برابری بربادرفته
پاندمی، فعالیت اقتصادی زنان را با چه چالشهایی مواجه کرده است؟
زنان، قربانی اصلی کرونا! این تیتر گزارش روزنامه ایران است، گزارشی که زنگ خطر را برای بازار کار زنان ایرانی به صدا درمیآورد. گروه اقتصادی این روزنامه نوشته است: در حالی که تقریباً چهار فصل پس از شیوع ویروس کرونا در کشور آمارها از کاهش تعداد بیکاران خبر میدهد، نگاهی به سایر شاخصهای بازار مانند نرخ مشارکت اقتصادی، نسبت اشتغال و... نشاندهنده تداوم آسیبهای پاندمی بر بازار کار ایران است. ایران، با استناد به تازهترین گزارش مرکز آمار ایران یادآور شده که با بروز کسادی در بخشهای مختلف اقتصاد کشور، تقاضا برای نیروی کار و بهتبع آن جمعیت فعال کاهش یافته است. نگرانکنندهتر آنکه در فصل پاییز جاری نسبت به فصل مشابه سال قبل، حدود یک میلیون و 500 هزار نفر از بازار کار خارج شدهاند که بیش از یک میلیون و 12 هزار نفر از آنان را زنان تشکیل میدهند.1
به شواهدی بیش از این نیاز نیست تا دریابیم بال شکسته مشارکت اقتصادی زنان، با تداوم شرایط بحران، میرود که پرواز بلند اقتصاد را به رویا تبدیل کند. تصویر ساده اما هشداردهنده است. زنان دارند کارهای خود را از دست میدهند یا رها میکنند. اگر اندکی درباره بحرانهای پیشین اقتصادی یا بهداشتی جهان خوانده باشیم میدانیم که این پدیده بیش از آنچه به نظر میرسد با پیامدهای نامطلوب اقتصادی و اجتماعی همراه خواهد بود. گرچه کرونا هنوز به پایان راه نرسیده تا بتوانیم بهطور قطع درباره آثار ویرانگر آن بر جامعه -و به ویژه زنان و دختران- به قضاوت بنشینیم اما دستکم، از بحرانهای پیشین جهانی درسهایی گرفتهایم. در جریان بحران اقتصادی سال 2008 انحراف بودجه دولتی به سمت اقدامات درمانی و امدادی، به کاهش عمده خدمات و مزایای اجتماعی منجر شد که تاثیرات منفی زیادی بر زنان داشت. در مدت شیوع ابولا نیز قرنطینه، بهطور قابل توجهی فعالیت اقتصادی زنان را کاهش داد و باعث افزایش فقر و ناامنی غذایی شد. در پایان همهگیری ابولا، در حالی که فعالیت اقتصادی مردان به سرعت به شرایط قبل بازگشت، زنان نتوانستند از این احیای سریع بهرهمند شوند. بدتر آنکه بهطور کلی افزایش بیکاری باعث ترغیب مردم به بازگشت به نقشهای سنتی جنسیتی میشود: در صورت کمبود شغل مردان بیکار در روند استخدام با اقبال بیشتری مواجه میشوند در حالی که زنان بیکار، کارهای بیشتری را در منزل بر عهده خواهند گرفت.
فراتر از این همه به خوبی میدانیم که بحرانها، زنان را بیشتر تحت تاثیر قرار میدهند زیرا درآمد آنها غالباً کمتر است، پسانداز کمتری دارند، در اقتصاد غیررسمی بیشتر حاضرند، دسترسی آنان به حمایتهای اجتماعی کمتر است، بار مراقبتهای خانگی بدون حقوق اغلب بر دوش آنهاست (بنابراین به احتمال بیشتری کار را ترک میکنند)، و در نهایت بیشتر از مردان، خانوادههای تکسرپرست را تشکیل میدهند.
حالا، با بروز پاندمی، بازار کار دوباره با زنان نامهربان شده و نابرابری میرود تا به روزهای تاریک خود عقبگرد کند. کووید 19 اما، چرا و چگونه به تبعیض جنسیتی کار و فقر زنانه دامن میزند؟
خطر بیکاری، تهدید فقر
تاثیرات بحرانها هرگز از نظر جنسیتی خنثی نیست؛ کووید 19 نیز تاکنون از این قاعده مستثنی عمل نکرده است. در حالی که گفته میشود مردان مرگومیر بیشتری دارند، در مقابل دختران و زنان بهطور ویژه از پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بحران آسیب میبینند. آنها سریعتر از مردان منابع امرارمعاش خود را از دست میدهند زیرا بیشتر در بخشهای آسیبدیده اقتصاد مشغول به کارند. طبق تحلیل جدیدی که توسط نهاد زنان سازمان ملل متحد و UNDP انجام شده، تا پایان سال 2020 حدود 435 میلیون زن و دختر با درآمد کمتر از 9 /1 دلار در روز زندگی میکردهاند؛ از این تعداد 47 میلیون نفر کسانی هستند که در نتیجه کووید 19 به فقر رانده شدهاند!
تاثیرات جنسیتی کرونا البته فقط اقتصادی نیست. جابهجایی بودجه کشورها برای واکنش به پاندمی مانع از دسترسی آنان به خدمات سلامتی به ویژه مراقبتهای باروری شده است. گزارشهای خشونت علیه زنان هم در سراسر جهان افزایش یافته زیرا قرنطینه آنان را واداشته تا در کنار آزارگران خود محبوس شوند! از منظر آسیبهای اقتصادی اما، زنان معمولاً درآمدی کمتر از مردان دارند و از شغلهای امن کمتری برخوردارند به همین دلیل، با سقوط شدید فعالیتهای اقتصادی، در معرض اخراج و از دست دادن منبع درآمد خود هستند. درآمد زنان شاغل در بخش غیررسمی نیز به طرز چشمگیری کاهش یافته؛ در ماه نخست پاندمی تخمینها حاکی از آن بود که کارگران غیررسمی در جهان بهطور متوسط 60 درصد از درآمد خود را از دست دادهاند.
برخی از بخشهایی که بیشترین آسیب را از پاندمی دیدند بخشهای زنانهای هستند که به پایین بودن دستمزدها و شرایط نامناسب کار شهرهاند و از حمایتهای اساسی کارگران مانند مرخصی استحقاقی یا بیمه محروماند. بخشهای خدمات اقامتی و تهیه غذا برای مثال، پس از هجوم ویروس عملاً نابود شدند. خدمات خانگی نیز از دیگر بخشهای زنانهای است که به شدت از کرونا آسیب دیده است.UNDP پیشبینی میکند با کند شدن رشد اقتصادی، از دست دادن شغل و عدم حمایت اجتماعی، افراد گرفتار در فقر شدید از 71 میلیون نفر به 135 میلیون نفر برسند و از این میزان، 47 میلیون نفر زن و دختر خواهند بود! به علاوه اگر بحران به قدر کافی کنترل نشود و فعالیتهای عادی اقتصادی از سر گرفته نشود اوضاع وخامت بیشتری پیدا خواهد کرد. تشدید تاثیرات پاندمی بر زنان، افزایش بار مراقبت، بهبودی کندتر یا کاهش کمکهزینههای دولتی و خصوصی در خدمات مراقبت از کودکان ممکن است آنان را به ترک دائمی بازار کار سوق دهد.2
داستان همان چیزی است که در گزارش روزنامه ایران خواندهایم: زنان دارند بازار کار را -موقت یا دائم- ترک میکنند. پاندمی و اقداماتی که برای جلوگیری از شیوع آن صورت گرفته باعث افزایش نامتناسب بیکاری زنان (در مقایسه با مردان) شده و زمان کلی کار آنها را نیز کاهش داده است. از زمان آغاز همهگیری در اروپا و آسیای میانه 25 درصد از زنان خوداشتغال کار خود را از دست دادهاند و این روندی است که انتظار میرود با افزایش نرخ بیکاری ادامه یابد. پیشبینیهای سازمان بینالمللی کار نشان میدهد معادل 140 میلیون شغل تماموقت به دلیل کووید 19 از دست خواهند رفت و در این میان اشتغال زنان 19 درصد بیش از مردان در معرض آسیب است.
بازگشت نابرابری
همزمان با تاثیر کووید 19 بر زندگی و معیشت در سراسر جهان، به وضوح میتوانیم ببینیم که پاندمی و پیامدهای اقتصادی آن برابری جنسیتی را هم رو به قهقرا میبرد. موسسه مکنزی تخمین میزند مشاغل زنانه در این بحران 8 /1 بیشتر از مشاغل مردان آسیبپذیر هستند. زنان 39 درصد از اشتغال جهانی را تشکیل میدهند اما 54 درصد از شغلهای ازدسترفته به نام آنان رقم میخورد.
با توجه به روندهایی که در ماههای اخیر مشاهده شده، در یک سناریوی همراه با «پسرفت برابری جنسیتی» (که در آن هیچ اقدامی برای مقابله با این اثرات انجام نشده است) مکنزی تخمین میزند که رشد تولید ناخالص داخلی جهانی در سال 2030، یک تریلیون دلار کمتر از آن چیزی خواهد شد که در صورت پیگیری و رفع بیکاری زنان به دست میآید. بدتر آنکه، اگر عواملی مانند مراقبت از کودکان، تعصب در نگرشها، کندی در بهبود اقتصادی یا کاهش بودجه و خدمات عمومی و خصوصی مانند آموزش یا نگهداری از کودکان سبب شود زنان بیشتری بهطور دائمی بازار کار را ترک کنند، این تاثیر میتواند وخیمتر شود. برعکس، «اقدام فوری» برای پیشبرد برابری جنسیتی آنقدر ارزشمند است که میتواند 13 تریلیون دلار تا سال 2030 به تولید ناخالص داخلی جهان بیفزاید. مکنزی مینویسد در یک «سناریوی میانه»، اگر این اقدامات را حتی تا پایان کرونا به تاخیر بیندازیم، پنج تریلیون دلار از این فرصت کاسته خواهد شد.
این تخمینها بر اساس گزارش «قدرت برابری» (The Power of Parity) بنیاد مکنزی صورت گرفته است. این تحقیق 15 شاخص برابری جنسیتی را در چهار گروه تقسیمبندی میکند: برابری در کار، خدمات ضروری و فراهمکنندگان فرصت اقتصادی، حمایت قانونی و داشتن صدا در سیاست، امنیت فیزیکی و خودمختاری. بر مبنای نمره برابری جنسیتی یا GPS که با استفاده از این شاخصها محاسبه میشود موسسه مکنزی ارتباط قوی بین برابری جنسیتی در جامعه و برابری جنسیتی در کار پیدا کرده است و نشان داده که دومی بدون اولی قابل دستیابی نیست!
حتی قبل از ویروس کرونا، 15 شاخص این موسسه نشان میداد که پیشرفت ملموسی در راستای نابرابری صورت نگرفته و شکاف بزرگ جنسیتی کماکان در سراسر جهان باقی مانده است. حالا، بدون مداخله برای مقابله با تاثیرات نامطلوب کووید 19 بر زنان، این خطر وجود دارد که اندک پیشرفتهای حاصله نیز برعکس شود. این امر نهتنها عوامل ایجاد برابری جنسیتی را به عقب میراند، که اقتصاد جهانی را نیز عقب نگه خواهد داشت. برعکس، برداشتن گامهایی برای ترمیم تعادل میتواند شرایط اجتماعی و اقتصادی را برای میلیونها زن در سراسر جهان بهبود ببخشد و به رشد اقتصادی نیز کمک کند.3
پیشرانهای آسیبپذیری کار زنانه
همانگونه که پیشتر گفتیم تجزیه و تحلیل مکنزی نشان میدهد بهطور کلی مشاغل و معیشت زنان در برابر کووید 19 آسیبپذیرتر از مردان است. اندازه این نابرابری اما جای شگفتی دارد: با استفاده از دادهها و روندهای بررسی بیکاری در ایالات متحده و هند -دو کشوری که دادهها به تفکیک جنسیت موجود است- مکنزی تخمین میزند که نرخ جهانی از دست دادن شغل به دلیل کووید 19 برای زنان، حدود 8 /1 برابر بیشتر از مشاغل مردان است. اما پیشرانهای این آسیبپذیری کداماند؟
تحلیلگران میگویند بهرغم همه تلاشها، ماهیت کار بهطور قابل توجهی مبتنی بر جنسیت باقی مانده است: چه در کشورهای پیشرفته و چه در اقتصادهای در حال ظهور، زنان و مردان در مشاغل مختلفی دستهبندی میشوند. این مساله به نوبه خود پیامدهای همهگیری را برای کار زنان تشدید میکند. مشاغل زنان 19 درصد بیش از مردان در معرض خطر است تنها به این دلیل که زنان عمدتاً در بخشهایی کار میکنند که بیش از بخشهای مردانه از عواقب کووید 19 آسیب دیدهاند. سهم اشتغال آنها در سه بخش از چهار بخش آسیبدیده از کرونا یعنی خدمات اقامتی و غذایی، خردهفروشی و عمدهفروشی و هنر و تفریحات و مدیریت دولتی بیش از مردان است؛ سه بخشی که از کرونا به شدت صدمه خوردهاند.
مشخصات صنعت و بازار کار ما، تنها مبین یکچهارم شکاف جنسیتی در آسیبپذیری زنان نسبت به از دست دادن شغل است. اما چه عواملی پیشران سهچهارم دیگر هستند؟ یک مساله مهم بار مراقبتهای بدون حقوق است که تقاضای آن در مدت پاندمی افزایش چشمگیری پیدا کرده است. زنان در اینجا، در خط مقدم قرار دارند؛ آنها بهطور متوسط 75 درصد از کل کارهای مراقبتی بدون حقوق جهان از جمله مراقبت از کودکان، نگهداری سالمندان و آشپزی و نظافت را انجام میدهند. در برخی مناطق مانند آسیای جنوبی، خاورمیانه و شمال آفریقا سهم زنان از مراقبتهای بدون حقوق حتی به 80 تا 90 درصد هم میرسد.
مطالعه «قدرت برابری» موسسه مکنزی نشان میدهد که سهم زنان در کارهای مراقبتی بدون حقوق با میزان مشارکت نیروی کار زن، رابطهای قوی و منفی دارد و همبستگی آن با شانس مشارکت زنان در مشاغل حرفهای و فنی یا احتمال رسیدن به جایگاههای مدیریتی نیز متوسط و منفی است. از آنجا که کووید 19 بهطور نامتناسبی زمان لازم برای رسیدگی به کارهای خانگی را افزایش داده است (طبق نظرسنجیها حدود 30 درصد در هند و 5 /1 تا 2 ساعت در ایالات متحده) جای تعجب نیست که زنان با سرعتی بیش از آنچه با دینامیک بازار کار قابل توضیح باشد، از بازار کار خارج میشوند.
عامل دیگر میتواند تاثیر نامتناسب کووید 19 بر کارآفرینی زنان از جمله کسبوکارهای کوچک زنانه در کشورهای در حال توسعه باشد. این بحران احتمالاً سبب شده برخی منابع خانوادگی کمیاب شوند؛ مانند سرمایه مالی برای سرمایهگذاری در کسبوکار مرد خانه یا خرید ابزارهای دیجیتالی که برای آموزش آنلاین بچهها مورد نیاز است. بنابراین سرمایه کسبوکار مادر، در جای دیگری مورد نیاز است. به علاوه مطالعه مکنزی نشان میدهد دربرگیرندگی دیجیتال و مالی، هردو، به ویژه دسترسی به وام از سوی نهادهای مالی و دسترسی به بانکداری موبایل، رابطه نزدیکی با حضور زنان در بازار کار دارند.
نگرشهای اجتماعی و فرهنگی نیز در تشدید پیامدهای اقتصادی برای زنان نقشی تعیینکننده دارند. اینها باورهای جدید نیستند بلکه بیشتر ذهنیتهای سنتی جامعه درباره نقشهای زناناند. برای مثال این نگرش فرهنگی جامعه است که تعیین میکند در شرایط بحرانی چه کسی باید کارش را حفظ کند. طبق نظرسنجی ارزشهای جهانی
(World Values Survey) بیش از نیمی از پاسخدهندگان در بسیاری از کشورهای جنوب آسیا و منا معتقد بودند که وقتی کار کمیاب است، حق مردان برای داشتن شغل بیشتر از زنان است.
الزام به اقدام فوری
مطالعات قبلی مکنزی نشان میدهد هزینه سرمایهگذاری کافی در پنج حوزه (آموزش، تنظیم خانواده، مرگومیر مادران، دربرگیری دیجیتال و کارهای مراقبتی بدون حقوق) میتواند تا سال 2025، به سالانه 5 /1 تا 2 تریلیون دلار برسد. اما منافع اقتصادی کاهش شکاف جنسیتی شش تا هشت برابر بیشتر از این هزینههای اجتماعی مورد نیاز است. به علاوه فقط کشورها نیستند که میتوانند از سرمایهگذاری برای زنان و دختران منتفع شوند؛ شرکتها هم از این روند به سود چشمگیری دست خواهند یافت. برای مثال شرکتهایی که از نظر تنوع جنسیتی در تیم اجرایی در چارک بالایی قرار دارند، 25 درصد بیشتر احتمال دارد که سودآوری بالاتر از متوسط را تجربه کنند. ضمن آنکه، شرکتهایی که اکنون از تنوع و دربرگیری جنسیتی استقبال نمیکنند به احتمال بیشتری مقاومت و توانایی خود را برای عبور از بحران فعلی در معرض آسیب قرار میدهند. در واقع دسترسی خود را به استعدادها، مهارتهای متنوع، شیوههای رهبری و چشماندازها محدود میکنند.
تحلیلگران معتقدند همانگونه که بین کشورها در دستیابی به اهداف برابری جنسیتی تفاوتهایی وجود دارد، سیاستهای اعمالشده برای کاهش آسیب بر بازار کار زنان در مدت کرونا نیز باید متناسب با شرایط ملی تعریف شوند. این سیاستها بهتر است حول محور مداخلات زیر طراحی شوند:
مداخلاتی برای رفع کارهای مراقبتی بدون حقوق. اهمیت کاهش نابرابری جنسیتی در مسوولیت نگهداری از افراد خانواده را نمیتوان دستکم گرفت. مداخلات برای مقابله با این مشکل باید شامل شناخت بهتر کارهای بدون حقوق، کاهش میزان کار بدون حقوق و برقراری تعادل مجدد آن بین زن و مرد باشد. سیاستهای دوستدار خانواده از جمله برنامههای انعطافپذیر و پارهوقت برای مادران، تسهیلات نگهداری از کودکان با تامین مالی از سوی کارفرما یا دولت، تلاش برای اصلاح نگرشهای نادرست درباره مسوولیتهای خانگی و راهاندازی صنعت مراقبت از کودکان با پشتیبانی مالی عمومی میتواند از جمله این سیاستها باشد.
مداخلاتی برای رفع موانع دسترسی دیجیتال و دربرگیری زنان. بستن شکاف جنسیتی در دسترسی دیجیتال یک اولویت فوری برای کشورهاست. از منظر بازار کار، کووید 19 در حال تسریع و گسترش پلتفورمهای دورکاری و کارهای مستقل است. این میتواند مزیتی برای زنان باشد اما شکاف دیجیتال، آنان را از بهرهمندی از این مزیت محروم میکند.
مداخلاتی برای رفع نگرشهای متعصبانه. هر حرکتی به سوی برابری جنسیتی مسلماً با تلاش برای تغییر نگرشهای بنیادین در مورد نقش زنان در جامعه آغاز میشود. این اما، یک چالش فوقالعاده دشوار و پیچیده است که همه ذینفعان را ملزم میکند در بلندمدت نقشی پایدار ایفا کنند. دولتها، کسبوکارها و سایر ذینفعان میتوانند با برپایی کمپینها از مردان بخواهند که این واقعیت را بپذیرند: هر قدر مشارکت زنان در کار بیشتر باشد پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جامعه بیشتر خواهد بود.
نهاد زنان سازمان ملل متحد نیز برای کاهش پیامدهای نامطلوب اقتصادی کرونا به دولتها و کسبوکارها، پنج توصیه گامبهگام دارد: حمایتهای مالی مستقیم از زنان، حمایت از کسبوکارهای زنانه، حمایت از زنان کارگر، حمایت از زنان شاغل در بخشهای غیررسمی و سازگار کردن کارهای با و بدون حقوق.
پیام قاطع تمامی پژوهشهایی که نگران تشدید نابرابریهای جنسیتی هستند این است که هرقدر سیاستگذاران و رهبران تجاری برای برابری بیشتر جنسیتی سریعتر اقدام کنند، حتی اگر بحران کووید19 ادامه یابد، نهتنها از برابری جنسیتی، که از رشد اقتصادی منافع بیشتری خواهند برد. در غیر این صورت، خطر واقعی از دست دادن چیزهایی بیش از تولید اقتصادی -و امنیت اقتصادی که میتواند میلیونها زن را تهدید کند- وجود دارد. اگر اقدامی صورت نگیرد و دستاوردهای سالهای گذشته از بین برود، زنان هم از نظر برابری و هم منافع اقتصادی ضرر خواهند کرد و در فهرست شوکدیدگان پسرفتهای ناشی از کرونا، در صدر خواهند ایستاد.
پینوشتها:
1- http: / /www.ion.ir /news /667477
2- From insights to action: Gender equality in the wake of COVID-19. UN WOMEN. 2020.
3- COVID-19 and gender equality: Countering the regressive effects. McKinsey Global Institute.2020.