خیز طردشدگان
چگونه فقر و حاشیهنشینی تبدیل به محرکهایی برای ناآرامی میشوند؟
زهرا جعفرزاده: نهم خرداد سال 71 مشهد پرآشوب شد و پانزدهم فروردین سال 74 اسلامشهر. اتفاقات نهم خرداد مشهد، را به شورش اجتماعی و اقتصادی بعد از انقلاب 57 ایران میشناسند؛ ماجرایی که با اعتراض حاشیهنشینان کوی طلاب مشهد به تخریب خانههایشان شروع شد، صدها نفر را به خیابانها کشاند و به تخریب ساختمانها و آتشسوزی ختم شد. فروردین 74 هم، رانندگان مینیبوس در اسلامشهر نسبت به شرایط اقتصادیشان، کمبود بنزین و افزایش 30درصدی کرایه حملونقل معترض شدند. کوچهپسکوچههای شهر، شاهد جمعیت 50 هزارنفری بود که در خیابانها برآشفته شدند و دامنه اعتراضات خود را به رباطکریم، سلطانآباد و صالحآباد رساندند. بعد از دو دهه، آبان سال پیش که قیمت بنزین بالا رفت، یکبار دیگر خیابانهای شهرها شلوغ شدند. برخی مردم برآشفته به خیابانها آمدند، آتش به پا کردند و خشم فروخورده خود را فریاد زدند. شلوغیها به شهرهای مختلف رسید اما مردم اطراف شهر، برافروختهتر از بقیه بودند. آنچه میان این اعتراضات مشترک بود، حضور قشر کارگر و فقیر بود؛ همانها که خانههایشان کیلومترها دورتر از شهر، از زمین بالا رفته بود و با رفاه غریبه بودند. در دایره لغت مسوولان، آسیبهای اجتماعی در کنار حاشیهنشینی نشسته. آمار 19 تا 20 میلیون از جمعیت این گروه، همیشه به عنوان یک تهدید در نظر گرفته شده. کرج و زاهدان به عنوان شهرهایی با بیشترین تعداد حاشیهنشین معرفی شدند و مشهد و کرمانشاه، اهواز و همدان در پیشان آمدند. هر چند که به گفته بسیاری، مدال حاشیهنشینی را تهران به گردن آویخته که در مدت کوتاهی این جمعیتش شش برابر شده است. یکبار معاون وزیر راه و شهرسازی، تعداد آنها را 25 میلیون نفر اعلام کرد و مرکز آمار ایران در آخرین روز از سال 96، تعداد کسانی را که در چادر، کپر، آلونک و زاغه زندگی میکنند، 10 هزار نفر اعلام کرد. آنها را افزایش قیمت خانهها و نابرابریهای اقتصادی به بیرون شهر رانده. حاشیهنشینان با جیبهای خالی سکونتگاههایی ساختند که زمینه اولیه اختلافات و درگیری با نهادهای عمومی شهر را فراهم کرد. بخشی هم به داخل شهرها پناه آوردند، کسانی که حتی قدرت خرید و اجاره سکونتگاهی در همان حاشیه را نداشتند، دست به دامان شهرها شدند تا در گوشهای، پناهشان دهد. گوشه شد پشتبام خانهها، شد اتاقکها و انباریها و برای عدهای دور از خانه و کاشانهشان، گوشه شد اتاقک ماشین. جامعهشناسان آنها را کانون آسیب اجتماعی معرفی کردند و اقتصاددانان به آنها لقب چهره عریان فقر دادند. درگیری میان جامعه طردشده، نزاع بر سر خانههای غیرقانونی از زمین بالارفته با شهرداری و نیروی انتظامی، نادیده گرفتن آنها در تصمیمات شهری و رفاه و تسهیلات، عاصیشان کرد. حالا که شرایط اقتصادی، دایره این گروه را بزرگتر کرده، گمانهزنیها از وقوع ناآرامیهایی با رنگ و بوی اعتراضات دهه 70 و سال گذشته بیش از پیش شنیده میشود. در این پرونده بررسی میشود که چگونه فقر و حاشیهنشینی تبدیل به محرکهای ناآرامی میشوند؟