برندگان فاصلهگذاری
الزامات مواجهه دولت و جامعه با تحول دیجیتال در زمانه کرونا چیست؟
امروز چه از دریچه انقلابهای صنعتی و چه انقلابهای فناورانه به تحولاتی که پیرامون ما در حال شکلگیری و بروز هستند بنگریم، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات و به صورت خاص فناوریهایی نظیر اینترنت اشیا، زنجیره بلوکی، هوش مصنوعی، نسل پنجم اینترنت همراه، حافظه و محاسبات ابری را که مهمترین فناوریهای دیجیتال حاضر هستند، به نحو گستردهای مشاهده میکنیم. در انقلابهای قبلی صنعتی و فناورانه، یک صنعت یا چند فناوری نظمی جدید از تولید و خلق ثروت به وجود میآورد که نظم قبلی را به کل برهم میزد و به تعبیر شومپیتر (اقتصاددانان مطرح قرن بیستم) تخریبی خلاق را به همراه میآورد. این نظم جدید بازیگران کاملاً متفاوتی در صنعت را شامل میشد و به تغییرات گسترده اجتماعی و اقتصادی میانجامید. بهطوری که طبقات اقتصادی و اجتماعی ممتاز در هر انقلاب، همانهایی بودند که از امواج قدرتمند تخریب خلاق حداکثر بهرهبرداری را میکردند.
اما انقلاب چهارم صنعتی و انقلاب فناوری بعد از فناوری اطلاعات و ارتباطات که نشانههای بروز و ظهور آن کم و بیش در همه جوامع قابل مشاهده است، تفاوتی بنیادین با انقلابهای قبلی دارد. در این انقلاب مجموعهای از فناوریهای دیجیتال در حال ایجاد موجی گسترده از تغییرات در صنایع و بخشهای فناورانه موجود هستند به ترتیبی که فعالیت صنایع موجود را دچار اختلال نمیکنند، بلکه فرآیند تولید، توزیع و کارکردهای محصولات را با فناوریهای دیجیتال آنچنان از منظر هزینه، کیفیت و سهولت با تغییر همراه میسازند که واژه تغییر اصطلاح مناسبی برای توصیف این تغییرات نیست، بلکه شاهد تحولی سریع و عمیق در اکثر صنایع غالب فعلی هستیم. امروز دیگر خودرو خودران، ارسال مرسولههای پستی یا خردهفروشی با پهپاد، تولید با هوش مصنوعی، شهر هوشمند، کشاورزی هوشمند و سینمای آنلاین کاربردهایی دور از دسترس به نظر نمیرسند. اصولاً در چنین تحولاتی علاوه بر پیشرفت فناوری، نحوه مواجهه، پذیرش و کاربرد ذینفعان مختلف با آنها نیز بسیار حائز اهمیت است. دولت بریتانیا در عصر انقلاب اول صنعتی در قرن نوزدهم میلادی با سرکوب مخالفان تولید صنعتی و راهآهن که با عنوان لودیتها شناخته میشدند و توسعه زیرساختهای مرتبط با این تغییرات (نظیر نصب ریلآهن)، زمینه انتشار و کاربری گسترده این تحولات و تحقق انقلاب اول صنعتی را فراهم کرد. در همین دوره، حکومت تزاری وقت روسیه راهآهن را ابزاری بالقوه برای تسهیل جابهجایی و آشوب مخالفان دولت تلقی کرد و خود به بزرگترین مانع این تحول در کشور خود بدل شد. همین مساله عیناً برای کسبوکارها، مشتریان و بهطور کلی جامعه نیز صادق است و بدون پذیرش ذینفعان، انتشار فناوری و تحقق منافع هر تغییر کوچک فناورانه با چالش مواجه میشود، چه برسد به انقلابهای صنعتی و فناورانه که نیازمند پذیرش، حمایت و کاربری گسترده محصولات و خروجیهای انقلاب صنعتی توسط همه بازیگران مورداشاره است.
شواهد میدانی و تجربی حاکی از آمادگی بالای جامعه تحصیلکرده، شهرنشین و دارای دسترسی پهنباند به اینترنت ایران (که مهمترین زیرساخت بروز و تحقق تحول دیجیتال است) در پذیرش و استفاده از منافع و مزایای تحول دیجیتال است. این امر را پیشتر در رشد بسیار سریع استفاده اقشار مختلف از اپلیکیشنهای حملونقل، خردهفروشی، مواد غذایی و سرگرمی که بعضاً طی فقط چند ماه به سطحی گسترده از کاربری در سطح ملی رسیدهاند، مشاهده کردهایم. از اینرو میتوان انتظار داشت مانعی جدی از طرف جامعه آماده ایران بر سر راه پذیرش تحول دیجیتال وجود نداشته باشد. با این حال در موارد زیادی دولت نتوانسته سرعت عمل و چابکی متناسب با پیشرفت فناوری و ظرفیت پذیرش بالای جامعه داشته باشد. موضع و سیاست دولت در خصوص موضوعاتی نظیر زنجیره بلوکی، هوش مصنوعی، رمزارزها و نحوه برخورد با تاکسیهای اینترنتی با وقفه زیاد، بعضاً مبهم و انفعالی بوده که موجب شده کسبوکارها برای ورود و سرمایهگذاری بلندمدت در این حوزهها ابهام داشته باشند و در مواردی وزن تهدید این فعالیتها را بیشتر از فرصتهای حاصله از آنها بدانند.
با این تفاسیر لازم است بایستههای مواجهه دولتها برای فراهم آوردن زمینه استفاده حداکثری از منافع اقتصادی، اجتماعی و مهمتر از همه پایداری محیط زیستی تحول دیجیتال در کشور مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد و با رویکردی پیشدستانه، بستر قانونی، حمایتی و زیرساختی مورد نیاز برای کسبوکارها، مصرفکنندگان و بهطور کلی شهروندان توسعه یابد. شیوع کرونا از ماههای پایانی سال 1399، نقطه عطفی شد که تحول دیجیتال را در تمام دنیا تسریع کرد و آن را از کانون توجه کسبوکارهای عمدتاً فناوری اطلاعات و ارتباطات و خدماتی، به عنصر محوری در مدیریت بهداشت و درمان و نیز طیف گستردهای از فعالیتها تبدیل کرد که پیشتر به شکلی متفاوت انجام میشد. این فعالیتها طیف گستردهای از وظایف روزمره شغلی، خرید روزانه و حضوری تا تفریحات و آموزش را نیز دربر گرفته و به نظر میرسد در دوره پساکرونا این کاربردها گستردهتر هم خواهند شد.
در پی دستبهگریبان شدن با ویروس کرونا و عواقب نامیمون آن برای سلامت و اقتصاد، تحول دیجیتال نحوه انجام برخی از فعالیتها را با سرعتی تغییر داده که شگفتانگیز است. به عنوان مثال، اکثر دانشگاههای معتبر کشور ظرف کمتر از یک هفته از تعطیلی در هفته اول اسفند 1398، زمینه تداوم آموزش عالی به صورت آنلاین را فراهم آوردند که در شرایط عادی شاید در آیندهای نزدیک به ذهن متبادر نمیشد. این اقدامات موجب شد وقفهای در برگزاری فعالیتهای آموزشی نظری ایجاد نشود و در مواردی حتی با نظم و کیفیت بیشتری هم همراه بوده است. نمیتوان مزایای آموزش حضوری را کتمان کرد، اما عملاً تحول دیجیتال در آموزش چشماندازهای جدیدی را در بهبود عدالت آموزشی از منظر پوشش و کیفیت گشوده است. در اقتصاد حال حاضر که مبتنی بر فاصلهگذاری تعریف شده، برندگان کسبوکارها و بخشهای خدماتی بودند که توانستند با استفاده از تحول دیجیتال در زمانی کوتاه زمینه تداوم و گسترش فعالیتهای خود را مبتنی بر فاصلهگذاری فراهم آورند. کسبوکارهای حوزههای سرگرمی و پخش آنلاین، پلتفورمهای تماس صوتی و تصویری، خردهفروشان آنلاین کالاها و خصوصاً کالاهای با مصرف سریع، لجستیک و توزیع کالاها با مازاد سریع تقاضا و گسترش کسبوکار خود از نظر تعداد پرسنل مورد نیاز، لجستیک و نهایتاً افزایش درآمد و ارزش سهام روبهرو شدند. در همین شرایط بخشهای عمده صنعتی و خدماتی نظیر توریسم، حملونقل هوایی و ریلی، نفت و گاز، خردهفروشی سنتی، سینما و ورزش در بحرانی جدی که بقای آنها را تهدید میکند، قرار گرفتند.
مشخصاً انتظار میرود تحول دیجیتال در حوزههای خدمات مالی و بانکی بدون تماس و غیرحضوری، بهداشت و درمان غیرحضوری، برگزاری آنلاین نشستها، جلسات، کنفرانسها، آموزش عمومی و عالی، و دورکاری شغلی تداوم یافته و این فعالیتها با شکلی متفاوت در دوره قبل از کرونا در پساکرونا دنبال شوند. البته این تحولات در سیر عادی تغییرات ناشی از تحول دیجیتال هم به احتمال زیاد در سالهای پیش رو رخ میداد، ولی بروز کرونا نقطه عطفی برای افزایش شتاب آنها شد. به عنوان مثال در برخی شرکتها و استارتآپهای ایرانی مطرح شده که در پساکرونا دیگر الزامی به حضور تماموقت بخش زیادی از پرسنل وجود ندارد و آنها میتوانند به فعالیتهای غیرحضوری خود که بهرهوری خوبی هم داشته ادامه دهند. در حوزه بهداشت و درمان نیز اکثر کشورها نسبت به راهاندازی اپلیکیشنهایی برای آموزش، پیشگیری، کمک به درمان، پایش و ردگیری شهروندان و مبتلایان به کرونا اقدام کردند که مورد توصیه سازمان بهداشت جهانی نیز است. این امر قطعاً بدون تحول دیجیتال در زمانی کوتاه امکانپذیر نبود. اکنون که به واسطه شیوع کرونا مزایای تحول دیجیتال بیش از پیش برای کسبوکارها و شهروندان عیان شده است، لازم است دولت با موضعی شفاف، هوشمند، چابک، باثبات و جهتدار زمینه حمایت و تسهیل فعالیت کسبوکارها در فناوریها و حوزههای پیشران تحول دیجیتال را فراهم کرده و در صورت لزوم نیز با رویکردی مشخص و با سرعتی متناسب با پذیرش جامعه و نیز توسعه فناوری به تنظیمگیری فنی، استانداردسازی و اطمینان از رعایت حریم خصوصی، ملاحظات امنیتی و عدم سوءاستفاده از دادههای کاربران را دستور کار خود قرار دهد. در جمعبندی، انتظار میرود دولت یک حکمرانی تحولگرا با نگاهی مثبت و توام با فرصت به توسعه تحول دیجیتال، نقش تسهیلکننده انتشار و کاربرد فناوریهای دیجیتال، مشتری پیشرو این فناوریها، حامی توسعه فناوری و کسبوکارهای دیجیتال، و کاهش مخاطرات متصور از تحول دیجیتال (با نگاهی خوشبینانه) را ایفا کرده که زمینهساز بروز دستاوردهای اقتصادی تحول دیجیتال در کشور خواهد بود.