارتقای سطح تکنولوژی و تابع تولید کل تالیف کرد که در کتابی با عنوان پیشرفتهای جدید در تحلیل بهرهوری چاپ شد و انتشارات دانشگاه شیکاگو آن را چاپ کرد. سولو در سال ۲۰۰۹ هم فصلی به عنوان استانداردهای زیستمحیطی تحمیلشده و تجارت بینالمللی نوشت که در کتاب مباحثی برای ایجاد جهانی بهتر از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد چاپ شد.
مقالات علمی
مقالات علمی منتشرشده به وسیله این اقتصاددان بسیار زیاد است ولی پنج مقاله هستند که در سطح جهان به عنوان مهمترین مقالات علمی سولو نام برده میشود و دلیل اصلی دریافت مدالهای علمی و نوبل اقتصاد از سوی او بود. این پنج مقاله عبارتند از:
1- گذری در مورد نظریه رشد اقتصادی که در فوریه سال ۱۹۵۶ در فصلنامه اقتصادی دانشگاه آکسفورد چاپ شد.
2- تغییرات فنی و تابع تولید کل که در سال ۱۹۵۷ در نشریه گذری بر اقتصاد و آمار که متعلق به انتشارات دانشگاه امآیتی است، منتشر شد.
3- اقتصاد منابع یا منابع اقتصاد که در ماه می سال ۱۹۷۴ در نشریه گذر اقتصادی آمریکا چاپ شد و از طرف انجمن اقتصاددانان آمریکایی مورد تقدیر قرار گرفت.
4- درسهایی که از اصلاحات رفاه آمریکا آموختیم نام مقالهای است که در نوامبر سال ۲۰۰۳ تالیف شد و مرکز مطالعات اقتصادی کورنو این مقاله را منتشر کرد.
5- 50 سال اخیر در نظریه رشد و 10 سال آینده؛ که در بهار سال ۲۰۰۷ در نشریه سیاستهای اقتصادی دانشگاه آکسفورد چاپ شد و یکی از اثرگذارترین مقالههای اقتصادی اخیر است.
دیدگاه تان را بنویسید