تاریخ انتشار:
خشکسالی و بحرانهای محیطزیست چه عواقب اجتماعی دارد؟
زندگی در غبار
استان جنوبی و نوستالژیک ایران، مانند سالهای اخیر در معرض ریزگردها قرار گرفته و مدتی، قطع شدن آب و برق را هم تجربه کرد. مردم از تداوم این معضلات گلهمند هستند و آن را با تجمعاتی هرچند محدود و البته بیشتر از طریق شبکههای اجتماعی، ابراز کردند. گلهمندی که با همصدا شدن مردم در سایر نقاط ایران، ابعاد گستردهتری یافت. مسوولان اجرایی اعلام میکنند تمام ظرفیتهای خود را برای کاهش آلام اهالی خوزستان به کار گرفتهاند.
استان جنوبی و نوستالژیک ایران، مانند سالهای اخیر در معرض ریزگردها قرار گرفته و مدتی، قطع شدن آب و برق را هم تجربه کرد. مردم از تداوم این معضلات گلهمند هستند و آن را با تجمعاتی هرچند محدود و البته بیشتر از طریق شبکههای اجتماعی، ابراز کردند. گلهمندی که با همصدا شدن مردم در سایر نقاط ایران، ابعاد گستردهتری یافت. مسوولان اجرایی اعلام میکنند تمام ظرفیتهای خود را برای کاهش آلام اهالی خوزستان به کار گرفتهاند. البته که کاستیهای گذشته نباید مانع چارهاندیشی دولتی شود که تدبیر و امید را سرلوحه کار خود قرار داده است اما کیست که نداند، معضلاتی اینچنین راهحل یکشبه ندارند. آن هم وقتی که زیرساختها لطمه خورده و بازپسگیری جای یک حلقه چاه غیرمجاز هم به این سادگیها شدنی نیست. همان نمایندهای که امروز در مقام پرسشگر صرف و نه ارائهدهنده راهکار، گمان میکند با صدای بلندتر میتواند از خوزستانیها بیشتردفاع کند، اگر دولت به طور جدی به عرصه اعمال حاکمیت در حوزه آب و کشاورزی روی بیاورد، برای دفاع از حقوق احداثکننده چاه غیرمجاز هم فریاد سر میدهد! مدتهاست بسیاری موضوعات از حالت طبیعی خود خارج شده و به سمت رفتارهای
عوامانه، تغییر جهت داده است. کانون ریزگردها از دشتهای خشک تا تالابهای بیآب را دربر میگیرد و خطر جدی شدن چالش کمآبی در اثر افزایش دو درجهای میانگین دمای ایران را بیش از پیش مقابل چشمان قرار میدهد. اگر مردم نتوانند در یک منطقه بمانند، آنگاه باید به ناچار، هجرت را برگزینند و این مساله آغاز معضلات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بعدی است و میتواند ظرفیت تبدیل شدن به یک معضل امنیتی را نیز داشته باشد. آنچه مشخص است سکونت در برخی نقاط ایران، هر روز دشوارتر میشود. زندگی همه موجودات زنده با تداوم ریزگردها در معرض خطر است. پدیدهای که به عنوان نمادی از درهمریختگی اکولوژیک، حیات موجودات زنده را به چالش میکشد. اجتماع از این پدیده تاثیر میگیرد، بهداشت و سلامت اولین قربانی خشکسالی هستند. محیط زیست از پویایی خارج میشود. اقتصاد استان به شدت آسیب میبیند چرا که سرمایهگذاری در شرایط وخیم آب و هوایی، هیچ توجیه عقلانی نخواهد داشت. اگر دولت هم بپذیرد در راستای مسوولیت اجتماعی خود دست به عمران و آبادانی میزند، آیا سرمایه انسانی حاضر است در چنین شرایطی در خوزستان سکنی گزیند؟ گرد و خاک، روح و روان مردم را هدف
میگیرد و همان محصولات کشاورزی که با بر هم زدن چرخه زیستمحیطی و برداشتهای بیرویه از سفرههای زیرزمینی، سرپا شدهاند را بلاموضوع خواهد کرد. ضعفهای روحی و روانی در قالب افسردگی برای همه سنین و زن و مرد خود را نشان میدهد و کارمند و خانهدار، با کاهش انگیزه مواجه خواهند شد. فرزندان در معرض آسیب هستند و ناامنی روانی تا محیطهای آموزشی رسوخ خواهد کرد. تا اینجای کار روابط اجتماعی هم آسیب دیده و توسعه، با چالش مواجه شده است. پیشنهاد ایجاد محیطی برای اعلام نظر همه ذینفعان و اطلاعرسانی شفاف درباره کارهای انجامشده و ایجاد کارگروهی ملی برای بررسی خطراتی که در قرن 21، محیط زیست ایران را نشانه رفتهاند از جمله راهکارهای پیشنهادی است.
دیدگاه تان را بنویسید