تاریخ انتشار:
مرتضی ایمانیراد از الزامات تحقق رشد پایدار میگوید
موانع رشد پایدار، موانع رشد فناوری است
«شرایط اقتصادی ایران برای دستیابی به رشد پایدار مساعد نبوده و نیست.» این عبارت، جان کلام مرتضی ایمانیراد، اقتصاددان و رئیس موسسه مطالعات اقتصادی بامداد است. او در گفتوگو با تجارت فردا از ضرورتهای رشد پایدار سخن گفت و موانع را نیز مورد اشاره قرار داد. از نظر ایمانیراد، فضای کسبوکار کشور بسیار نامتقارن و به دور از شرایط رقابتی برای رشد فناوری است و این یعنی مانعی برای رشد پایدار اقتصادی.
«شرایط اقتصادی ایران برای دستیابی به رشد پایدار مساعد نبوده و نیست.» این عبارت، جان کلام مرتضی ایمانیراد، اقتصاددان و رئیس موسسه مطالعات اقتصادی بامداد است. او در گفتوگو با تجارت فردا از ضرورتهای رشد پایدار سخن گفت و موانع را نیز مورد اشاره قرار داد. از نظر ایمانیراد، فضای کسبوکار کشور بسیار نامتقارن و به دور از شرایط رقابتی برای رشد فناوری است و این یعنی مانعی برای رشد پایدار اقتصادی. او در بخش دیگری از سخنانش در مورد رشد اقتصادی بهار 95 میگوید: «اگر تحریک درستی انجام پذیرد، نرخ رشد بهار 95 ادامه پیدا میکند؛ اما اگر از ناحیه تقاضا این پتانسیل برای رشد وجود نداشته باشد؛ صادرات نفت نمیتواند به شکل سابق محرک نرخ رشد باشد. در نتیجه پیشبینی میشود که نرخ رشد تولید در فصلهای آتی همراه با کاهش نرخ رشد، همزمان با افزایش تولید باشد.»
مرکز آمار ایران در تازهترین گزارش خود نرخ رشد سهماهه نخست سال 1395 را اعلام کرد. حال آنکه برخی از تحلیلگران و البته فعالان اقتصادی با نگاهی به شواهد موجود به نرخ رشد 4 /4درصدی فصل اول سال 1395 به دیده تردید مینگرند. چقدر میتوان به آمار رشد 4 /4درصدی بهار 95 اعتماد کرد؟
من فکر میکنم، هم این آمار میتواند صحت داشته باشد و هم نمیتوان شواهد موجود را نادیده گرفت. در این صورت این پارادوکس را چگونه میخواهیم حل کنیم؟ مهمترین ویژگی تولید ناخالص داخلی در کشور در سهماهه اول سال ۹۵ که توسط مرکز آمار ایران تهیه و انتشار یافته است محوریت بخش نفت در این نرخ رشد است. حدود یک و نیم درصد نرخ رشد در سهماهه اول سال در بخش استخراج و نه در پالایشگاهها و صدور نفت خام شکل گرفته است که هم در ترکیب تولید سهم بالایی برای بخش صنعت و معدن ایجاد کرده است و هم از نگاه تقاضای کل بخش صادراتی را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. بنابراین مشخص است که محرک تولید، بخش نفت و به خصوص افزایش صادرات نفت خام به میزان قابل توجه بوده است. حال ممکن است رقم اعلامشده برای رشد تولید کمی از ۴ /۴ درصد کمتر باشد؛ اما در ایجاد نرخ رشد نمیتوان تردید داشت. بنابراین این آمار نمیتواند انحراف محاسباتی جدی داشته باشد. ولی نکته مهم این است که این نرخ رشد اقتصادی چون بخش مهمی از آن به استخراج و صادرات نفت خام اختصاص دارد، نمیتواند رشد درونزا تلقی شود. درست است که در درون اقتصاد ایجاد شده است، ولی به تنهایی نمیتواند
موجب گستردگی اقتصاد و نرخ رشد سایر بخشهای اقتصادی باشد. شاید یک دوره دیگر لازم باشد که این حجم تولید و صادرات نفت خام بتواند به درون اقتصاد تزریق شود تا از این طریق نرخ رشد درونزا در سایر بخشهای اقتصادی ایجاد کند. در این صورت نرخ رشد فراگیر میشود. با وجود این، فعلاً ۹ /۲ درصد از این نرخ رشد در بدنه اصلی اقتصاد ایجاد شده است و میتوان روی آن در دورههای بعدی نیز حساب کرد. بنابراین این تناقض به این نحو قابل توضیح است. ولی اتفاقی که در فصلهای دیگر خواهد افتاد این است که نفت دیگر نمیتواند محرک اصلی نرخ رشد باشد، هرچند که سطح تولید را در همین اندازه هم حفظ کند. به این دلیل که مساله تولید و نرخ رشد تولید دو مقوله کاملاً متفاوت و با جنس متفاوت هستند. حال اگر همین صادرات و تولید نفت ادامه پیدا کند ما از این ناحیه نرخ رشدی نخواهیم داشت و نرخ رشد اصلی از طریق تحریک تولید و از طریق آثار ثانویه رشد صادرات نفت و بهبود وضع ارزی و درآمدی دولت است. اگر این تحریک به درستی انجام پذیرد به نظرم همین نرخ رشد ادامه پیدا میکند. ولی اگر از ناحیه تقاضا این پتانسیل برای رشد وجود نداشته باشد؛ صادرات نفت نمیتواند به شکل سابق
محرک نرخ رشد باشد. در نتیجه پیشبینی میشود که نرخ رشد تولید در فصلهای آتی همراه با کاهش نرخ رشد و همزمان با افزایش تولید باشد.
با توجه به وابستگی مستقیم رشد اقتصادی ایران به نفت آیا مدل رشد «رابرت سولو» در ایران صائب است؟
بدون استقرار نظام آزاد اقتصادی و بدون تعامل گسترده با جهان، مشکل است که بتوان به رشد بالای اقتصادی و حفظ این نرخ رشد در بلندمدت دست یافت.
مدل رشد رابرت سولو یک مدل ساده، نئوکلاسیک و قدیمی است. هرچند که این مدل از نظر سادگی مدل خوبی است ولی مشکل آن این است که در ایران کاربرد ندارد و هنوز این مدل در ایران در دورههای مختلف محاسبه نشده است. فقط میتوان یکسری کلیات تئوریک در مورد مدل ارائه و گفتوگو کرد. مدلهایی که بهطور مستقیم به رشد پرداختهاند و نقش نوآوری و فناوریهای جدید را در این مدلها مطرح کردهاند زیاد هستند و بهترین آن آخرین کاری است که با همکاری دو دانشگاه مطرح جهان، یعنی هاروارد و امآیتی، تهیه شده است. مدلی که توسط این دو دانشگاه تهیه شده است اساساً رقابتپذیری و رشد پایدار را به تراکم دانش ضمنی accumulation of implicit knowledge در شبکه تولید قادر به رقابت در سطح بینالمللی میداند که خود بحث مفصلی است؛ اما اگر بخواهیم به همان مدل سولو برگردیم بخش مهمی از نرخ رشد اقتصادی منسوب به تغییرات فنی در شبکه تولید کشور است که سهم نرخ رشد از این تغییرات فنی از نهادههای تولید مثل کار و سرمایه تفکیک شده است. اعمال این مدل در اقتصاد ایران نشان میدهد نرخ رشد اساساً در بعد از انقلاب ناشی از افزایش درآمدهای ارزی بوده است و نقش توسعه تکنیکی
تولید محدود بوده است. وقتی سولو مدل خود را در آمریکا محاسبه کرد به این نتیجه رسید که چهارپنجم رشد در آمریکا وابسته به تغییرات فنی بوده است و تنها یکپنجم آن وابسته به تراکم سرمایه و نیروی کار بوده است. من فکر میکنم که این رابطه در اقتصاد ایران کاملاً معکوس باشد.
اما همواره، صادرات نفت بار اصلی رشد را در اقتصاد ایران به دوش کشیده و شواهد موجود نشان میدهد که باز هم رشد اقتصادی ایران چندان تحت تاثیر سرمایهگذاری و ارتقای بهرهوری نبوده است...
همانگونه که اشاره کردید، این نرخ رشد به دست آمده نه به سرمایهگذاری ارتباط دارد و نه به رشد فناوری. در سهماهه اول سال ۹۵ نرخ رشد سرمایهگذاری در بخش ماشینآلات منفی ۷ /۱۰ کاهش یافته است و در بخش ساختمان نیز ۸ /۸ درصد کاهش یافته است. بنابراین نرخ رشد سرمایه نهتنها افزایش نیافته است بلکه کاهش هم داشته است. در مجموع کاهش تشکیل سرمایه ثابت ناخالص حدود 10 درصد بوده است. از طرف دیگر فناوری هم به عنوان محرک نرخ رشد اقتصادی نمیتواند مورد توجه قرار گیرد، هرچند که در این زمینه آماری قابل قبول وجود ندارد. ولی میتوان با اطمینان گفت که نرخ رشد به دست آمده ناشی از استفاده از ظرفیتهای خالی است که در شرایط رکودی ایجاد شده بود و هماکنون هم به میزان بسیار زیادی وجود دارد. مثلاً تنها در بخش فولاد، بر اساس آمارهای ناقص موجود ۱۵ میلیون تن ظرفیت خالی وجود دارد که با سرمایه محدودی فعال خواهد شد. بنابراین برای افزایش تولید در این بخش ضرورتی به افزایش سرمایهگذاری نیست.
آیا اساساً استراتژیهای توسعه فناوری در ایران میتواند، اثرگذاری بهرهوری در اقتصاد ایران را ارتقا ببخشد؟
متاسفانه شرایط محیطی کشور اجازه توسعه فناوری را نمیدهد و به عبارت بهتر شرایط مهیای توسعه فناوری نیست. البته در بخشی از صنایع دولتی و بخش مهمی از صنایع نظامی طبعاً نوآوری به وجود آمده و تقریباً عمیق هم بوده است. ولی از آنجا که این نوآوری و فناوریها بر اساس فشار بازار نبوده است، در نتیجه نمیتواند پایدار باشد. تنها آن بخش از این فناوریها به توسعه اقتصاد کشور کمک میکند که از طریق صنایع دفاعی و دولتی به بخشهای زیردستی که عمدتاً بخش خصوصی است رخنه کرده باشد. بر اساس مشاهدات میتوان گفت این سهم در قبال رشد قابل انتظار اقتصاد ایران اندک است. دلایل متعددی وجود دارد که مانع رشد فناوری جدید در اقتصاد کشور میشود. مهمترین آن فقدان یک فضای کسبوکار رقابتی در کشور است. تا موقعی که صنایع دولتی و صنایع وابسته به دولت و حکومت در یک فضای برابر با بخش خصوصی وارد رقابت نشوند فضا برای رشد فناوری فراهم نمیشود. از طرف دیگر حضور صنایع دولتی و خصوصی در بازار جهانی میتواند به توسعه فناوری کمک قابل توجهی بکند. مشهود است که این دو حوزه در اقتصاد ایران غایب است و بنابراین فناوری در بخشهایی اتفاق میافتد که به جای فشار بازار،
فشار سیاسی وجود داشته باشد.
فشار بازار ازطریق چه راهبردی افزایش پیدا میکند؟ با توجه به تئوری رابرت سولو در خصوص نقش توسعه فناوری و ارتقای بهرهوری در تحقق رشد پایدار، از طریق چه مکانیسمی میتوان رشد بهرهوری را که اکنون بهطور تقریبی صفر است، بهبود بخشید؟
در این زمینه موانع بسیار گستردهاند. در شرایط فعلی بخشی از صنایع اساساً از حوزه رقابت خارجاند. حتی مالیات هم نمیدهند و در حاشیه امنی فعالیت میکنند. بخش دیگری از صنایع کشور از امتیازات دولتی استفاده میکنند و چون حضور و بقای آنها مورد توجه دولت است، اساساً وارد فضای رقابتی نمیشوند. بخش مهمی از صنایع و فعالیتهای اقتصادی هم متاسفانه به این دو گروه وابستهاند و لذا قدرت مستقل برای تشکیل بازارهای رقابتی و فراگیر را ندارند و در مجموع فضای کسبوکار کشور بسیار نامتقارن و به دور از شرایط رقابتی برای رشد فناوری است. تا این ساختارها فرو نریزد و یک ساختار قدرتمند رقابتی جای آن را نگیرد، امکان افزایش نرخ رشد اقتصادی در اثر گسترش فناوری امکانپذیر نیست. بنابراین افزایش توان فناوری کشور با برنامه و تخصیص بودجه به دست نمیآید. این مساله نیاز به محیطسازی دارد که این محیطسازی هم فعلاً در مناسبات قدرت گیر کرده است. وقتی مناسبات اقتصادی به منافع سیاسی پیوند میخورد تغییر آنها به راحتی امکانپذیر نیست. در این شرایط بهتر است فناوری به اهداف اقتصاد تبدیل نشود. به عبارت دیگر اقتصاد ایران نیازمند استراتژیهای مسالهمحور است
و هرگونه استراتژی هدفمحور (همانند توسعه فناوری جدید) نتیجهاش گسترش و تعمیق مشکلات موجود در کشور است.
اقتصاددانان، رشد اقتصادی را به منزله بزرگ شدن اقتصاد قلمداد میکنند و بزرگ شدن اقتصاد نیازمند نیروی کار بیشتری است که از فعالیتهای تولیدی پشتیبانی کند. آیا اشتغالی که در سالهای اخیر ایجاد شده با رشد 4 /4درصدی متناسب است؟
همانطور که در بخش اولیه صحبتم اشاره کردم اقتصاد ایران در سهماهه اول سال جاری بزرگ نشده است و حداقل به اندازه نرخ رشد اقتصادی بزرگ نشده است. چرا که عمده نرخ رشد از طریق تولید و صادرات نفت صورت گرفته است و تا موقعی که این درآمدها به سایر بخشهای اقتصادی کشور تزریق نشده باشد، نمیتوان گفت اقتصاد ایران بزرگ شده است. ولی بر اساس آمار منتشرشده ۹ /۲ درصد از نرخ رشد اقتصادی در بخشهای صنعت، کشاورزی (به میزان کمتری) و بخش خدمات (که بزرگترین بخش اقتصادی کشور است) ایجاد شده است که میتوان گفت به همین اندازه اقتصاد کشور بزرگ شده است. نکتهای که دوست دارم به واژه به کار گرفته توسط شما اضافه کنم این است که مفهوم بزرگ شدن اقتصاد باید به روشنی واکاوی و چارچوبهای علمی آن تعریف شود. اگر منظور این است که با افزایش نرخ رشد اقتصادی سرمایهگذاری، تولید در بیشتر بخشهای اقتصادی، افزایش نیروی به کار رفته در بخشهای تولیدی، افزایش شبکه حمل و نقل و غیره نیز رشد پیدا کرده باشد، میتوان گفت اقتصاد بزرگ شده است. این تعبیر در کشورهای توسعهیافته و کشور ما به یک مفهوم معنی نمیشوند. بزرگ شدن اقتصاد ایران و اقتصاد فرانسه یا آلمان،
دارای دو جنس متفاوت هستند که تبیین آن بحثی مستقل را میطلبد. خلاصه صحبتم این است که بزرگ شدن اقتصاد در ایران به تعبیری که شما از آن استفاده میکنید یک پدیده مثبت نیست. مهمترین مساله این است که اقتصاد ایران چگونه بزرگ شده است و اساساً وقتی در گذشته اقتصاد ایران بزرگ شده و بسط پیدا کرده است، مهمترین محرک آن چه بوده است. در این مواقع فعالیتهای بینالمللی شاخص خوبی برای این محرک است. یعنی اگر همزمان با بزرگ شدن اقتصاد تعامل ما با اقتصاد جهانی نیز به همان اندازه بزرگ شده باشد و این تعامل از طریق تراکم دانش ضمنی در تولیدات صادراتی شکل گرفته باشد، اقتصاد ایران بحق بزرگ و پویا شده است. ولی اگر به تاریخ اقتصادی ایران توجه کنید اقتصاد ایران همیشه با افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی بزرگ شده و با کاهش این قیمت اقتصاد ایران هم کوچک شده. ولی متاسفانه در زمینه تعامل کالایی همراه با تراکم دانش ضمنی کار بسیار کمی انجام شده است. بنابراین در زمینه بزرگ شدن اقتصاد ایران ملاحظاتی وجود دارد که باید همراه با استفاده از این مفهوم مورد توجه قرار گیرد.
بررسی روند رشد اقتصادی در ایران از سال 1338 تا سال 1393 نشان میدهد اقتصاد ایران طی این سالها نهتنها رشد پایداری را تجربه نکرده که متوسط نرخ رشد افت هم کرده است. چه عاملی سبب شده رشد 6 /10 درصد نیمه نخست دهه 1350 به 35 در دهههای 1370 و 1380 کاهش یابد؟
در یک بیان کلی دو عامل میتواند این تغییر نرخ رشد اقتصادی را توضیح دهد. در وهله نخست، یک عامل داخلی در این افت دخیل بوده است. در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ ایران یکی از بهترین نرخهای رشد را در جهان تجربه کرده است و دلیل آن هم فضای کسبوکار مهیا، شرایط مساعد بینالمللی برای رشد کشورهایی شبیه ایران، حمایت بخش مهمی از قدرتهای جهان از دولت وقت، ارتباط بسیار گسترده با نظام هوشمند جهانی و استفاده از کارشناسان خارجی بوده است. وقتی سالهای دهه ۷۰ و ۸۰ را با این دوران مقایسه میکنیم تفاوتها از نظر عوامل یادشده بسیار روشن میشود. در این دوران نهتنها حمایتهای بینالمللی برای ایران وجود نداشته است بلکه خصومتهایی شکل گرفته که مانع رشد اقتصادی پایدار در ایران میشد. خود ما هم در بینالمللی کردن اقتصاد، بعضاً به دلیل عدم اعتقاد، تلاشی نکردیم و در نتیجه نبود رقابت در صحنه بینالمللی و شکلگیری انحصارات در درون اقتصاد فضای بسیار نامناسبی را برای رشد فناوری ایجاد کرد. سالهای مهمی در این دوران صرف بقای اقتصاد کشور و مصالح سیاسی شده است و طبیعی است که در این میان سهم فناوری در نرخ رشد اقتصادی به حداقل میرسد.
با این وصف آیا با لغو تحریمها، اقتصاد ایران بار دیگر رشدهای بالا را تجربه خواهد کرد؟
به دلیل آنکه با لغو تحریمها اتفاق ساختاری خاصی در ایران رخ نمیدهد، بنابراین اقتصاد ایران نمیتواند نرخهای رشد بالایی را تجربه کند. تنها در سالهای اولیه رفع تحریمهاست که نرخهای نسبتاً بالای رشد تجربه میشود و بعد از آن مجدداً نرخهای رشد افت خواهند کرد. بنابراین میتوان پیشبینی کرد که نرخهای خوب رشد اقتصادی در سالهای ۹۵ و ۹۶ اتفاق بیفتد و در سالهای بعد، با فرض ثابت ماندن قیمت جهانی نفت، نرخ رشد اقتصادی کاهش یابد. بنابراین نرخ رشد اقتصادی در ایران در سالهای آینده، روندی معکوس خواهد داشت که البته با فراز و نشیبهایی هم همراه خواهد بود. دلیل عمده این بحث این است که در این دو سال نرخ رشد اقتصادی از ظرفیتهای خالی در اقتصاد ایجاد شد و با پر شدن ظرفیتهای خالی، تامین رشد بالای اقتصادی کاری بسیار دشوار خواهد بود، مخصوصاً اینکه در سالهای آینده چشمانداز روشنی برای بهبود قیمت نفت در بازارهای جهانی پیشبینی نمیشود.
در مجموع اگر بخواهیم ببینیم اقتصاد ایران بعد از اعمال تحریمها به رشد بالایی میرسد یا نه، ابتدا باید این سوال را مطرح کنیم که در قبل از تحریمها نرخ رشد اقتصادی بالا بوده است یا نه. این بررسی نشان میدهد تنها بخشی از کاهش نرخ رشد اقتصادی در نتیجه تحریمها به وجود آمده است و بنابراین میتوان انتظار داشت که رفع موانع تحریمی تنها بخشی از نرخ رشد را میتواند به اقتصاد بازگرداند و تازه آن هم در کوتاهمدت رخ خواهد داد.
با این وصف، چه عواملی، دستیابی به رشد پایدار در ایران را با مانع مواجه کرده است؟
موانع رشد پایدار اقتصادی همان موانع رشد فناوری است. رشد فناوری هم تنها در یک شرایط مساعد اقتصادی رخ میدهد. همانطور که گفتم هم بازارها در ایران باید رقابتی شوند، قوانین ضدانحصاری گستردهای وضع شود و هم تعامل اقتصاد ایران با اقتصاد جهان بیشتر شود. متاسفانه هماکنون هیچ یک از علامتهای بینالمللی شدن در اقتصاد ایران مشاهده نمیشود. عمومیت «کردیت کارت» سادهترین ابزار در بینالمللی شدن است که در ایران وجود ندارد. حتی کردیت کارتهای داخلی هم بهطور گسترده وجود ندارند. از آن گذشته ایران فاقد ارتباط با بازارهای بینالمللی از جمله بازار ارزها، کالاها، سهام و بازار پول است. در ایران حتی بازار ارزها که بزرگترین بازار بینالمللی است ممنوع اعلام شده است و این محروم کردن بخش مهمی از فعالیتهای تجاری و تولیدی از منافع این بازارها برای مثال پوشش ریسکهای ارزی است. بنابراین بحث به نظرم خیلی روشن است. بدون استقرار نظام آزاد اقتصادی و بدون تعامل گسترده با جهان مشکل است که بتوان به رشد بالای اقتصادی و حفظ این نرخ رشد در بلندمدت دست یافت.
دیدگاه تان را بنویسید