شناسه خبر : 40861 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تن رنجور

چرا محیط‌زیست در ایران مورد بی‌مهری آشکار قرار می‌گیرد؟

 

 علی بیت‌اللهی / عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی

سوال اساسی این است که اصولاً چرا در کشور ما «محیط‌زیست» مورد بی‌مهری‌های آشکاری قرار می‌گیرد؟ چرا فقط وقتی به یاد محیط‌زیست خود می‌افتیم که با آثار مخاطره‌آمیز اقلیمی، جوی، آبی و زمینی مواجه می‌شویم. چرا در پروژه‌های بزرگ عمرانی، محیط‌زیست ضربه می‌بیند، با وجود اینکه در همه پروژه‌ها نیز الزاماً استعلامات زیست‌محیطی اخذ می‌شود؟

خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه یکی از نمایان‌ترین شاخص‌های قابل‌اندازه‌گیری در میزان توجه به محیط‌زیست کشور است، توسعه بی‌توجه به المان محیط‌زیستی کشاورزی، احداث سدها و بهره‌برداری بی‌رویه از آب‌های زیر‌زمینی در کاهش آب دریاچه ارومیه نقش موثرتری نسبت به کاهش تدریجی بارندگی داشته‌اند.

پخش گردوغبار و آلودگی خطرناک هوا و اشباع شدن آن از ذرات معلق 5 /2میکرونی، در اثر از بین رفتن پوشش گیاهی مراتع و اراضی و خشکاندن تالاب‌ها و هامون‌ها که بخش عمده‌ای از آن، در اثر اجرای طرح‌های بزرگ توسعه‌ای بدون توجه به مفاهیم توسعه پایدار صورت گرفته است، همچنین آلودگی سالیانه هوای شهرها و به‌ویژه کلانشهرها از طریق تولید خودروهای بی‌کیفیت و استفاده از سوخت‌های غیر‌استاندارد، شاخص‌های مهم دیگری در نشان دادن بی‌توجهی ما به محیط‌زیست است و نیز افت سطح آب زیر‌زمینی، مرگ آب‌خوان‌ها و فرونشست زمین در تمامی دشت‌های کشور هم شاهد فراگیر و آشکار دیگری از بی‌توجهی به محیط‌زیست آسیب‌دیده و رنجور ایران زمین است.

به‌ نظر می‌رسد عمده‌ترین دلیل بی‌توجهی به محیط‌زیست، جزئی‌نگری، بخشی‌نگری، رجحان منافع کوتاه‌مدت بر منافع ملی دراز‌مدت در اندیشه مدیریتی کشور، سیاسی کردن امور توسعه‌ای و اجرای طرح‌ها و اولویت‌بندی آنها بر مبنای فشارهای سیاسی است.

اگر در توسعه ملی، منطقه‌ای، استانی و شهری در کشور و در همه ادوار و دوره‌های برنامه‌ریزی‌های کلان در دوره‌های زمامداری همه دولت‌ها، مبانی توسعه پایدار به عنوان اصل بنیادین و غیرقابل تغییر و به ‌عنوان اصلی تصمیم‌ساز نقش بازی می‌کرد قطعاً محیط‌زیست ایران این‌گونه رنجور و زخمی نبود. توسعه پایدار، کلید حل معمای کاهش آسیب‌پذیری زیست‌محیطی ایران است. توسعه پایدار، دستیابی مستمر به اهداف اجتماعی-اقتصادی با حفظ محیط‌زیست، سلامتی و بهروزی مردم و حفظ جان و مال آنها و حفظ منابع ملی در برابر کلیه مخاطرات احتمالی تهدیدکننده است. در توسعه پایدار ملی تامین نیازهای زمان حال جامعه با ملاحظات تامین نیازهای نسل‌های آینده صورت می‌پذیرد و نگاه به آینده در توسعه پایدار رکن اصلی و نگرش راهبردی است. بر اساس این تعریف تاب‌آور کردن جامعه، یکی از ارکان اساسی توسعه پایدار خواهد بود و تاب‌آوری، قابلیتی است که توان بازگشت جامعه به حالت نرمال فعالیت پس از تحمل تنش‌های تحمیلی طبیعی یا انسان‌ساز است که محیط‌زیست آدمی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. همچنین قابلیت جامعه برای کاهش اثرات خطرات پیش‌رو و کاستن از اختلال در روند جاری و نیز ظرفیت جامعه برای کاهش اثر مخاطرات احتمالی آتی را نشان می‌دهد. جامعه تاب‌آور، جامعه‌ای مقاوم، با استقامت، انعطاف‌پذیر، دارای توان برخورد و غلبه بر چالش‌هاست.

می‌توان گفت دلیل آسیب دیدن محیط‌زیست کشور بی‌توجهی به مبانی توسعه پایدار و تاب‌آوری در تعریف و اجرای طرح‌های توسعه‌ای کشور طی دهه‌های گذشته مدیریتی بوده است و اگر می‌خواهیم محیط‌زیست ایران را به‌ عنوان زمین پایه فعالیت‌ها و دوام جامعه ایرانی حفظ کنیم ضرورت دارد تا سه موضوع زیر را در تمامی فعالیت‌های توسعه‌ای، صنعتی، کشاورزی و تجاری کشور نهادینه کنیم:

 کاهش احتمال خسارت‌های زیست‌محیطی

 کاهش اثرات ناشی از خسارت‌های زیست‌ محیطی

 کاهش زمان لازم برای جبران خسارت‌های  زیست‌محیطی

برای حصول نتیجه در زمینه حفظ محیط‌زیست و ارتقای تاب‌آوری و اجرایی شدن توسعه پایدار در سطح ملی نیز ضرورت دارد تا شاخص‌های:

 پایداری

 جایگزینی

 درایت و کاردانی

 چابکی

در اجرای برنامه‌ها و نیز در عرصه‌های مدیریتی تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی به‌طور جدی و صادقانه به دور از ملاحظات سیاسی و قومی و تنها بر اساس اصل توسعه پایدار و حفظ محیط‌زیست ایران به‌ عنوان اهرم‌های کلیدی وارد بازی شود که در غیر این‌صورت احتمال دارد از نظر زیست‌محیطی و آسیب‌دیدگی ناشی از آن به مرحله غیرقابل‌بازگشت برسیم.

این رویکرد، یعنی رویکرد اولویت‌دار بودن محیط‌زیست و توسعه پایدار در همه طرح‌های توسعه‌ای کشور، امکان‌پذیر نخواهد بود مگر اینکه چارچوب‌های توسعه‌ای:

فنی

سازمانی

اجتماعی 

اقتصادی

در ارتباط تنگاتنگ با ملاحظات زیست‌محیطی قرار بگیرند. به عنوان نمونه، تغییرات اقلیمی و خشکسالی‌های ممتد، استفاده بی‌رویه منابع آبی سطحی، افت سطح آب‌های زیرزمینی و کاهش حداقلی 50درصدی روان‌‌آب‌های در کشور نسبت به متوسط درازمدت آن، سیاسی کردن موضوع فنی و کارشناسی آب ازجمله شاخص‌هایی است که «بحران‌های زیست‌محیطی متنوعی را در بخش آب» در ایران به ‌وجود آورده است. فرونشست زمین، گردوغبارهای گسترده و بسیار آسیب‌رسان، آثاری از بی‌توجهی به مبانی زیست‌محیطی در حیطه استفاده از آب‌های سطحی و زیرزمینی کشور است. اگر شاخص‌های فوق‌الذکر در خصوص حوزه آب و مسائل زیست‌محیطی ناشی از آن را به‌دقت مورد ارزیابی قرار دهیم، آنگاه متوجه می‌شویم با آنکه نوسانات بارندگی در کشور ما، روند کاهشی قابل‌ملاحظه‌ای را در 50 سال اخیر نشان نمی‌دهد، اما حجم روان‌آب و سطح آب‌های زیرزمینی به طور قابل‌ملاحظه‌ای کاهش نشان می‌دهد. بنابراین در مساله بحران‌های زیست‌محیطی مرتبط با آب، «آسمان مقصر نیست» و متاسفانه مدیریت منابع آب و مدیریت کشت و زرع ما مشکل‌دار بوده است و این واقعیت را باید صادقانه پذیرفت. این واقعیت در مورد مشکل زیست‌محیطی آلودگی هوا، گرد‌و‌غبارها، سدسازی‌ها، انتقال آب، تخریب جنگل‌ها، ماسه‌خواری‌ها و کوه‌خواری‌ها و... کاملاً قابل‌اثبات است. بر این اساس ضرورت دارد تا لحاظ کردن مبانی و شاخص‌های توسعه پایدار در تهیه و اجرای طرح‌های توسعه‌ای ملی، به‌کارگیری نیروهای کارآمد و دارای آگاهی‌های همه‌جانبه زیست‌محیطی، استفاده از مدیران شجاعی که شهامت اظهار‌نظر علمی داشته باشند، اجتناب از نگرش‌های بخشی و گسسته فاقد پشتوانه‌های توسعه پایدار و دوری از سیاسی کردن امور مهندسی و کارشناسی، در بطن برنامه‌های توسعه‌ای و کلیه طرح‌ها و پروژه‌های ملی گنجانده شود. 

دراین پرونده بخوانید ...