شناسه خبر : 34556 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آثار و لوازم انقلاب‌های صنعتی

بررسی چالش‌های جامعه و دولت ایران در مواجهه با انقلاب صنعتی چهارم در گفت‌وگو با ابراهیم سوزنچی‌کاشانی

آثار و لوازم انقلاب‌های صنعتی

ابراهیم سوزنچی‌کاشانی، عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، معتقد است مفهوم «انقلاب صنعتی چهارم» باید در فضای آکادمیک بیشتر پردازش و پالایش شود تا بتوانیم بگوییم واقعاً انقلابی در راه است یا نه. او می‌گوید: تحولات مربوط به «انقلاب صنعتی چهارم» در عمل چیزی نیست جز تاثیر گسترده فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر تمامی فرآیندهای تولیدی و صنعتی. در انقلاب‌های قبلی صنایع جدیدی ایجاد شده‌اند. در تحولات اخیر از طریق ICT و اینترنت اشیا تمامی صنایع قرار است به هم متصل شوند و همه چیز هوشمند و اتوماتیک شود. این تحولات ICT به عنوان انقلاب تکنولوژیکی پنجم یا انقلاب صنعتی سوم به حدی گسترده است که صنایع را دگرگون خواهد کرد، اما درباره اینکه ما این تحولات را انقلاب صنعتی چهارم بنامیم، شخصاً هنوز تردید دارم. معاون خط‌مشی‌گذاری و راهبری اجرایی ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی معتقد است ما از نظر حکمرانی برای مواجهه با تحولات پیش رو آمادگی لازم را نداریم. او می‌گوید: درباره فناوری‌های آینده، سه حوزه اصلی فناوری ICT در حال تغییر عبارت‌اند از اینترنت اشیا، بلاک‌چین و هوش مصنوعی. تغییرات جدی در حوزه زیست‌فناوری (Biotechnology)، پزشکی شخصی (Personalized medicine) و حمل‌ونقل الکتریکی و هوشمند مطرح است، ولی در کشور ما برنامه‌ای برای مواجهه با این تحولات جدی وجود ندارد.

♦♦♦

مهم‌ترین مشخصات چهارمین انقلاب صنعتی چیست؟

مفهوم «انقلاب صنعتی چهارم» ابتدا در آلمان مطرح شده و از بخش صنعت و صنایع آلمان آمده است. یعنی به آن صورت یک مفهوم دانشگاهی نبوده است. انقلاب صنعتی اول در بریتانیا با نساجی و بعد ماشین بخار اتفاق افتاد و جلو رفت. انقلاب صنعتی دوم را با الکتریسیته و فولاد و به‌تبع آن خودرو مشخص می‌کنند. این تحولات در انگلستان نبود، انگلستان عقب افتاد و در آلمان و آمریکا و سایر نقاط جهان تغییرات فنی رخ داد مثلاً در الکتریسیته، از ولت و ماکسول و فارادی تا به زیمنس رسید که دینام الکتریکی را درست کرد. در برق، ما برق DC را داشتیم، برق AC که تسلا بنیانگذار آن بود، آمد و DC را کنار زد.

در خودرو، بسیاری از تحولات فنی در آلمان اتفاق افتاد، ولی سیستم تولید انبوه را هنری فورد پایه‌گذاری کرد که شاید بتوان گفت موثرترین فرد در تاریخ صنعت دنیاست. به مجموع این تحولات انقلاب صنعتی دوم می‌گویند. پس از آن در دوره جدید به فناوری اطلاعات و ارتباطات (Information and communications technology) انقلاب صنعتی سوم می‌گویند. این یک نوع تقسیم‌بندی است. در یک تقسیم‌بندی دیگر، بعضی تحولات را به پنج انقلاب فناوری تقسیم می‌کنند. یعنی انقلاب ماشین‌آلات نساجی را انقلاب فناوری اول، ظهور ماشین بخار را انقلاب فناوری دوم، الکتریسیته و موتور الکتریکی را انقلاب فناوری سوم و ماشین و موتورهای احتراق درونی را انقلاب فناوری چهارم می‌دانند. انقلاب فناوری پنجم نیز به ریزپردازنده‌ها و ماشین‌های پردازش اطلاعات مربوط است. در این تقسیم‌بندی روی ماشین اصلی تمرکز می‌کنند و البته اینکه هر فناوری چگونه باعث شکل‌گیری یکسری صنایع (Industry) شده است.

حالا از انقلاب صنعتی چهارم صحبت می‌شود،‌ اما تحولات مربوط به آن در عمل چیزی نیست جز تاثیر گسترده فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بر تمامی فرآیندهای تولیدی و صنعتی. البته در فضای آکادمیک هم چیزهایی در این باره نوشته می‌شود،‌ اما باید تاکید کنم که هنوز باید این مفهوم پردازش و پالایش شود تا ما ببینیم واقعاً انقلاب صنعتی چهارمی در پیش خواهد بود به این معنی که آیا تحولات فناوری، تاثیراتی مشابه آنچه در انقلاب صنعتی اول و دوم رخ داد را خواهد داشت. در انقلاب‌های قبلی صنایع جدیدی ایجاد شده‌اند. در تحولات اخیر از طریق ICT و اینترنت اشیا تمامی صنایع قرار است به هم متصل شوند و همه چیز هوشمند و اتوماتیک شود. این تحولات ICT به عنوان انقلاب تکنولوژیکی پنجم یا انقلاب صنعتی سوم به حدی گسترده است که صنایع را دگرگون خواهد کرد، اما درباره اینکه ما این تحولات را انقلاب صنعتی چهارم بنامیم، شخصاً هنوز تردید دارم.

کشور ما در این انقلاب، چه جایگاهی دارد و چه تحولاتی را تجربه می‌کند؟

متاسفانه جایگاه و موقعیت ما نامطلوب است. پیش از این همیشه اولین مشتری‌های تغییراتی که در انقلاب‌های تکنولوژیک رخ می‌داد، صنایع بودند. اولین مشتری ماشین بخار کارخانه‌ها بودند چون از ماشین بخار به عنوان منبع انرژی استفاده می‌کردند و دیگر لازم نبود کنار رودخانه، آسیابی بگذارند که بچرخد و برایشان نیرو تامین کند. مشتری برق دینام و ژنراتور الکتریکی هم اول کارخانه‌ها بودند یعنی اول برق به کارخانه‌ها آمد و ابزارآلات تولید کارخانه‌ها را دگرگون کرد و بعد وارد خانه‌ها شد. در انقلاب صنعتی چهارم یا mass production 4.0 که موتور دیزل آمد، باز اولین کارکردش برای کارخانه‌ها بود یعنی موتور دیزل آمد که جایگزین موتور بخار شود. تا حدی هم جایگزین موتور بخار شد ولی برق آمد و هر دو را کنار زد، بعد موتور دیزلی یا بنزینی به بخش حمل‌ونقل رفتند. در حمل‌ونقل، موتور دیزل توانست موتور الکتریکی را کنار بزند و حالا بعد از 100 سال موتور الکتریکی برگشته است. به هر حال مشتریان همه اینها کسب‌وکارها بودند. مشتری ICT هم کسب‌وکارها و دولت‌ها بودند، یعنی پردازنده‌های مرکزی (mainframe) که ایجاد می‌شد یا در دانشگاه‌ها بود یا دولت‌ها برای جنگ از آنها استفاده می‌کردند. بعد هم کسب‌وکارهای بزرگ از اینها استفاده می‌کردند. یک بخش الکترونیک (electronic department) داشتند که آنجا محاسبات منابع انسانی خود را با این پردازنده‌های مرکزی (mainframe) انجام می‌دادند و مشتری این کامپیوترها بودند. بعد که کامپیوتر کوچک شد و کامپیوترهای نسل جدید آمد و تحولاتی ایجاد شد، اولین تغییری که در تولید رخ داد سیستم‌های ام‌آرپی یا (Manufacturing Resource Planning  (MRP بود که اینها برنامه‌ریزی تولید خود را روی بستر ICT بردند تا از این طریق برنامه‌ریزی کنند که چه ماده‌ای را چه زمانی بخرند، چه زمانی در انبار باشد و... به این ترتیب، سیستم‌های just-in-time که ژاپنی‌ها درست کرده بودند و روی کاغذ بود اتوماتیک شد.

بعد هم سیستم‌های MRP توسعه پیدا کرد و به سیستم‌های Enterprise Resource Planning (ERP)I تبدیل شد که با کل منابع یک شرکت برنامه‌ریزی کنیم. بعد از اینکه ئی‌آرپی آمد، در آلمان، اس‌ای‌پی درست شد، در آمریکا اوراکل بود و سیستم‌های ئی‌آر‌پی که توسعه می‌دادند، ولی روی یک استاندارد مشخص و سفت و سخت، همه تولید را بردند به فضای برنامه‌نویسی (programming) و دیگر یک سیستم کارخانه و شرکت را می‌چرخاند نه آدم‌ها. این فلسفه و تفکری است که پشت این ماجرا قرار داشت. بنابراین وقتی شما به یک کارخانه آمریکایی وارد می‌شدید می‌دیدید مدیر آنقدر قدرت ندارد که هرچه را دلش می‌خواهد تغییر دهد، چون یک ئی‌آرپی در آنجا نصب است که مبتنی بر بنچمارک (Benchmark) و بهترین تجربه‌های دنیاست و هدفش این است که هزینه‌ها را کاهش و سرعت تولید و بهره‌وری را افزایش دهد. همه اینها در فلسفه ئی‌آرپی هست. مثلاً در سیستم ئی‌آرپی خروجی و ورودی 2000 جدول دارند با هم هماهنگ می‌شوند و اگر شما به ورودی یک جدول دست بزنید، یک جا دستور خرید بدهید، خود به خود این بر همه بخش‌های دیگر تاثیر می‌گذارد؛ در انبار، برنامه‌ریزی تولید و... هم همه جداول به‌روز می‌شود. خود ICT از همان ابتدا با ظهور MRP و ERP تاثیر گسترده‌ای بر صنعت می‌گذاشت، ولی ما کجا توانستیم آن را به‌طور موفق پیاده کنیم؟ چند کمپانی در کشور ما توانسته‌اند این را پیاده کنند و تولید خود را روی سیستم بیاورند و از دست مدیران و شلختگی مدیریتی نجات دهند؟ در ایران‌خودرو و در صنعت نفت این همه پول خرج کردند، اما مگر توانستند کاری بکنند؟ واقعیت این است که افراد در برابر سیستم ERP مقاومت کردند؛ مثلاً کسی که معاون مالی یک بنگاه بود، هیچ‌وقت حاضر نشد ERP در بنگاه نصب شود چون تمام اختیاراتش را می‌گرفت و همه کارها و دستورها را شفاف می‌کرد. این فناوری مبتنی بر فلسفه‌ای است برای بالا بردن بهره‌وری، افزایش تولید، ولی بسیاری از شرکت‌های دولتی و خصولتی در ایران در برابر آن مقاومت نشان دادند. حتی در بخش خصوصی هم خیلی موفقیتی نداشته‌ایم. حالا موضوع این است که وقتی ما تا اینجا تا این حد ناموفق بوده‌ایم، در انقلاب صنعتی چهارم (Industry 4.0) چه وضعیتی خواهیم داشت. یعنی آیا ما می‌توانیم انقلاب صنعتی چهارم را در ایران راه بیندازیم و پیاده کنیم، همه‌چیز را اتوماتیک و به هم متصل کنیم؟ Industry 4.0 زیرساخت می‌خواهد، یک پهنای باند قوی و اینترنت نسل پنجم (G5) می‌خواهد. من بعید می‌دانم ما که در تحول قبلی ICT و تاثیر آن بر صنایع گیر کرده‌ایم، در این مرحله هم بتوانیم چندان کاری از پیش ببریم.

در دنیای پس از کرونا گستره تکنولوژی‌های جدید، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا افزایش پیدا خواهد کرد. ما چه از بعد اجتماعی و چه از نظر حکمرانی در چه حدی از آمادگی برای مواجهه با این تحولات هستیم؟

تشتت و گستردگی فراوانی در کشور برقرار است. بخش‌های مختلف هر کدام به شکلی با این موضوع مواجه می‌شوند. از دعواهای حکمرانی درباره فضای مجازی و IT همه اطلاع دارند. در مجموع ما از نظر حکمرانی به هیچ روی آماده نیستیم. شورای فضای مجازی اقتدار لازم را ندارد، صداوسیما یک طرف این ماجراست و دولت و وزارت ارتباطات هم در طرف دیگر این بازی هستند. بخش‌های دیگری هم که جداگانه اسم نمی‌برم،‌ هر کدام در این ماجرا ادعای حکمرانی دارند و استدلال‌هایی برای خود دارند. از نظر اجتماعی، وضعیت ما به اندازه حکمرانی بد نیست، پذیرش ICT در ایران بالا بوده است، ما از نظر اجتماعی، در حوزه IT پذیرش خوب و واکنش سریعی نشان داده‌ایم. البته درباره اینترنت اشیا ما می‌توانیم از ساختمان‌ها و خانه‌های هوشمند با مشتریان لاکچری شروع کنیم و این تکنولوژی را توسعه دهیم. در این ساختمان‌ها پذیرش و علاقه به این تکنولوژی‌های جدید خیلی بالاست. البته حتی این شروع هم به این شرط ممکن است که بتوانیم زیرساخت‌های صنعتی را به‌درستی فراهم کنیم و سیاستگذاری لازم صنعتی برای آن انجام شود، ولی ما در همین زمینه سیاستگذاری دچار مشکل هستیم و باید آن را حل کنیم.

مهم‌ترین چالش‌های جامعه و حکومت در ایران در فرآیند چهارمین انقلاب صنعتی چه خواهد بود؟ آیا جامعه و حکومت در ایران توان همراهی با چهارمین انقلاب صنعتی را دارند؟

بهتر است گسترده‌تر صحبت کنیم. شما از انقلاب صنعتی چهارم می‌پرسید، ولی همه چیز مربوط به انقلاب صنعتی چهارم نیست، اینها تاثیرات گسترده ICT است. بیشترین تاثیری که ICT روی حکمرانی می‌گذارد از طریق بلاک‌چین است نه از طریق انقلاب صنعتی چهارم. انقلاب صنعتی چهارم همان‌طور که توضیح دادم، یک بحث واقعاً صنعتی و تولیدی است، اما اینترنت اشیا خیلی گسترده‌تر است؛ اینکه همه چیز به هم متصل شود و همه دستگاه‌ها با هم در ارتباط باشند، موضوعی است که چالش‌های امنیتی و چالش‌های درز اطلاعات را به دنبال دارد، اینکه اطلاعات یک ماشین که از آن استفاده می‌کنید و مثلاً موقعیت مکانی شما را هم در اختیار دارد، تا کجا می‌رود مهم است. اما چالش‌برانگیزتر از آن بلاک‌چین است؛ چون با آمدن بلاک‌چین، تمام سیستم‌های مرکزی از نظر حکمرانی فروخواهد پاشید، مثلاً دیگر لزومی ندارد بانک مرکزی داشته باشید. در تمام این سیستم‌ها یکی آن بالا قرار گرفته و بقیه را تنظیم (regulate) می‌کند؛ مثلاً در بانک، هر تراکنشی که می‌خواهید انجام دهید باید به یک بانک برود، و بعد از تایید، انجام شود. با آمدن بلاک‌چین چنین نیازی دیگر مطرح نخواهد بود. هیچ‌کدام از اجزای سیستم حکمرانی که نقش مشروعیت‌بخشی و تایید را دارند، دیگر لازم نیستند و وقتی اینها کنار بروند، دیگر به بسیاری از این سیستم‌های مرکزی حکمرانی نیازی نیست. این برای کشور ما که در یک شرایط خاص قرار دارد، هم فرصت و هم تهدید است. ما می‌توانیم با استفاده از این سیستم، بسیاری از نظام‌های جهانی را که الان به صورت مرکزی اداره می‌شود دور بزنیم، مثل ارز. الان سیستم مالی پولی دنیا در چنبره آمریکاست. این شرایط از زاویه نظام‌های مرکزی جهانی برای ما فرصتی خواهد بود، اما از طرفی برای خود ما هم مثل یک چاقوی دو دم این تهدید را خواهد داشت که بسیاری از سیستم‌هایی که ما در اینجا به صورت مرکزی داشتیم و مدیریت می‌کردیم زیر سوال می‌رود. ما واقعاً آمادگی نداریم. کار زیادی در این زمینه انجام نشده است. ما باید مفصلاً روی حکمرانی و تاثیرات ICT و بلاک‌چین بر حکمرانی کار کنیم که نکرده‌ایم. این کار وظیفه سازمان‌های مرتبط است که متاسفانه درگیر دعواهای خود هستند و کار خاصی در این حوزه نکرده‌اند. البته ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی به صورت جدی روی هوش مصنوعی (AI) و فناوری‌های دیجیتال کارهایی را شروع کرده‌ایم. معاونت علمی به ما نامه زده که سندش را می‌نویسیم و به شما می‌دهیم،‌ ولی روی بلاک‌چین آنها کاری نکرده‌اند.

نظام آموزشی در ایران با توسعه سواد دیجیتالی که اقتضای عصر جدید است چه نسبتی دارد؟

به صورت خاص درباره نظام آموزشی در ایران هم کاری نشده است. ما سندی نوشته‌ایم به نام سند سامانه یکپارچه تربیتی-آموزشی-پژوهشی کشور که مدارس، دانشگاه‌ها، وزارت علوم،‌ وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد را یکپارچه کنیم، البته آنجا بیشتر تاکید روی بهره‌وری و کاهش هزینه‌هاست، ولی می‌تواند خیلی موثر باشد. اقدام برای توسعه سواد دیجیتالی در نظام آموزشی واقعاً وظیفه شورای فضای مجازی بوده اما انجام نشده است.

سیاستگذار چه برنامه‌هایی برای ایجاد چرخه تحقیق و توسعه دارد؟ در حال حاضر جایگاه مراکز پژوهشی و دانشگاهی ما در این حوزه کجاست؟

ما واقعاً انقلاب ICT را از دست دادیم. اصولاً صنعتی شدن در کشور ما همیشه مبتنی بر واردات بوده است. دلیل آن هم نفت است؛ ما ارز نفتی را داده‌ایم، تجهیزات وارد کرده‌ایم و اسم آن را تولید گذاشته‌ایم. در ICT هم همین بوده است. بسیاری از آنها که سنگ ICT را به سینه می‌زنند،‌ خود وارداتچی بسیاری از تجهیزات بوده‌اند. به هر حال ما انقلاب ICT را هم از دست دادیم و باز هم وارداتچی شدیم. البته برای انقلاب‌های بعدی فکرهای جدی داریم و مثلاً در حوزه خودرو برقی، نمی‌گذاریم اتفاقات قبلی تکرار شود. با این حال به‌طور کلی وقتی چنین اوضاع و عملکردی داشته‌ایم، دیگر تحقیق و توسعه (Research and development) جایگاه و معنایی ندارد. وقتی وارداتچی باشیم، دیگر به «آر اند دی» توجهی نمی‌شود. به همین ترتیب همواره در دنیا تحولاتی اتفاق می‌افتد و ما با تاخیری از آن تحولات استفاده می‌کنیم. که این هم تا زمانی امکان‌پذیر است که نفت هست. الان که درآمدهای نفتی نداریم، بسیاری از کسانی که در بوق و کرنا می‌کردند که ما این و آنیم، همه ساکت شده‌اند چون ارز نفتی نیست و دیگر امکان جولان ندارند.

نظام حکمرانی ما انقلاب صنعتی را تهدید می‌بیند یا در حال کسب آمادگی برای استفاده از فرصت‌ها و گسترش آنهاست؟

تعدد نهادهای سیاستگذاری و تشتت در این کار در ایران مشکل تازه‌ای نیست. حتی نهادهای اجرایی هم خود را سیاستگذار می‌بینند. چون من معاون شورای عالی انقلاب فرهنگی هستم، اگر با ذکر اسم نهادهای مختلف از عملکرد آنها انتقاد کنم سوءتفاهم‌هایی پیش می‌آید. به‌طور کلی بسیاری از این نهادها باید کار اجرایی کنند، اما وارد سیاستگذاری می‌شوند که نتیجه مطلوبی ندارد و به تشتت دامن می‌زند. درباره فناوری‌های آینده، سه حوزه اصلی فناوری ICT در حال تغییر عبارت‌اند از اینترنت اشیا، بلاک‌چین و هوش مصنوعی. تغییرات جدی در حوزه زیست‌فناوری (Biotechnology)، پزشکی شخصی (Personalized medicine) و حمل‌ونقل الکتریکی و هوشمند مطرح است، ولی در کشور ما برنامه‌ای برای مواجهه با این تحولات جدی وجود ندارد. البته ما در شورای انقلاب فرهنگی در حال پیگیری این موضوع هستیم، ولی موانع و چنددستگی به اندازه‌ای گسترده و مشکلات روزمره و جاری دولت در زمینه پرداخت حقوق و دستمزد به حدی شدید است که کار به‌سرعت پیش نمی‌رود. بعضی می‌گویند دیگر دیر شده است، ولی به نظر من این‌طور نیست و ما هنوز می‌توانیم حرکت‌هایی داشته باشیم. اگر در یکی دو مورد از این حوزه‌ها چند کار مشخص انجام دهیم،‌ خیلی جلو خواهیم افتاد. در حال حاضر واقعیت این است که ما به‌طور کلی از نظر حکمرانی برای مواجهه با تحولات پیش‌رو آمادگی لازم را نداریم.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها