شهر در سیطره ریزگرد
ایران چگونه شنزار میشود؟
آیسان تنها: در اواسط فروردینماه امسال جغرافیای ایران رویدادی غیرمنتظره را از سر گذراند. مه غلیظی از گردوغبار بر آسمان اغلب استانهای کشور سیطره پیدا کرد و انتظار بارش باران از آسمان سپیفدرنگ را ناکام گذاشت. ماجرا از این قرار بود که پدیده ریزگرد اینبار در سطح وسیعتر و در فصل بهار کشور را دربر گرفت. پدیدهای که پیشتر فقط خطهای از جنوب کشور را درگیر میکرد، اینبار قریببهاتفاق استانها و شهرهای بزرگ ایران را درنوردید. همچنان که نوزدهم و بیستم فروردینماه کرمانشاه تا مشهد، تهران تا کرج و قزوین و زنجان، تبریز و اصفهان در غباری غلیظ غرق بود. در اتفاق هجوم ریزگردها به ایران یک زخم قدیمی سر باز کرد. زخمی حاصل از سالها سهلانگاری و بیتوجهی نسبت به هشدارهایی که کارشناسان و فعالان محیطزیست مطرح کرده و میکنند. حالا اما کار از هشدار گذشته و به انتقادهای تندوتیز علیه سیاستگذاریهای نظام تصمیمگیری رسیده است. انتقاد از رویکردی غیرمسوولانه که به نظر میرسد هنوز اهمیت مصائب زیستمحیطی اقلیم ایران را درنیافته است و هرچه هشدار میگیرد در وی اثر نمیکند. همچنان که هنوز در اجرای پروژههای صنعتی و عمرانی، در رعایت الزامات محیطزیستی تردید وجود دارد. در مواردی مجموعه نظام تصمیمگیری متهم است که بسترها را فراهم کرده تا در مصاف بین صاحبان نفوذ و صاحبان دغدغه حفظ محیطزیست، پیروزی با گروه نخست باشد. در عین حال که به مسائل محیطزیستی هم نگاهی سیاسی دارد و مجموعه فعالیتهای محیطزیستی در داخل کشور را شبههآلود قلمداد میکند، چه آنچه در قالب سمنها انجام میشود یا آنچه در دانشگاهها و در قالب فعالیتهای تحقیقاتی و پژوهشی جریان دارد. هزینه این رویکرد نظام تصمیمگیری در مواجهه با دغدغههای محیطزیستی را هم گروههای مختلف جامعه میدهند. گروههایی که در خلأ سیاستگذاری مناسب از سوی نظام تصمیمگیری، ناگزیر هر روز با شرایط زیستمحیطی سختتری دستوپنجه نرم میکنند.
در سالهای گذشته که پدیده ریزگردها محدود به مناطقی از جنوب کشور بود، هشدار داده شد که به زودی نهتنها شهرهای جنوبی که خیلی از شهرهای مرکزی ایران نیز گرفتار این پدیده خواهند شد. اگر به این هشدارها توجهی صورت میگرفت، باید به اندازه یک صفحه هم که شده، سیاستگذاری میشد. امروز محیطزیست ایران مانند بدنی بیمار است که تکبهتک اعضا و جوارحش در اثر بیماری در حال از کار افتادن است ولی کسی به آن توجه نمیکند. بیماری که هرچند دیر ولی برای وخیمتر نشدن هر آنچه باقی مانده، تیمار و مداوا را انتظار میکشد.