روانهای گرفتار
آیا وضعیت سلامت روان جامعه بحرانی شده است؟
«سگ سیاه» تقریباً به عنوان اسم دوم بیماری «افسردگی» (Depression) در بین عموم مردم رواج یافته است. تشبیه این بیماری به «سگ سیاه» را به وینستون چرچیل، نخستوزیر بریتانیا، نسبت میدهند که خود در مقاطعی از زندگیاش با این بیماری در مبارزه بود.
فاطمه شیرزادی: «سگ سیاه» تقریباً به عنوان اسم دوم بیماری «افسردگی» (Depression) در بین عموم مردم رواج یافته است. تشبیه این بیماری به «سگ سیاه» را به وینستون چرچیل، نخستوزیر بریتانیا، نسبت میدهند که خود در مقاطعی از زندگیاش با این بیماری در مبارزه بود. افسردگی را به سگ وحشی سیاهی تشبیه میکنند که با حمله به انسان، اشتها و تمرکز و لذت و بسیاری چیزهای دیگر را از بین میبرد، زندگی را در چشم بیمار سیاه و تاریک میکند و میتواند با بستن وزنهای سنگین به بدن فرد افسرده، باعث اختلال جدی در خواب، روابط و عملکرد او شود. این بیماری با صرفاً ناشاد بودن و احساس غم داشتن متفاوت است.
افسردگی به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای قرن حاضر شناخته شده است. در ایران به گفته حسن قاضیزادههاشمی، وزیر پیشین بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شیوع این بیماری طی حدود ربع قرن اخیر تقریباً دو برابر شده است.
سعید نمکی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، نیز اخیراً درباره وضعیت بهداشت روان جامعه اعلام خطر کرده است. او در مراسم آغاز بهرهبرداری از بخش موقوفه نظاممافی بیمارستان روانپزشکی رازی (امینآباد) بخش بهداشت روان را دچار مشکل شدید توصیف کرده و گفته است: یکی از بخشهای مغفول در نظام سلامتی به ویژه بستری مربوط به اختلالات روانی است که افزایش تخت بیمارستانی کمک مهمی به این بخش خواهد بود. نمکی شیوع افسردگی و روانهای گرفتار را زنگ خطر بزرگی برای متخصصان حوزه سلامت و امور اجتماعی اعلام کرده است که باید به شدت به این عرصه بپردازند. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که پیشتر نیز از فضای غمانگیز جامعه انتقاد کرده و خواستار تعدیل و تلطیف آن شده بود، بار دیگر در این زمینه از سایر مسوولان یاری طلبیده و گفته است: به عنوان فردی که متولی نظام سلامت کشور هستم، دست تمنا به سوی همگان دراز میکنم که سلامت روان جامعه را اصلاح کنیم و دلمردگی و افسردگی را از دل مردم بزداییم.
او از رسانهها، صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، روحانیون و همه نهادها و دستاندرکاران خواسته است به فکر بهداشت روان کشور باشند.
اما بیماری افسردگی تا چه حد در جامعه ما شایع است که وزیر بهداشت درباره آن اعلام خطر کرده است؟ مریم رسولیان، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، اخیراً با اعلام شیوع 5 /12درصدی افسردگی در جامعه گفته است: دوسوم این افراد افکار خودکشی دارند و ۱۵ درصد آنها اقدام به خودکشی میکنند. اگر این آمار را نشانه بحرانی بودن وضعیت بهداشت روان جامعه امروز ایران تلقی کنیم، این بحران تا چه حد شدید است؟ «فضای غمانگیز جامعه» که وزیر بهداشت از آن انتقاد میکند چه تاثیری بر بهداشت روان جامعه دارد؟ برای کاستن از این بار غم سیاستگذاران و متخصصان باید چه تدابیری اتخاذ کنند؟